صنعت مُد زیر ذرهبین محیطزیست
حفظ منابع محیطزیستی برای نسلهای آینده، تلاش برای کاهش آلودگی، ضرورت برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی موجب توجه بیشتر به محیطزیست و منابع طبیعی شده است.
به گزارش بازتاب، شهروند نوشت: پوشاک یکی از نیازهای اساسی انسان برای زندگی است که فرآیند تولید آن صنعتی شده و به دلیل تنوع مواد مورد استفاده، چالشهایی را برای محیطزیست ایجاد کرده است. در ظاهر اینطور به نظر نمیرسد که لباسها، همین لباسهایی که هر روزه بر تن داریم تا چه اندازه میتوانند، برای آینده زمین خطرناک باشند، اما واقعیت این است که این لباسها چه در فرآیند تولید و پس از آن، یعنی زمانی که به زباله تبدیل میشوند، بشدت محیطزیست را آلوده میکنند. وقتی ما به آلودگی فکر میکنیم، تصویری از نیروگاههای برق زغالسنگ، کوهستانهایی که به منظور معدنکاوی مورد استفاده قرار میگیرند و فاضلابهایی که وارد مسیرهای آبی میشوند، در ذهنمان تداعی میشوند. اغلب در چنین مواقعی به لباسهایی که پوشیدهایم، فکر نمیکنیم، اما تأثیری که صنعت پوشاک از نظر عواقب زیستمحیطی روی زمین میگذارد، بسیار شدید و همچنین نگرانکننده است.
برای تولید پارچهای با خصوصیات خاص (رنگ، دوام، سختی، نفوذ آب و…)، از مواد شیمیایی گوناگون استفاده میشود. مقداری از این مواد شیمیایی در پارچه باقی میماند و بر سلامت پوست تأثیرگذار است و اضافه آن بهصورت پساب از کارخانهها دفع میشود. اینجاست که محیطزیست هزینه عملکرد انسان را میپردازد. اطلاعرسانی از آثار مواد شیمیایی بر محیطزیست و درنتیجه سلامت انسان باعث شد امروزه پوشاکی که از الیاف طبیعی ساخته میشود از محبوبیت بیشتری برخوردار باشد.
صنعت مد، سهم بزرگی در تولید و استفاده از پارچههای گوناگون دارد. این صنعت به دلیل سرعت تغییر، مخاطبان خود را به مصرف بیشتر در زمان کوتاهتر ترغیب میکند، این رویکرد به معنی تنوع در تولید مواد شیمیایی خطرناک برای استفاده کوتاهمدت از پوشاک است.
براساس آمار سازمان غیرانتفاعی ارت پلج (Earth Pledge) دستکم از ٨هزار ماده شیمیایی در مواد خام تولید پارچه استفاده میشود، ۲۵درصد از آفتکشها برای تولید پنبه غیرارگانیک به کار برده میشوند و این مسأله آسیب جبرانناپذیر به مردم و محیطزیست وارد میکند. بررسیها نشان داده دوسوم از مقدار کربن منتشر شده در محیط از پوشاک خریداری شده برجای ماندهاند.
کریستینا دین یکی از دوستداران محیطزیست است که پس از سالها شغل خود را بهعنوان دندانپزشک رها کرد تا بهعنوان خبرنگار محیطزیستی بتواند در زمینه صنعت مد که دومین صنعت آلاینده بعد از نفت است، فعالیت کند. او در سفرش به هنگکنگ متوجه شد ٢٠درصد آلودگی آبهای جهان، ناشی از صنعت پوشاک است و ٧٠درصد بیماریهای مردم جهان از آب آلوده به مواد شیمیایی خطرناک ناشی میشود. این درحالی است که انسان امروزی ٦٠درصد بیشتر از انسان ١٠٠سال گذشته لباس خریداری میکند و سالانه ٢١٧ تن پارچه وارد محلهای دفن پسماند کشور هنگکنگ میشود.
اکوفشن (Eco Fashion) یا Eco -Friendly Fashion نگاهی جدید به طراحی پوشاک برای کاهش تأثیر انسان بر کره زمین دارد.
نظریه «مد زیست پایدار» و «مد آرام» برای توجه به جنبههای اجتماعی صنعت مد و دستیابی به توسعه پایدار، همچنین بهبود شیوه تولید و کمکردن آثار مخرب این صنعت به محیطزیست ارایه شده است. نکته مورد توجه این رویکردها مبتنی بر تولید انبوه و بهرهبرداری از تغییر مد در روند کار این صنعت و دیدگاه اجتماعی در مصرف پوشاک متنوع و بهروز است.
صنعت مد با هدف افزایش تقاضا و تولید کار میکند، در صورتی که هدف اکوفشن آشکارکردن عواقب محیطزیستی برای کاهش انتشار کربن و حفظ منابع طبیعی است. کاهش تقاضا، استفاده چندین باره و بازیافت سه کلمه کلیدی در اکوفشن است. این رویکرد درحال گسترش در همه بخشهای مد از جمعآوری مواد اولیه تا تولید، استفاده و نحوه آمادهسازی برای دورریز مواد و پوشاک است. طراحان در تلاشند شیوههای سازگار با محیطزیست را در تولید پوشاک مدرن به کار برند، اما هنوز هم مواد اولیه، تولید، حملونقل و … برای پوشاکی در این سبک، گرانتر از سایر محصولات مرسوم است.
مد سریع به منزله عمر کوتاه منابع
توجه به «مد آرام» یکی از رویکردهای زیست پایدار است که در سال ٢٠٠٧ میلادی توسط کین فلچر مطرح شد. این دیدگاه درپی آن است که با ایجاد دگرگونی در شیوه مصرف عمومی، نگاه زیباییشناسانه افراد را تغییر دهد تا بدین وسیله افراد در فرهنگ عمومی نهتنها به دلیل تشابه با دیگران بلکه به اعتبار تفاوت وجودی و ظاهری به ارزش اجتماعی دست یابند. در این رویکرد، یکتایی و تبدیل لباس به یک مقوله فردی، بالا بردن آن تا سطح یک اثر هنری و ایجاد هویت متمایز برای فرد، جلوگیری از تلاش برای کسب شأن اجتماعی از راه تقلید مد، بهعنوان ارزش در نظر گرفته شده است.
همچنین توجه به ویژگیهای منطقهای یکی از شاخصههای مد آرام است تا با توجه به سیمای فرهنگی و بروز جلوههای ساختاری هر منطقه در تولید و مصرف، از آثار منفی حملونقل و تحرک ناشی از آن کاسته شود. مشارکت همه افراد جامعه در این ساختار باعث درگیری انسان با فرآیند تولید و آگاهی او از دشواریهای چرخه تولید شده، فرد را از مصرفکننده آسیبپذیر به نیروی مولد هوشمند که خود توانایی خلق ایدههای جدید دارد، بدل میکند.
یکی از دلایل استفاده کوتاهمدت از پوشاک و جایگزینکردن آن با پوشاک جدید، کیفیت پایین محصول و کاهش رضایت مصرفکننده از آن در اثر تغییر و مندرسشدن سریعش است. درگیرشدن فرد در روند تولید کالای باکیفیت از عامل بسیار مهمی به نام «طول عمر روانشناسانه» تأثیر میگیرد، به این معنا که مردم اشیای مورد استفاده خود را واجد ارزش تلقی میکنند. به این ترتیب اگر فرد پوشاک باکیفیتی تولید کند که در خود، طراحی یا هر بخش دیگرش نقش داشته، برایش ارزش بیشتری خواهد داشت و مدت طولانیتری از آن استفاده خواهد کرد.
مد من سمزدایی است
برای چند دهه، شرکتهای صنعتی روش استفاده از محیطزیست بهویژه ایجاد آبراهههایی برای دفع مواد شیمیایی خطرناک را انتخاب کردند، بدون اینکه از طرف دولت مقررات بهصورت موثر آن را منع کند؛ تا جایی که برای جوامع محلی که در نزدیکی تسهیلات تولیدی زندگی میکردند، آلودگی آب به یک واقعیت روزمره تبدیل شد. تلاش برای رسیدگی به این مشکل منجر به ایجاد محدودیتهای قانونی برای ایجاد آبراههای باریک برای دفع مواد شیمیایی خطرناک شد. با اینکه این روش قانونی، یک سازش به سود شرکتهاست تا از انتشار غیرمسئولانه و ادامه انتشار مواد سمی به محیطزیست و تبدیل آن به کسبوکار هر روزه جلوگیری شود؛ استفاده و انتشار مواد شیمیایی خطرناک هنوز هم ادامه دارد.
پیگیری منظمی در اجرای مقررات بهخصوص در جنوب کرهزمین، برای جلوگیری از انتشار مواد شیمیایی سمی در محیطزیست صورت نمیگیرد، چراکه برای پایدار نگهداشتن مواد شیمیایی خطرناک، هیچ سطح «امنی» در این کشورها وجود ندارد. انجمن صلح سبز برای رسیدگی به این مشکل در جولای ٢٠١١ با ایجاد کمپین «مد من سمزدایی است» اقدام کرد و از صنایع نساجی خواست فورا مسئولیت سهم خود از آلودگی سمی را برعهده گیرند. مواد شیمیایی خطرناک بهطور معمول در تولید لباس توسط بسیاری از مارکهای شناختهشده ایجاد میشود. نسخه سوم از سمزدایی در مد سال ٢٠١٦ به ارزیابی اقدامات انجام شده توسط مارکهای مشهور در عمل به تعهدات خود میپردازد. در این سال تمرکز بر اجراست؛ مارکها (برندها) از نقطهنظر سمزدایی برای از بین بردن مواد شیمیایی خطرناک، مهلت ارزیابی دارند، تا در مورد ایجاد پشتوانه در ابراز سازگاری با سال ٢٠٢٠ فکر کنند.
این کمپین، تعهدات سمزدایی ٧٦ مارک بینالمللی، فروشندگان و تامینکنندگان را در سطح جهانی تضمین میکند و تابهحال اثراتی بر تحریک تغییر سیاست در اروپا و آسیا داشته است. مارکهای مشهور، بهطور خاص میتوانند به دلیل نفوذشان در تامین و برآوردن تمایلات نقش مهمی را در تغییر بازی کنند. در ایتالیا این تغییر عملی شد، جایی که در آن ٤٢ شرکت با یکدیگر برای سمزدایی همکاری میکنند؛ درحالیکه هنوز به کار روی غیرسمی کردن صنعت نساجی نیاز است، اعتیاد بهسرعت تغییر مد لباسهایی که ساخته، خریداری، استفاده و دور ریخته میشوند و اثرات محیطزیستی آن افزایش مییابد.
مسئولیتی تازه برای شرکتها
در روند بررسی مشخص شد چند شرکت در مسیر رسیدن به تعهدات خود جلوتر از منحنی، پیشرو و بیشتر مارکهای متعهد در مسیر سمزدایی هنوز در حالت تکامل هستند و نیاز به بهبود عملکرد خود در حداقل دو یا سه معیار کلیدی ارزیابی دارند. درنهایت، چهار مارک تایید ساختاری گرفتند، زیرا هنوز آنها مسئولیت فردی در برابر آلودگی شیمیایی خطرناک و اجرای مراحل فوری مورد نیاز برای رسیدن به هدف از بین بردن مواد شیمیایی خطرناک تا سال ٢٠٢٠ را نپذیرفتهاند.
شرکت ایندیتکس در پشت نام تجاری مد زارا، درحال تغییر برای مدیریت مواد شیمیایی خطرناک و رسیدن به وضع پیشرو در ارایه کامل هر سه معیار است. در این رویکرد، ایندیتکس تضمین میکند که دادههای خود درباره تخلیه مواد شیمیایی خطرناک در فاضلاب را انتشار دهد. همچنین این شرکت تأثیر مواد سمی را در سراسر زنجیره محیطزیستی مورد تجزیهوتحلیل قرار داده و تضمین میکند برنامهای پایه برای تعیین مواد شیمیایی خطرناک از بدو تولید آنها داشته باشد. بنتون دیگر شرکتی است که در عملکرد خود برای از بین بردن موادشیمیایی پلی فلوئوردار PFCs یک گام به جلو برداشته است. این شرکت نتیجه تحقیقات خود را درباره زنجیره تولید محصولاتش بهصورت شفاف ارایه داده است. H & M با روش غربالگری خطرات موادشیمیایی را براساس طرح سمزدایی ٢٠٢٠ مشخص کرده است. این شرکت با استفاده از روش کارخانه پاک، اجرای اهداف خود برای سمزدایی در سراسر روند تولیدش را تضمین میکند، اما هنوز بسیاری از شرکتهایی که در پذیرش مسئولیت مواد سمی در روند تولید خود موفق نبودهاند، بهصورت غیرمتعهد راضی به تولید مواد سمی میشوند، باوجود این واقعیت که برخی از محصولات آنها در تحقیقاتی که صلح سبز از اکتبر سال ٢٠١٣ انجام داده، بهعنوان آلاینده مشخص شده است.
آرمانی، دیزل، D & G، گپ، هرمس، گروه LVMH، کریستین دیور، ورساچه و… با جدیت از پذیرفتن مسئولیت زیستمحیطی مشکلات اجتناب میکنند. این درحالی است که همین شرکتها در ابتدا تعهد سمزدایی را قبول کردهاند، اما حالا در جهت اشتباه پیش میروند و درواقع قطعکننده زنجیره آلودگی شیمیایی خطرناک ناشی از تولیدات صنعت مد نیستند و مسئولیتشان را در این زمینه نادیده گرفتهاند.
پیش به سوی استانداردهای سختگیرانه
مواد شیمیایی خطرناک که معمولا مورد استفاده مارکها برای تولید لباس است، توسط صلح سبز -یک سازمان غیردولتی مدافع محیطزیست- شناسایی شده است. صلح سبز پس از پنجسال توانست از ٧٦ مارک بینالمللی، فروشندگان و تامینکنندگان تعهد بگیرد. همچنین توانست استانداردهای سختگیرانه فاضلاب و ممنوعیت بر واردات منسوجات حاوی مواد شیمیایی اتوکسیلات (NPEs) را برای اتحادیه اروپا ایجاد کند. در نسخه سوم از تعهدات سمزدایی در صنعت مد تمرکز بیشتر بر اجراست. گروه سمزدایی، شرکتهای تولید لباس را در سه دسته آوانگارد (پیشرو)، حالت تکامل و آنهایی که نتایج کافی ارایه ندادهاند، تقسیم کرد. در این نسخه به ارزیابی ١٩ شرکت سمزدایی متعهد در بخش مد و ورزش پرداخته شد.
با اینکه شرکتها درحال برداشتن گامهای مهمی برای ایجاد زنجیره تولیدی هستند که از انتشار مواد شیمیایی خطرناک در محیطزیست جلوگیری کند، باید توجه کرد که افزایش اثرات محیطزیستی فقط در روند استفاده از مواد شیمیایی در تولید منسوجات ایجاد نمیشود؛ بلکه این آثار در چرخه مقادیر لباسی که به فروش میرسد و تعدادی که دور انداخته میشود، تشدید میشود. از اینرو این نسخه از تعهدات سمزدایی به «بسته و کم کردن چرخه» معروف است.
طرح سمزدایی سال ٢٠٢٠، حذف PFCs و شفافیتسازی، سه معیاری است که برای کاهش آثار مواد شیمیایی خطرناک که در روند تولید ایجاد میشود، در نظر گرفته شده است. صلح سبز ارزیابی خود برای شرکتها را در مسیر اهداف تعیینشده انجام خواهد داد. براساس طرح سمزدایی سال ٢٠٢٠، لیست مواد شیمیایی خطرناک مورد استفاده توسط تولیدکنندهها، روش تهیه این لیست، تعیین اولویتها و جدول زمانی از بین بردن مواد، مشخص شده است. ارزیابیهای انجام شده از شرکتها برای ازبینبردن مواد سمی بهطور گسترده، استفاده و تخلیه PFCs تعهد میگیرد. منظور از شفافیت، انجام بررسی است که آیا آن شرکت در مورد استفاده گسترده از PFCs و تخلیه آن در طبیعت گزارش ارایه میدهد؟ و اینکه آیا لیست مواد اولیه مصرفی خود را افشا میکند؟ برای پیادهسازی اقدامات پیشگیرانه، هر مارک تجاری، باید تأثیر مواد شیمیایی خطرناک را به رسمیت بشناسد.
در برلین تولید پایدار از اهمیت ویژه برخوردار است
در آموزشگاه عالی مد Esmod در برلین میتوان در رشته «مد پایدار» تحصیل کرد، این آموزشگاه با رویکرد تولید پوشاک تازه، از آنچه از یکی از برندها در انبار باقی مانده است، پیش میرود. این روش به نوعی تولید پایدار است، چون تولید بدون دور ریختن هم شکلی از تولید پایدار است. این کار بازیافت نیست، بلکه به آنچه از چرخه تولید بیرون رفته است، ارزش بخشیده میشود.
در سال ١٩٩٤ سیلویا کادولسکی آموزشگاه عالی مد Esmod را در برلین باز کرد. در برلین تولید پایدار اهمیت ویژه دارد، شاید چیزی عکس آنچه در پاریس رخ میدهد. کادولسکی در اینباره گفته است: در پاریس این کار نگرفت، چون برلین نهتنها در صنعت مد پایدار بلکه در زمینه معماری و مواد غذایی دوستدار محیطزیست هم پیشتاز است.
داوید توماشفسکی، طراح مد در هفته مد برلین دست به ابتکار تازهای زد، گروهی از طراحان مد گرد هم آمدند و ایدههای تازهای مانند رفتار آگاهانه با محیطزیست را ارایه کردند. تیمو شوانتس فرایر، مدیر Green and Etical Showroom یکی از افرادی بود که در این ابتکار شرکت داشت. او گفت: مهمترین موضوع کاهش زباله است. آنچه در بخش تولید صنعت مد باقی میماند، زباله نیست، درواقع ماده اولیه است، کافی است با هوشمندی از آن استفاده کرد. ما به دنبال جذب نیروهای جوان هستیم، میخواهیم جوانان با این ایدهها آشنا شوند و وقتی از مدارس، دانشگاه و استارتآپهای خود وارد این صنعت میشوند، روشهای تولید نوین را ارایه و گسترش دهند.
لاریسا روویزو، طراح مدی است که پروژهای مبتنی بر بازیافتها و دور ریزها ارایه داده است. او درباره پروژهاش توضیح داد: این روش سازگار با محیطزیست است، چون این مواد به زبالههای جدید تبدیل نخواهد شد. چونون تینگ نیز لباسهایش را با استفاده از موادی که زباله خوانده میشود، طراحی کرده است، او تلاش میکند دانش روز را با مواد سنتی مخلوط کند. با اینکه این طراحان جوان هنوز در صنعت مد ناشناخته هستند، امیدوارند روزی به شهرت برسند.
طبیعت مواد شیمیایی را به بدن انسان باز میگرداند
با توجه به رشد مستمر تولید که موجب کاهش استفاده از هر لباس میشود، میزان دور ریز پوشاک رشد باورنکردنی داشته است. براساس آمار نیمی از تولید در «مد سریع» در مدت زمانی کمتر از یکسال بهعنوان زباله شناخته میشود و در هر ثانیه در کرهزمین یک کامیون پر از پوشاک به مراکز دفن زباله فرستاده یا سوزانده میشود. این موضوع با توجه به نرخ پایین بازیافت که در آن کمتر از یکدرصد مواد مورد استفاده مجدد قرار میگیرند، موجب فشار فزاینده بر منابع طبیعی میشود. کتاب «بهار خاموش» نوشته راسل کارسون که در سال ١٩٦٢ منتشر شد، تأثیر ورود آفتکشها به چرخه محیطزیستی را برای مردم آشکار کرد. پذیرش سه بنیان اقتصادی، محیطزیستی و اجتماعی بهعنوان ارکان توسعه پایدار، موجب آشکارشدن تأثیر بازار تولید و مصرف در صورت ادامه استفاده از الگوهای توسعهنیافتگی و تولید انبوه اجناس ارزانقیمت با چرخه عمر کوتاه، بر محیطزیست شد.
چرخه محیطزیست به صورتی است که هر ماده شیمیایی بعد از سالها در بخشهای مختلف آن ظهور میکند، یعنی ممکن است مواد شیمیایی که در تولید، حملونقل، انبار و… پوشاک استفاده و وارد طبیعت شده است، روزی توسط آب و مواد غذایی به بدن ما بازگردد.