چرا کاهش تلفات رانندگی متوقف شد؟
يكي از اهدافي كه براي شاخصهاي بهداشت رفتاري و سلامت و مرگومير تعيين شده، رسيدن به رقم سالانه ١٠هزار نفر در تلفات رانندگي است.
روزنامه شهروند نوشت:كاهش تلفات رانندگي طي دهه ١٣٨٠ به نسبت چشمگير بود و از رقم حدود ٢٨هزار نفر تلفات طي يك دهه به حدود ١٦هزار نفر رسيد كه اندكي بيش از نيمي از تلفات سال ١٣٨٤ است و اگر رشد سفر و تعداد خودروهاي شخصي را نيز در اين فاصله زماني منظور داريم، متوجه ميشويم كه نسبت تلفات به خودرو يا تلفات به تردد خيليخيلي كمتر شده است، هرچند رقم تلفات موجود نيز همچنان بالاتر از شاخصهاي مطلوب جهاني است. به همين علت نيز رسيدن به رقم ١٠هزار نفر تلفات سالانه در رانندگي، هدفگذاري شده بود و به مرور درحال نزديك شدن به آن بوديم، بهطوري كه طي ٦سال اول دهه ١٣٩٠، حدود ٤٠درصد از اين راه طي شده بود و ميزان تلفات سالانه رانندگي از حدود ٢٠هزار نفر به حدود ١٦هزار نفر رسيد.
ولي سرعت كاهش مذكور به مرور كم شده و به نظر ميرسد كه در سال ١٣٩٦ فرآيند مذكور معكوس شده است. بهطوري كه در ٩ ماه اول سال ١٣٩٦، تعداد تلفات رانندگي بيشتر از ٩ ماه مشابه سال ١٣٩٥ و در نوروز امسال نيز تعداد تلفات بيشتر از نوروز سال گذشته بود. اين آمار بدان معناست كه ما نهتنها نخواهیم توانست به هدف تعيينشده برسيم، بلكه درحال ورود به مرحله دور شدن از آن نيز هستيم.
چرا چنين وضعي رخ ميدهد؟ چند علت براي آن ميتوان برشمرد. نخست اينكه وضعيت اوليه رانندگي در ايران بهگونهاي بود كه تلفات رانندگي بسيار بالا بود و جزو يكي از پرتلفاتترين كشورها بوديم. در اينگونه موارد، عواملي كه ميتواند به كاهش تلفات منجر شود، بسيار واضح و روشن است و بهسادگي با چشم ديده ميشود. در نتیجه تغيير اين عوامل به نحوي كه به كاهش تلفات منجر شود، كار بهنسبت سادهاي است و كافي است اراده لازم به آن تعلق گيرد تا ميزان تلفات به سرعت كاهش پيدا كند. در توسعه اقتصادي نيز همين منطق حاكم است. كشورهاي توسعهنيافته و در مراحل اولیه رشد، ميتوانند با یک برنامهريزي تا حدی ساده و به سرعت به رشدهاي بالا برسند، ولي در مراحل پيشرفتهتر قضيه بسيار متفاوت خواهد شد.
بنابراین در مرحله موجود و براي رسيدن به تلفات كمتر بايد مطالعات مفصل كرد و اثرات متغيرها را به دست آورد. اثراتي كه با چشم عادي ديده نميشوند. بنابراین ما يا اين كارها را انجام ندادهايم يا انجام نميدهيم، لذا شناختي نسبت به عوامل اثرگذار پيدا نميكنيم و نميتوانيم آنها را براي كاهش تلفات تغيير دهيم.
علت بعدي، طبيعي بودن کاهش سرعت بهبود شاخص است. براي فهم مسأله مثالي ميزنيم. اگر ما در شرايط عادي هر ١٠٠ متر را در ١٧ ثانيه بدويم، تبديل اين ركورد به ١٥ و حتي ١٤ ثانيه كار خیلی سختي نيست، ولي كاهش آن به ١٣ و ١٢ ثانيه خيلي سخت است و براي تبديل به ١١ ثانيه كمرشكن است. كاهش تلفات نيز از همين قاعده پيروي ميكند. رساندن از ٢٨هزار تلفات به ٢١هزار كار بهنسبت سختي نيست، ولي رساندن تلفات ٢١هزار به ١٤هزار نفر خيلي نيرو، برنامه، امكانات و… ميخواهد و زمان بیشتری را خواهد گرفت.
ولي علت اصلي كه مورد نظر اين يادداشت است، ضعف و تضاد در برنامهريزيهاست. به اين معنا كه برنامهريزي و سياستگذاري يك كليت يكپارچه و منسجم است و بايد اجزاي آن با يكديگر هماهنگي داشته باشند. اهداف تعيينشده مستقل از يكديگر نيست. اگر ما ميخواهيم به هدف هواي پاك برسيم، در اين صورت نميتوانيم سياستي را در پيش بگيريم كه به تحرك و استفاده بيشتر از خودروهاي شخصي و كمكيفيت منجر شود. در اين حالت ما نميتوانيم حملونقل عمومي و پاك را فداي حملونقل شخصي كنيم. ما نميتوانيم بنابه ملاحظات سياسي، استانداردهاي توليد بنزين را كاهش دهيم. شايد مهمترين علت توقف كاهش مرگومير ناشي از تصادفات رانندگي و حتي رشد آن ناشي از همين ضعف است.
اجازه دهيد با نمونههاي روشن سخن گفته شود. برخي از خودروهاي داخلي به علل گوناگون موجب افزايش تلفات رانندگي ميشوند، ولي هيچ اقدام موثري كه كارخانجات توليدكننده اين خودروها را مجبور به بهبود كيفيت توليد خود كند، نميشود. سياست قيمتگذاري به نام دفاع از رقابت! يا سياست گمركي موجود براي دفاع از اشتغال و توليد داخل حتي اگر خوب هم باشند، مانع از توليد خودرو باكيفيت ميشوند. نمونه ديگر قيمتگذاري بنزين است كه با ثبات و حتي كاهش واقعي قيمت بنزين، سفر با خودرو شخصي مقرون بهصرفه ميشود. ضعف حملونقل عمومي و عدم تجهيز و راهاندازي آنها در حد استانداردهايي كه براي کاهش تلفات مورد نظر مناسب باشد، عامل ديگر ماجراست كه مجموعه اين عوامل موجب افزايش سريع تعداد خودروهاي شخصي و نيز افزايش تصاعدي تعداد سفرهاي تفريحي و زيارتي و غير آن با خودرو شخصی است.
اين مشكل، یعنی تناقضات برنامهریزی نه فقط در مسأله تلفات رانندگي بلكه در ساير حوزهها مثل مصرف آب نيز به چشم ديده ميشود. براي كاهش تلفات ناشي از تصادفات نيازمند برنامهای جامع هستیم كه دربرگيرنده ساير حوزههاي ديگر نيز باشد. در غير اينصورت، از اين پس شاهد رشد تلفات مذكور خواهيم بود.