وقتی از بی پولی می گوییم، از چه می گوییم؟
در روزگاری به سر میبریم که تقریبا هر چیزی خرید و فروش میشود. امروز منطق خرید و فروش نه فقط بر کالاهای مادی بلکه بر مسائل غیرمادی، فضیلتها، امتیازها، توانمندیها، هوش، معنویت، انساندوستی و محبت و کل زندگی ما حاکم شده است.
قرار نبود پول و ثروت معنویت و فضائل معنوی را هم تحتالشعاع قرار دهد، اما انسان امروزی بدون پول شادی، حس خوشبختی و دانش هم ندارد. امروزه پولدارها از مزایایی برخوردارند که فقرا حتی با پول هم نمیتوانند آنها را بخرند؛ مانند اعتبار، اعتماد، فرهنگ، تحصیل و طبقه، که یکی متعلق به طبقه ثروتمندان است و دیگری متعلق به طبقه محرومان و فقرا.
وقتی با بنز جلوی یک رستوران پارک کنید ناخواسته از سرویسهای ویژهای برخوردار میشوید؛ درحالیکه بهای اضافهای نمیپردازید، یا وقتی در جمعی فامیلی حضور پیدا میکنید، مشمول سرویسهای نامرئیای میشوید که هرچند استحقاق آن را ندارید، اما حس خوشی به شما میدهد. با ثروت ممتاز، برتر، باهوشتر و حتی زیباتر از آنچه هستید جلوه میکنید.
امروزه پول ارج و قرب پیدا کرده و اهمیت بسیاری یافته است؛ تمام چیزهای خوب زندگی که همیشه گفته میشد ورای پول و ثروت هستند امروز قیمت دارند.
اگر پول داشته باشی میتوانی سربازی را، که زمانی نمودی از وطنپرستی افراد بود و امروز نمود هدر دادن دو سال از زندگی(!) بخری، اگر پول داشته باشی میتوانی قانون را بخری و بهراحتی وارد طرح ترافیک شوی، اگر پول داشته باشی میتوانی زیباتر باشی، اگر پول داشته باشی دیگر تنها نیستی و میتوانی برای خودت از موسسات مختلفی که مسئولیت دوستیابی را بر عهده دارند، برای چند ساعت دوست اجاره کنی. اگر پول داشته باشی میتوانی همسفر بخری، میتوانی محبت بخری، میتوانی برای عروسی شادی و برای عزاداری غم بخری، میتوانی با خرید محافظان خصوصی امنیت بخری، اگر پول داشته باشی میتوانی بچه بخری، میتوانی کلیه و دیگر متعلقات پیوندی بدن انسان را بخری، حتی میتوانی خیر و نیکی کنی و در دجله اندازی!
این روزها با پول و ثروت حتی میتوانی فرهنگسازی کنی و تصمیمات مهم بگیری و تأثیرات مهم بگذاری. صدا و سیما از مناظرههای سیاسی استقبال میکند؛ مناظرههایی که بیمهابا و یکباره فساد شدید موجود را توی صورت مخاطبانشان میزنند.
چون تبلیغات و آگهیهای بازرگانی در این ساعات بیشترین قیمت را دارند، پس با پول بهراحتی میتوانی فکر و ذهن مردم را تصاحب کنی و در خلال برنامههای جذاب و موردعلاقهشان آنچه را میخواهی با رنگولعاب به خوردشان بدهی؛ آن هم در برنامههای صدا و سیما که چرخش از مالیاتی که میدهند میچرخد. هنگام دیدن برنامههای سیاسی، هنری، فرهنگی و مذهبی اول باید به تماشای تبلیغ کالاهای مرتبط بنشینی تا درنهایت نوبت به برنامه موردنظرت برسد.
اگر بخواهی راه زندگی شاد و توأم با خوشبختی را آن هم بدون ثروت و پول بیاموزی، اول باید هزینه کلاسهای متعدد را بدهی تا آنها به تو بگویند چگونه بدون پول شاد باشی؛ راههایی که از تو یک هپروتی با خوشبینی شدید نزدیک به حماقت میسازد.
این یعنی گسترش فرهنگ خرید و فروش به حوزههایی از زندگی که قرار نبود پول در آن تعیینکننده باشد.
اختلاف طبقاتی به حدی گسترده شده است که برخی از اقشار طبقه فقیر که عهدهدار اعمال قوانین هستند به خاطر ناتوانی در تأمین مخارج زندگی بهراحتی رشوه را میپذیرند تا اعمال قانون نکنند؛ از این رو در چنین جامعهای با رشوه همهچیز را میتوانی بخری. عدهای تقصیر را به گردن بازار ولنگ و وازی میاندازند که مرزهای اخلاق را پشت سر گذاشته است و در تمام شئون زندگی ما دخل و تصرف دارد. برخی دیگر هم بازار را عاری از گزارههای خوب و بد اخلاقی میدانند و معتقدند فرهنگ حاکم بر جامعه بازار را هم تحت تأثیر قرار میدهد و آن را هم فاسد میکند.
امروز همگی از فقیر و غنی، از مذهبی و دانشگاهی و سیاسی فهمیدهایم که پول نقش مهمی در زندگی مادی و معنوی انسان دارد. با محروم کردن ثروتمندان هم چیزی عاید فقرا نمیشود. این هم راهکاری است که در تاریخ امتحان خود را پس داده و شکست خورده است.
بدیهی است که فرصت برابر برای دستیابی به پول و ثروت باید برای همه مهیا باشد، نه به واسطه رانت و پارتی و فساد فقط عده خاصی از آن برخوردار باشند.
منبع:آسمان آبی