چرا معذرت خواهی نمیکنیم؟ چون ایرادی نداریم؟
چرا معذرت خواهی نمیکنیم؟ این سوال مهمی است که سالها از طرح آن میگذرد، اما به جوابی که بتوان در آن به نتیجه عملی دست یافت نرسیدهایم. برای رسیدن به پاسخ باید یک موج راه بیفتد. نخستین موجها نیز باید توسط رسانهها ایجاد شود. در اینصورت است که مخاطب نگاهش به رسانهها تغییر میکند. وقتی نگاه تغییر کند باعث جلبتوجه و درنهایت اعتماد خواهدشد. در اینصورت است که میتوانیم جامعه را هرچه بهتر و سریعتر برای یک زندگی درست و ایدئال آماده کنیم که البته کار بزرگی خواهدبود. از طرف دیگر برای یافتن پاسخ این سوال باید یک نگاه روانشناسی و تربیتی نیز داشته باشیم.
چه اتفاقی در ما رخ میدهد که نمیخواهیم از هم عذرخواهی کنیم؟ باید کاری کرد جامعه متوجه این موضوع شود که از یک بیماری رنج میبرد. اکثر ما مردم ایران بر این تصور هستیم که هیچ ایرادی نداریم و تمام مشکلاتی که وجود دارد از سوی دولت و حکومت است؛ درصورتیکه بد نیست کمی هم به خودمان نگاه کنیم.
برهمین اساس لازم است روانشناسها، جامعهشناسها، معلمها، ورزشکارها، استادان دانشگاه و… دور هم جمع شوند و این موضوع را که بسیار حائز اهمیت است مورد بررسی علمی قرار دهند. در قانون و حتی در دین داریم که ذرهای خیر باعث خیر و ذرهای شر باعث شر میشود، بنابراین باید با منطق سراغ بیمنطقی رفت. به قول افلاطون اگر کسی بخواهد فلسفه را رد کند باید فلسفه بداند، بنابراین لازم است قشرهای مختلف جامعه با هم به بحث و تبادل نظر بپردازند و به جوابهایی درباره اینکه چرا از هم معذرت خواهی نمیکنیم برسیم. بعد از رسیدن به پاسخ است که میتوان وارد گام بعدی یعنی نهادهای آموزشی شد. آموزش معذرتخواهی از زمان مهدکودک تا دانشگاه باید ادامه داشته باشد، اما متاسفانه در حال حاضر میبینید که در این مسیر با فاجعه روبهرو هستیم.
اگر فرهنگ معذرتخواهی در جامعه جا بیفتد و در سخنرانیها به این موضوع پرداخته شود و در بحثهای اجتماعی برای خودش جایی باز کند در این صورت است که روح، آمادگی تلطیفشدن را خواهدداشت و برای مردم و برای همدیگر حق قائل خواهیم شد. در این زمان است که هر فرد بهدنبال روشهایی در رفتار و کردار خود میگردد که کمتر مجبور شود عذرخواهی کند. درحالحاضر ما با جامعهای روبهرو هستیم که قلدرمنشانه است. همه ما میدانیم که معذرتخواهی خوب است و در پس زمینه ناخودآگاهمان متوجه این موضوع هستیم، اما نمیخواهیم معذرتخواهی کنیم که به آموزش ما برمیگردد. آموزش ادب در کشورهای مختلف متفاوت است.
لازم است غیر از فرهنگهای بومی، دراینباره فرهنگ رسمی داشته باشیم و درباره آن صحبت و آموزشهای دقیق و حساب شده داده شود. کشوری مانند افغانستان که ظاهرش پر است از خشونت، بمبگذاری، طالبان و…، وقتی پای برنامهها و نحوه صحبتکردنشان بنشینید خواهید فهمید که چقدر با همدیگر بهتر و باادبتر برخورد میکنند و در کلامشان از واژههای زیبا استفاده میکنند؛ بهطوریکه شما از شنیدن آنها لذت خواهید برد. در فرهنگ تاجیکستان هم به این موضوع برخواهید خورد. فرهنگ اروپایی هم در این زمینه بسیار قوی است. مثلا در کشور آلمان کسی بههیچوجه در حرف دیگری نمیپرد اگر این اتفاق هم رخ دهد اصلا جواب او را نمیدهند.
این نوع تربیت از همان ابتدای کودکی به آنها آموزش داده شده است. این موضوع را بهراحتی میتوانید در محتوای کتابهای رسمی زبانهای مختلف متوجه شوید که ابتدا به شما آموزش میدهند چطور احوالپرسی کنید. بار اول چطور برخورد داشته باشید. خواستهتان را چطور مطرح کنید. چطور معذرتخواهی کنید و… بحث ادب و ادب اجتماعی در فرهنگهای مختلف، مسائلی است که میتوان با عناوین مختلف به آن پرداخت و از آنها درس گرفت.
باتوجه به شرایط امروز جامعهمان پایه و اساس نوع تربیت و آموزش را باید تغییر داد. وقتی این پایه تغییر کند بهصورت خودکار روبنا هم عوض میشود. البته باید بر این نکته تاکید کنم که در اینجا منظور از مخاطب فقط مردم نیستند و مسئولان را هم شامل میشود. در این سالهای اخیر چندبار مسئولان دولت هاشمی، دولت اصلاحات، احمدینژاد و روحانی معذرتخواهی کردهاند؟ مردم و مسئولان هر دو مهم هستند. مسئولان باید مردم را بشناسند و درباره آنها و نحوه رفتارشان قانونگذاری کنند. باید مجلس را درباره مسائل اصلی کشور متوجه کرد و از این طرف هم مردم باید به درستی عمل کنند. مهم نیست کجا زندگی میکنیم. مهم این است در آپارتمانمان چطور زندگی میکنیم. نمیشود گفت به ما ربطی ندارد. وقتی در زندگی شخصیمان به سبک درستی از رفتار و منش دست پیدا کنیم آنوقت است که میتوان امیدوار بود این رفتار درست به تمام جامعه و کشور سرایت کند.
موجبات شرمندگی را فراهم نکنیم یا معذرتخواهی را یاد بگیریم
خطا بیخطا
یک جمله دو کلمهای است؛ بیان کردنش هم اصلا سخت نیست، اما بهندرت بهزبان میآید؛ یکی از مشکلات جامعه ایران نبود فرهنگ عذرخواهی است و این مسئله نهتنها در آدمهای معروف، سلبریتیها و سیاستمداران بلکه در مردم عادی هم وجود دارد. در یک کلام گفتن «معذرت میخواهم» برای ما ایرانیها سخت است و به جایش ساعتها اشتباهاتمان را توجیه میکنیم و هر توضیحی میدهیم که عذرخواهی نکنیم. در نگاه کلی جامعه، معذرتنخواستن کسانی که در هر حوزهای مشهور یا محبوب هستند، تاثیر منفی زیادی در جامعه میگذارد. بیاعتمادی اجتماعی و بدبینشدن مردم نسبت به مسئولان و نسبت به هم را میتوان جزو بدترین تبعات نبود فرهنگ معذرتخواهی بهحساب آورد.
عذرخواهی در ادبیات سیاسی ایران
معذرت نخواستن در عرصه سیاست تاثیر منفیاش در جامعه بهمراتب بیشتر است. جدا از تبعاتی که خود اشتباه میتواند داشته باشد، مردم را متحمل بار روانی مضاعفی میکند. فرهنگ عذرخواهی در عرصه سیاست ایران سابقه زیادی ندارد و موارد انگشتشماری را میتوان پیدا کرد که یک مسئول بابت اشتباهی که کرده است از مردم عذرخواهی کند یا اینکه استعفا بدهد، اما این قضیه در بسیاری از کشورهای دنیا امری رایج است.
یکی از مهمترین نمونههای عذرخواهی در دولت اصلاحات اتفاق افتاد؛ پنجمین رئیسجمهوری کشور درخصوص قتلهای زنجیرهای عذرخواهی کرد و این مسئله را به گوش مردم رساند. در دوره هشتساله ریاستجمهوری احمدی نژاد مردم به هیچ وجه عذرخواهی و لغات مشابه آن را از زبان مسئولان نشنیدند در حالی که شاید بتوان گفت از منظر مردم اشتباهات سیاستمداران از هر دورهای بیشتر بود. زمانی که دولت یازدهم بر سر کار آمد اعضای کابینه حسن روحانی چندینبار در حوزههای مختلف از مردم عذرخواهی کردند.
حسن روحانی در جایی گفته است دولت در جایی که احیانا غفلتی شده باشد در عذرخواهی از مردم لکنت زبان نخواهد داشت. عذرخواهیها چیزی از عمق مشکلات کم نمیکرد، اما حداقل تاثیر آن را میتوان احترام به مردم دانست و همین امر کمی از بار روانی اخبار و فجایع میکاست. بهعنوان مثال میتوان به مسائلی مانند افشا شدن فیش حقوقهای نجومی، مرگومیر ناشی از تصادف دو قطار و… اشاره کرد. در همان زمان نیز برخی رسانهها افزایش چنین اقدامی را مثبت تلقی کردند و گفتند که مردم در دولت یازدهم با عبارت «عذرخواهی میکنم» آشنا میشدند و این عبارت بالاخره پس از چندین دهه وارد ادبیات سیاسی ایران شد.
مسئولیت اجتماعی در برابر افکار عمومی
عذرخواهی تبعات اشتباه را کم نمیکند ولی دستکم انتقادات را نرمتر میکند.از تازهترین نمونههای آن، میتوانیم استعفای محمود غیبی، مدیر سازمان دانشآموزی هرمزگان در پی حادثه واژگونی مرگبار اتوبوس حامل دانشآموزان هرمزگان در شهرستان داراب یا حتی همین عذرخواهی اخیر محمدرضا حیاتی،گوینده خبر به دلیل آن گاف مشهور «به سفر، قطر کرد» را به یاد بیاوریم.شاید مهمترین نمونه سالهای اخیر هم اقدام محسن پورسیدآقایی، مدیرعامل پیشین شرکت راهآهن جمهوری اسلامی ایران بود که با حضور در بخش خبری ساعت ۲۱ شبکه اول سیما و در مقابل چشم همه مخاطبان روی آنتن زنده، ضمن عذرخواهی بابت برخورد مرگبار دوقطار مسافربری در ایستگاه هفتخوان سمنان و جان باختن بیش از ۴۰ نفر از هموطنانمان، استعفا کرد و وزیر راه و شهرسازی نیز در پاسخ به استعفای او ضمن پذیرش استعفا، این اقدام را نشاندهنده «حس مسئولیت اجتماعی در برابر افکار عمومی» خواند و در پایان نامه خود نیز به مدیر مستعفیاش اطمینان داد که یاد و خاطره نیک او همواره در اذهان همه باقی خواهدماند.
مردم فراموش نمیکنند
عذرخواهی نکردن همیشه در ذهن جامعه باقی میماند؛ هیچکس روزهای آخر دیماه 95 را از یاد نمیبرد وقتی که ساختمان پلاسکو، نماد آسمانخراش مدرن ایران با ارتفاع ۴۲متر دچار آتشسوزی شد و فروریخت حادثهای که برای جامعه بسیار دردناک بود؛ عملیات نجات و آواربرداری ۹ روز زمان برد و ۱۶ آتشنشان فداکار طی این حادثه به شهادت رسیدند و درنهایت متاسفانه هیچ مسئولی خود را مسئول حادثه ندانست و کسی هم از این بابت از مردم عذرخواهی نکرد.
معذرتخواهینکردن در سلبریتیها هم کم نیست.درواقع اگر موردی از معذرتخواهی به یاد بیاوریم جای تعجب دارد. درمورد رویدادهایی که برای افراد معروف جامعه عمدا یا سهوا رخ میدهد، میتوان به نزدیکترینهایش اشاره کرد. مجری تلویزیون که حجاب ظاهریاش را رعایت میکند، در سفری به اروپا و در یک پارک عمومی آگاهانه یا ناآگاهانه حجاب مناسبی ندارد اما وقتی بهرغم میلش، فیلمی از پوشش او در فضای مجازی منتشر میشود، دست به واکنشی عجیب میزند؛او نه درباره دلیل پوشش توضیح میدهد و نه کارش را اشتباه میداند که بخواهد از بابت آن عذرخواهی کند.
مراقب روان اجتماعی ایرانی باشیم
سال 75 وقتی یک فرد خطایی میکرد( در مقام استاد، دانشجو، نماینده مجلس، مدیر یک کمپانی و…) تاثیرات و تاوانهای محدود خودش را داشت و معذرتخواهی نکردن بهمراتب تبعات کمتری داشت؛ ولی الان در سال 96 قصه فرق کردهاست. یک خطا میتواند آخرین خطای هر فرد باشد چراکه ناگهان دهها میلیون نفر خطا کار را میبینندو از کارش مطلع میشوند. به عبارتی باوجود توسعه ارتباطات و شبکههای مجازی دیگر کسی فرصت توجیه و دفاع از خود ندارد و اگر بخواهد از یک معذرتخواهی ساده سرباز بزند، زندگی برایش سخت میشود. سحر قریشی سر یک کلمه منقلبشدن، لج میلیونها نفر را درآورد.
قضیه روسری مربى کبدى تایلند ایمان و تمدن ما را لکهدار کرده است؛ علیرضا شیری، مدرس دانشگاه در رشته روانشناسی اجتماعی است که معتقد است بعضیها میگویند که عمر مطالب در شبکههای اجتماعی کم است و استناد میکنند به اینکه جو رویدادهای اجتماعی کوتاه است و زود میخوابد؛ این در حالی است که شاید عمر موج خبری کم باشد ولی عمر «تاثیر روانی» یک ماجرا تا دهها سال طول میکشد. این روانشناس به یک مثال ساده اشاره میکند؛وقتی مدیران یک شرکت نیاز دارند تصویری درست در پرسنل خویش داشته باشند،اگر اشتباهی صورت دادند باید بهموقع عذرخواهی کنند. این مفهوم درمورد کل جامعه هم صدق میکند. در بعد کلان از مدیران کشور هم میتوان همین خواهش را کرد که بیشتر مراقب روان اجتماعى ایرانى باشند.
فرهنگ عذرخواهی نه فقط بین مسئولان و افراد مشهور بلکه بین مردم عادی هم رواج چندانی ندارد. قطعا همه ما شاهد چنین رفتارهایی بودهایم و هستیم اما واقعا چرا گفتن جملهای دو کلمهای «معذرت میخوام» آنقدر برای ما ایرانیها سخت شدهاست؟ یعقوب موسوی، جامعهشناسی است که درباره این موضوع میگویداعتراف به اشتباه، یک موضوع شخصی است که الزامات خاص خودش را دارد. یعنی فرد باید در درجه اول مسئولیت اعمال و کنشهای خود را بپذیرد.
افراد باید صادقانه پذیرای تبعات و نتایج اعمال خود باشند و درصورتیکه میدانند، اشتباه کردهاند به آن اعتراف کنند. به گفته این جامعهشناس مقوله عذرخواهینکردن در جامعه به نظام ارزشی ما برمیگردد که بنا به دلایلی سابقه طولانی دارد. در ناخودآگاه ما این موضوع جا افتاده است که اگر کسی به اشتباه خود اعتراف کند یعنی درواقع شکست را پذیرفته است. این موضوع از خودخواهی و خودباوری بیش اندازه نشأت میگیرد. چنین افرادی معمولا دارای این ویژگی اخلاقی هستند که جز خودشان، کسی را به رسمیت نمیشناسند.
با یک جمله کوتاه میتوانید آبی روی آتش بریزید
معذرت میخواهم
آزاده باقری: در حال گذر از خیابان، ناگهان ماشینی بهشکل خطرناک از کنار شما عبور میکند، در پیادهرو در حال حرکت هستید، ناگهان یک موتورسوار از پشت بهطرز خطرناکی میگذرد، در حال عبور از یک کوچه یک نفر به شما تنه میزند، در بانک نوبت شماست، اما یک نفر بدون توجه به اعلام شمارهتان این حق را از شما میگیرد، در حال رانندگی، یک خودرو از فرعی بهشکل خلاف میپیچد و به بوق ممتد شما توجهی نمیکند، در مترو میخواهید روی صندلی بنشینید شما را هل میدهند تا خودشان بنشینند، ظرف موردعلاقهتان از دست یکی از نزدیکانتان میافتد و میشکند، ظرف شیر روی فرش دلخواهتان از دست فرزند دوستان میریزد، کسی در یک فضای بسته سیگارش را روشن میکند و به سرفههای شما بیتوجه است و… در طول روز ممکن است بارها و بارها از این دست اتفاقات برای شما رخ دهد و توقعتان از کسی که این اتفاقات را باعث میشود این است که عذرخواهی کند، اما بهطور معمول میبینید که خبری از این جمله ساده نیست و بسیاری بهجای عذرخواهی بابت اشتباهاتشان یا آن را توجیه میکنند یا فحاشی! که درنهایت، نتیجهای جز بحث و جدل، ناراحتی و دلخوری و… در پی نخواهد داشت.
این فرهنگ عذرخواهینکردن متاسفانه تا جایی پیش میرود که برخی مسئولان ایرانی برای بزرگترین اشتباههای خود هم حاضر به معذرت خواهی از مردم نیستند و تقصیر را به گردن دیگری میاندازند و اعلام میکنند هیچ نقشی در ماجرا نداشتهاند! بهطوریکه تا سالها شاهد بودیم که فرهنگ عذرخواهی و دلجویی در ادبیات سیاسی کشور جایی نداشته و بهتازگی هم ورود پیدا کرده است؛ البته در این چند سال اخیر، برخی از مسئولان و سلبریتیها از رئیسجمهوری گرفته تا وزیر و نماینده مجلس، مسئولان، بازیگرها و… عذرخواهی کردهاند. هرچند درنهایت، نتیجه کارآمدی نداشته، از نظر روانی، روی مردم جامعه آثار مثبت خود را گذاشته است. در این گزارش، برای یافتن این سوال که چرا ما ایرانیها از هم عذرخواهی نمیکنیم سراغ چند نفر از مردم شهر رفتهایم که میتوانید در ادامه بخوانید.
عدهای بر این تصور هستند که اگر عذرخواهی کنند یعنی کم آوردهاند، غرورشان لکهدار شده، زیر بار حرف زور رفته، شکسته خوردهاند و… درصورتیکه در بسیاری از کشورهای دنیا کسانی که دست به عذرخواهی زدهاند ارزششان در نگاه جامعه چندبرابر افزایش پیدا کرده است. محمد 35ساله بوده و 10سال است که در بازار تهران کار میکند و وقتی از او درباره عذرخواهیکردن میپرسیم، میگوید: «مردم طوری با هم برخورد میکنند انگار از هم طلب دارند. همه فکر میکنند اگر کمی کوتاه بیایند سرشان کلاه رفته است.
در اینجا کسی که زورش کم است دائما باید عذرخواهی کند، اما کسی که سری در سرها دارد و شناختهشده است عذرخواهیکردن را کسر شأن خود میداند و اصلا قبول نمیکند که اشتباه کرده است.» او معتقد است عذرخواهیکردن برابر است با کوچکشدن فرد: «در اینجا کسی که مقصر است سعی میکند از خودش دفاع کند، در غیر این صورت، دیگر حرفش برو ندارد و کسی رویش حسابی باز نمیکند. برای همین عذرخواهیکردن بیمعنا میشود. بعضیوقتها شاید اگر یک طرف ماجرا کوتاه بیاید، آن ماجرا بسیار سریع تمام میشود، اما خیلی وقتها به دعوا و لجبازی ختم میشود که اصلا زیبا نیست.»
خودمان را مقصر ندانیم، خبری هم از عذرخواهی نیست
معصومه یک زن 58ساله و صاحب دو فرزند دختر است. وقتی از او درباره جمله «معذرت میخواهم» سوال میکنیم میگوید: «همیشه در بین ما باب شده است که کوچکتر از بزرگتر عذرخواهی کند؛ برای همین، کسی توقع ندارد مثلا همسر من حتی اگر اشتباهی هم کرده باشد از دخترم عذر بخواهد. شاید با هم سر موضوعی که من یا پدرشان مقصر است دعوا نکنیم یا واژه معذرتخواهی را به کار نبریم، اما درنهایت، اگر متوجه اشتباهمان شویم سعی میکنیم در رفتارمان آن اشتباه را جبران کنیم. دخترهایم هم همینطور هستند، مگر آنکه مثلا من از یک کارشان ناراحت شوم و به آنها بیاعتنایی کنم دیگر دلشان طاقت نمیآورد و تا از دلم درنیاورند من را رها نمیکنند، اما وقتی کسی از خانواده ما متوجه اشتباهش نباشد، خبری هم از عذرخواهی نه در عمل و نه در گفتار وجود ندارد که بالاخره دلخوریها و کدورتها از همینجا نشئت میگیرد.»
عذرخواهی بار روانی مثبت دارد
محمدحسین، دانشجوی رشته علوم سیاسی است و درباره فرهنگ عذرخواهی دربین آدمها میگوید: «در کشوری که فرهنگ عذرخواهی درونی شده است و کسی دلیلی برای فرار از بار مسئولیت کارهایش نمیبیند، اما در کشور ما، همه از همان کودکی بهدنبال راههای شانه خالیکردن از زیر بار مسئولیت کارهایشان هستند و هر کسی هم بیشتر از زیر بار مسئولیت اشتباهاتش فرار کند، از دیدگاه دیگران زرنگتر جلوه میکند!
البته این عذرخواهیها چیزی از عمق مشکلات کم نمیکرد، اما حداقل تاثیر آن را میتوان احترام به مردم دانست و همین امر کمی از بار روانی اخبار و فجایع میکاهد.» او به برخی از عذرخواهیهای چند سال اخیر اشاره میکند: «عذرخواهی حقشناس، رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی، از بدرفتاری با دستفروشان، استعفای رئیس کل بیمه مرکزی ایران بهدلیل افشای حقوقهای چند 10میلیونی برخی مدیران این نهاد، عذرخواهی حسن روحانی بهدلیل مشکلات عرضه سبدکالا، عذرخواهی معصومه ابتکار بهدلیل گردوغبارهای خوزستان، عذرخواهی جهانگیری بهدلیل اتفاقات زلزله کرمانشاه و… ازجمله مواردی هستند که مسئولان برای آنها عذرخواهی کردهاند و میتواند نقطه روشنی برای فرهنگسازی چنین پدیدهای در جامعه باشند.»
اوضاع اقتصادی بهتر شود عذرخواهی هم روال خواهد شد
در چنینی شرایطی که عذرخواهی به حلقه مفقوده فرهنگ کشورمان تبدیل شده است، نهادهایی مانند آموزشوپرورش و رسانه بهویژه رسانه ملی میتوانند در این زمینه فرهنگسازی کنند تا عذرخواهی بهعنوان یک ارزش در جامعه مطرح شود و مردم بهدنبال فرار از آن نباشند. زهره، دانشجوی ارشد ادبیات، با تاکید به این موضوع میگوید: «همین چند وقت پیش بود که رامبد جوان بهدلیل توهینی که به صفر کشکولی کرد، در رسانه ملی رسما از او عذرخواهی کرد.
این کار، کار بزرگی است. از این موارد در سالهای اخیر زیاد داشتهایم که میتوان به آنها اشاره کرد؛ مثلا عذرخواهی جمشید مشایخی از مسی بهدلیل توهین به او در صفحه فیسبوکش، معذرتخواهی آقای قرائتی از آقای دوربینی بهدلیل رفتار تندش نسبت به او، معذرتخواهی نعیمه اشراقی بهخاطر حواشی مربوط به او در فضای مجازی، معذرتخواهی علی مطهری بهدلیل توهین به کوچکزاده از او.» او امیدوار است به مرور فرهنگ عذرخواهی در بین مردم جوامع هم بهتر از امروز باب شود: «مشکلات اقتصادی، آلودگی هوا، بیکاری و… باعث شده ما به همدیگر بدبین شویم و فکر کنیم سر هم کلاه میگذاریم و هرکس زرنگتر باشد میتواند موفقتر شود و برای همین اصلا خودمان را محق عذرخواهیکردن در برابر اشتباهاتمان نمیدانیم. شاید اگر اوضاع معیشتی بهتر شود، مردم هم راحتتر بتوانند متوجه اشتباهشان شوند و بابت آن بهراحتی عذرخواهی کنند.»
وقتی عذرخواهی جواهری نایاب میشود
آقای شاهرخی 25 سال است که راننده تاکسی است و وقتی از او درباره عذرخواهیکردن سوال میکنیم میخندد و میگوید: «در این خیابانهای شلوغ، پر از رفتوآمد، ترافیک و آلوده همین که سر هم را نمیبریم، باید خدا را شکر کنیم. دیگر اعصابی باقی نمانده که بخواهیم بابت اشتباهاتمان هم عذرخواهی کنیم. خودم بعضی وقتها اشتباه پیچیدهام یا اشتباه جلوی من پیچیدهاند. گرما، سرما و آلودگی روی اعصاب بسیار تاثیر دارد. بعضی وقتها واقعا دعوا سر همین اشتباه پیچیدنها به قفل فرمان و زد و خورد هم میرسد، درصورتیکه واقعا با یک عذرخواهی میتواند همهچیز تمام شود، اما این عذرخواهی بااینحال و روزی که ما در آن گرفتاریم و بیپولیها و… مانند یک جواهر گرانبها نایاب شده است.»
بابت هر چیزی که نمیشود عذرخواهی کرد
نازنین کارمند بانک است و هشتسال سابقه کار دارد و درباره نحوه برخوردش و فرهنگ عذرخواهی میگوید: «بعضی وقتها توقعات باعث کدورت میشود؛ مثلا از ما توقع دارند سریع کار را پیش ببریم و بابت تاخیرها عذرخواهی کنیم، درصورتیکه اگر همین آدمهای عجول یک ساعت به جای ما بنشینند متوجه خواهند شد کار ما بسیار حساس است و هر اشتباهی اتفاق بیفتد باید بابت آن جواب پس بدهیم. فرهنگ عذرخواهیکردن بهدرستی در کشورهای پیشرفته جا افتاده است.
آدم که نباید بابت هر چیزی عذرخواهی کند. مسئولان بهتازگی خیلی خوب متوجه شدهاند چطور عذرخواهی کنند؛ مثلا آقای جهانگیری چندباری که از مردم عذرخواهی کرده، وزیر جهاد کشاورزی بابت تاخیر پرداخت پول خرید تضمینی گندم عذرخواهی کرده، وزیر بهداشت بابت توهینی که به فرماندار بدره کرده بود عذرخواهی کرد و… این عذرخواهیها موجب شده کمی مردم دلخوش باشند. کسانی که مدیریت کشور را بهعهده دارند تا حدی میدانند چکار کنند؛ البته عذرخواهی صرف بهتنهایی کارساز نیست و باید در عمل هم جبران اشتباهاتشان را هم نشان دهند که فکر میکنم، راه زیادی در اینباره در پیش داشته باشیم.»
منبع:روزنامه آسمان آبی