آخوندی: با حضور در محل صندوقهای رای به جنگ بیاخلاقها برویم
وزیر راه و شهرسازی در خصوص صحبتهای کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در اخرین مناظره تلویزیونی در کانال تلگرامی خود نوشت: به مردم حق میدادم که به زمین و زمان بدگمان و به هیچچیز ایمان نداشته باشند اما آنها میدانند که عدم حضور و منفعل شدن، پاداش قابل قبولی به همین افرادی است، که بیاخلاقی را در ایران بنیان گذاشتهاند.
به گزارش ایسنا، عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی در خصوص صحبتهای کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در جلسات مناظره تلویزیونی در کانال تلگرامی خود بیان کرد: آخرین مناظره را در یکی از ستادهای انتخاباتی آقای روحانی در میان جمعی از مردم عزیز دیدم. عکسالعمل آنان ترکیبی از شور و هیجان و بهت و سکوت بود. یک لحظه امید به قدرت جنگندگی و توان مدیریت شخصیتهایی که دوستشان دارند و یک لحظه بهت و سکوت و یا هو و انکار در برابر اتهامهای بیمحابا به آنان.
من همانجا از شدت بیاخلاقی برخود لرزیدم. با خود میاندیشیدم که آیا برگزاری انتخابات به این گونه میتواند امید اجتماعی به بهبود را در میان مردم زنده کند؟
به مردم حق میدادم که به زمین و زمان بدگمان و به هیچچیز ایمان نداشته باشند. مردم خوب بهیاد دارند که این خشت کج، در انتخابات ۱۳۸۸ گذاشته شد که رییس جمهور پیشین آن سخنان حقیر را بر زبان آورد و به قدرت رسید. اینک تیم عملیاتی او در ستاد دیگری و با نام دیگری گردِ هم جمع شدهاند و از اندوختهها و خشتهای آن دوره، سکویی برپا کردهاند و تیزتر میپرانند و تیزتر میرانند. چرا نکنند؟ چون آن دوره پیروز شدهاند.
با این وجود، کارایی روشهای تخریبی و پوپولیستی این حضرات بسیار کمتر از معلمِ پیشین آنان است. محیط هم عوض شدهاست. مردم به ترفندهای این حضرات آگاهند. فرض را بر ناآگاهی مردم گذاشتن، بزرگترین خطایی است که حضرات میکنند. پوستینی هم که عوض کردهاند قدرت پوشش هویت پیشین آنان را ندارد. لذا، دم خروس که هیچ، خود خروس آشکارا مشهود است. الان همه میدانند که با خودِ طرف، طرفند و نه هر کس دیگری.
نکته دیگر هم ناشی بودن و عدم مهارت این حضرات در بکارگیری ترفندهای معلم پیشین است. او که آن ژستها را میگرفت، تمام حرکات و سکنات و اقداماتش با هم سازگاری داشت. این حضرات بسیار ناشی هستند. این ناشیگری، باعث بروز این وضعیت دلزنک شده، که هیچ کس نمیپسندد و مردم را ازهمه چیز زده کرده است.
به گمان من چیرگی آنان در این دوره، به دو دلیل سخت میرسد. یکی آگاهی مردم و دیگری فهم مردم از قدرتِ رایی که در اختیار دارند. در نهایت مردم، دوره گذشته را فراموش نکردهاند. فکر نمیکنم کسی دوست داشته باشد به دورهی گذشته باز گردد. حتی خود این حضرات هم که میخواهند آن دوران را بازگردانند، جرأت نمیکنند این موضوع را آشکارا بر زبان جاری سازند.
مردم میدانند، عدم حضور و منفعل شدن، پاداش قابل قبولی به همین افرادی است، که بیاخلاقی را در ایران بنیان گذاشتهاند. بنابراین اگر از بیاخلاقی بیزاریم با رای ندادن به آن به جنگ آن برویم. با آرام از کنارِ آن گذشتن به آن پاداش خواهیم داد.
آقای داریوش کاردان در پایان همان جلسه که نگران خروج جمعیت از جلسه بود، بخوبی گفت که ما نیازی به کارناوال نداریم. ما با رأیمان در ۲۹ اردیبهشت پاسخ این حضرات را خواهیم داد.