مناسب ترین زمان برای آموزش “سواد رسانهای” به کودکان
در چه زمانی باید آگاهیهای رسانهای را به کودکان آموزش داد؟ آیا هر زمانی برای شروع آموزشهای رسانهای برای کودکان مناسب است؟
رستم بعد از آن که به سهراب خنجر زهرآگین زد، فهمید که سهراب پسر اوست؛ پس فرستاد نوشدارویی بیاورند که اثر زهر را از بین ببرد اما نوشدارو دیر رسید و سهراب زیر دستان پدر جان داد؛ تمام حکمت این داستان اشاره به این مسئله دارد که علاج واقعه بعد از وقوع آن بیفایده است.
امروزه دیگر نیازی به اثبات نوشدارو بدون سواد رسانه نیست، رسانهای که اگرچه محاسن بسیار دارد اما زخمی بر تن بشر قرن حاضر وارد کرده است که بدون سواد رسانه، قدرت گذر از این مرحله از دوران و زمانه نیست و اگرچه این نوشدارو یا به تعبیر همان سواد رسانه راه حل کلیدی برای درمان درد بشر در عصر انفجار اطلاعات است بر قاعده اینکه “بهترین دارو هم بعد از مرگ، کمکی نمیکند” لازم و ضروری است بهترین و بهموقعترین زمان را برای آموزش سواد رسانهای کودکانمان انتخاب کنیم.
یکی از مسائل مهم در مواجهه با محتواهای رسانهای و ضرورت سواد رسانهای، زمان شروع آموزش سواد رسانهای است چرا که اگر این آموزش در زمان خودش و بهموقع انجام نپذیرد، تاثیرگذاری آنچانی در ایمنسازی مخاطب خود نخواهد داشت.
پس نکته مهم آن است که آموزش و آگاهسازی باید در زمانی صورت گیرد که فرزند به مسائل نامناسب مبتلا نشده و آلودگیهای فضای مجازی روح و جسم او را تسخیر نکرده باشد و این یعنی زمانی پیش از ورود به دنیای مجازی و دسترسی به محتواهای پراکنده و پرتراکم در دنیای سایبری، طبیعی است این زمان باید قبل از اینکه فرزند ما بهوسیله افکار باطل مانند مطالب غیراخلاقی و شبهات فراوان اعتقادی که از طریق رسانهها فرستاده میشود، ذهن او دچار تشویش شده و احساسات و رفتار او تحت کنترل فضای مجازی درآید، آموزشهای لازم را به منظور مستحکم کردن قدرت تشخیص و مهارت انتخابی خیر در میان شرهای متراکم را به او منتقل کنیم.
امام صادق علیهالسلام در فراز حدیث گهرباری میفرمایند: «بادِروا أحداثَکم بِالحَدیثِ قَبلَ أن تَسبِقَکم إلَیهِمُ المُرْجِئةُ؛ نوجوانان خود را پیش از آنکه افکار مخالفان به سراغشان روند، حدیث بیاموزید.»
اهمیت آگاهسازی فرزندان و پاسخ به شبهات آنان پیش از گرفتاری آنچنان است که امیرالمومنین علی علیهالسلام در وصیت خویش به فرزند برومندشان امام حسن علیه السلام آن را مقدم بر آموزش قرآن، تفسیر، شریعت و احکام اسلامی میداند؛ ایشان در ابتدای وصیتشان میفرماید: «وَ أَنْ أَبْدَأَک بِتَعْلِیمِ کتَابِ اللَّهِ وَ تَأْوِیلِهِ وَ شَرَائِعِ الْإِسْلَامِ وَ أَحْکامِهِ وَ حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ لَا أُجَاوِزُ ذَلِک بِک إِلَی غَیرِهِ ثُمَّ أَشْفَقْتُ أَنْ یلْبِسَک مَا اخْتَلَفَ النَّاسُ فِیهِ مِنْ أَهْوَائِهِمْ مِثْلَ الَّذِی لَبَسَهُمْ وَ کانَ إِحْکامُ ذَلِک لَک عَلَی مَا کرِهْتُ مِنْ تَنْبِیهِک لَهُ أَحَبَّ إِلَی مِنْ إِسْلَامِک إِلَی أَمْرٍ لَا آمَنُ عَلَیک فِیهِ الْهَلَکةَ وَ رَجَوْتُ أَنْ یوَفِّقَک اللَّهُ فِیهِ لِرُشْدِک وَ أَنْ یهْدِیک لِقَصْدِک؛ «و خواستم از تعلیم کتاب خدا و تأویل آیات قرآن و مقررات و احکام اسلام و حلال و حرام دین آغاز کنم و به سخن دیگر نپردازم اما از این نکته نگرانم که اشتباهاتی که هوی و هوسها ببار آورده و موجب اختلاف میان مردم گشته، تو را نیز دامنگیر شود، از این رو با اینکه از تذکر این شبههها دلخوش نیستم (که ذهن صاف و بیآلایش تو را تیره و کدر کند) اما محکم کردن پایه (و روشن کردن موارد شبهه) بهتر از آن است که تو را بهدست چیزی سپارم که از هلاکت در آن بر تو ایمن نیستم (یعنی تو را در ورطه بیخبری و بیاطلاعی رها کنم) امیدوارم خدایت در این لغزشگاهها توفیق هدایت عطا کند و به راه راست هدایت فرماید.»
پس دقت کنیم پیشگیری، آسانتر از پیگیریهای بعدی به جهت گرفتاریهای پیچیده کودکان معصومان در فضای مجازی است.
با این فرض اگرچه ورودکتابی با عنوان “تفکر و سواد رسانه” به پایه دهم میتواند رگههایی از امید را به جامعه آموزشی برگرداند و انتظار 50 ساله تاخیر آموزش سواد رسانه را تاحد کمی جبران کند اما قطعا این سن برای نخستین آموزشهای سواد رسانه بسیار دیر بوده و تاثیرگذاری را به شدت کاهش میدهد چرا که طبق گزارش ها و مطالعات انجام پذیرفته، کودکان و نوجوانان در این سن دوره وابستگیهای رسانهای و تاثیرپذیرهای مخرب را گذراندهاند!