ترامپ اصلاحات اقتصادی را در آغوش جنگ رها کرده است
یکی از موسسات پژوهشی اتریش به نام «امآیاسایاس» که بیش از ۳۵ سال است که در رابطه با اقتصاد، آزادی و صلح در حال پژوهش است در گزارشی با انتقاد از سیاستهای اقتصادی رئیسجمهوری آمریکا اعلام کرد که وی اصلاحات اقتصادی را در آغوش جنگ رها کرده است.
«دیوید استاکمن» نویسنده، تاجر و سیاستمدار سابق که در زمان «رونالد ریگان» به عنوان نماینده جمهوریخواه از ایالت میشیگان منتخب و به عنوان رئیس سازمان مدیریت بودجه انتخاب شد، در ماه فوریه گذشته تصریح کرد که به نظر میرسد هیچیک از اعضای دولت «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا علاقهای به پرداختن به مسائل اقتصادی ندارند و در مقابل، تمام توجه خود را صرف اموری همچون ممنوعیت مهاجرت و دیگر مسائل غیر اقتصادی میکنند.
اکنون و با گذشت چندماه از ریاستجمهوری ترامپ، همگان دریافتهاند که مواضع استاکمن در خصوص سیاستهای اقتصادی ریاستجمهوری آمریکا کاملا درست بوده و هیچگونه برنامه اقتصادی مدون برای اقتصاد، کاهش مالیات و حتی طرح «اوباما کِر» وجود ندارد.
در ماه فوریه نیز ترامپ وعده یک لایحه مبنی بر کاهش مالیات شرکتها طی دو سه هفته را داده بود که تا کنون هیچ تلاشی در این رابطه صورت نگرفته است.
علاوه بر این زمانی که اقتصاد آمریکا وارد رکود شود، نمیتوان از ترامپ انتظار داشت که با توجه به دو محرک مالی و پولی مقابله درستی با این پدیده داشته باشد همان گونه که در سالهای ۲۰۰۱ میلادی و ۲۰۰۸ میلادی دیگر رئیس جمهور همحزب وی یعنی «جورج بوش» در مواجهه با رکود اقتصادی برنامهای نداشت.
در پاسخ به بیعلاقگی مشهود دولت آمریکا در قبال مسائل اقتصادی باید شاهد این باشیم که ترامپ مکررا خوستار این امر خواهد شد که به وی زمان داده شود و به صحبتهای مکرر در خصوص ضرورت کاهش مالیات و رهایی از خدمات درمانی دولت قبل موسوم به «اوباما کِر» میپردازد.
وی سعی خواهد کرد به اصلاح مقررات از طریق دستورات اجرایی با قابلیت برگشتپذیری اقدام کند ولی باید تاکید کرد که اقتصاد نیاز به اصلاحات پایدار داشته و کنگره باید در این زمینه اقدام کند. ولی به نظر میرسد ترامپ یا بیش از حد تنبل است یا بیش از حد بی منطق است و یا بیش از حد نسبت به انجام کارهای سخت بی تفاوت و این امر به وضوح قابل مشاهده است که وی به جای اقدام نسبت به همکاری با کنگره و ایجاد یک طرح پایدار، به عمل مورد علاقه خود یعنی صدور فرامین اجرایی میپردازد.
در حال حاضر و با توجه به شرایط موجود به صورت واضح، مشخص شده است که دولت ترامپ در حال رفتن به سوی حداقل چهار سال جنگ، بودجههای متلاشی کننده، کسری عظیم بودجه و به گفته خود وی دولت عظیم است و این امر نشان میدهد که در واقع وی رئیسجمهوری جنگ است و کار بهتری برای انجام به جز جنگ ندارد.
وی بیش از ۵۰ میلیارد دلار به بودجه نظامی و دفاعی کشور افزود است و این افزایش بودجه با این حجم نشان از احتمال زیاد تمایل و اقدام ترامپ برای جنگ و ورود به کارزار سوریه و کرهشمالی دارد.
اقدامی که نه تنها در ابتدا هزینهای چندصد میلیارد دلاری را به آمریکا تحمیل میکند، بلکه در بلند مدت با یک نگاه محافظهکارانه هزاران میلیارد دلار (البته بدون احتساب هزینهای که باید برای مجروح شدگان در این جنگ کنار گذاشته شود) برای این کشور هزینه به همراه خواهد داشت؛ همانگونه که بین سالهای ۲۰۰۱ میلادی تا ۲۰۱۶ میلادی، جنگهای مختلف هزینهای بالغ بر سه هزار و ۶۰۰ میلیارد دلار برای آمریکا به همراه داشته است.
سیاستهای ترامپ در واقع ممکن است تکرار سیاستهای «جرج بوش» که با شعار گسترش دولت رفاه به قدرت رسیده و سپس با ورود به جنگهای متعدد آمریکا را با کسری بودجه شدید مواجه کرد، باشد. اکنون و با توجه به کنترل شش ساله جمهوریخواهان بر کاخ سفید و کنگره احتمال بازگشت به سیاستهای اینچنینی بیش از پیش به چشم میآید.
مدافعان سیاستهای جمهوری خواهان قطعا به این امر اشاره میکنند که اوباما مقادیر بسیار زیادی از وجوه به دست آمده از مالیات دهندگان را صرف ایجاد موانع نظارتی بزرگ بر کارگران و صاحبان صنایع کرده است که البته کسی منکر این قضیه نیست و ترامپ نیز مکررا در حال تکرار این ادعا است که عملکرد اقتصادی اوباما به شدت ضعیف بوده است ولی با عملکرد اقتصادی ترامپ، آمریکا در حال گام برداشتن به سوی سقوط است.