با همسرم تماس گرفتند که کاندیدا نشوم!
پروانه سلحشوری از آن بختیاریهای خوشرو است. تازه از سفر صربستان به ایران بازگشته و حالا در مقام نخستین زنی که در تاریخ ایران بعد از انقلاب اسلامی رئیس هیئت دوستی ایران و یک کشور خارجی است، مقابلمان نشسته است.
دَم روزنامه به استقبال رئیس فراکسیون زنان مجلس دهم میرویم. اتاق مصاحبه آماده است. روی مبل مشکیرنگ اتاق مینشیند و کنارش گلدان سبزی است.
به گزارش شرق، گفتوگوی دوساعتهمان با او از سؤالهای خودمانی شروع میشود و به اخبار و مسائل فراکسیون «زنان» و «امید» میرسد.
پروانه سلحشوری از آن بختیاریهای خوشرو است. تازه از سفر صربستان به ایران بازگشته و حالا در مقام نخستین زنی که در تاریخ ایران بعد از انقلاب اسلامی رئیس هیئت دوستی ایران و یک کشور خارجی است، مقابلمان نشسته است.
تجربههای سفر برایش آموزنده بوده، از عزت و احترام میزبان برای میهمان گرفته تا جوانگرایی و حضور زنان در مجلس و کابینه صربستان. میزبان هم خرسند بوده که بعد از سالها زنی از مجلس ایران در مقام ریاست هیئت دوستی دو کشور دیده شده است.
سلحشوری به نامهنگاریهای مفصل فراکسیون زنان با همه وزارتخانهها برای افزایش حضور زنان در لایههای قدرت اشاره میکند و پیگیری همان رویه. از برخی وزرا، بهویژه رحمانیفضلی گله دارد و معتقد است رویکرد وزیر کشور چندان مبتنی بر حمایت از حضور زنان در قدرت نیست و بههمینخاطر جناب وزیر در همان جلسههای منتهی به رأی اعتماد هم خیلی شفاف به خانمهای نماینده گفته بود که به دلایلی با انتصاب استاندار زن مخالف است.
سلحشوری خیلی شفاف و خودمانی حرف میزند؛ اما آخر گفتوگو میگوید «حالا اسمها را نیاورید، همین کلیاتش خوب است. منظور را میرساند».
بههمینخاطر ما به واژههایی مانند «فلانی» و «یک نفر» میرسیم تا اسامی برخی نفرات حسب صلاحدید او مطرح نشود.
بهویژه آنجا که به کنایه آقای نمایندهای اشاره دارد که به او و یک خانم نماینده دیگر گفته بود «رأی هر دو نفرتان اندازه یک مرد است» یا آقای نماینده دیگری که برای منصرفکردن او از نامزدی برای ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس به همسر او تلفن زده تا منصرفش کند.
تجربه ریاست گروه دوستی مشترک ایران و صربستان چگونه بود و اصلا بفرمایید فرایند انتخاب شما برای ریاست این گروه چطور انجام شد؟
ابتدا نامزدهای ریاست گروه دوستی مشخص شدند. بین من و آقای نقویحسینی قرعهکشی شد و باید بگویم با خوششانسی و به قید قرعه رئیس این گروه دوستی شدم؛ یعنی با این شانس بهعنوان تنها زن رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و ایتالیا، بلژیک، صربستان، مونتهنگرو و چاد انتخاب شدم.
تعداد گروههای دوستی چند تا است؟
تا جایی که میدانم، ۲۵ گروه دوستی پارلمانی با ۱۲۳ کشور دنیا در مجلس تشکیل شده است.
یعنی پیش از شما هیچ زنی به این سمت منتصب نشده بود؟ دلیلش چیست؟
نه، دلیلش را نمیدانم. البته فهمیدن دلیلش شاید چندان سخت هم نباشد.
بهجز ریاست فراکسیون زنان و این گروه دوستی برای ریاست جای دیگری در مجلس هم نامزد شدهاید، تجربهاش چطور بوده؟
بله، ریاست کمیسیون فرهنگی.
همین دوره یا سال پیش؟
خیر، برای همین امسال و ماجرایش هم عجیبوغریب بود.
از چه نظر عجیبوغریب؟
من و آقای مازنی و آقای شیخ کاندیدا بودیم. باید یک اصلاحطلب نامزد نهایی میشد و یک اصولگرا. به من گفتند کنار بکش. من قبول نکردم؛ چراکه ما در ایران بعد از انقلاب زنی نداشتیم که رئیس کمیسیون دائمی در مجلس شود. این افتخاری برای اصلاحطلبان است که بتوانند در این زمینه تلاش کنند.
و چندان تلاش نمیکنند؟
ببینید در مقایسه با اصولگرایان خیلی بهترند؛ اما گاهی در عمل برخی اصلاحطلبان هم پا پس میکشند و کمرونق ظاهر میشوند. البته آقای عارف، ریاست فراکسیون امید، بهواقع به حضور زنان در عرصههای مختلف باور دارند.
در این مورد خاص با شما صحبتی شد؟ یعنی اینکه به شما گفتند کاندیدا نشو؟
نهتنها با من؛ بلکه با همسرم هم صحبت کردند!
چرا با همسرتان؟
یکی از آقایان نماینده زحمت کشیدند و با ایشان تماس گرفتند و به همسرم گفتند که «خانم شما ساده است، رأی نمیآورد. بهتر است از کاندیداتوری ریاست کمیسیون فرهنگی کنار برود».
واکنش شما چه بود؟
خیلی ناراحت شدم. یک میلیون رأی هم بیاوری و رزومه کاریات هرچه باشد، در چشم برخی از آقایان آخرسر به اسم و رسم همسرت پیوند میخوری. به آن فرد گفتم خوب است من همین رفتار مشابه را با شما داشته باشم و در موضوعی مشابه به همسرتان زنگ بزنم و… آخر این چه برخوردی است که شما میکنید؟ خیلی به من برخورد و واقعا رفتار، رفتار خارج از چارچوب مواضع حرفهای یک نماینده بود.
از این برخوردها باز هم با شما شده، بهویژه از جانب اصلاحطلبان مدنظرم است؟
دوستان خیلی جاها همراهاند و گاهی هم کنایهها و شوخیهایشان اذیت میکند. یک بار با یک خانم نماینده دیگر ایستاده بودیم که آقای نماینده اصلاحطلبی به شوخی گفت رأی شما دو نفر، اندازه یک مرد حساب میشود. به نظرم اصلا خنده نداشت. راستش یکسری آقایان صرفنظر از اصلاحطلببودن و اصولگرابودن رویکرد مردسالارانهای دارند که امیدوارم با افزایش حضور زنان در سمتهای کلیدی این نگاه و رویکرد ازمدافتادهشان کمرونق شود.
بالاخره شما چه کردید؟ کاندیداتوری برای ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس دهم را میگویم.
بنا بود از جانب اصلاحطلبان یک نفر نامزد شود. من بودم و آقای شیخ و آقای مازنی. در نهایت من به رأی جمعی عمل کردم. در اینگونه موارد من همیشه فراکسیونی عمل میکنم، اما خب برخی رفتارها هم توهینآمیز و برخورنده بود. طبق معمول برای مردها تجربه سختی است که رئیسشان زن باشد. گویی برایشان افت دارد که یک زن رئیس شود. اینها اتفاقا به مقبولیت اجتماعی اصلاحطلبان کمک میکند. به هر شکل اگر در مجلس دهم زنی رئیس دائمی یک کمیسیون شود، این نخستینبار خواهد بود که در تاریخ مجالس ایران این اتفاق افتاده و باید دید این افتخار نصیب کدام فراکسیون مجلس میشود.
خب برویم سراغ فراکسیون زنان، کارها در فراکسیون خوب پیش میرود، چه خبر از طرحهایی که دنبال کردهاید؟
در هر طرحی که بهدنبال آن هستیم مخالفتها فراوان است، نمونهاش همین ماجرای کودکهمسری که موج حملهها را بهسوی ما روانه کرد. درباره خروج زنان ورزشکار از کشور هم دنبال ایجاد تسهیلات و تمهیداتی بودیم که با مخالفتها از دوسو مواجه شدیم، هم فعالان حوزه زن و هم اصولگراها. کار فراکسیون زنان، کار بسیار پیچیدهای است و مخالفتها فراوان. بااینحال معتقدیم زنان ایران مسیری را رفتهاند که بهخوبی نیازها و تقاضایشان را به مسئولان نشان دادهاند و اگر این خواستهها برآورده نشود، به افزایش آمار افسردگیها در میان زنان جوان ما منجر خواهد شد.
درباره مباحث مربوط به افزایش حضور زنان در لایههای قدرت چه برنامهای در دستور کار دارید؟
در این زمینه با تمام وزرا نشست داشتهایم. انتصاب دستکم یک معاون وزیر را از آنها خواستهایم و مرتب افزایش حضور زنان در ساختار قدرت را پیگیری میکنیم.
کارنامه کدامشان بهتر است؟
خب، جناب زنگنه در این زمینه خوش درخشیدهاند و امثال آقای رحمانیفضلی نه. انتظار از آقای رحمانیفضلی زیاد بود، اما ایشان در جریان رأی اعتماد هم در جلسههای متعددی که داشتیم اصولا انتصاب استاندار زن را منتفی میدانستند؛ برای نمونه چرا خانم ژاله فرامرزیان که در وزارت کشور مأمور به کار بودند از جانب وزیر ورزش بهعنوان معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت ورزش و جوانان برگزیده میشوند و در وزارت کشور رشدی نمیکنند. یا همین مسئله و نقد درباره خانم زهرا احمدیپور [رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی] هم صدق میکند. چرا زنان در این مجموعه نادیده گرفته میشوند؟ وزیر کشور متأسفانه رویکردی قوی در بهکارگیری زنان در قدرت ندارد.
دلیلشان چه بود؟
خیلی وارد جزئیات نمیشدند و به برخی نتوانستنها و مخالفتها اشاره میکردند.
مثل ماجرای انتصاب وزیر زن از جانب آقای روحانی؟
مدیران در انتصابها باید دل و جرئت بیشتری داشته باشند. همیشه برای انتصاب زنان در همه ادوار مخالفتهایی بوده و هست.
خب برویم سراغ فراکسیون امید و ماجراهایش. تکلیف اعلام اسامی فراکسیون امید به کجا رسید.
خیلیوقت پیش فرم پر کردیم، ولی در جریان دقیقش نیستم؛ درباره انتشار اسامی دو رویکرد وجود دارد. یک رویکرد مثل ما میگوید باید شفاف باشد. زیاد هم میگویند که باید گفته شود چند نفر اصلاحطلب در مجلس هستند. ما میگوییم اجازه دهید مردم بدانند ما چند نفریم. چند نفرشان پای جریان ایستادهاند و چند نفرشان نوسان دارند. در جریان رأی اعتماد وزرا، مثلا وزیر ارتباطات را میگویند اگر امید مخالف بوده، چگونه رأی آورده؛ البته ١٣٥ رأی مخالف داشت.
اما بعضی امیدیها بودند که بهنفع آذریجهرمی کار کردند.
بله؛ بعضیها مصاحبه کردند؛ بعضیها توییت کردند. بعضیها خیلی کارها کردند. مردم باید بدانند چه کسانی تشکیلاتی عمل کردند و چه کسانی تشکیلاتی عمل نکردند.
اما الان انگار که نبود شفافیت بر درخواست شفافیت میچربد. خب دلسردی افرادی که رأی دادند، هزینه محسوب میشود.
اینها دو رویکرد است و باید دید وجه غالب کدام است و براساس رأیگیری به چه نتیجهای میرسند.
خیلیها معتقدند فراکسیون امید منفعل عمل میکند؛ برای مثال در جریان رأی اعتماد که امید از آذریجهرمی حمایت نکرد، رأی آورد و از بیطرف حمایت کرد و رأی نیاورد. یا درباره آقای غلامی برای وزارت علوم. اینها اثرات بدی در فضای روانی جامعه دارد.
ما اتفاقا منفعل نیستیم. وزیر ارتباطات با هفت رأی توانست رأی اعتماد بگیرد. همان هفت رأی را اگر جستوجو کنید آنهایی هستند که نباید رأی میدادند و رأی دادند.
شما میگویید که فراکسیون منفعل نیست. برونداد آنچه بوده؟
من میگویم برونداد فراکسیون، شوراهای شهر است. ناظرهایی که مشخص شدند، امیدی بودند. اگر تغییری در کل کشور در سطح شوراهای شهر رخ داد به خاطر ناظرانی بود که مجلس به آنها رأی داد.
این یک مورد است.
این خیلی مهم است چون مربوط به تمام کشور است.
بله خیلی مهم است اما در صحن مجلس چه کاری کرده؟
در خیلی از مصوبات مؤثر بودیم. مثلا بحث عدالت جنسیتی. مخالفانی داشت. خانم خزعلی از شورای فرهنگی-اجتماعی آمده بود که نگذارد ما تصویب کنیم. ولی همین مسئله در برنامه توسعه رأی خوبی آورد. برخی اقدامات را هم نمیشود گفت. اما خیلی از نمایندهها که حتی دور اول هستند، اهتمام زیادی به خرج میدهند. مثلا همین دکتر نوبخت (نماینده تهران)؛ در بحث وزرا همه میگفتند به خاطر موقعیت برادرش، بعید است مخالف باشد، اما من ندیدم این ملاحظات را داشته باشد. اما من میگویم مجلس عیب بزرگی دارد که یا از درون است یا بیرون مجلس؛ همین تذکرها که هر روز کلی تذکر داده میشود که به خاطر نرمافزار نماسنج یا مشابه آن است که بگویند فلان نماینده، فعال بوده یا فلانی فعال نبوده که برای تحلیل محتوا و نه تحلیل گفتمان کاربرد دارد.
این من نماینده را ترغیب میکند که صوری نماینده باشم. من خودم از اینکه بخواهد فقط شکلی باشد و محتوایی نباشد و فقط با عدد و رقم من را بشناسند، خوشم نمیآید. من میگویم اگر به نماینده ابزاری به نام تذکر دادند، از این ابزار طوری استفاده کنم که لوث نشود. چه تعدادی از این همه تذکر را جواب میدهند؟
از وزیر سؤال میپرسند؛ با قولدادن وزیر، قانع میشوند.
بله؛ خب چرا این ابزار نظارتی باید بیارزش شود؛ نماینده که ابزار دیگری ندارد. اینها مهم است که ما هم متأسفانه ممکن است یک نفر هدفش این باشد که دور بعد رأی بیاورد یا کارنامه خوبی از خودش به جا بگذارد. بالاخره هرکسی یک نیتی دارد اما باید کارکرد اختیاراتمان را حفظ کنیم ولی با اینگونه رفتار، کارکرد اختیاراتمان را حفظ نمیکنیم.
اما در برخی بزنگاهها که در فضای اجتماعی دیده میشود، انگار فراکسیون نفس کم میآورد؛ مثلا کسی نمیگوید که آذریجهرمی با اختلاف هفت رأی وزیر شد. میگویند بالاخره وزیر شد. اما حالا به نظر شما که از عملکرد فراکسیون دفاع میکنید، عملکرد فراکسیون بهخوبی گفته نمیشود یا فضایی علیه فراکسیون شکل گرفته است؟
به نظرم میرسد فضایی علیه فراکسیون و بهویژه علیه شخص دکتر عارف شکل گرفته. اگر ما مفید نبودیم این فضا شکل نمیگرفت. ما کار خود را انجام میدهیم و دکتر عارف هم کارشان را بهخوبی انجام میدهند. اما اینکه از کجا حمایت میشود و علیه فراکسیونبودن فضا، خودش نیاز به بررسی دارد.
فکر نمیکنید چون عملکرد فراکسیون بهخوبی گفته نمیشود، به تشدید این فضا کمک میکند.
اینطور نیست که نگوییم؛ اقدامات را میگوییم ولی رسانه فراگیر نداریم. مثلا ما که تلویزیون نداریم. مثلا ما اساسنامه صداوسیما را برای اولینبار پس از انقلاب به صحن علنی بردیم اما خب رأی نیاورد. ما فقط ٩٧ نفر بودیم.
یعنی افراد فراکسیون حدود همین تعداد هستند؟
عدد فراکسیون بین ١٠٠ تا ١٢٠ نفر است. آن ٩٧ رأی هم بابت این بود که نمایندهها بعضا غایب میشوند یا از صحن بیرون میروند چون همیشه همه نمایندهها در صحن حاضر نیستند.
خب، شما معتقد به شکلگرفتن فضا علیه فراکسیون هستید. فکر میکنید که منشأ این فضا از کجا باشد؟ چون بین اصلاحطلبان هم هستند افرادی که منتقد فراکسیون باشند.
یکی اطلاعرسانی ضعیف است که معتقدم اطلاعرسانی درستی نداریم. بعد اینکه بالاخره ناامیدکردن مردم به رأیی که دادند و این تکرار، تکرار نشود. البته اینها علمی نیستند و گمانهزنی هستند.
کجا این تجربه را داشتید که نمایندگان یا دوستانتان گفتند که بابت فلان کار ممکن است دور بعد نباشید.
مثلا نطقی که برای آقای موسوی کردم خیلیها دوستانه به من گفتند صحبت نکن و نگو. با اینکه من را به اصلاحطلبی میشناسند، یک احترامی بین اصولگرایان دارم. یکی از آقایان به من گفتند که سلحشوری، تو خیلی خوب هستی ولی این اصلاحطلبان تو را شیر میکنند که دفعه بعد مجلس نیایی. ولی من هر جا صلاح بدانم، حرفی را بزنم، میگویم.
درباره دیدار با آقای خاتمی هم گفتند؟
بعد از آن بود که نامه علیهمان نوشتند. من نمیدانم این کار چه ضرورتی داشت. ولی خب، اینکه کار حداقلی بود.