پایان روزهای خوش ایران و چین؟!
«اقتصاد چین و ایران مکمل یکدیگر هستند و در این سفر درخصوص برنامهریزی برای همکاری استراتژیک ۲۵ ساله به توافق رسیدهایم و آمادهی گسترش و تعمیق همکاریها در بخشهای فرهنگی، آموزشی، فناوری، نظامی و امنیتی در سطح شرکای راهبردی هستیم.»
این جملات بخشی از سخنان شی جی پنگ رییس جمهور چین است که در سفر 3روزه خود به کشور در بهمن ماه 94 خطاب به مقامات سیاسی عالیرتبه جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد و از توسعه روابط دو کشور در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دفاع کرد. با وجود گذشت دو سال از آن زمان سطح همکاریهای اقتصادی ایران و چین رشد چشمگیری نداشته است.
در هفتههای اخیر هم پالسهای متناقض بسیاری از طرف چین به ایران ارسال میشود که پیوسته از پایان دوره خوش روابط اسراتژیک ایران و چین خبر میدهد. این خبر وقتی ابعاد ملموسی به خود میگیرد که پدرام سلطانی نائب رییس جوان اتاق ایران با اشاره به اهمیت فوقالعاده کشور چین برای اوج گیری رشد و رونق اقتصادی در کشور، از کاهش سطح همکاریهای اقتصادی ایران و چین خبر داده است.
ایران و چین که به واسطه منافع مشترک از سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی روابط نزدیکی با هم داشتهاند، در یک دهه اخیر در زمینه رشد مراوادات اقتصادی تلاش روزافزونی را از خود نشان داده و حجم مبادلات مالی فی مابین را از حدود 10 میلیارد دلار در سال 2005 به بیش از 50 میلیارد دلار در سال 2014 رساندهاند.
از دیگر سو شی جین پنگ رییس جمهور چین در سفر خود به تهران ضمن اشاره به لزوم ادامه برجام، بر گسترش همکاری های اقصادی با ایران در یک دهه آتی تا سقف 600 میلیارد دلار تاکید کرد. حالا اما این رویا کمی دور از دست به نظر میرسد.
سختگیریهای چین در زمینه نقل و انتقال پول که موجب شده تا دردسرهای کار با چین برای تجار افزایش یابد و دانشجویان ایرانی هم به مشکلات بسیاری برخورند.
سوال اساسی فرارو اما این است که چه اتفاقی در حال وقوع است؟ آیا روابط دو کشور شکرآب شده و چین راهبرد استراتژیک خود با ایران را فراموش کرده است؟ چنین موضوعی از آنجا اهمیت بسیار بالایی دارد که هم اینک چین در حال درنوردیدن مرزهای تازه در زمینه توسعه و رشد اقتصادی است و خود را کم کم به عنوان یک ابرقدرت اقتصادی به جهان تحمیل میکند و در همین راستا پیوند اقتصادی ایران با چین میتواند فواید بسیاری برای فعالان اقتصادی، صنعتی و تجاری کشور داشته باشد.
در گفتگوی فرارو با تنی چند از فعالان اقتصادی، صنعتی و تجاری و یا کارشناسان مسائل چین به بررسی پشت پرده تنش اقتصادی اخیر بین چین و ایران پرداختهایم. سوال اساسی هم این است که آیا واقعا چین در حال دور شدن از ایران است؟ نظرات جواد منصوری، بابک صدرایی و محمدرضا نجفی منش را بخوانید.
همپای چین رشد نکردهایم پس جا میمانیم
جواد منصوری سفیر سابق ایران در چین در باب روابط اقتصادی ایران و چین و مشکلات موجود در مسیر توسعه همکاری بین 2 کشور نظرات جالبی دارد که بیش از آنکه بر اخبار روزمره تاکید داشته باشد، روی ساختار اقتصاد دو کشور متمرکز است، این دیپلمات ایرانی به فرارو میگوید: «ریشه مشکلات فعلی به نارضایتی طرفهای چینی از تجار ایرانی برمیگردد که کمتر به تعهدات خود پایبند بوده و ریسک تجاری کار با آنها در مقایسه با تجار دیگر کشورها بالاست. این مسئله البته به امروز و دیروز یا تحریمها و برجام برنمیگردد و نبود یک رویکرد شفاف در زمینه تعامل اقتصادی تجار ایرانی با کشورهای خارجی موجب شده تا در بسیاری از موارد اقتصاد ایران متحمل ضررهایی شود.»
او افزود: «در عین حال از آنجا که دولت ایران در قراردادهای مشارکتی با طرفهای خارجی از جمله مشاکرت با طرفهای چینی بارها مرتکب سهلانگاری شده و به تعهدات خود پایبند نبوده است ازینرو طرفهای چینی چندان دل خوشی از حضور در ایران نداشته و کمتر تمایلی به کار اقتصادی در ایران دارند. در یک مورد ملموس، پیمانکار اتوبان تهران – شمال را به چنان مشکلاتی دچار کردند که عطای کار را به لقایش بخشید. ازینرو به جد اعتقاد دارم اگر مسئله کاهش سطح همکاریهای اقتصادی بین ایران و چین صحت داشته باشد، دلیل عمده آن به کیفیت پایین سیاستگذاری و اجرای تعهدات در ایران چه در سطح دولت و چه در سطح شرکتها برمیگردد و همین عامل جاذبه کار در ایران را برای فعالان اقتصادی چینی تنزل میدهد.»
منصوری افزود: «از آنجا که کشور چین پیوسته مرزهای جدیدی از فناوری، کیفیت ساخت و تولید را همپای بهترینهای جهان ارائه میکند، و ایران از آن سو رشد چندانی در زمینههای مذکور نداشته، از این پس کار تجار ایرانی برای همکاری با چین سختتر خواهد شد چرا که ما نه تنها همپای این کشور رشد نکردهایم که سطح کار دو طرف فاصله بسیاری با هم پیدا کرده و چندان هماهنگ نیست. پس عجیب نیست چینیها به جای ما، پاکستانیها، ترکها و عراقیها را انتخاب کنند. یک مشکل دیگر که به شخصه آن را از نزدیک لمس کردهام عدم ثبات در سیاستگذاری اقتصاد ملی است که موجب نوسان در تصمیمگیریها شده و طرفهای خارجی را از دیدن یک چشمانداز دقیق یا نسبتا دقیق در بازار ایران محروم کرده است. تبعا در شرایطی که مدیران اقتصادی در ایران به سرعت تغییر کرده یا تغییر موضع میدهند، ثبات سیاستگزاری از بین رفته و آینده مبهمی را بر فراز اقتصاد کشور و فرصتهای موجود در ایران میگستراند.»
مسئولان کشور رایزنی کنند تا مشکل حل شود
محمدرضا نجفی منش از اعضای باسابقه اتاق بازرگانی اما با رد هرگونه در زمینه قطع همکاریهای اقتصادی بین ایران و چین، مسائل پیش آمده اخیر را به ماجرای سختگیری چین در زمینه مبارزه با پولشویی ربط داده است. نجفی منش در این رابطه در گفتگو با فرارو گفت: «همین حالا که در 9 ماه از سال گذشته و وارد ماه دهم شدهایم، روابط دو کشور در زمینه صنعت خودرو بسیار گسترده بوده و به نظر باز هم رو به گسترش است. به شخصه مورد خاصی را به یاد ندارم که نشان دهد روابط بین خودروسازان ایرانی و چینی به سمت تیرگی رفته یا کمرنگ شده باشد. آگاه هستید که بعد از بخش نفت، صنعت خودرو مهمترین زمینه همکاری دو کشور است و هم اینک دو طرف در حال همکاری در قالب شرکتها و جوینت ونچرهای گوناگون هستند و سالانه بیش از 100 هزار دستگاه خودروی چینی در ایران تولید و به فروش میرود. به نظرم بحثی که جناب آقای سلطانی چندی پیش مطرح کردند، بیشتر به همان موضوع پولشویی برمیگردد و ضرورت دارد مقامات سیاسی اقتصادی کشور از طرق مختلف زمینه رفع آن را فراهم سازند تا تجار دو طرف مثل قبل مراودات مالی خود را انجام داده و زمینه نگرانی را حذف کنند.»
گرایش چین به توسعه بازار در کشورهای در حال رشد
بابک صدرایی کارشناس مسائل اقتصادی و مدیربازاریابی برند چری در ایران با رد هرگونه اخلال در روند همکاریهای اقتصادی ایران و چین، دلیل گرایش چین به دیگر کشورهای منطقه را استراتژی توسعه بازار در کشورهای در حال رشد میداند. با این حال صدرایی در گفتگو با فرارو تاکید دارد: «روابط ایران و چین استراتژیک و راهبردی است و به سادگی کمرنگ نمیشود. همین امسال اگر به نمایشگاه خودرو تهران سری میزدید، میتوانستید به وضوح استراتژی چین که حضور گسترده و همه جانبه در بازار ایران است، را ببینید. تا جایی که من در حوزه صنعت خودرو اطلاع دارم، برندهای چینی شوق زیادی برای حضور در بازار ایران داشته و بسیاری از آنها یا سرمایهگذاری گستردهای در ایران انجام دادهاند یا در حال سرمایهگذاری برای ورود به بازار هستند. این روند پس از برجام به شدت تقویت شده و چینیها در حال رصد بازار ایران هستند. یادمان نرود که چین یک ابرقدرت اقتصادی است و در حال پیشی گرفتن از آریکا در زمینه اقتصادی است.»
او افزود: «اینکه چین تمایل پیدا کرده تا در دیگر بازارهای منطقه مثل پاکستان هم حضور داشته باشد، اقتضای اقتصادی این کشور است چرا که به عنوان یک ابرتولیدکننده نیازمند پیدا کردن بازارهای جدید برای محصولاتش است. در واقع این کشور دیگر تنها به بازار ایران فکر نمیکند و تلاش دارد در قالب توسعه بازار در کشورهای در حال توسعه، به گستره بیشتری از جهان کالا و خدمات ارائه کند. مسئله ارتباط چین با ایران اما یک فرق اساسی با مورد قبلی میکند و آن روابط دیرینه دو کشور در طول تاریخ است. در واقع 2 کشور به عنوان شرکای استراتژیک از قرنها پیش مراودات فرهنگی و اقتصادی و سیاسی گستردهای با هم داشته و از خلال جاده ابریشم زمینه یک تعامل گسترده را با هم فراهم کردهاند. البته ایران اگر خواهان توسعه اقتصادی و رونق تولید است، باید رویه فعلی خود در زمینه کار با جهان را تغییر داده و شفاف عمل کند.»
صدرایی ادامه داد: «ما نه فقط با چین که با آلمان، فرانسه، کره یا ژاپن هم اگر میخواهیم کار کنیم، حتما باید یک پرنسیپ یا نظمی را در روند همکاری فعال کنیم که بتواند اعتماد طرفهای خارجی را جلب کند. این روند که در راس آنها میتوان به تبعیت از قوانین بینالمللی فعالیت اقتصادی اشاره کرد در کنار ثبات داخلی در سطح اقتصادی و سیاسی، تعهد به اجرای قول و قرارها و ثبات در تصمیمگیری باعث میشود تا طرفهای خارجی از همکاری با تجار ایرانی خوف نداشته باشند. متاسفانه باید بگویم که در ساختار سیاسی اقتصادی حاکم بر ایران چنین زمینهای تعریف نشده به این خاطر که ما در تصمیمگیری مستقل عمل نکرده و به دلیل وجود نهادها و دستگاههای موازی، بسیاری اوقات یک پیام شفاف و واضح را به طرف خارجی منتقل نمیکنیم. این موضوع نه تنها به توسعه روابط با چین که به توسعه همکاری با کل جهان لطمه میزند و تبعات جبرانناپذیری را به اقتصاد ایران تحمیل میکند.»
چین در پشت پرده با امریکا علیه روسیه اقدام می کند و دوستی ایران و روسیه مانع فشار به روسیه است . با توجه به جمعیت ۸۰ میلیونی ایران و ۱۴۰۰ میلیونی چین . روسیه احساس خطر کمتری نسبت به ایران دارد . چینی ها امریکایی های درجه دو هستند و از این بابت راضی هستند . نظم نوین امریکایی را می خواهند و با توجه به نزدیکی پشت پرده ایران و روسیه ایران را مانع توسعه خود میدانند . ترجیح میدهند ایران اینده مثل سودان داشته باشد و منافعش را با امریکا تقسیم کنند . چین کشوری به مراتب خبیث است و رابطه ما با روسیه جلو این خباثت را میگیرد . چین باید بداند دوست صادق درکنار روسیه ایران است و چین به خاطر جمعیت زیادی که دارد همیشه مغذوب می ماند