ناگفته های نعمت زاده :«اسناد مكتوب» توطئه افراطيون را به صورت سری به روحاني دادم
محمدرضا نعمتزاده از جمله سیاستمداران کهنه کار تاریخ انقلاب است که تقریبأ در همه دولتهای پس از انقلاب مسئولیت داشته است.
با این وجود حضور ایشان در وزارت صنعت و معدن در دولت یازدهم با گذشته تفاوتهای معناداری پیدا کرد. نعمتزاده که برای بار سوم مسئولیت وزارت صنعت و معدن را برعهده گرفته بود در شرایطی سکان هدایت صنعت کشور را به دست گرفت که کشور با رشد منفی صنعتی و همچنین تحریمهای بینالمللی مواجه شده بود. این در حالی بود که در دوران مسئولیت ایشان در دولت یازدهم، وزارت صنعت و معدن به یکی از کانونهای اصلی مخالفان برای هجمه به دولت تبدیل شده بود.
متن مصاحبه روزنامه آرمان با او را در ادامه می خوانید :
هنگامی که در سال92 برای سومین بار مسئولیت وزارت صنعت و معدن را برعهده گرفتید نسبت به دورههای قبلی چه تفاوتی احساس کردید؟آیا شرایط بهتر از گذشته بود یا بدتر؟
در سال92 کار اداره کشور و وزارت صنعت و معدن بسیار سخت بود و کشور در سرازیری قرار گرفته بود.وضعیت به اندازهای نابسامان بود که هنگامی که بنده برای رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی در مجلس حضور داشتم از دفتر آقای جهانگیری با من تماس گرفتندوگفتند که معاون اول رئیس جمهور برای تامین کالاهای اساسی کشور با وزیر و رئیس کل بانک مرکزی سابق و برخی از مدیران جلسه برگزار کرده که نیاز است شما نیز در جلسه حضور داشته باشید. هنگامی که من به جلسه رفتم برخی از مسئولان دولت دهم نیز برای همفکری حضور داشتند و همگی در حال پیدا کردن راه حل برای شرایط موجود بودند. در این جلسه مشخص شد که موجودی کالاهای اساسی تقریبا صفر است و ارز کافی نیز برای آن وجود ندارد.در نتیجه قبل از حضور بنده در وزارت صنعت و معدن، کشور با کمبود کالاهای اساسی مواجه بود و مدیریت این وضعیت نیز کار سادهای نبود. از سوی دیگر صنعت کشور نیز با رشد منفی 10 درصد و سرمایه گذاری صنعتی نیز با رشد منفی حدود20درصدی مواجه بود. این در حالی بود که کشور با تحریمهای بینالمللی مواجه شده و این وضعیت در اقتصاد و صنعت داخلی نیز تاثیرمنفی گذاشته بود.
با توجه به شرایطی که میفرمایید آیا تیم اقتصادی دولت به این نتیجه رسید که باید در زمینه برداشته شدن تحریمهای بینالمللی اقدام شود؟
بله؛تا حدودی این درخواست تیم اقتصادی دولت بود. البته آقای روحانی به عنوان رئیس دولت نیز خواستار از بین رفتن تحریمهای بینالمللی بودند و به همین دلیل این موضوع را در دستور کار دولت قرار دادند. ما به این نتیجه رسیده بودیم که با دست بسته توان دویدن نداریم و برای اینکه بتوانیم بدویم باید دستان خود را باز کنیم. با این وجود تفاسیری که درباره برجام مطرح میشد زیاد دقیق نبود. برخی عنوان میکردند اگر برجام اتفاق بیفتد ما با شکوفایی اقتصادی در کشور مواجه خواهیم بود. این در حالی بود که برجام تنها میتوانست موانع را از پیشپای دولت بردارد.
آیا در هیات دولت همه اعضای کابینه با توافق برجام موافق بودند و یا اینکه افرادی بودند که مخالفت میکردند؟
تا آنجا که بنده در جریان بودم همه اعضای دولت با برجام موافق بودند. با این وجود بین بیش از 20عضو دولت همواره ضعف و قوتهایی وجود داشته است. بنده به عنوان متولی صنعت کشور یکی از افرادی بودم که نسبت به توافق برجام اصرار داشتم. بدون شک فراگیر شدن صنعت وصادرات آن در شرایطی که کشور با تحریمهای بینالمللی مواجه است بسیار سخت بود.
گزارش وضعیت اقتصادی کشور را خدمت مقام معظم رهبری نیز ارائه میکردید؟ دیدگاه ایشان درباره مدیریت این وضعیت چه بود؟
بنده به صورت مستقیم این کار را انجام نمیدادم اما آقای روحانی در جلساتی که به صورت هفتگی با مقاممعظم رهبری داشتند این مسائل را مطرح میکردند. البته وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی نیز گزارشهایی را درباره وضعیت اقتصادی کشور خدمت رهبری ارائه میکردند. بنده نیز در جلسات جمعی که همه اعضای دولت خدمت ایشان میرسیدیم گزارش وضعیت کلان کشور و همچنین عملکرد وزارت صنعت و معدن را خدمت ایشان مطرح میکردم. بدون شک اگر حمایتهای رهبری وجود نداشت ما نمیتوانستیم از این موانع عبور کنیم. از سوی دیگر آقای روحانی نیز تلاش جدی برای مشکلات کشور از خود نشان دادند. بنده در جریان بودم که در روزهای منتهی به توافق برجام آقای روحانی تا ساعتهای پایانی شب در دفتر خود در پای تلفن حضور داشتند تا از جزئیات توافق با خبرشوند و دستورات لازم را در این زمینه بدهند. در این مقطع زمانی در برخی از جلسات دولت که آقای روحانی خسته به نظر میرسیدند ما متوجه میشدیم که کار به درستی پیش نرفته و از سوی دیگر هنگامی که ایشان شاداب بودند متوجه میشدیم که موانع از سر راه برداشته شده و مذاکرات روند مثبتی به خود گرفته است. بنده جز تیم اقتصادی پشتیبان کننده مذاکرات بودم که این جلسات در دفتر آقای نهاوندیان برگزار میشد. از سوی دیگر با آقای ظریف به عنوان مسئول تیم مذاکرهکننده هستهای نیز در حین مذاکرات در ارتباط بودیم. ما باید بپذیریم که مذاکره با شش قدرت جهانی کار سادهای نیست وآقای ظریف کار بزرگی انجام دادهاند. با این وجود برخی از «خودیها» حرفها و مواضع مناسبی درباره ایشان و برجام نگرفتند و انتقادهای نامربوطی مطرح کردند. برخی عنوان میکردند در قضیه برجام سر دولت و کشور کلاه رفته است. این در حالی است که از زمانی که ترامپ در آمریکا روی کار آمده بارها این مساله را مطرح کرده که در قضیه برجام سر آمریکا کلاه رفته است و باید در آن تجدید نظر شود.
منظور شما از «خودیها» چه کسانی است؟
«خودیها» را باید به چند گروه تقسیم کرد. دسته اول افراد جاهلی بودند که بدون اطلاع از محتوا و فوائد برجام با آن مخالفت میکردند. به نظر من تاثیر این افراد جاهل که همواره درطول تاریخ وجود داشتهاند کمتر از دشمن نیست.وضعیت به شکلی بود که برخی حتی برجام را یکبار هم نخوانده بودند و از محتوای آن اطلاع نداشتند، اما برای مخالفت با رویکرد دولت با آن مخالفت میکردند.گروه دیگر افراطیون بودند. مرحوم آیتا…هاشمی در جایی عنوان میکردند:« ما هرچه کشیدیم از افراطیون چپ و راست بود».قرآن کریم و دین مبین اسلام همواره ما را به اعتدال و میانهروی توصیه کرده است. به همین دلیل نیز آقای روحانی از زمانی که به ریاست جمهوری رسیدند تلاش کردند در همه امور اعتدال و میانهروی را در سرلوحه کار خود قرار بدهند. افراط در هر دو گرایش سیاسی کشور وجود داشته و مختص به یک جریان خاص نیست. در شرایط کنونی نیز افرادی حضور دارند که خود را مذهبی معرفی میکنند، اما در رسانههای خود به شکل افراطی عمل میکنند و دارای قلمهای مسمومی هستند.
در طول چهار سال گذشته شائبههایی مبنی بر تنها بودن آقای روحانی در مقابل مخالفان دولت در فضای رسانهای کشور مطرح میشد. این موضوع به چه میزان صحت داشت؟واکنش اعضای دولت چه بود؟
به نظر من باید به این مساله به صورت نسبی نگاه کرد. این مساله بیشتر به روحیات و خلقیات اعضای کابینه ارتباط پیدا میکند. برخی از شخصیتهای سیاسی راحت مصاحبه میکنند و بیپرده مواضع خود را بیان میکنند. این در حالی است که برخی چنین وضعیتی ندارند و بیشتر به دنبال موفقیت مجموعه خود هستند و به همین دلیل زیاد مصاحبه نمیکنند یا اینکه علاقهای به این کار ندارند. آقای روحانی حد وسط را گرفته بودند و در این راستا اقدام میکردند. این در حالی بود که عدهای با دولت مخالف بودند و اتفاقأ صدای بلندی نیز داشتند. آقای روحانی در مقابل این افراد تنها بود. اعضای دولت همگی از آقای روحانی حمایت میکردند و به رویکرد دولت علاقهمند بودند. با این وجود تعداد افرادی که خالصانه از آقای روحانی حمایت میکردند کم بود. در بین اعضای دولت نیز برخی با سر و صدای بیشتر و در مقابل برخی با سر و صدای کمتری از آقای روحانی حمایت میکردند.
آقای روحانی مدعی گفتمان اعتدال است. با این وجود به نظر میرسید این اعتدال به نوعی به خنثی بودن یا حتی محافظه کاری در درون دولت منجر شده است.به نظر شما این اتفاق رخ داد؟
در ظاهر قضیه و بهخصوص در دولت دوازدهم این وضعیت وجود داشته است. با این وجود در باطن قضیه هنگامی که یک نفر رئیسجمهور یک کشور میشود باید تلاش کند همه جریانهای فکری و سیاسی جامعه را نمایندگی کند. به همین دلیل باید درهرلحظه ترازوی عدالت را در دست داشته باشد و براساس آن کشور را مدیریت کند. دولت از یک طرف باید به فکر امنیت کشور و مردم باشد و از سوی دیگر باید سیاستهای لازم را برای ارتباط با کشورهای منطقه و جهان اتخاذ کند. از یک طرف باید به فکر مخالفان داخلی خود باشد و از سوی دیگر باید به مطالبات اقتصادی مردم پاسخ مثبت بدهد. به عنوان مثال دولت باید بین مطالبات جوانان در زمینه اشتغال، مطالبه یک گروه سیاسی مخالف دولت و هجمههای بینالمللی علیه کشور اولویتبندی کند و با برنامهریزی عمل کند. این در حالی است که ما تنها چهار دهه سابقه کشورداری داریم و در این زمینه هنوز راه زیادی نرفتهایم.
در چهار سال گذشته وزارت صنعت و معدن یکی از کانونهای مورد نظر مخالفان برای هجمه علیه دولت بود. ریشه این هجمهها از کجا بود؟
اغلب این افراد در مجلس شورای اسلامی حضور داشتند و با برجام و آقای روحانی مخالف بودند. مخالفان به دلیل اینکه نمیتوانستند به راحتی و بدون هزینه آقای روحانی را تخریب کنند یک رده پایینتر میآمدند و بنده که یک عضو فعال در کابینه بودم را تخریب میکردند تا عکس العمل دولت را مشاهده کنند که آیا میتوانند مراحل بالاتر را نیز تخریب کنند یا خیر. از سوی دیگر بهدلیل اینکه نزدیک به یکسوم سرمایه کشور در بخش صنعت وجود دارد و همه مردم در طول24ساعت شبانهروز به شکلهای مختلف با صنعت سروکار دارند و این وزارتخانه دارای اهمیت زیادی است مخالفان تلاش میکردند مانع از عملکرد موفق مدیران این وزارتخانه شوند. به عنوان مثال یکی از نمایندگان عنوان میکرد که بنده مالک 18 شرکت پتروشیمی هستم. این در حالی بود که این سخن از اساس کذب بود و بنده تنها در این شرکتها به درخواست اعضای عضو هیات مدیره بودم.
شایعاتی نیز درباره خانواده شما و به خصوص فرزندان مطرح میشد. دیدگاه شما درباره این شایعات چیست؟
بله، مثلا عنوان میکردند که فرزند فلانی دارای مافیای دارو است. این در حالی است که در واقعیت فرزند بنده دارای مدرک داروسازی است و برای مدرک خود نیز تحصیلکرده و زحمت کشیده و در شرایط کنونی با برخی از دوستان خود یک شرکت داروسازی تاسیس کرده و مشغول به کار هستند. بنده حتی مدارک خود را مبنی بر اینکه مالک هیچ کدام از شرکتهایی که عنوان میشود را ارائه کردم. با این وجود مخالفان با دیدن این مدارک نیز دست از مخالفت برنداشتند. هدف اصلی این افراد مخالفت با دولت و شخص آقای روحانی بود. به همین دلیل نیز زمانی که متوجه شدند با هجمه علیه وزرای دولت نمیتوانند به هدف خود دست پیدا کنند به سراغ آقای روحانی رفتند و تا آنجا که امکان داشت علیه ایشان هجمه کردند.
در قضیه واکنشها علیه اظهارات شما درباره صنعت خودرو واکنش آقای روحانی چه بود؟چه صحبتی در این زمینه با شما انجام شد؟
این عده به دنبال این بودند که بنده عذرخواهی کنم. با این وجود من کاری نکرده بودم که عذرخواهی کنم و در نهایت نیز نکردم. کسانی که باید در این زمینه عذرخواهی میکرد افرادی بودند که با بیاخلاقی به دولت هجمه میکردند. خودرو به صورت وضعی روی اقتصاد کشور تاثیرگذار است. به همین دلیل نیز هنگامی که صنعت خودرو با رشد مواجه میشود پیامدهای مثبتی برای اقتصاد کشور به همراه خواهد داشت.این در حالی بود که آقای روحانی به مردم قول رشد اقتصادی کشور را داده بودند. به همین دلیل نیز افراطیون برای اینکه حرف آقای روحانی را در پیشگاه مردم زمین بزنند به دنبال اخلال در وضعیت خودرو کشور و مانع تراشی در این زمینه بودند. متاسفانه برخی از این افراطیون نیز حقوقبگیر دولت بودند. به همین دلیل نیز در یک مقطع زمانی رشد اقتصادی کشور مانند گذشته پیش نرفت. این افراد با ایجاد کمپین نخریدن خودروی داخلی به دنبال ضربهزدن به دولت بودند. ما نیز به دلیل اینکه مسئولیت داشتیم فرصت معرفی این افراد را پیدا نمیکردیم. به همین دلیل نیز بنده در این زمینه مصاحبه کردم و با بیان ریشههای این ماجرا عنوان کردم که این رویکرد کار مخالفان است. البته مصاحبه من اندکی تند بود. به همین دلیل برخی از همکاران در هیات دولت به بنده گفتند فلانی تند صحبت کردهای و اینها جوان هستند و باید بیشتر ملاحظه میکردید. من در پاسخ به این دوستان عنوان کردم نگاه به جوانی این افراد نکنید و بلکه برخی در پشت پرده به این افراد خط میدهند و هدفشان زمینگیر کردن دولت است. بنده سند مکتوب توطئهگران را به صورت سری خدمت آقای رئیسجمهور فرستادم. بنده از وزارت اطلاعات خواستم که درباره هدف و استراتژی این افراد تحقیق کنند. این عده در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی به دنبال این بودند که نمایندگانی وارد مجلس شوند که دست نشانده خودشان باشند تا بتوانند اهداف خود را در مجلس نیز جلو ببرند. در متن گزارش وزارت اطلاعات در این زمینه به دو مساله مهم اشاره شده بود که برای مخالفان دارای اهمیت بود. نخست کمپین نخریدن خودرو و دیگری مبارزه با«استعمار پیر» که منظورشان به سیاست خارجی دولت بود. ما نمیگوییم خودروهای داخلی هیچ ایرادی ندارند. با این وجود وضعیت خودروهای داخلی نیز به شکلی نبوده که یک شبه خراب شود و قابل استفاده نشود. در گذشته مردم همین خودروها را استفاده میکردند. با این وجود همین که نوبت به دولت آقای روحانی رسید شرایط تغییر کرد. بنده اگر در دوران مدیریتم دچار اشتباه میشدم، قطعا از مردم شریف ایران عذرخواهی میکردم؛ اما هنگامی که مشاهده میکردم که دشمن با بازیچههای داخلی اش تیشه به ریشه اقتصاد کشور میزند نمیتوانستم ساکت بنشینم و به همین دلیل به صورت قاطع در مقابل زیاده خواهیهای مخالفان ایستادگی کردم.