سرود تیم ملی؛ سرودی خالی از هیجان
سرود رسمی تیم ملی ایران در جام جهانی 2018 مورد اقبال فوتبال دوستان قرار نگرفته است.
سوت پایان را داور ترکیهای زد و همان شد که مردم میخواستند؛ پیروزی یک بر صفر ایران برابر سادهترین حریف گروه مرگ (مراکش). ۲۰ سال از روزی که مردم از پیروزی ایران مقابل آمریکا با تمام وجود خوشحال شدند و فریاد شادی سر دادند، می گذرد که دوباره با پیروزی مقابل مراکش، فریاد شادی مردم بالا رفت. همه بالا پریدند و سرود خوشی سر دادند و برخی نقاط شهر مانند میدان ولیعصر، مملو از جمعیت شد.
اما مکمل این شادیها و دلخوشیها پس از پیروزی یک بر صفر ایران برابر مراکش، موسیقی بود که به سبک شادی کردن ها جهت میداد . همه موسیقی را میشنیدند و با آن خاطره های جام جهانیشان را کامل میکردند. شاید سالها بعد همین طرفداران که شادی در خیابانها را در ذهنشان یادآوری می کنند، به یکدیگر بگویند که یادت است فلان روز، فلان آهنگ را شنیدیم و پایکوبی کردیم.
بلافاصله پس از پایان بازی و شادیهای عادل فردوسی پور گزارشگر این دیدار، قطعهای پاپ از تلویزیون پخش شد. پس از آن هم چند قطعه حماسی دیگر ، اما خبری از سرود «یازده ستاره» نبود. قطعهای که سالار عقیلی خوانده و بابک زرین آهنگسازی کرده است و سرود رسمی ایران در جام جهانی ۲۰۱۸ است.
پس از پایان بازی، ویدیوی شادی بازیکنان ایران در رختکن هم پخش شد. آنها هم موسیقی برای خودشان گذاشته بودند و بالا و پایین میپریدند. قطعهای هم که آنها گوش میدادند، قطعهای پاپ از خواننده های لس آنجلسی بود.
چرا هیچکس سرود رسمی ایران را گوش نمیکرد؟ چرا حتی صدا و سیما پس از پیروزی ایران مقابل مراکش، از خوانندگانی که حتی اسمشان برای مردم آشنا نبود، قطعهای را پخش کرد، اما سراغ سرود اصلی ایران نرفت؟ البته شاید آن کسی که قطعهها را انتخاب و پخش کرد، سراغ قطعه عقیلی هم رفته باشد، اما کمی که با خود فکر کرده، متوجه شده که آن قطعه با هیجانی که در آن لحظه مردم ایران پس از ۲۰ سال تجربه کرده اند، همخوانی ندارد. چگونه میشود با قطعهای سنتی، شادی وصف ناشدنی را تجربه کرد؟
پس از چند ساعت، ویدیویی از سالارعقیلی و شهرداد روحانی که او هم قطعهای بی کلام را برای جام جهانی ساخته است، در فضای مجازی منتشر شد. این دو در ورزشگاه و در کنار تیم ملی تماشاگر بازی نخست ایران در جام جهانی بودند لحظهای که گل پیروزی زده شد، آنها هم در کنار دیگر هواداران خوشحال شدند شادی آنها همانند شادی دیگران بود و آنها هم با هیجان مردم همراه بودند اما موسیقیشان نه.
خیلی دوست داشتم که بدانم در آن لحظات، آیا کسی بود که سرود رسمی ایران در جام جهانی را بشنود و با آن خوشحالی کند؟ البته شاید علی اکبر صفی پور مدیر بنیاد فرهنگی هنری رودکی که متولی این سرود است، آن را گوش کرده باشد که البته او را هم بعید میدانم. او هم حتما مشغول تماشای مسابقه بوده و همان موسیقی هایی که بقیه گوش میکردند، گوش داده است.
پس از شکست مقابل اسپانیا و مساوی با پرتغال که نشان دهنده خداحافظیمان با جام جهانی بود، بالاخره سرود «یازده ستاره» از تلویزیون پخش شد. البته که این قطعه شنیدنی بود، اما حالا خبری از بازخورد و بازنشر آن در فضای مجازی نیست. بعید نیست که برای پخش «یازده ستاره» سفارشاتی هم شده باشد. برخلاف قطعه عقیلی، قطعه «بچههای ایران» که پس از پیروزی با مراکش پخش شد، به دلیل استقبال مردم، بارها بازپخش شد و در فضای مجازی هم طرفداران زیادی پیدا کرد. این اختلاف سلیقه میان مردم و مسئولان فرهنگی کشور، بی تردید معنا دار است.
خلاصه، داستان این روزهای مملکت ما در بحبوحه شادی و غم، موفقیت و شکست ایران در جام جهانی، برایم تامل برانگیز است. همه از موسیقی ایرانی و اصالتش میگویند که البته شکی در جایگاه والای آن نیست. اما اگر کسی عمیقتر به انتخاب سرود جام جهانی دقت میکرد، میدانست که انتخاب موسیقی ایرانی برای این مسابقات، نه فقط امری ناموفق، بلکه زیر پا گذاشتن شأن جایگاه موسیقی ایرانی در استفاده نابجا از آن است.