هدایت صادرات گاز ایران به سمت صفر!
با اجرایی شدن عملیات احداث خط لوله تاپی، سناریوی حذف ایران از بازارهای گاز منطقهای در حال تکمیل شدن است و در این میان از مسئولان وزارت نفت و امور خارجه سکوت منفعلانه مشاهده می شود.
با افزایش تولید گاز ایران تا دو سال آینده، کشور با مازاد گاز روبهرو خواهد شد، کشوری که نخستین کشور دارنده ذخایر گازی جهان است در حوزه تجارت گاز وضعیت بسیار اسفناکی دارد و سهمش از بازار گاز جهانی کمتر از یک درصد است، درحالیکه ۱۷درصد ذخایر گاز جهان را در اختیار دارد. صادرات از طریق خط لوله به کشورهای همسایه به عنوان راهکار نخست و تبدیل گاز به الانجی و صادرات آن به مثابه راه دوم پیش پای وزارت نفت است.
بنبست در راهکار نخست
جوان نوشت: صادرات گاز از طریق خط لوله در وضعیت خوبی به سر نمیبرد. ترکیه بهعنوان اصلیترین مشتری گاز کشور سالانه حدود ۸ میلیارد مترمکعب از ایران گاز دریافت میکند که این قرارداد در سال ۲۰۲۵ به پایان میرسد. در دولت یازدهم بود که ترکیه به ایران پیشنهاد کرد قیمت گاز خود را کاهش داده تا در ازای آن میزان واردات گاز ایران را دوبرابر کند. این پیشنهاد شامل یک امتیاز مهم بود؛ آنکارا گفته بود در صورت موافقت ایران شکایت خود بابت گرانفروشی گاز را پس میگیرد. این پیشنهاد در سطح رؤسایجمهور دو کشور مطرح شد، ولی وزارت نفت آن را فراموش کرد. فرصت مطلوبی که برای این مهم ایجاد شده بود دو سال بعد تبدیل به جریمه ۲ میلیارد دلاری ایران و کاهش ۱۳درصدی قیمت گاز ایران شد تا ضرر بزرگی متوجه ایران شود. این در حالی است که روسیه ۱۰ درصد در قیمت گاز به این کشور تخفیف میدهد!
بیعلاقگی وزارت نفت به صادرات گاز به ترکیه در حالی مایه از دست رفتن فرصت شد که آنکارا برای واردات گاز از روسیه و آذربایجان وارد مذاکرات جدیتری شده است، با توجه به افزایش تولید گاز آذربایجان طی چهار سال آینده و توسعه میادین گازی این کشور، ترکیه از گاز ایران بینیاز خواهد شد و از سال ۲۰۲۵ به بعد امکان صادرات گاز ایران به ترکیه محتملتر شده است.
عراق بهعنوان مشتری دیگر گاز ایران هم دو قرارداد با تهران دارد که جزئیات آن مشخص نیست، ولی از آنجا که عراق طرحهای بزرگی برای جمعآوری گازهای همراه خود دارد تا پنج سال آینده این کشور از واردات گاز ایران بینیاز خواهد شد؛ بهطوریکه کویت برای تأمین نیازهای گازی خود قراردادی را با عراق منعقد کرده است.
در شرق کشور هم پاکستان با خط لوله تاپی و همچنین صادرات الانجی قطر به بنادر خود، دیگر نیازی به گاز ایران نخواهد داشت تا این کشور همسایه هم ایران را حذف کند. کشور عمان، دیگر مشتری بالقوه گاز ایران است که ۱۶ سال مذاکره برای آغاز صادرات به این کشور تا امروز به جایی نرسیده و مشخص هم نیست این قرارداد به کجا ختم خواهد شد.
صادرات گاز ایران به اروپا هم که هرازچندگاهی مطرح میشود از قابلیت اجرایی برخوردار نیست، چه از نظر سیاسی و چه از لحاظ اقتصادی، با مجموع این وضعیت باید گفت هیچ راهی برای صادرات گاز از طریق خط لوله وجود ندارد و ایران به دلیل اشتباهات فاحش خود در اجرایی کردن قرارداد خط لوله صلح و همچنین مذاکره نکردن با ترکیه برای افزایش صادرات گاز در کنج رینگ قرار گرفته است.
کدام الانجی؟
در دولت اصلاحات بود که موضوع احداث تأسیسات مایع گازی ایران مطرح شد و با هر مصیبتی که بود مجوز پروژههای الانجی صادر شد. از میان سه پروژه اصلی الانجی، تنها پروژه ایران الانجی کلید زده و در دولت نهم اجرایی شد. این پروژه پیشرفت خوبی داشت، اما به دلیل تحریمهای بینالمللی و خودداری شرکت لینده برای ارسال تجهیزاتی که پولش پرداخت شده بود، این پروژه به خواب رفت.
در دولت یازدهم و با رفع تحریمها، لینده باز هم تجهیزات را در اختیار ایران قرار نداد و صندوقهای بازنشستگی صنعت نفت هم مذاکرات همکاری با شرکتهای خارجی را برای تکمیل آن عقیم گذاشت. در چنین شرایطی این پروژه هم در آستانه تعطیلی قرار گرفته؛ چراکه تأسیسات آن در زیرآفتاب سوزان جنوب در حال از بین رفتن است.
آینده تجارت گاز
در چنین شرایطی باید توجه داشت که صادرات گاز ایران به کشورهای همسایه تقریباً دور از دسترس است، البته که فشارهای بینالمللی به کشورهای همسایه برای نخریدن گاز از تهران مؤثر است، اما متأسفانه نبود راهبرد جدی در این حوزه و همچنین بیتفاوتی و انفعال کامل وزارت نفت دراینباره بیشتر از فشارهای بینالمللی در شکستهای پیاپی کشور مؤثر واقع شده است.
ایران در بازار جهانی گاز جایی نخواهد داشت، هرچند که نخستین کشور دارای ذخایر گاز باشد، مسئولان کشور بهطور قابل تأملی خود را کنار کشیدهاند و هیچ تحرکی برای نقشآفرینی دراینباره ندارند؛ بهطوریکه طی چهار سال گذشته نقش ایران در حوزه تجارت گاز از نظر کاهش رکورددار بوده است.