الگوی خرید تهرانیها؛ از بازار محلی تا مال و هایپرمارکت
بیشتر محصولاتی که در بازارچهها عرضه میشوند، حدود ۲۵ درصد ارزانتر از نمونههای مشابه در مغازه ها هستند. به همین دلیل خانوادههای متوسط رو به پایین ترجیح میدهند مایحتاج خود را از این بازارچهها خریداری کنند.
فهیمه اکبری صحت: خیابانهای شلوغ و پرتردد شهرهای بزرگ قلب تپنده اقتصاد شهر هستند. تجمع بسیاری از کسبوکارها، وجود فروشگاههای بزرگ و مراکز خرید متنوع، گروههای بیشتری از مردم را به این خیابانها کشانده و هیاهوی این مناطق را دوچندان میکند. اما قصه این بازارها هیچگاه بدون گردش پول و تراکنشهای مالی بالا رقم نخورده است.
به گزارش بازتاب در میان همین هیاهو هر روز جنبوجوش فروشندگان و دستفروشان شهری بیشتر شده و صدای اعتراض صاحبان مغازه را بلندتر میکند. مغازهدارانی که دستفروشان را عامل اخلال در کسب درآمد خود میدانند. این چالش چند سالی است با راهاندازی بازارچههای محلی به خصوص در ایام خاص توانسته یک توازن و هماهنگی در اقتصاد پایدار شهر به وجود آورد.
پارک لاله؛ آرام و کمرونق
زیر هجوم صدای بوق و فریاد ماشینهای بزرگ و کوچک، پارک لاله با همان هوای مطبوع و دلنشین میزبان میهمانانی از تمام نقاط کشور است. شهر به شهر همه آمدهاند تا جدیدترین محصولات خود را به فروش برسانند.
برخلاف تصور، صدای هیاهو و فریاد فروشندهها به گوش نمیرسد. نزدیک هر غرفه یک نفر با لباس محلی و یا رسمی ایستاده و حاضران را دعوت به خرید میکند.
خانم جوان با لباس محلی قشقاییها در مقابل غرفه شیرازیها ایستاده و مخاطبان را به خرید رب لیمو عمانی و انواع مرباهای بهارنارنج دعوت میکند.
او که لیسانس صنایع دستی دارد، میگوید: «در بسیاری از شهرهای کشور فرصت اشتغالزایی در صنعت و کشاورزی از بین رفته است و فروش تازهترین محصولاتی که طبیعت به ما بخشیده، تنها فرصت اشتغال و کارآفرینی است.»
مشتریان انگشتشماری از ابتدا تا انتهای این بازارچه را بالا و پایین میروند و گویی به تماشا آمدهاند. بیشترین محصولات عرضهشده در گروه صنایع غذایی و صنایع دستی قرار دارد و گاهی قیمتهای بالای صنایع دستی مانع از خرید مشتریان میشود.
جواد که از اصفهان هنر قلمکاری را به این بازارچه آورده است، میگوید: «راهاندازی چنین بازارچههایی در فصلهای سال چندان مناسب نیست.
صنایع دستی بیشتر در شهرهای پرگردشگر طرفدار دارد و فروختن آن در چنین فضاهایی کمی غیرممکن به نظر می رسد. در بازارچههای محلی بیشتر صنایع غذایی و پوشاک به فروش میرود.»
اما نگاهی به غرفههای پوشاک هم نشان میدهد که رونق چندان هم که گفته میشود میهمان غرفههای آنها نشده و فروشندگان بیشتر سرگرم خواندان پیامهای خود در تلفنهای شخصی هستند.
زیرگذر ولیعصر؛ مرکز خرید دانشجویان
حرکت به سمت پایتخت در مرکزیترین نقطه شهر محل تلاقی دو خیابان بزرگ و مهم شهر، شهر زیرزمینی راهاندازی شده که بیشتر به یک ناکجاآباد شباهت دارد. قدم زدن در زیرگذر چهارراه ولیعصر که برای عدهای دشوار به نظر میرسد، حالا مدتهاست که تبدیل به یک بازارچه مهم و حیاتی شده است.
شهرداری تهران با اجاره دادن غرفههای مختلف نهتنها درآمدزایی ویژهای برای خود داشته بلکه عده بسیاری را هم وارد پیچوخم کاسبی کرده است.
خبری از هیاهو و سروصدای دستفروشان نیست اما در برابر تمامی غرفهها مشتاقان و طرفداران محصولات مختلف صف کشیده اند. کافیست چند ثانیه توقف کنید، به سرعت هرچه تمامتر محصولات را معرفی میکنند.
مهمترین محصولات عرضه شده در این جایگاهها پوشاک، لوازم آرایشی و بهداشتی، انواع مواد غذایی، صنایع دستی و زیورآلات است. مخاطبان درست و دقیق شناسایی شدهاند.
در حد فاصل عبور دانشجویان دانشکده هنر، جدیدترین لباسهای مورد پسند هنرجویان عرضه میشود و در خروجیهای غربی و شرقی گذرگاه هم تازهترین و خوشمزهترین خوراکیهای شهرهای مختلف را به مشتریان ارائه میکنند.
کافی است از کنار غرفهای رد شوی، صدایی بلند میگوید: «خانم لواشک تست نمیکنی؟ رب انارهای محلی عالی هستند، میخواهید تست کنید؟»
زهرا اردکانیان که به همراه همسر خود تازهترین اردههای شهر یزد را در غرفه خود ارائه کرده است، میگوید: «روزانه بیش از هزار مشتری قیمت محصولات را سوال کرده و تقریبا ۲۰ درصد از آنها اقدام به تست محصولات میکنند.
اما در بهترین حالت ده درصد از این افراد اقدام به خرید میکنند. با این وجود وضعیت خریدوفروش در گذرگاه بسیار مناسب است. در کمترین حالت حدود ۱۰۰ نفر از غرفه خرید میکنند که در بخش صنایع غذایی با توجه به تولید مستقیم، حاشیه سود محصولات به بیش از ۵۰ درصد میرسد.»
فاطمه که انواع ترشیهای همدان را در پیشخوان غرفه چیده است، میگوید: «برای دومین بار است که در زیرگذر چهارراه ولیعصر غرفه اجاره کردهام. فروش محصولات در این مکان بسیار مناسب است. در ماه گذشته بیش از ۴۰ کیلو ترشی فلفل را در مدت ده روز به فروش رساندم.»
او ادامه میدهد: «با داشتن یک کیلو فلفل سبز همدان که به بیور مشهور است، یک لیتر سرکه استفاده میشود که قیمت هر کیلو فلفل ۷ تا ۸ هزار تومان و هر لیتر سرکه ۵ تا ۷ هزار تومان ارزش دارد. ترکیب این دو حدود دو کیلو ترشی تولید میکند.
در غرفه ماه پیش هر کیلو ترشی فلفل به قیمت ۲۵ هزار تومان به فروش رفت. در مدت ده روز حدود یک میلیون تومان فقط ترشی فلفل فروش رفت که حاشیه سود آن بیش از ۶۰ درصد بود.»
آن سوی بازار خانم خوشبرخورد و صبوری دختران هنردوست را دور خود جمع کرده و از جدیدترین کالکشنهای خود رونمایی میکند. قیمتها نسبتا مناسب به نظر میرسد. همه را با عزیزم خطاب میکند و در ترکیببندی رنگها مشاوره میدهد.
مژگان ایمانی صاحب غرفه مانتوهای هنری و سنتی میگوید: «این محصولات بیشتر توسط دانشجویان طراحی و مد موسسات تهیه میشوند و قیمت دستمزد آنها نصف دستمزد خیاطان حرفهای است.
به همین دلیل میتوان محصولات را با قیمتهای مناسبی به دانشجویان و علاقمندان عرضه کرد. البته حاشیه سود این لباسها به دلیل استفاه از طرحهای گلدوزی و… که نیاز به زمان و مواد بیشتری دارد، نسبت به سایر محصولات پایینتر است.»
بازارچه امامزاده حسن؛ قدمتی به قامت تاریخ تهران
در تهران شلوغ و پرهیاهو، شهری که آسمانخراشهای آن از غرب تا شرق و از شمال تا جنوب امتداد دارند، هنوز هم هستند محلههایی که قدمت خود را حفظ کرده و رشد نامتوازن شهری را رقم زدهاند.
در جنوب شهر تهران محله امامزاده حسن پذیرای بسیاری از شهروندان از جنوب و شهری ری است. در میان مراکز خرید مهم و معتبر این بازار قدیمی و سنتی، بازارچه کوچکی روزانه بخش مهمی از خرید و فروشهای این شهر را رقم میزند. خبری از اجناس بازارچههای مرکز شهر نیست. تنها مایحتاج مردم و پوشاک مورد نیاز آنها عرضه میشود.
بیشتر محصولات به خصوص در حوزه پوشاک با کیفیت پایین عرضه شده و گروه مخاطبان خاصی را میطلبد. اما دوستداران تهران قدیم همچنان در این بازارچهها دست در دست اعضای خانواده از میوه مورد نیاز تا لباس کودک را خریداری کرده و به خانههایشان میبرند.
مجتبی قربانی که کاپشن کودک بساط کرده است، میگوید: «هر چه به سمت جنوب شهر میرویم رونق بازارچههای محلی بیشتر و بیشتر شده و مخاطبان با اشتیاق فراوان محصولات را خریداری میکنند.
بیشتر ساکنان این مناطق توانایی خرید محصولات از مغازهها را ندارند. در ضمن در بازارچههای محلی میتوان برخی محصولات خاص و قدیمی را یافت. به همین دلیل مردم تمایل بیشتری برای حضور در این بازارچهها را دارند.»
او ادامه میدهد: «بیشتر محصولاتی که در بازارچهها عرضه میشوند، حدود ۲۵ درصد ارزانتر از نمونههای مشابه در مغازه ها هستند. به همین دلیل خانوادههای متوسط رو به پایین ترجیح میدهند مایحتاج خود را از این بازارچهها خریداری کنند.
البته این موضوع در مورد کالاهای پرمصرف بیشتر صدق میکند. با این وجود میزان درآمد برخی فروشندهها در همین بازارچههای کوچک و قدیمی به شبی ۲۰۰ هزار تومان هم میرسد. البته این فروشندهها باید حدود ۵۰ هزار تومان در شب عوارض پرداخت کنند.»
این فروشنده میگوید: «محلههای قدیمی یک فرصت برای احیا و راهاندازی بازارچههای محلی هستند. در حال حاضر در یک بازارچه برای ۱۰۰ نفر به طور مستقیم شغل ایجاد میشود و این صد نفر به صورت مستقیم محصولات مورد نیاز مشتریان را به فروش میرسانند.»
نازیآباد بازار مهم شبگردانِ پیادهرو
بازار شلوغ و پر رفتوآمد نازیآباد، دیگر به بازار دوم شهر یا همان مهمترین مرکز خریدوفروش جنوب شهر تبدیل شده است. این بازار به تنهایی بار قسمت بزرگی از بازار عرضه و تقاضا در این منطقه را به دوش میکشد.
در میان رزقوبرق مغازهها، شهر در ساعات پایانی روز رنگ دیگری به خود میگیرد. آفتاب که غروب کند، دستفروشان در بازارچه تعیینشده از سوی شهرداری از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را بر روی زمین پهن میکنند.
دستفروشهای اینجا به طور اختصاصی به فروش انواع و اقسام پوشاک می پردازند؛ از لباس زنانه و بچهگانه گرفته تا کفش و کت و شلوار؛ اتفاقی که باعث شده هیچ کسی دست خالی از اینجا به خانهاش برنگردد.
صدای دستفروشان در تمام منطقه غلبه کرده است. گاهی آنقدر صدا بلند است که دیگر صدا به صدا نمی رسد. غرفهداران و دستفروشان تمام تلاش خود را میکنند تا علاوه بر اجارهای که پرداخت کردهاند، فروش داشته باشند.
محمدعلی ۲۳ ساله که شمعهای تزیینی بساط کرده، میگوید: «غرفهها با متراژ مختلف از ۱۵ تا ۵۰ هزار تومان اجاره داده میشود. اما ما به این مبلغ بسیار راضی هستیم.
اجاره مغازه در مراکز خرید اطراف بیش از ۱۰ میلیون در ماه است. اما با اجاره غرفههای ارزانقیمت میتوان یک کسبوکار مناسب داشت.
فروش برخی غرفهها در شب بیش از ۵۰۰ هزار تومان است. برای مثال در روزهای نزدیک به عید نوروز ممکن است در یک ماه یک فروشنده در همین بازارچه محلی بیش از ۱۰ میلیون تومان لباس فروخته باشد.»