کدخدایی: دلیل ردصلاحیت احمدینژاد را به موقع اعلام میکنیم
درباره ورود زنان به ورزشگاه اگر امکاناتی وجود ندارد، باید آن را فراهم کنید و بعد اعلام نظر کنیم، نه اینکه ما بشنیم و بگوییم “ممنوع است، ممنوع است”، وقتی هم سوال میکنیم میگویند چون امکانات نداریم، اگر امکانات ندارد پس بی عرضگی من مسئول است،
سخنگوی شورای نگهبان در گفتوگویی به مباحثی همچون انتخابات ریاست جمهوری سال 96، عدم تایید صلاحیت مینو خالقی برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی، رد صلاحیت کاندیداهای انتخاباتی و شاخص های رجل سیاسی پرداخت.
وی معتقد است که حضور بانوان در ورزشگاه منعی ندارد به شرط آنکه امکانات و تسهیلات این مهم انجام شده باشد، کدخدایی همچنین دلایل عدم صلاحیت احمدینژاد در انتخابات را بحث دوقطبی بودن نمیداند و میگوید دلیل آن را به موقع اعلام میکند.
در ادامه متن کامل گفتوگوی کدخدایی با باشگاه خبرنگاران را میخوانید:
آقای دکتر از دوستتان چه خبر؟
ما چندتا دوست داریم، از آقای وحید ایمانی…
از آقای عارف چه خبر؟ چون در جایی گفته بودید که رابطه خیلی خوب و دوستانه ای با آقای عارف دارید.
بله، هر وقت که در مجلس هستیم اگر ایشان را ببنیم با وی گپ میزنم، مدتی است از وی خبری نداشتم چون مدتی است که نتوانسته ام به مجلس بروم، اما دور را دور از او بی خبر نیستم.
آقای کدخدایی شما از مجلس اصولگرا نتوانستید رای بیاورید و در مجلسی که دُز اصولگرایی به مراتب کم تر است رای آوردید، این به لابی شما با آقای عارف و کمیسیون امید بر میگردد؟ رای جریان اصولگرا و انقلابی را هم داشتید.
البته من فکر میکنم که ما حقوقیها خیلی در چارچوب گروه بندیهای سیاسی نمیگنجیم، که چه کسی اصولگرا و چه کسی اصلاح طلب است، وظیفه قانونی داریم که براساس آن باید عمل کنیم، لذا حضورمان در مجلس و یا هر نهاد دیگری با توجه به چارچوب تخصصی خودمان است، بلاخره یک مجلسی رای میدهد یکی رای نمیدهد که از هر دو متشکریم.
یعنی واقعا لابی نکردید؟
خیر، لابی به مفهوم اینکه با کسی صحبت کنیم، خیر؛ معمولا مجالس، کمیسیونها و فراکسیونهای مختلف دعوت میکنند ما هم میرویم وضعیت را توضیح می دهیم و نظراتمان را میگوییم و آنها انتخاب میکنند.
آقای لاریجانی تاثیری نداشتند؟
همه افراد می توانند موثر باشند، حتی یک نمایندهای که سمتی نداشته باشد، ولی به این مفهوم که با ما با قصد لابی برویم در آنجا، عرض کردم که بحث ما یک بحث تخصصی است و مجلس هم به هرکسی که اعتماد میکند رای بدهد باید در چاچوب وظیفه خود عمل کند، ما نه پولی دستمان است که نمایندگان انتظاری داشته باشند و نه پست هایی دستمان است که آن پستها را تقسیم کنیم، فقط اظهارنظر حقوقی محض در شورای نگهبان میکنیم، بنابراین جایی برای لابی و رایزنی وجود ندارد.
چه شد که در مجلس قبل رای نیاوردید؟
برخی میگویند آقای احمدی نژاد در این قضیه نقش پررنگی داشته است.
نمیدانم، برای من خیلی تفاوت نمیکرد، بنده هیچ وقت در این مورد کنکاش نکردم که چرا رای آوردم یا چرا نیاوردم
یعنی واقعا علت آن برای شما مهم نبود؟
نه خیلی مهم نبود، چراکه با پای خودم به شورای نگهبان نیامدم، اگر توصیه بزرگان نباشد، دوباره به شغل معلمی و کاری که داشتم بر میگردم.
این بزرگان چه کسانی هستند؟
اجازه بدهید از آن عبور کنیم.
اگر از شما بپرسیم که اصولگرا هستید یا اصلاح طلب قطعا شما میگویید که من هیچ کدام نیستم، یا هر دو هستم، اما اگر بخواهیم فضای جامعه را نگاه کنیم شما را در فضای اصولگرایی بیشتر نزدیک میبینند، علت آن چیست؟
نمیدانم واقعا، تلاش داشتیم که در فضای قانونی عمل کنیم، هر نهادی با توجه به شاکله ای که دارد ممکن است منتسب به یک جناح سیاسی باشد، اما من دلیلی نمی بینم که بنده را به یک جناح با گروه خاص منتسب کنند، هیچ وقت از کسی یا گروهی حمایت نکردم لذا سعی کردم در نظراتم آنچه تشخیص حقوقی است را انجام دهم.
شما قبول دارید که در جایگاه داوری نشسته اید؟
در جایگاه شبه داوری هستم.
در زمان انتخابات شما صلاحیت ها را داوری میکنید؟
بله درست است.
اهل فوتبال هستید؟
در بازی ایران و اسپانیا، داور زبانش اسپانیایی بود و ایرانی ها به شدت به این قضیه اعتراض داشتند، برخی ها میگویند چون زبان شورای نگهبان به زبان یک جناح خاص نزدیک تر است، این شائبه ایجاد میشود که در تایید صلاحیت ها جناح اصولگرایی دلواپسی کمتری نسبت به جناح اصلاح طلب دارد.
در عمل اینگونه نیست، ممکن است در بیرون چنین حسی وجود داشته باشد، ولی در عمل این چنین نیست، شما ملاحظه میکنید چه در انتخابات ریاست جمهوری و در انتخابات مجلس افرادی از طیف های مختلف صلاحیتشان تأیید میشود و از طيفهای مختلف صلاحیتشان تأیید نمیشود، حتی یکی دو نفر از آقایان اصولگرا که صلاحیتشان تأیید نشده بود، آمده بودند و در خواست میکردند که دلیل را بدانند، من هم مطالبی را برایشان مطرح کردم.
خیلی افراد هستند که در گروه اصولگرا و اصلاح طلب هستند که صلاحیتشان تایید شده یا نشده است. من فکر میکنم کارنامه شورای نگهبان در این جهت میتواند معرف خوبی باشد که این شورا بدون توجه به گرایش سیاسی افراد و براساس محتوای پرونده اعلام نظر میکند.
این دو نفر که فرمودید آقای زاکانی و سعیدی کیا بودند؟
خیر، قطعا آن دو نفر زاکانی و سعیدی کیا نبودند و دو نفر دیگر بودند.
جامعه این صحبت هایی که شما فرمودید را قبول نمیکند و قبول دارید که شورا باید بی طرف باشد؟ این ذهنیت به وجود آمده که شورای نگهبان بی طرف عمل نمیکند.
در مقاطعی این طور شده است، یعنی یک اظهار نظری از سوی برخی از اعضا شورای نگهبان به نفع برخی از نامزدها انجام شده و این شائبه را ایجاد و تقویت کرده است.
کسی که در حال حاضر در هیئت اجرایی است، طبق قانون حق ندارد در ستاد هیچ یک از کاندیداها باشد، شما الان قانون یا آیین نامه ای دارید که له یا علیه یکی از کاندیداها صحبت کنند یا در ارتباط باشند.
اعضای شورای نگهبان حق دفاع یا حمایت را ندارند و این موضوع را بارها در شورا مطرح کرده ایم، این موضوع در گذشته بوده و در زمانی عمومیت داشته که اعضای شورای نگهبان خودشان را هم عضو شورا میدانستند و هم در صحنه های سیاسی مؤثر؛ اگر لازم شد مدارک آن را هم ارائه میکنم، برخی اعضا به نفع کاندیداها بیانیه، اطلاعیه دادند و خود من هم در آن موقع معترض بودم، این مسئله ممکن است در مقاطعی انجام شده باشد اما در سالهای اخیر تلاش شده تا این کار انجام نشود
حالا که این بحث ها پیش آمد اجازه میدهید کمی راحت تر باشم؟
تا الان ناراحت بودید؟
شاید با ملاحظه تر سوال میپرسیدم، از الان اگر اجازه دهید یک مقدار صریح تر سوال بپرسم.
خواهش میکنم بفرمایید.
یک تفکری در میان برخی از نمایندگان وجود دارد که می گویند شورای نگهبان به اظهار نظرهایی که تندتر از میزان عرف باشد، از ترس اینکه آن را بعدا بررسی میکند آن حرفها را نمیزنند و ابزاری برای رد صلاحیتشان میشود. ”
از خدا نمیترسیم ولی از شورای نگهبان میترسیم”، این تعبیر یکی از نمایندگان بود.
چرا این گونه است؟
این یک تصوری غلط است، چون اگر کسی وظیفه قانونی دارد و در چارچوب قانون به وظیفه خود عمل کند، مثلا باید در حوزه های سیاسی و اجتماعی کشور اظهار نظر کند، باید وظیفه خود را انجام دهد، برای چه نگران است؟
پس چرا این ذهنیت ایجاد شده است؟ که اگر چنین موضوعی را انجام دهد شورای نگهبان سلیقه ای عمل کند و موجب رد صلاحیت شود.
شورای نگهبان یک چارچوب قانونی در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری دارد و اگر هم رصد کند، رفتارهای خلاف قانون را رصد می کند نه رفتارهای قانونی را.
اگر نمایندهای در چارچوب وظایف قانون صحبتی کرده باشد برای چه باید نگران باشد؟ نباید نگران باشد بلکه با کمال اطمینان و جرأت باید حرف خود را بزند، شورای نگهبان هم تضمین می کند که وقتی نماینده ای در چارچوب قانون صحبت می کند هیچ گونه عواقبی برای آنها نخواهد داشت
الان اگر یکی از نمایندگان درباره ورود خانم ها به ورزشگاه صحبت کند، شما رد صلاحیتش میکنید؟
برای چی؟ خیر برای چه رد صلاحیت شود؟ نقد سازنده کند ما استقبال میکنیم و خوشحال میشویم، خود ما به عنوان معلم هر روز در خصوص قانون اساسی و عملکرد نهادها بحث میکنیم، دانشجویان مقاله مینویسند، کار تحقیقاتی دارند، اینها را به عنوان عمل خلاف تلقی نمیکنیم اتفاقا عملی است که پسندیده است و باید انجام شود.
اما وقتی در جایی که شما سوگندی که به عنوان نماینده مجلس یاد کردید صحبت کردید خلاف آن اقداماتی را انجام دهید، حرف هایی زدید که خلاف آن باشد، در اینجا مسئله تفاوت می کند، ولی نقد کنید از خود شورای نگهبان از اعضای آن، اشکالی ندارد.
شما در جایی گفتید که توئیتهای نمایندگان مجلس را در تایید صلاحیت ها بررسی میکنید، آیا این صحبت باعث نمیشود که نمایندگان یک مقدار محتاط تر عمل کنند؟
سوال شد که اینگونه رفتارها در شبکه های اجتماعی هم رصد میشود؟ بله، رصد شدن است ولی به مفهومی نیست که هر صحبتی که کرده همه منجر به عدم تایید صلاحیت افراد شود
برخیها میگویند در بررسی صلاحیت ها نگاهتان به اصول و مبنانی قانون اساسی یکسان نیست، آیا قانون اساسی حق انتخاب شدن برای مردم به رسمیت شناخته یا نه؟ الان از این حق نگهبانی میکنید، اما برخی نه تنها نگهبانی شما را قبول ندارند حتی این نظارت استصوابی را زیر سوال میبرند، به طور مثال میگویند”مینو خالقی” ابتدا تایید شد و بعد از کسب رای لازم شورای نگهبان وی را رد کرد.آیا این موضوع در راستای نگهبانی از حقی که وی برای انتخاب شدنش وجود داشته یا خیر؟ چه طور از آن نگهبانی کرده اید؟
چند نکته را باید بگوییم، اولا اینکه من در آن دوره در شورای نگهبان نبودم، ولی اگر بخواهیم عملکرد شورای نگهبان بررسی کنیم، صحیح است.
هر نهاد ما مجلس، دولت، شورای نگهبان و قوه قضاییه باید در چارچوب اصول قانون اساسی و قوانین عادی عمل کند، اگر قوانین اشکال دارد باید اصلاح شود، در چارچوب قانون، گفته شده که شورای نگهبان باید نظارت کند، نظارت یعنی همه افراد شایسته باید وارد شوند و انتخابات برگزار شده صحت لازم را داشته باشد. این دو مرحله در اختیار شورای نگهبان است.
عملکرد شورای نگهبان در چارچوب قوانین و مقررات است، ما نمی توانیم مصداق را مثال بزنیم و بگوییم عملکرد شورای نگهبان در یک جا باید طبق قانون اساسی و در جای دیگر طبق قانون اساسی نباشد، همه جای شورای نگهبان باید این رویه را داشته باشد
خود خانم خالقی آمدند پیش من و برایشان توضیح دادم.
آقای دکتر این اتفاق باعث وارد شدن هجمههای به شورای نگهبان شد، یعنی شورای نگهبان با عملکرد خودش کاری میکند ضد انقلاب و مخالفین علیهاش هجمه کنند.
خب چرا شما به عنوان رسانه دفاع نمیکنید؟
آقای کدخدایی شما سخنگوی شورا هستید و وظیفه دفاع از این نهاد برعهده شماست.
شما هیچ وظیفه ندارید؟
چرا البته ما هم وظیفه داریم.
ما متشکریم از همین نشستی که گذاشته اید این در واقع دفاع از شورای نگهبان است.
عرضم این است که در چارچوب قانون، شورای نگهبان اقداماتی را انجام داده و اختیاراتی دارد و در آنجا باید اختیارات خود اعمال و اگر اختیارات خود به کار نگیرد من و شمای شهروند باید اعتراض کنیم که چرا شورای نگهبان به وظیفه خود عمل نکرده است.
خود خانم خالقی تشریف آوردند و برای ایشان توضیح دادم، چون خانم خالقی خود حقوقی هستند ما یک مکالمه ای در این جهت با هم داشتیم.
اگر کسی مدرک تحصیلی نداشته باشد که نمونه آن اتفاق افتاده است، یعنی یک مدرک تحصیلی جعلی آورده است که ما هم متوجه نشدیم؛ بعد از برگزاری انتخابات زمانی که هنوز اعتبار نامه ها تصویب نشده است، وزارت علوم به ما اعلام می کند که مدرک ایشان جعلی است، ما باید چه کار کنیم آیا باید اجازه بدهیم این فرد در مجلس شرکت کند یا نه میتوانیم ورود کنیم؟ نظارت استصوابی را که آقایان مطرح کردند از جهت مقطع زمانی تا زمان تصویب اعتبارنامه ها را خود آقایان رعایت می کنند.
در یک دوره ای در یکی از استان های شرقی کشور آقایی شرکت کرد و مدرک تحصیلی ارائه داد و ما متوجه نشدیم، وزارت علوم بعد برگزاری انتخابات اعلام کرد که این مدرک مورد اعتبار نیست، ما جلسه گذاشتیم و آقایان انتخابات را ابطال کردند زیرا آن شرایط لازم را نداشت. در خصوص “مینو خالقی” هم همین وضعیت بود، نمیخوام مصداقی تایید کنم که درست بوده است یا نه، میخواهم بگوییم از این اختیار قانونی استفاده شد که در یک زمانی صلاحیت او تایید و بعد به هر دلیلی صلاحیتش محل تردید قرار گرفت و نهایتاً انتخابات ابطال شد.
پس این رویه را شورای نگهبان داشته و راه دیگری هم ندارد، ممکن است قانون اعلام کند که شورای نگهبان بعد از تایید صلاحیتها، اشتباه یا درست به هیچ وجه حق دیگر ورود نداشته باشد، شورای نگهبان طبیعتا میپذیرد و بر این اساس عمل میکند، ممکن است نسبت به مصداقی اشتباهی صورت گرفته باشد، که این حرف دیگری است و من هم بارها گفته ام که ممکن است نسبت به این موضوع اشتباهی صورت گرفته باشد، آن اشتباه فرق میکند، اما رویه قانونی شورای نگهبان باید اعمال شود.
آقای کدخدایی در این مورد اشتباه صورت گرفته است؟
من نبودم اما قطعا شورای نگهبان از نظرش دفاع کرده است و من هم الان دفاع میکنم.
بعد از اینکه با خانم خالقی صحبت کردید، قانع شد؟
قانع شدن شرط قبولی نیست، چون ایشان حقوقی بودند، زبان مشترک بیشتری داشتیم.
یکی موضوعی هم که وجود دارد بحث مصلحت است، در کشورما در بسیاری از جاها مصلحت اعمال میشود، نمی شد در مورد خانم خالقی هم مصلحت اعمال میشد تا تایید صلاحیت میشدند؟
آنچه به عنوان مصلحت است در اختیار و در صلاحیت مجمع تشخیص مصلحت نظام است و ربطی به شورای نگهبان ندارد، هرگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام هر تصمیمی را گرفت، شورای نگهبان تبعیت می کند ولو اینکه مخالف باشد، اما اینکه شورای نگهبان بیاید موردی عمل کند و یک مورد را بپذیرد و یک مورد را نپذیرد، اینجا دیگر مصلحت نیست، اینجا حتی شما هم نمیپذیرید که شورای نگهبان درمورد موضوع واحد رفتار و رویه متفاوت داشته باشد، باید رویه آن واحد باشد، اگر قرار باشد مصلحت اعمال شود مرجع مصلحت هم مشخص شده است و از آن طریق باید اعمال شود ما هم میپذیریم و نظری هم نخواهیم داشت.
در مورد آقای سپنتا نیکنام چطور؟
در خصوص سپنتا نیکنام ما ورود مصداقی نداشتیم، فقهای شورای نگهبان تبصره ماده ۲۶ قانون تشکیلات اسلامی شورای شهر و روستا را آمدند اطلاقش را مغایر با موازین شرع گرفتند، قبل از انتخابات این دور هم به مجلس، روزنامه رسمی و نهادهای مرتبط اعلام شد.
قبلا نمونه مشابه آن را هم داشتیم؟
خیر فقط ایشان بود که دوره قبل انتخاب شده بود و همین منجر شد که از فقهای شورای نگهبان استفتاء کنیم که آیا اقلیت ها هم می توانند به استناد تبصره ماده ۲۶ در شورای اسلامی شهر و روستا حضور داشته باشند؟ که آقایان فقها اعلام کردند خیر، اطلاق آن ایراد دارد و نمیشود شرکت کنند.
مصداقش شد آقای نیکنام، وگرنه شورای نگهبان اصلا در حوزه صلاحیت او ورود نکرد و فقط آن تبصره را خلاف شرع اعلام کرد.
با جدی شدن نقش مجمع تشخیص مصلحت نظام احساس میشود که مجلس جوری دارد شورای نگهبان را دور میزند.
نه به نظرم اینگونه نیست، قانون اجازه داده در جایی که بین مجلس و شورای نگهبان اختلاف نظر وجود دارد آن اختلاف نظر به مجمع تشخیص مصلحت نظام برود و مجمع تعیین تکلیف کند، اگر بنا به مصلحت تشخیص دادند نظر مجلس شورای اسلامی صحیح است، طبعاً ما میپذیریم.
چرا موضوع از اول در مجمع تشخیص مصلحت بررسی نمیشود؟
شورای نگهبان وظیفه تشخیص مصلحت را ندارد، وظیفه شورای نگهبان انطباق قوانین و مقررات و موازین شرعی است.
نمیشود که از قبل هماهنگ کرد که انقدر هزینه ایجاد نشود؟
در برخی مواقع چرا، ولی در برخی مواقع خیر.
شاخص رجل سیاسی یک موضوعی است که نمیشود به جریان خاصی آن را ربط داد. این خط کش چیست که افراد با آن اندازهگیری میشوند و افرادی مثل آقایان غرضی و هاشمی طبا تایید صلاحیت میشوند اما افراد همچون سعیدی کیا، متکی یا زاکانی تایید صلاحیت نمیشوند؟ همچنین کاندیدایی که از اول میدانیم به عنوان یار کمکی میآید و تا آخر انتخابات نمیماند، تایید صلاحیت میشود؟
اصل ۱۱۵ قانون اساسی شرایط را اعلام کرده است که برخی از آنها به صورت کیفی است یعنی مدیر و مدبر بودن. پس این تشخیص یکایک اعضای شورای نگهبان است. به دلیل اینکه دامنه موضوع وسیع است، ممکن است اختلاف نظر باشد، در گذشته چون ثبت نام گسترده نداشتیم، افرادی که برای ریاست جمهوری ثبت نام میکردند خودشان در چارچوب مشخص قرار داشتند و اگر کسی غیر آنها ثبت نام میکردند همه تعجب میکردند.
رهبر معظم انقلاب سیاست های کلی انتخابات را ابلاغ فرموده اند و مجلس بر روی آن کار میکند و خود ما نیز پیشقدم شده ایم تا این معیار ها را کمّی کنیم.
الان در چه مرحله ای قرار دارد؟
مجلس کارهای کارشناسی خود را انجام داده و نظرات کارشناسی ما را هم گرفته است، قرار است به کمیسیون ها و در نهایت به صحن مجلس برود تا قانون در جهت کمتر شدن مشکلات وضع شود. وظیفه شورای نگهبان کارهای کارشناسی و مشورتی است، قانون گذاری برعهده مجلس است.
یعنی الان توپ در زمین مجلس است؟
و فکر میکنید به انتخابات آینده برسد؟ نه اینطور نیست، همه باید کمک کنیم که این مشکل کشور حل شود.
سریال طنز ثبتنام انتخابات ریاست جمهوری در انتخابات آینده تمام میشود؟
اگر قانون انتخابات اصلاح شود تا حدود زیادی اشکالات برطرف خواهد شد.
در رابطه با افراد ما نمیتوانیم نیت خوانی کنیم، در قانون نیامده که اگر یک فرد بگويد من می آیم ثبت نام می کنم و فردا می خواهم انصراف دهم، آیا ما می توانیم آن فرد را رد کنیم؟ نمی توانیم.
گفته می شود اگر احمدی نژاد بیاید انتخابات دو قطبی می شود و بعد رد صلاحیت می شود.
احمدی نژاد که 8 سال رئیس جمهور بوده و 4 سال است که سکوت کرده است. این بحث دیگری است و دلایل عدم صلاحیت بحث دوقطبی بودن ایشان نیست، بلکه بحث های دیگری است که به موقع اعلام میکنیم.
بلاخره نفرمودید که این خط کشی چیست؟
قانون است.
ما دو دیدگاه سیاسی در کشور داریم و میگویند چون این خط کشی مشخص نبود، شورای نگهبان انگار میخواست تیم فوتبال درست کند، سه نفر این طرف ، سه نفر آن طرف.
این طور نبود، در ذهن هیچ یک از آقایان این طور نبود و بعد از اینکه اسامی اعلام شد خود ما متوجه شدیم.
در جریان نقدها و حرفایی که به شورای نگهبان میشود هستید؟
همه آنها را میبینیم، انقدر مطالب زیاد است، برخی را سعی میکنم جواب دهم، بعضی ها را زنگ میزنم و شخصا اعلام میکنم که اشتباه کردید.
یکی از نقدها این است که میگویند شما مجلس ضعیفی درست کردید.
من نمیخواهم روی ضعف یا قوت مجلس اظهار نظری کنم، ولی با قانون انتخابات و فضای سیاسی که داریم هرچه جلوتر برویم همین وضعیت خواهد بود اگر انتظار داریم محصول بهتری داشته باشیم، حتما باید نظام انتخابات و قانون انتخابات اصلاح شود.
اینکه در فعالیت های سیاسی خود به گونه ای باشد که یک آثار برجستهای و فعالیتهای مهمی را داشته باشد، در حوزه مذهبی هم به همین صورت و فراتر از این موضوع باشد، باید در ترویج مذهب رسمی کشور فعالیتها و آثار مهمی داشته باشند.
اکنون کسی که نماینده مجلس یا وزیر بوده است میتواند جزء رجل سیاسی محسوب شود؟
میتواند باشد اما به شرطی که دیگر موانع را نداشته باشد، موانعی که در قانون ذکر شده مانند سوءشهرت، جرائم، تخلفات و گرایش های غیر نظام سیاسی؛ لذا وزیر بودن می تواند یک امتیاز محسوب شده تا ما را زودتر در حوزه رجل سیاسی بودن فرد به نتیجه برساند.
میگویند در زمان تایید کاندیداهای انتخابات سال 96، برخی از کاندیداها در مرحله دوم هرکدام 6 رای را کسب میکردند که یکی از بزرگان در جلسه به شوخی خطاب به شما میگوید آقای کدخدایی شما هم یک رای بدهید تا این شخص رای لازم را کسب کند، آیا این موضوع صحت دارد؟
وقتی بحثهایی در شورای نگهبان مطرح میشود مخصوصا زمانی که آرا به یک حد نصاب نزدیک می شود آقایان دیگر هم توصیه و مطالبی را مطرح میکنند، آن طرف مقابل هم براساس برداشت خود اعلام نظر میکند، امکان دارد رای بدهد یا مخالفت کند هیچ اجباری در کار نیست.
بودجه شورای نگهبان یکی از مسایلی است که به وسیله آن شورا را مورد انتقاد قرار دادهاند.
امسال نقد کردند و سالهای قبل خیلی نقد نداشتیم. دوستان امسال لطف کرده و به بودجه اندک شورای نگهبان نقد داشتند که بنده هم پاسخ دادم؛ بنده در نشست خبری با جزئیات توضیح دادم.
چرا باید بودجه شورای نگهبان با سالهای انتخابات یکی باشد؟
اینطور نبود، برای انتخابات بودجه مجزایی به شورای نگهبان اختصاص داده میشود، نه تنها ما بلکه برای وزارت کشور هم علاوه بر بودجه جاری که هر سال دریافت میکند، در سال انتخابات یک بودجه دیگری را به صورت اختصاصی برای برگزاری انتخابات دریافت میکند.
در قانون اساسی سه فصل وجود دارد، نظارت بر مصوبات مجلس که همان نظارت تقنینی است. در کنار آن تفسیر قانون اساسی هم وجود دارد که در مجموع یک سرفصل میشود. فصل دیگر نظارت بر انتخابات که همان اصل 99 است، نظارت بر انتخابات یک عنوان عام است که همه مسائل را در بر می گیرد، مثلا کارکنانی که در حوزه اسناد کار میکنند اینطور نیست که اینها تنها شب انتخابات بیایند و بروند اینها نیروهایی هستند که همیشه در شورای نگهبان حضور دارند.
نمیخواهید کمی در شورای نگهبان صرفهجویی کنید؟
ما بیش از اندازه صرفه جویی می کنیم به دلیل اینکه اعضای شورای نگهبان به خصوص آقایان فقها و به خصوص آیت الله جنتی به اندازه 10 تا دیوان محاسبات از ما حساب کشی میکنند.
من شنیدهام ایشان با توجه به بالا بودن سنشان بسیار پویا هستند و بر روی افراد دقیق هستند.
ایشان دقت و نظم خوبی دارند و ما به پایشان در نظم نمیرسیم، در انجام وظایف قانونی بسیار مصمم هستند.
ارتباط اعضای شورای نگهبان با مردم نسبت به اقتضای سنشان شدت و ضعیف می شود
عدهای معتقدند که شورای نگهبان با مردم آنقدر ارتباط نزدیک ندارد، آیا این را قبول دارید؟
آقایان به اقتضای سن و جایگاهی که دارند در واقع این ارتباط شدت و ضعف دارد، آقایان حقوقدانان در دانشگاه های مختلف حضور دارند، خود ما در دانشگاه هستیم و با دانشجویان ارتباط داریم. بیرون میرویم و خرید میکنیم، مردم ما را میبینند و نسبت به برخی مسائل انتقاد میکنند و اگر مشکلی دارند ولی شورای نگهبان در جهت برقراری ارتباط با مردم از طریق روابط عمومی و فضای مجازی و چه از طرق دیگر اکنون روابط خوبی با مردم پیدا کرده است.
آیا در قانون اساسی اصلی درباره آزادی های مردم هم داریم؟
فصل سوم قانون اساسی در رابطه با حقوق ملت است، اگر از پرسیدن این سوال اطلاع داشتم مجموعهای از آرای شرعی و قانون اساسی را می آوردم که از حقوق شهروندان دفاع شده است، یعنی مصوبه رد شده به طوری که خلاف شرع تشخیص داده شده به دلیل آنکه ناقض حقوق شهروندان بوده است.
در جایی بحث حضور زنان در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 اشاره شده است که فرمودید نظر اعضای شورای نگهبان در این مورد منفی نیست و در مجموع همیشه نظرشان مثبت بوده است، اما مسئله ساده ای هم نیست و شورای نگهبان باید به جمعبندی برسد، آیا 3 سال آینده نامزد خانم هم در انتخابات ریاست جمهوری وجود خواهد داشت؟
نمی توانم اکنون اظهارنظری در این مورد انجام دهم اما برخی از نمایندگان خانم و فعالان آمده و صحبتهایی را داشتهاند لذا این مسئله موضوعی ساده و آسان نیست که بخواهیم بگوئیم می شود یا نمی شود، به هر حال در این حوزه نظرات فقهی و شرعی قوی وجود دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد، این مسئله ای نیست که منِ کدخدایی بگویم موافق هستم یا نیستم و بعد موضوع حل شود به هر حال باید یک جمعی از علما در حوزه علمی بررسی کرده و به یک نتیجه ای برسند.
امکان دارد آن زمان نظرها تغییر کند و چنین امکانی هم وجود داشته باشد اما پیش بینی خاصی برای سال1400 نمی توانم داشته باشم، اجازه دهید در شورای نگهبان در این مورد بحث شود و بعد اعلام نظر می کنیم.
رایزنی برای انتخابات 98 هم گویا شروع شده یعنی دوستان آقای دکتر با شما جلساتی داشته اند.
کسی در حوزه انتخابات برای سال آینده صحبتی نداشته لذا با شورای نگهبان رایزنی خاصی صورت نگرفته است.
آقای عارف گویا صحبت کرده اند؟
خیر صحبتی نشده است. با ما صحبتی نکرده اند شاید گروه های سیاسی با خودشان و در جمعهایشان صحبتی کرده باشند. اگر امکانات فراهم شود، حضور بانوان در ورزشگاه اشکالی ندارد
به عنوان آخرین سوال، نظر آقای کدخدایی به عنوان یک شخص حقیقی درباره حضور بانوان در ورزشگاه چیست؟
اصولا در حوزه اجتماعی نظرم این است که نباید قضیه را صفر تا صدی کنیم. مسائلی که مطرح میشود گاهی اوقات به راحتی میتوان برای آن راهکار پیدا کرد. اگر ممنوعیت است آن را خوب تببین و اعلام کنیم و از آن محکم دفاع کنیم، اگر ممنوعیت نیست نباید نظر شخصی و سلیقهای است، حق و نداریم نظر شخصی خود را به جامعه و نهادها تحمیل کنیم، باید به دنبال راهکار باشیم.
فکر میکنم در این خصوص با وزیر ورزش هم در این رابطه دیدار داشتید.
دیدار نبود در واقع ملاقاتی بود در یکی از دیدارهای عمومی که خدمت رهبر انقلاب بودیم، در این جهت گپ و گفتی داشتیم. بنابراین اگر امکاناتی وجود ندارد، باید آن را فراهم کنید و بعد اعلام نظر کنیم، نه اینکه ما بشنیم و بگوییم “ممنوع است، ممنوع است”، وقتی هم سوال میکنیم میگویند چون امکانات نداریم، اگر امکانات ندارد پس بی عرضگی من مسئول است، باید امکانات را فراهم کنم و اگر نظر خاصی وجود ندارد آن تسهیلات هم فراهم شود، اگر نظری هم در این جهت است آن نظر را بیاستیم و دفاع کنیم و اعلام کنیم. به خصوص در مورد مسائل حجاب که به عنوان رکن شرعی و اسلامی است و همه از آن دفاع میکنند.
بلاخره خانم ها بروند به ورزشگاه یا نرود؟