عارف که شانس زیادی برای کسب کرسی ریاست مجلس ندارد؛ حداقل کنار بکشد تا مطهری فدا نشود!
احسان بداغی: مجلس دهم در آستانه انتخابات هیأت رئیسه سال سوم خود قرار دارد و مسألهای که بیشتر از هر چیز دیگری بر سر این انتخابات سایه افکنده، احتمال رقابت محمدرضا عارف با علی لاریجانی بر سر کرسی ریاست است. این رقابت فقط یک بار و در جریان انتخابات هیأت رئیسه موقت مجلس دهم صورت گرفته بود و نتیجهای که آنجا حاصل شد اصلاحطلبان را بر آن داشت تا ده روز پس از آن انتخابات، دیگر عارف را وارد میدان رقابت نکنند. حالا که رقابت عارف و لاریجانی در سال سوم مجلس دهم قطعی شده می توان این سؤال را مطرح کرد که چنین اقدامی در عمل چقدر به نفع جریان اصلاحات و فراکسیون امید است؟
هیات رئیسه مجلس با وجود همه انتقاداتی که به عملکرد آنها مطرح شده در شرایط فعلی یک مزیت مهم هم داشته که آن انعکاس تمام صداهای موجود در مجلس در ترکیب آن بوده است. این مزیتی است که میتواند به تعادل سیاستگذاریهای پارلمانی و کاهش تنش در کف مجلس منجر شود و بهنظر میرسد بهتر باشد سه طیف سیاسی مجلس با وجود رقابتی که با یکدیگر دارند، واقعیت این مزیت را درک کنند. تغییر نامتناسب ترکیب سیاسی هیأت رئیسه در نسبت با صحن مجلس میتواند بهم خوردن تعادل مناسبات مجلس را که شامل رقابتها و همکاریهای متقابل میشود در پی داشته باشد. خصوصاً در شرایطی که موضوعات محل اختلاف که میتوانند بسترساز برخی تنشها باشند، در کشور با تعدد مواجه شدهاند. از این منظر بهتر است هر سه فراکسیون سیاسی مجلس و از جمله امیدیها قسمتی از تلاشی را که برای ارائه لیست مستقل دارند، برای گفتوگو و ائتلافهای جدیدی داشته باشند. چرا که با وجود شرایط کشور و افزایش موضوعاتی که میتوانند محل نزاع باشند، در مجلس کمتر شاهد گفتوگوی متقابل و تمایل برای همکاری هستیم.
اما درباره دورخیز اصلاحطلبان برای رقابت با علی لاریجانی باید گفت جریان اصلاحات با وجود همه توانمندیها، پتانسیلها و پایگاهی که در گستره جامعه ایران دارد، به دلایلی که بارها به آن اشاره شده نتوانست به گروه اکثریت در مجلس دهم تبدیل شود. این واقعیت مناسبات سیاسی پارلمان است؛ واقعیتی که ایجاب میکند توقعات جامعه از اصلاحطلبان در مجلس متناسب با وزن عددی آنها مدیریت شود نه میزان نفوذی که فکر میکنند در میان اقشار مختلف دارند.
عملکرد مجموعه نمایندگان اصلاحطلب مجلس در دو سال اخیر با انتقادات زیادی در میان سمپاتهای اصلاحات در بطن جامعه مواجه شده که فارغ از بحث «سوءمدیریت» ریاست فراکسیون، قسمت زیادی از آنها میتواند ناشی از ناتوانی در برداشتن «سنگهای بزرگ» باشد. سنگ هایی که گارد گرفتن برای برداشتن آنها اتفاقا قرار است نشان کارآمدی باشد اما در عمل ختم به «نزدن» و سمبل بی تاثیری اصلاح طلبان می شود.
این وضعیت را میتوان عدم تعادل میان توانمندی واقعی فراکسیون امید با شعارها یا انتظارات دانست. به عبارت دیگر اشتباهی که صورت گرفت آن بود که توقعات از فراکسیون امید آنقدر بالا رفت که عملکرد مثبت این مجموعه در خیلی از مسائل به چشم نیامد.
اکنون نیز دورخیز فراکسیون امید برای کسب کرسی ریاست مجلس بهنظر یکی از همین سنگهای بزرگی باشد که امکان برداشتن آن بهلحاظ عددی در فراکسیون امید مهیا نیست، چرا که واقعیت قطببندیهای کف مجلس در قبال تعیین رئیس دستگاه قانونگذاری از چیز دیگری حکایت دارد. مضافا اینکه درج شدن یک شکست دیگر در کارنامه فراکسیون امید چندان برای طرفداران جریان اصلاحات در بیرون از مجلس پیام امیدآفرین و مثبتی ندارد.
چنین رقابتی از منظری دیگر به دلیلی ایجاد تقابل بین طیف اصلاح طلبان و مستقلین می تواند کرسی های نواب رئیس و بقیه صندلی های هیات رئیسه که در اختیار امیدی ها است را نیز به خطر بیاندازد و اولین خطر بی شک متوجه علی مطهری است که در دو سال اول مجلس دهم با رای نه چندان قاطعی جایگاه نایب رئیسی دوم مجلس را به دست آورد. به این ترتیب سیاست رقابت عارف با لاریجانی در عمل نه تقویت کننده خط قرمز آنها برای نگه داشتن علی مطهری در ترکیب هیات رئیسه، بلکه عامل سست شدن آن خواهد بود.
به نظر می رسد ورود حساب نشده عارف به میدان رقابت با علی لاریجانی، قرار است پاسخی باشد از سوی اصلاح طلبان به انتقاداتی که از آنها در بدنه جامعه مطرح است تا اینگونه انگشت اتهام انفعال از سوی آنها برگردد. اما امکان ناپذیر بودن این سیاست در عمل، نه تنها سودی برای جریان اصلاحات ندارد که اتفاقا به تشدید انتقادات از اصلاح طلبان منجر خواهد شد.
در این شرایط اگر فراکسیون امید تمایل دارد که خط بطلانی بر ادعای انفعالی که به او نسبت داده می شود بکشد، راه بسیار ساده تری را می تواند در پیش بگیرد؛ با خارج شدن عارف از میدان رقابت، اول از هر چیز امکان حفظ دو صندلی نواب رئیس مجلس فراهم می شود. اما پس از آن در صورت سرشاخ نشدن اصلاح طلبان و مستقلین، امکان وارد کردن یک نماینده زن و یک نماینده اهل سنت از فراکسیون امید به ترکیب هیات رئیسه بیش از قبل مهیا خواهد شد، خصوصا اینکه اصولگرایان مجلس هم در گارد رقابت با طیف مستقلین و نزدیکان لاریجانی هستند و این زمینه را برای یک ائتلاف دوباره بین اصلاح طلبان و معتدلین فراهم می کند. ضمن اینکه امید آفرین بودن ورود یک نماینده زن و یک نماینده اهل سنت به ترکیب هیات رئیسه، برای جامعه غیر قابل انکار است و می تواند پیام های بسیار روشنی هم برای کلیت فضای سیاسی داشته باشد.
بهتر است در این شرایط، امیدی ها با کنار گذاشتن سیاست رقابت عارف با لاریجانی که چشم اندازی نه چندان روشن برای موفقیت دارد، سیاست های واقع بینانه تری را در پیش بگیرند که زمینه برای اجرای آنها، فراهم تر از رساندن عارف به کرسی ریاست است.