آینده روابط ایران – اروپا در سایه برجام
وقتی وزیران امور خارجه ایران و کشورهای ۱+۵ پای تفاهمنامهای را امضا کردند که در ایران به برجام یا برنامه جامع اقدام مشترک معروف شد، از بایگانی دل بسیاری از ایرانیان امیدهای سربرآورد که تا پیش از آن چندان جدی گرفته نمیشد.
در آن زمان پس از چند سال مذاکره سخت، پرافت و خیر و حساس سرانجام دو طرف به توافقی رسیدند که در تاریخ مذاکرات دنیا ثبت شده است. این مذاکرات را بسیاری از کارشناسان فصل تازهای برای ایران میدانند که راه این کشور را به بازارها و اقتصاد جهانی باز کرده است. از آنسو برخی دیگر از کارشناسان معتقدند اروپا فرصت همکاری با ایران را از دست نمیدهد چون نمیتواند قید سود سرشار از این روابط را بزند. بههمین دلایل است که اروپاییها با امضا شدن برجام افق تازهای را در روابط با ایران پیشروی خود میدیدند. درواقع برجام که امضا شد، بسیاری از قراردادهای تجاری ایران و اروپا مانند همان امیدهای بایگانی شده، دوباره زنده شده و در دستور کار دو طرف قرار گرفتند. این البته بخشی از ماجرا بود. از زمان برداشته شدن تحریمهای اروپایی در ایران، بیش از ۲۰۰ هیات تجاری اروپایی وارد ایران شدند و بسیاری از این دیدارها به امضای قرارداد و توافقنامه با ایرانیها انجامید.
این باعث شد که روابط تجاری میان ایران و اروپا بعد از برداشته شدن تحریمها نسبت به نیمه نخست سال ۲۰۱۵م (۹۴-۹۳) که تحریمها همچنان بودند و میتاختند، ۴۳درصد افزایش پیدا کند. در همین راستا، ۲۵ اکتبر ۲۰۱۶ (۴ آبان ۱۳۹۵) بود که پارلمان اروپا راهبردی را درباره ایران تصویب کرد. براساس این راهبرد، پشتیبانی برای همکاری مشترک اقتصادی میان ایران و اروپا گسترش یافته و سرمایهگذاری و تجارت بین کشورهای اروپایی و ایران پذیرفته شد. این راهبرد در عصر برجام و درپی برداشته شدن تحریمها تصویب شد که خبر از شروع دورهای تازه در روابط ایران و اتحادیه اروپا میداد. از آنسو، بلافاصله پس از امضای برجام و حتی کمی قبلتر از آن هیاتهای تجاری و صاحبان کسبوکار در اروپا راه خود را به سمت ایران کج کرده و با هدف سرمایهگذاریهای کلان و همکاریهای اقتصادی راهی ایران شدند.
این آمد و شدها تنها به دیدار اروپاییها از ایران ختم نشد و قراردادهای مهمی چون خرید هواپیما از ایرباس فرانسه، امضای چند قرارداد انرژی با ایتالیا، امضای قرارداد با شرکت زیمنس آلمان برای ارتقای زیرساختها راهآهن و بسیاری از قراردادهای دیگر در این مدت بسته شد. پس از برجام هزینههای صادرات برای ایرانیها نیز کم شد. در زمان تحریمها شرکتهای بینالمللی بیمه حاضر به بیمه کردن محمولههای ایرانی نبودند و همین باعث تحمیل هزینههای فراوان به اقتصاد ایران میشد.
از این گذشته، این راهبرد از پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی (WTO) پشتیبانی میکند؛ اقتصاد ایران بزرگترین اقتصاد خارج از سازمان تجارت جهانی است؛ اتحادیه اروپایی زمانی بزرگترین شریک تجاری ایران بود. انتظار میرود میزان تجارت این دو شریک که اکنون به ۸میلیارد دلار رسیده در دو سال آینده ۴ برابر شود. اتحادیه اروپا همچنین به ایران پیشنهاد داده که به برنامههای ایران در چارچوب پژوهشهای ۲۰۲۰م که در ایران به افق ۱۴۰۴ مشهور است، بپیوندد. این اتحادیه همچنین با دانستن اینکه ۶۰درصد از جمعیت ایران زیر ۳۰سال هستند خواستار تبادل دانشجو بین ایران و اروپا شده است.
این توافق البته برای ایران هم بسیار اهمیت دارد که میتوان از دو جنبه دید. از یک سو، اروپا برای ایران یک منبع سود اقتصادی-تجاری است و از سوی دیگر وزنهای برای به تعادل رسیدن روابط این کشور با امریکاست. رابطه ایران و اروپا و گسترش آن بهویژه زمانی اهمیت بیشتری مییابد که بدانیم دونالد ترامپ اکنون رپیسجمهور امریکا است. او که بارها از احتمال مذاکرده دوباره درباره توافق هستهای ایران و کشورهای ۱+۵ سخن به میان آورده بود، حالا در یک عقبنشینی دیگر از سایر مواضعش از لغو توافقنامه NAFTA دست کشیده که این کاری قابلتوجه است. توافقنامه نفتا یک قرارداد آزاد تجاری میان امریکا، کانادا و مکزیک است که لغو آن ازجمله وعدههای مهم ترامپ در زمان تبلیغات انتخاباتی بهشمار میآمد. با همین وعدههای مشابه بود که مردم بسیاری از ایالتهای امریکا به او رای داده و ترامپ را البته با کمک رایهای الکترال به کاخ سفید فرستاند. از آن سو، موقعیت کشورهای اروپایی حاضر در توافق ۱+۵ در اروپا مهم است.
این کشورها نقشی تعیینکننده در تداوم برجام دارند و همواره از این موافقتنامه حمایت کردهاند. آنها به توسعه روابط اقتصادی با ایران بهگفته خودشان نیاز دارند و روشن است که از لغو آن بههیچوجه پشتیبانی نمیکنند. ازاینرو اگر ترامپ بخواهد به هر دلیلی برجام را لغو یا بهگفته خودش پاره کند، اروپاییها با آن مخالفت خواهند کرد. اروپا اکنون نیاز به بازارهای جدید دارد. درواقع اروپا اکنون بهدنبال هویت مستقلتر از پیش است. هویتی که نیاز به امریکا در آن کمتر احساس شود و بتواند بدون تصمیمها و تعیینتکلیفهای امریکا بازارهای جدیدی برای خود ایجاد کند. اتحادیه اروپای امروزی که در آن برگزیت درحال اجرایی شدن و فرگزیت درحال مطرح شدن است در پی یافتن شکل جدیدتری از ارتباط با بازار بالقوه و قدری چون ایران است. از این رو هیچ بعید نیست که آینده روابط ایران و اتحادیه اروپا روشنتر از گذشته آن باشد.