چرا حاتمی کیا طوفانی برخورد کرد؟/ از دنیای روشنفکران تا دنیای مردم
حاتمی کیا مضحک و کمدی خواندن فیلمش را نوعی حمله از سوی جریان روشنفکری سینما میداند، اما این مضمون بیانکننده تمامی مساله نیست. بخش عمده این رفتار حاصل فاصله دنیای روشنفکران با دنیای جامعه است. طلاق فکری روشنفکران با مردم تاریخی به درازی عمر صدساله جریان روشنفکری دارد و سینما تنها یکی از بسترهای بروز آن بوده است.
صادق زیباکلام چند میلیارد پول برای کمک به زلزلهزدگان کرمانشاه جمع کرده است، اما بعد از گذشت چند ماه از زلزله این پول هنوز به امید ساخت دهکدهای رویایی در حساب وی باقیمانده است. روستای رویایی زیباکلام دهکدهای است که در آن «فاضلاب تصفیهشده و تبدیل به کمپوس میشود»، مردم در آن «با کامپیوتر آشنا میشوند و در سالن کوچک سینمایش فیلم و تئاتر میبینند» و احتمالاً در کتابخانهاش هم مشغول خواندن کتابهای روشنفکری هستند؛ اما در دهکدههای واقعی مردم کرمانشاه هنوز مشکلاتی ابتدایی مثل محل سکونت در اوج سرمای زمستان مساله است.
در دنیای روشنفکران مساله اصلی نیمی از جامعه (زنان) رفتن به ورزشگاه برای دیدن فوتبال جنس مخالف است ولی در دنیای واقعی مردم صدها هزار زن بیسرپرست و بد سرپرست محروم از حداقلهای لازم برای زندگی وجود دارد.
در دنیای روشنفکران مساله اصلی کلانشهرها برگزاری کنسرت است ولی در دنیای واقعی چند صد هزار نفر حاشیهنشین مهمترین معضل اجتماعی این شهرها است.
اگرچه ممکن است در مقاطعی روشنفکران با دوپینگ رسانه و شهرت موفق به تبدیل دغدغههای خود به اولویت بخشهایی از طبقات اجتماعی تاثیرپذیر جامعه شوند، اما درنهایت این طلاق فکری خود را در برخی پدیدههای دیگر اجتماعی نشان خواهد داد.
جلال آل احمد در خدمت و خیانت روشنفکران برای بیان مشخصات روشنفکر یکی از ویژگیهای روشنفکری عوامانه ایرانی را در کنار مخالفت با دین و مذهب و علاقهمندی به سنن غربی؛ مخالفت با آداب و باورها و اعتقادات عامه مردم میداند. شاید نتوان انحصارطلبی جریان حاکم بر روشنفکری ایران را بهویژه در حوزهای مثل سینما که از ابتدای شکلگیری آن را ملک طلق خود میپنداشتهاند و احساس خطر این جریان از ورود جریان جدید رو به رشدی به این هنر صنعت را نادیده گرفت، اما:
اگر امیر قادری فیلمی را که از عامه مردم تا جواد ظریف را در سالن سینما به گریه واداشته است، کمدی مضحک خندهدار مینامد، نه الزاماً قصد هجو حاتمی کیا را دارد و نه این را از روی حقد بیان میکند. او تنها نمادی تام و تمام از نظام فکری روشنفکری معاصر ایرانی و نسبتش با مردم است.