چرا وقتی هیچ تازگی از موسیقی در جشنواره نیست آن را دنبال کنم؟
یک پژوهشگر موسیقی با بیان اینکه سال ۱۳۹۲ آخرین باری بوده که اجراهای جشنواره موسیقی فجر را دنبال کرده است، گفت: چرا وقتی هیچ تازگی از موسیقی در این جشنواره نیست، باید آن را دنبال کنم یا اجراها را ببینم؟ جشنواره موسیقی هم باید مثل جشنواره فیلم فجر هر سال نسبت به سال گذشته الگوپرداز باشد.
هوشنگ جاوید در گفتوگو با ایسنا، درباره عملکرد در جشنواره موسیقی فجر بیان کرد: در یک دوره از جشنواره فیلم فجر یک فیلم سینمایی مطرح میشود و دوره بعدی جشنواره موجی از فیلمها جریان پیدا میکند و شاهد فرآیند و الگوی نویی میشویم اما در جشنواره موسیقی فجر چنین چیزی وجود ندارد. این که فردی در فروش آلبومش ضرر کرده است و به او بگوییم ۱۰۰ میلیون بگیر برو کارَت را روی صحنه اجرا کن، آیا حمایت، یارانه دادن یا کمک محسوب میشود؟ چه تعریفی میتوان از این موضوع داشت؟
او ادامه داد: این موضوع در سادهترین شکلی در بین هنرمندان به ویژه بخش جوان بدبینی به وجود میآورد و ممکن است آنها فکر کنند در این زمینه باند بازی وجود دارد. یعنی خود دستگاه دولتی دهان نقد تند و اتهام را باز میکند که این کار درستی نیست و باید درباره چنین مسائلی به شکل جدی فکر شود.
این مدرس دانشگاه درباره حضور تقریبا هرساله برخی از گروههای بخش موسیقی اقوام در جشنواره موسیقی فجر، اظهار کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حال حاضر به طور مستقیم وارد برگزاری جشنواره نمیشود و کار را به بخشهای دیگری مثل خانه موسیقی سپرده است. من نمیدانم خانه موسیقی چه کسی را مسوول انتخاب بخش موسیقی اقوام و نواحی کرده است اما به نظر میرسد تلاشی برای اینکه این جشنواره فاخر برگزار شود، وجود ندارد.
جاوید ادامه داد: به نظر میرسد بیشتر به سمت برگزاری جشنواره آماری و نمایشی میروند. من در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۱ با برگزاری جشنواره موسیقی آئینی که برای برگزاری آن به هزار بلا دچار شد، این طور برداشت کردم که وزارت ارشاد به اهمیت پژوهش و هدفمندی جشنوارهها توجه ندارد و قصدش فقط برگزاری جشنواره است.
یکبار به یک نوازنده محلی ۶۰ کاست دنا جایزه دادند
او با بیان اینکه متاسفانه این روند تا کنون ادامه پیدا کرده است به همین دلیل بسیاری از کارهای پژوهشی مغفول مانده است، افزود: باید یک دبیرخانه فعال از یک جشنواره تا جشنواره بعدی فعالیت کند و کار پژوهشی انجام شود نه اینکه تعطیل باشد و با نزدیک شدن به زمان جشنواره بودجهای برای آن تعیین شود و بر اساس همان بودجه، گروههایی آن را به هر صورت برگزار کنند و در نهایت هم آماری از آن ارائه شود. هدف از چنین جشنوارهای اعتلای موسیقی و ارائه موسیقیهای نویی که مربوط به فرهنگ انقلابی باشد، نیست.
جاوید بیان کرد: از چند گروه برجسته شهرستانی که مبلغ کمتری بگیرد و هنر خوبی هم داشته باشد، برای حضور در جشنواره موسیقی فجر دعوت میکنند. بخشی هم با عنوان رقابتی ایجاد میکنند که هیجان نیز داشته باشد. چند گروه شرکت میکنند، داوری انجام میشود، جایزهای میدهند و میروند. اوایل که حتی برای جایزه آن هم فکر نشده بود. به تاریخ جوایزی که در طول جشنواره موسیقی فجر داده شده، نگاه کنید. یکبار به یک نوازنده محلی ۶۰ کاست دنا جایزه دادند. دوربین عکاسی، تلویزیون هم از جایزههای دیگری بود که در دورههای اول جشنواره موسیقی فجر پرداخت میشد.
سالهاست که هدف گمشده است
او اضافه کرد: حتی در سالهای گذشته در چند دورهای که با نشریه «آهنگ» که در طول جشنواره چاپ میشد، همکاری داشتم، متوجه شدم که اطلاعات این جشنواره آماری است و اعتلا بخشی در آن جایی ندارد، سالهاست که هدف گمشده است. این جشنواره هر سال به شکلی برگزار میشود که بیشتر سبک آماردهی دارد. در واقع برای آنکه دهه فجر به عنوان شادی انقلابی شناخته شود، جشنواره موسیقی فجر برگزار میشود. اگر هدفمندی در این جشنواره صورت میگرفت این طور نمیشد.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه این جشنواره از سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۴ اسیر دعوت از گروههای بزرگ شد، گفت: برگزار کنندگان جشنواره سراغ گروههایی که موسیقی خوبی به بازار عرضه کرده بودند، میرفتند، مبلغی به آنها پرداخت میکردند تا بتوانند آثار خود را در جشنواره فجر اجرا کنند. این افراد از راه عرضه سی دی و کاست و برگزاری کنسرت درآمد داشتند و شرکت در جشنواره فجر هم درآمد مضاعفی برای آنها به همراه داشت. سپس برگزار کنندگان جشنواره اعلام میکردند که ما رضایت را جلب کردیم در حالی که تنها برای جلب رضایت هنرمند تلاش شده بود و کسی به جلب رضایت مردم جامعه توجهی نداشت.
بحث اقتصادی مشکل دوم جشنواره موسیقی فجر
جاوید با بیان اینکه بحث اقتصادی جشنواره موسیقی فجر مشکل دوم آن است، اظهار کرد: اگر روی جشنواره و استراتژی بهرهگیری از آن درست عمل میشد، نیاز به این نبود که برخی از گروهها مرتب تکرار شوند. اگر در استانهای مختلف مثل بوشهر، خراسان، گیلان گَشتی بزنند میتوانند گروههای موسیقی خوبی در بخش اقوام پیدا کنند که رقیب گروههای دیگر باشند.
او اضافه کرد: مشکل ما این است که در جشنواره موسیقی فجر استراتژی برای تبلیغ و هدفمندی آن به شکلی که باید و شاید وجود ندارد. در حال حاضر جشنواره موسیقی فجر چه هیجانی دارد؟ اگر هدف اعتلای موسیقی ایرانی است که این کار با فروش بلیت انجام نمیشود. جشنواره موسیقی فجر باید پایگاه جدی برای جذب توریست خارجی ایجاد کند اما تا کنون فکری در این باره نشده است. از طرفی باید برای بیننده داخلی هم فضای استقبال ایجاد کنند که باز هم برای آن فکری نشده است.
به گفته این پژوهشگر موسیقی صرف اینکه به سفارتخانهها نامه بنویسیم که چنین جشنوارهای در حال برگزاری است و شما هم از آن دیدن کنید کار عجیب و غریبی نیست.
جاوید افزود: باید این جشنواره از نظر تبلیغ، طراحی و اجرایی قدرت پیدا کند تا بتواند گروههای خوب داخلی و جوان را جذب و برای حضور آنها در جشنوارههای بین المللی صحنهای ایجاد کند اما این خصلت در این جشنواره نیست و صرفا یک جشنواره اجرایی و آماری است. باید در جشنواره موسیقی فجر فضای استقبال مردم نیز فراهم شود.
فاتحه موسیقی کشور را یک شبه خواندند
او به پرسشی درباره اینکه پیشنهاد شما برای فراهم شدن چنین شرایطی چیست؟ پاسخ داد: پیشنهاد دارم اما ترجیح میدهم سکوت کنم زیرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیش از آنچه فکر کنید به پژوهشگران جفای سنگینی کرده است. یکبار آقایی بحث اقتصاد هنر را بدون هیچ تعریف و برنامه ریزی مطرح کرد و فاتحه موسیقی کشور را یک شبه خواندند و حالا باید پاسخگو باشند.
این مدرس دانشگاه گفت: نه تنها من بلکه دوستانم و پژوهشگران دیگر هم در این زمینه طرح دارند اما چرا باید طرح خودمان را مطرح کنیم؟ ما نیازی نداریم که خودمان را مطرح کنیم. من دیگر خسته شدهام و ترجیح میدهم در فضای دانشگاه تدریس کنم، با هر سختی و بدبختی که شده است، کتابم را چاپ کنم و نان از فضل خداوند و همت بازوی خودم بخورم.
جاوید با بیان اینکه باید جشنواره موسیقی فجر درباره اینکه چه کاری انجام میدهد، فکر کند، افزود: چرا باید انتخاب گروهها در جشنواره به جایی برسد که یک عده تکرار و عده دیگری محروم شوند. چه کسانی صحنه را برای معرفی گروهها آماده میکند؟ آیا معرفی گروهها به صورت علمی – پژوهشی صورت میگیرد یا با روابط دوستانه انجام میشود؟ من واقعا دلم میسوزد. هزینه کلانی هر ساله صرف میشود اما هیچ تاثیر در موسیقی جامعه ندارد و متاسفانه حرکتهای دیگر هم به همین شکل است. برای مثال در بخش جنبی به یک اثر چند جایزه میدهند. کجای این موضوع داوری است؟ واقعیت این است که از جاهایی، سفارشهایی میشود.
با هزینههایی کمتر از جشنواره میتوان در کشور هیجان ایجاد کرد
او اعلام کرد: من برای موسیقی کشورم تاسف میخورم که چرا به این سمت و سو کشیده شده است. با هزینههایی کمتر از جشنواره موسیقی فجر میتوان شور و هیجان را در کشور ایجاد کرد و به جای آنکه این جشنواره را صرفا در پایتخت اجرا کنند، میتوانند دستکم در هفت شهر بزرگ کشور برگزار کنند. سیستان و بلوچستان و بسیاری از استانهای دیگر در زمان جشنواره از موسیقی فجر بی نصیب هستند. زمانی هم که جشنوارههایی در استانها دیگر برگزار میشود، گروههایی را به استانها میفرستند که گاهی اوقات اسفناک است.
این پژوهشگر موسیقی ادامه داد: چندین بار در جشنواره موسیقی فجر که در استانها برگزار شد، گروههای شرکت کننده، البته به جز چند گروه بومی که قابل احترام هستند، دیدم که واقعا جای تاسف دارد. گروههایی روی صحنه حضور پیدا کردند که مدعی بودند اما یک کوک درست گروهی نداشتند و زمانی هم دلیل آن را پرسیدم، توضیح دادند که باد سردی از بالای صحنه نفوذ میکرد، به همین دلیل ساز ما از کوک خارج شد، در حالی که میتوانستند وسط کار سازشان را کوک کنند و کارشان را درست پیش ببرند. شاید مردم متوجه نا کوک بودن ساز آنها نشوند اما یک نوازنده تا چه اندازه در ارائه درست نغمه تعهد دارد؟
باید بودجه جشنواره را به هفت استان بزرگ ایران تقسیم کرد
جاوید اظهار کرد: نکته مهم این است که باید بودجه جشنواره فجر را به هفت استان بزرگ ایران تقسیم کرد و سال آینده هم این هفت مقصد را تغییر داد تا فرهنگ سازی در حوزه موسیقی به شکل صحیحی انجام شود. اینکه از چند گروه خارجی در هتلهای آن چنانی با پول بیت المال پذیرایی شود و در نهایت هم هیچ دستاورد و اثر گذاری برای موسیقی کشور نداشته باشد، به چه دردی میخورد؟
این مدرس دانشگاه بیان کرد: پنج سال پیش یک سال نوازندهای که در بلوارهای فرانسه مینواخت را به جشنواره فجر دعوت کرده بودند که با دستگاههای مختلف صدای عود دربیارود و عربی بزند، آیا این کار، هنر است یا بازی با موسیقی! همان استادانی که ردیف جلو نشسته بودند و این نوازنده خیابانی را تشویق و تایید میکردند، شاگردانشان را که در دانشگاه این اداها را دربیاورند، شماتت میکنند. وقتی جماعت مخاطب پشت همین استادان که اکثر دانشجویان موسیقی هم هستند چنین چیزی را میبینند، تشویق میشوند که همان بازیها را در موسیقی ایرانی انجام دهند و این آسیب از صحنه جشنواره موسیقی فجر شروع میشود.