برگهای برنده فصل دوم رقابت «خندانندهشو»
دیگر «خنداننده شو» در فصل دوم خود عنوانی شناخته شده برای مخاطبان تلویزیونی محسوب میشود. به نظر میرسد تیم برنامهریز «خندوانه»، در همین مرحله مقدماتی تلاش کرده با رفع کاستیها و اشتباهات سری نخست، هم به تعداد بیشتری از تماشاچیان چنگ بندازد و هم از تیزی انتقادات دور پیشین بکاهد. رقابتی سالم و در عین حال نفسگیر که بتواند ضمن درست خنداندن بینندگانش، به تربیت و ورود نسل تازهای از کمدینهای جدید پشت سر جوانها، آئیشها و دهقانها به جامعه هنری کشور بینجامد. پس برشمردن برخی از برگهای برنده فصل دوم مسابقه «خندانندهشو» میتواند جذاب باشد:
سورپرایز گروه مربیان
همان اول کاری، دیدن مربیان این فصل تازه برای دنبال کردن بقیه مسابقه کافی است. با اینکه جای خالی راهنماییهای دقیق و موشکافانه شقایق دهقان و سختگیریهای از نوع حسن معجونی، دو چهره شناخته شده عرصه طنز سینما و تلویزیون، کاملا احساس میشود اما رامبد جوان با دعوت از فرهاد آئیش و پانتهآ بهرام توانسته جذاب و غافلگیرکننده به چشم بیاید. اضافه شدن فرهاد آئیش به عنوان یکی از اساتید استخوان خورد کرده حوزه کمدی در کنار پانتهآ بهرام که وی را با هیچ نقش طنزی در کارنامهاش به یاد نداریم، به جمع اشکان خطیبی دقیق و اهل برنامه و بالاخره رامبد جوانِ اهل رقابت، معجونی دیدنی ساخته است.
اجرا به شرط بالا بردن آدرنالین
در فصل نخست، امیر کربلاییزاده به عنوان مجری نابلد، مسابقه را میگرداند و در برخی از موارد در حین اجرا، به خاطرهگویی و بازی کردن مشغول میشد. به نظر میرسد اجرای متفاوت احسان کرمی با شوخطبعیهای گاه افراطی و خستهکنندهاش در رقابتهای پایانی این مسابقه، بیشتر به دل مخاطبان نشسته و به اصطلاح جواب داده است. پس به عنوان گزینه مناسبتر برای اداره رقبا، مربیان و تماشاچیان حاضر در استودیو، با همان اطوارهای از جنس کرمی مثل دست انداختن رامبد جوان، شوخی با اسامی و القاب شرکتکنندگان یا بازی با احساسات بیننده در زمان اعلام اسامی برندگان، برای تزریق هیجان بیشتر پا به «خنداننده شو2» گذاشته است.
بخندانیم ولی نه به هر قیمتی
یکی از نقاط ضعف سری اول «خنداننده شو» عبور از خط قرمزها بود. اشتباهی که سر و صدای زیادی به پا کرد و حواشی فراوانی را از طرف مردم و مسئولان و حتی چهرههای ورزشی و فرهنگی کشور برای عوامل «خندوانه» در پی داشت که هنوز هم با جستوجویی ساده در اینترنت میتوان ویدئوی استندآپهای جنجالبرانگیز را پیدا کرد. همه این اتفاقات میتواند کسی مثل رامبد جوان را هم مجبور کند، در روند برنامهسازی خود تجدید نظر کرده و دست به عصا تر حرکت کند. این اتفاق مبارک در همین مرحله مقدماتی و انتخاب سوژههای مناسب استندآپ کمدی مثل تعریف خاطرات شخصی، شوخی با خود و اعضای خانواده یا مسائل اجتماعی قابل لمس است. شوخی با حباب گرانی، اشاره به رفتارهای عصبی اجتماعی، به باد انتقاد گرفتن برگزاری عجیب مراسم عروسی و گاه طلاق و… از این جملهاند. «بخندیم و بخندانیم ولی نه به هر قیمتی»، درسی است که خندانندهها از فصل اول گرفتند.
رقبا؛ خیلی دور خیلی نزدیک
از همه جای کشور جوانان عاشق بازی و دیده شدن به بهانه اجرای یک استندآپ و خنداندن مردم، قدم در راه دشوار کمدین شدن گذشتهاند. تلاش رامبد جوان برای ناامید نکردن جوانان جویای نام از گذر یک برنامه سرگرمکننده قابل تقدیر است. طوری که در این فصل جدید شاهد حضور پر رنگتر شرکتکنندگان شهرستانی از مرزهای شرقی ایران گرفته تا نقاط غربی آن هستیم. از طرفی، در نسخه بهروز شده «خندانندهشو» رقبای دختر و پسر در یک گروه آماده همکاری میشوند. در حالی که در فصل پیش «خندانندهشو»، خانمها در گروه مجزایی به سرپرستی شقایق دهقان حضور داشتند. شاید این ایده به دلیل بالا بردن حس رقابت میان بچهها و دو قطبی نشدن فضای مسابقات و تماشاچیان که در حکم داوران رقابتها هستند، باشد.
میان برنامه با مهمانان ویژه
حتی میانبرنامههای فصل دوم «خندانندهشو» به دیده شده جمعی از هنرمندان مستعد و کمتر شناخته شدن کمک کرده است. دعوت از هنرمندان فعال در گروههای نمایشی و موسیقی برای به نمایش گذاشتن هنرشان از دریچه رسانه ملی در فواصل مسابقه، یکی از نقاط قوت «خندانندهشو2» است. فضای تنفسی که به این بهانه مهیا میشود، به یاری طراوت و تنوع بخشهای فشرده رقابتی میآید.