هیاهو پیرامون یک تخفیف گازی
عدم توافق ایران و ترکیه در قرارداد صادرات گاز میتوانست منجر به گسترش بازار گاز رژیم صهیونیستی در ترکیه شود
فضای احساسات و اظهارنظرهای غیرمستند، یکبار دیگر در بازنمایی یک ماجرا در صنعت نفت و گاز ایران شدت گرفته است. روز یکشنبه، دکههای روزنامهفروشی شاهد کنار هم قرار گرفتن تیترهایی بود که مدعی «مفتفروشی» گاز ایران به ترکیه و از آن مهمتر وجود ارتباط میان دعوای گازی ترکیه و ایران و پروندهیی بودند که طبق اعلام شورای امنیت، رسانهها حق نوشتن مطلبی درباره آن را ندارند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، دادگاه اتاق بازرگانی بینالملل آخرین روز ماه سپتامبر سال 2016 میلادی را، ضربالاجلی به ایران و ترکیه برای حل و فصل مناقشه گازی خود عنوان کرده بود. این دادگاه گفته بود که در صورتی که این دو کشور نتوانند در این زمینه توافق کنند، دادگاه به تشخیص خود حکم را صادر خواهد کرد. اما شواهد نشان میداد که ایران و ترکیه با توجه به همسایگی و تبادلاتی که با یکدیگر دارند، به دنبال یافتن راهی غیر از حکم دادگاه هستند.
درست مصادف با پایان مهلت دادگاه و در روز پنجشنبه 29 سپتامبر سال 2016 مصادف با 8 مهر سال گذشته، وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه از کاهش 10درصدی قیمت گاز مصرفی خانگی و صنعتی از ابتدای ماه اکتبر خبر داد. خبری که نشان از احتمال توافق ایران و ترکیه بر سر عدد تخفیف گاز ایران پیش از فرارسیدن موعد مقرر از سوی دادگاه اتاق بازرگانی بینالملل داشت.
ابتدای مرداد ماه سال گذشته، خبرگزاری آنادولو ترکیه مدعی شده بود که ایران تخفیفی بین 13.3 تا 15.8 درصد در فروش گاز به ترکیه خواهد داد. پس از گذشت زمان مقرر اعلام شده از سوی دادگاه بینالمللی اتاق بازرگانی، هیچ کدام از مسوولان دو طرف ایران و ترکیه، اظهارنظری پیرامون توافق یا عدم توافق انجام شده در این دعوا مطرح نکردند. محمدصادق جوکار کارشناس موسسه مطالعات بینالمللی انرژی که تمرکز خود را بر بازار گاز گذاشته است در آن زمان در اظهارنظری که در شماره 11 مهر سال 1395 منتشر شد به «تعادل» گفته بود: «این مذاکرات و نتایج محرمانه است و امکان دارد هرگز به صورت شفاف عنوان نشوند.»
طی این مدت، اوضاع بدون مطرح شدن نکتهیی جدید در رسانههای ترکیه که عموما به صورت شفاف به ابعاد ماجرا میپرداختند دنبال میشد تا اینکه در روزهای اخیر به دلایلی که مشخص نیست، برخی جریانها دوباره از موضوعی که میتوان گفت تقریبا مدت زیادی از تعیین تکلیفش میگذرد فتح باب کردند.
حالا مشخص شده است که ایران تخفیف 13 درصدی را برای بهای گاز ارسالی به ترکیه پذیرفته است و باید آن را از 9 ماه پس از مطرح شدن درخواست ترکیه اجرایی کند. با توجه به اینکه ترکیه دعوای گازی خود علیه ایران با تکیه بر 2 دلیل «کیفیت» و «قیمت» را در سال 2012 تقدیم دادگاه بینالمللی کرده بود، بدیهی است که ایران اکنون بابت هزینهیی که طی این 5 سال از ترکیه برای گاز ارسالی دریافت کرده است، به این کشور بدهکار محسوب میشود.
پیش از این محمد صادق جوکار گفته بود: «گاز ایران به دلیل خاصیت اویل ایندکس، تابعی از قیمت نفت است و با کاهش قیمت نفت، دچار کاهش در بها خواهد شد، در نتیجه درصد کثیری از تخفیفی که ایران متعهد به پرداخت آن است در این کاهش قیمت نفت پوشیده میشود.»
بیژن زنگنه وزیر نفت در تازهترین اظهارنظر خود پیرامون دعوای گازی ایران و ترکیه عنوان کرده است: «رای دیوان بینالمللی داوری در سال ۱۳۹۱، کاهش ۱۲ درصدی قرارداد گاز صادراتی ایران به ترکیه بود که آنکارا نسبت به آن اعتراض کرد، ترکیه پس از این رای، بار دیگر شکایت کرد؛ براساس این شکایت، آنها خواستار کاهش ۲۵ درصدی برای کیفیت گاز صادراتی و 37.5 درصد برای قیمت گاز شدند.» براساس این اظهارنظر، میتوان قطعات جدیدی به پازل این شکایت گازی که پیش از این «تعادل» با استناد به رسانههای طرف ترک سعی در پر کردن آن داشت، اضافه کرد.
10 نوامبر سال 2014 و زمانی که دادگاه بینالمللی حکم به کاهش 12 درصدی قرارداد گاز صادراتی ایران به ترکیه داد، اعتراض جدید آنکارا به این حکم، در فوریه سال 2015 مورد بررسی قرار گرفت. در این ماه دادگاه اتاق بازرگانی بینالمللی از 2 طرف این قرارداد خواست تا با تخفیفی بین 10 تا 15 درصد، دعوای خود را به پایان برسانند، این دیدگاه در آن تاریخ اعلام کرد که اگر دو طرف در چند ماه آینده به نتیجه نرسند، دادگاه خود رقمی را به این منظور در نظر خواهد گرفت.
با مطرح شدن این دیدگاه از طرف اتاق بازرگانی بینالملل، تحلیلگران چه از جنبه اقتصاد انرژی و چه از جنبه روابط بینالملل براین باور بودند که «نفع ملی» ایران در کنار آمدن با ترکیه در مورد این شکایت است، کنار آمدنی که منافع درازمدت آن از جمله گسترش بازار گاز ایران در ترکیه در آینده، اهمیت ویژه و استراتژیکی برای ایران داشت.
محمدصادق جوکار درباره اهمیت عملکرد ایران در این قرارداد و الزامات حفظ بازار ترکیه به «تعادل» گفته بود: «تمایلات روسیه به همکاری اقتصادی در حوزه انرژی با ترکیه سبب شده این کشور به رقیب جدی ایران در بازار گاز ترکیه تبدیل شود. از طرفی روسیه در پی کسب رضایت ترکیه برای مشارکت در ترکیشاستریم است و به همین واسطه پیشنهاد تخفیف 10.25 درصدی به روسیه در قبال افزایش واردات گاز به روسیه داده است. پیشنهادهای وسوسهانگیز هر دوطرف بازی، نقش ایران را در این میدان کمرنگ کرده است.»
خطر ترکیشاستریم
قرار گرفتن ایران در شکایت گازی ترکیه، با امضای قرارداد «ترکیشاستریم» در غیاب ایران و با حضور مسکو و آنکارا نیز همزمان شد. خط لوله ترکیشاستریم، به خط لوله گازی اتلاق میشود که قرار است از جنوب روسیه و با گذر از دریای سیاه آغاز شده و در ادامه از ترکیه به یونان متصل شود. این پروژه در جریان بازدید ولادیمیر پوتین رییسجمهور روسیه از ترکیه در 1 دسامبر سال 2014 جایگزین پروژهیی تحت عنوان «ساوثاستریم» شد. در نوامبر سال 2015 و به دنبال هدفگیری و در پی آن سقوط هواپیمای سوخو 24 روسیه از سوی ترکیه، طرف روس این پروژه را به حالت تعلیق در آورد. در دسامبر سال 2015 به دنبال این اتفاقها و تیره و تار شدن رابطه مسکو و آنکارا، رجب طیب اردوغان رییسجمهوری ترکیه اعلام کرد که پروژه ترکیشاستریم به لحاظ رسمی کنار گذاشته شده است. کلاف پروژه ترکیشاستریم در نهایت، در ماه ژولای سال 2016 و با عادیسازی نسبی رابطه ترکیه و روسیه، دوباره به روی میز بازگشت.
به گزارش «تعادل» ظرفیت خط لوله گاز ترکیشاستریم، 63 میلیارد مترمکعب در سال در نظر گرفته شده است، ترکیه سهمی 14میلیارد مترمکعبی از این گاز خواهد داشت و مابقی آن راهی اروپا خواهد شد. هر چند تردیدهایی در زمینه ظرفیت کافی خط لوله از سمت یونان به اروپا برای حمل این میزان از گاز طبیعی وجود دارد.
جدیشدن دوباره این پروژه در پی سفر ولادیمیر پوتین به آنکارا در جریان برگزاری بیستوسومین کنگره جهانی انرژی در ترکیه، بیش از هر زمان دیگری، اهمیت یافت و به زنگ خطری برای آینده بازار گاز اروپا برای ایران بدل شد.
در حالی که برخی جریانها، بدون ارائه هیچ سند یا مدرکی، کنار آمدن ایران با ترکیه در دعوای گازی را «جریمه شدن ایران» توصیف کردهاند، این ماجرا میتوانست در صورت حل نشدن به شکل فعلی، تبعاتی شدید برای آینده ایران در بازار گاز و در نتیجه در منطقه داشته باشد. به گزارش نچرالگس یوروپ، روسیه با دارا بودن سهم 67 درصدی از میزان صادرات ترکیه، صدرنشین صادرات گازی به این کشور است. روسیه با فروش گاز خود با قیمت 156 دلار به ازای 1000 مترمکعب، معاملهگری خوبی برای ترکیه محسوب میشود، چرا که ترکیه گاز دریافتی از روسیه را با قیمت 373.36 دلار در استانبول و 429.29 دلار در آنکار برای هر 1000 مترمکعب میفروشد.
با توجه به سود سه تا چهار برابری ترکیه از واردات گاز از سوی روسیه، ایران خطر چرخش بیشتر آنکارا به سمت مسکو را بیخ گوش خود احساس میکند. چرخشی که میتواند سهم 10 درصدی ایران را از چنگ این کشور در بیاورد. ترس ایران از این مساله را باید به تنگتر شدن حلقه رقابتی صادرکنندگان گاز به روسیه به واسطه همسایگی این کشور با آذربایجان و اسراییل، افزود. معادلاتی که تا حدودی وضعیت دشوار تهران در قبال موقعیت فعلی را تشریح میکند.
نفع اسراییل از دعوای گازی ایران و ترکیه
در چنین وضعیتی، رسانههای متعلق به جریانهایی در ایران که با قانونشکنی پیرامون پروندهیی که شورای امنیت نسبت به عدم انتشار مطلبی درباره آن هشدار داده است، بدون ارائه سند و مدرک گزارش منتشر میکنند، احتمالا متوجه نفعی که از طولانی شدن دعوای گازی ایران و ترکیه نصیب رژیم صهیونیستی میشده است، نیستند. این جریانها که همواره بیش از طیفهای دیگر، از حقوق مردم فلسطین در قبال رژیم اشغالگر دفاع میکنند، با اندکی پژوهش دقیق متوجه خواهند شد، موافقت ایران با ارائه تخفیف 13 درصدی به ترکیه برای ارسال گاز، در واقع نه تنها حافظ منافع ملی ایران بلکه اقدامی در جهت محدودسازی بازار گازی اسراییل در همسایه غربی ایران است و در نتیجه نهتنها بایستی از این اقدام دفاع کنند بلکه جهت ارسال توپهای خود را به هر چه محدودتر کردن دست اسراییل در بازار گازی ترکیه ببرند.
شرکت بوتاش ترکیه برای نخستینبار دعوای گازی خود علیه ایران را در سال 2012 مطرح کرد. این در حالی است که قرارداد «کرسنت» که برخی رسانهها به دلایل و با استدلالهای نامعلوم آن را به تخفیف گازی ایران به ترکیه مرتبط دانستهاند در سال 2005 منعقد شده بود. با نگاهی ساده به این 2 تاریخ میتوان غیرقابل تامل بودن ادعای این رسانهها پیرامون دعوای گازی ایران و ترکیه و نقش کرسنت در تخفیف 13 درصدی ایران به ترکیه را اثبات کرد. در حالی که ترکیه از سال 1996 قرارداد دریافت گاز خود از ایران را منعقد کرده بود، در صورت ارتباط میان کرسنت و این قرارداد، باید دعوا را 7 سال زودتر و همزمان با کرسنت مطرح میکرد. از سوی دیگر اساسا نکتهیی که در دعاوی گازی مورد استناد قرار میگیرد «قیمت منطقهیی گاز» است. قیمتی که نه از قرارداد سال 2005 ایران با امارات بلکه از قراردادهای روز و موجود میان کشورهای مختلف از جمله روسیه و آذربایجان کشف شده و مورد استناد قرار میگیرد.
رد استدلالهای بیپایه
قیمت گاز از سوی دیگر هر چند منطقهیی اما تابعی از نفت خام به حساب میآید و به همین واسطه در قراردادهای جهانی گاز، 5 الی 6 بار از بند Price revision استفاده میشود.
اما تنها عاملی که میتوانست سبب صحت ادعای رسانههای مذکور شود، به اصل «کاملهالوداد» بازمیگردد. محمدصادق جوکار کارشناس موسسه مطالعات بینالمللی انرژی پیش از این در این باره به «تعادل» گفته بود: «در محتوای قراردادهای جهانی اصلی با نام «کاملهالوداد» وجود دارد. طبق این بند که آمره حقوق بینالملل است، اگر کشوری در قرارداد خود با یک کشور قیمتی اعلام کرد و سپس در قراردادی دیگر قیمت را به کشور سوم ارزانتر داد، کشور دوم میتواند، مدعی شود که باید به من هم ارزانتر بدهید. این امتیازها نیاز به توافقنامه جدید ندارد و طبق حقوق بینالملل به صورت خودکار انجام میشود.»
اما چرا اصل «کاملهالوداد» در مورد قرارداد گازی ایران با ترکیه و استناد ترکها به کرسنت معنا نمییابد؟ طبق تعریف در ترم حقوق تجاری بینالملل، این اصل زمانی و آن هم به صورت «خودکار» اجرایی میشود که یکی از طرفین در حال ارائه حقوق یا امتیازها به کشور ثالث باشد. این در حالی است که قرارداد کرسنت از سالها قبل متوقف شده و ایران به هیچوجه نمیتواند با استناد به قراردادی که در حال اجرایی کردن آن نیست، به تخفیف دادن محکوم شود.
در نهایت، تمام موارد پیرامون دعوای گازی ایران و ترکیه از این حکایت میکند که پذیرش تخفیف 13 درصدی فعلی از سوی ایران، در وهله نخست ارتباطی به قرارداد کرسنت نداشته و در وهله دوم اساسا «مفتفروشی» به حساب نمیآید. ایران طبق بندهای حقوقی موجود در قراردادهای جهانی گاز ارائه این تخفیف را پذیرفت، مسالهیی که در جهان معاملات گاز کاملا طبیعی به حساب میآید و برای ایران نیز گشایش راهی به سوی بازار گاز اروپا در آینده محسوب میشود.