اردوکشی خیابانی و فشار روحی به نمایندگان، آخرین تیرِ ترکشِ حامیان ربیعی برای برای بقا در وزارت کار!
اسماعیل حقپرستی دبیر اجرایی خانه کارگر استان تهران و حسن صادقی معاونت امور استانها و شهرستانهای این تشکیلات صنفی در دو نامه جداگانه خطاب به محمد حسین مقیمی استاندار تهران خواستار برگزاری تجمع در روز استیضاح علی ربیعی وزیر کار چهارشنبه شدند. در نامههای این تشکیلات صنفی دلیل برگزاری این تجمع مخالفت با استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی ذکر شده است.
به گزارش انتخاب، استیضاح علی ربیعی که با ۴۰ امضا کلید خورده، قرار است در روز چهارشنبه برگزار شود. ربیعی که پیش از این در اسفندماه سال ۹۶ در یک جلسه پرتنش سرانجام توانسته بود از استیضاح به سلامت عبور کرده و با رای میلیمتری در وزارت کار ابقا شود، این بار تلاش کرد تا پیش از جلسه، تصمیم نمایندگان را به چالش بکشد. او در توئیتی، استیضاح خود به فاصله ۵ ماه از استیضاح قبلی را «عجیب» خوانده است.
در جلسه پیشین استیضاح ربیعی، مهمترین حاشیهای که در سالهای اخر درمورد او دست به دست میشد، با صراحت از سوی برخی نمایندگان در صحن علنی مجلس مطرح شد. محمدرضا پورابراهیمی، رییس کمیسیون اقتصادی او را «خدای لابی گری» خواند و محمدقسیم عثمانی هم به کنایه، قدرت لابی گری او را «تحسین» کرد. ماجرا از این قرار است که پس از درخواستهای متعدد برای استیضاح ربیعی در طول ۵ سال وزارت او، که هر بار با عقب نشینی برخی نمایندگان منتفی میشد، شایعات در مورد نوعی «بده بستان» میان وزارت کار و نمایندگان مجلس بالا گرفت. اخیرا خبرگزاری اصولگرای فارس هم اسنادی را منتشر کرده که به ادعای این خبرگزاری، طبق این اسناد، یکی از نمایندگان موافق استیضاح ربیعی، به شرط استخدام همسر خود، به استیضاح او رای منفی داده و همین موضوع باعث شده ربیعی با رای میلیمتری در وزارت کار ابقا شود.
اکنون، اما ظاهرا ترفند جدیدی برای فشار به نمایندگان موافق استیضاح ربیعی نیز طراحی شده که بر اساس آن، یکی از مهمترین تشکلهای حامی او، همزمان با جلسه استیضاح، درخواست تجمع کرده است. طبیعی است که درخواست تجمع اعتراضی حق هر تشکلی است و ابراز نظر درمورد تصمیمات مجلس نیز همین طور. اما این موضوع مانع نقد تصمیمات تشکلها نیست؛ به ویژه تصمیماتی که دود آن به چشم میلیونها کارگر در کشور خواهد رفت.
اقدام احمدی نژادی؛ به نام کارگر، به کام وزیر
خانه کارگر با ادعای حمایت از کارگران و احقاق حقوق آنها در ۵ سال اخیر سطح خود را به تشکلی تملق گویِ وزیر کار تقلیل داده است. این تشکل در هر زمان و مکان و هر برهه و مقطعی تمام تلاش خود را برای سر پا نگه داشتن ربیعی به کار بسته. به گونه ای که تصور میشود حتی اگر در مورد موضوعی، نظر جامعه کارگری با وزارت کار یکسان نباشد – که در مواردی مانند دستمزد – گلایههای متعددی از عملکرد مسئولان هم وجود داشت، باز هم تشکلی که باید طرف کارگران را بگیرد به سمت وزیر کار میخزد.
چندی قبل احمدی نژاد در اقدامی که باعث انتقاد شدید شبکه های اجتماعی شد، اعتراضات به حق برخی مردم در مورد وضعیت اقتصادی را به سود خود و جریان سیاسی اش بهره برداری کند! حال اما به نظر می رسد خانه کارگر نیز به دنبال این است برای حفظ گزینه مطلوب خود در وزارت کار، از این نارضایتی در مورد وضعیت اقتصادی آنهم با قراردادن ابزاری مثل قشر آسیب پذیر کارگر در برابر مجلس، استفاده کند.
مضحک نیست، تشکلی که در مورد وضعیت آشفته کارگران سکوت کرده و در این شرایط اقتصادی، درخواست تجمع در برابر مجلس مطرح نکرده، حالا به فکر تجمع برای بقای وزیر کار است؟! یعنی این تشکل به اصطلاح کارگری در این شرایط، حضور ربیعی در راس وزارت کار را مهمتر از وضعیت اقتصادی کارگران می دانند؟! چه بد و چه دردناک که «خانه کارگر» نیز، به جای حمایت از «کارگر»، سینه چاک «کارفرما» و وزیر است!
اکنون در مورد درخواست تجمع مذکور، یک سوال اساسی را نمیتوان نادیده گرفت. در روزهای اخیر اعتراضات مردم به مسئولین در خصوص وضعیت اقتصادی کشور به اوج خود رسیده. در این بین، کارگران یکی از آسیب دیدهترین اقشار در جریان فشارهای اقتصادی اخیر بوده اند. حال در چنین شرایطی، تلاش برای سر و سامان دادن به اوضاع اقتصادی این قشر جامعه باید اولویت تشکل مدعی حمایت از حقوق کارگران باشد یا تلاش برای ابقای وزیر کار به هر قیمت ممکن؟
پاسخ به این سوال، هوش زیادی نمیخواهد، اما به نظر میرسد، برخی اتفاقات باعث شده تا تشکل حامی وزیر کار – در پوشش حمایت از کارگران – دست به یک اقدام انتحاری بزند و جنگ بقای وزیر کار را وارد فازی تکاندهنده و شگفت آور کند. ظاهرا مسئول اتاق فکر اقایان، که عزم این باره مجلس را برای برکناری ربیعی جدی و نه شوخی تحلیل کرده، خواسته فکری نو در اندازد ! لذا از عصر دیروز احساساتی شده و ابزاری انتحاری را برای حمله به نمایندگان و حفظ خود، به کار گرفته است! ابزاری بی سابقه که وزارت کار را از برخورد نرم با مجلس، به برخوردی تند و سخت وادار کرده است؛ این اما اثبات می کند که ربیعی به آخر خط رسیده است!