دلیل موفقیت پرفروشترین فیلم پاییز از دید کارگردانش
باوجود موفقیت برخی فیلمسازان قدیمی و پا به سن گذاشته، دور دور جوانهاست و اقبال عمومی و فروش بالای فیلمهایی که کارگردانهای جوان ساختهاند هم، گواه این مدعاست. فیلم «زرد» را که از مدتی قبل در سینماهای کشور اکران شده یکی از همین فیلمسازان ساخته؛ اثری اجتماعی با بازیگرانی شناخته شده که باوجود رقبایی در گیشه، تا اینجا بیش از چهار میلیارد تومان فروخته و توانسته پرفروشترین فیلم اکران پاییز تا این مقطع زمانی لقب بگیرد.
به گزارش افکارنیوز، به همین بهانه سراغ نویسنده و کارگردان این فیلم، مصطفی تقیزاده رفتیم و درباره موفقیت این اثر در گیشه پاییز، کار با ستارهها، حضورهای جهانی فیلم و… صحبت کردیم.
انتظار این فروش خوب را برای فیلم «زرد» داشتید؟
ما امید داشتیم.
برخی این فیلم را در کلیت و حتی در بعضی از جزئیات شبیه کارهای اصغر فرهادی میدانند، اما اتفاقا به نظرم فیلم بیشتر به دلیل صرف کردن فعل دوستی و ایستادن پای رفاقت، بیشتر شبیه برخی فیلمهای مسعود کیمیایی است. نظرتان درباره عدهای که فیلم را متاثر از آثار فرهادی میدانند و به آن نقد دارند، چیست؟
نظر خاصی ندارم، اما امیدوارم این کلیشهای که همه یاد گرفتهاند، درباره هر فیلمی بگویند که «شبیه کارهای آقای فرهادی است»، بیشتر مبنای علمی داشته باشد. به خاطراینکه هر کس فیلم «زرد» و فیلمهای آقای فرهادی را دیده باشد، کاملا متوجه میشود که فیلمنامههای اینها براساس دو فرمول مقابل هم نوشته شده است و نه دو فرمول شبیه هم.
ترکیب بازیگران برای تماشا وسوسهکننده است و احتمالا یکی از دلایل فروش خوب فیلم همین باشد. کار با ستارهها و چهرههای شناخته شده برای شما که اولین فیلم سینماییتان را میساختید، سخت نبود؟
نه، اصلا. دوستان طبق روال مرسوم فیلمنامه را خواندند و بعد از صحبتهایی که با هم داشتیم، با اطمینان کافی تصمیم گرفتند در فیلم حضور داشته باشند. اصلا هم کار کردن با این بازیگران برای من سخت نبود و خیلی راحت با هم کار کردیم. همه سر فیلمبرداری با هم دوست بودیم، اما درعین حال همه چیز طبق یک تعامل و مراوده حرفهای پیش رفت.
فیلم بدون اینکه بخواهد گلدرشت رفتار کند، به برخی موضوعات و معضلات اجتماعی همچون اهدای عضو، دلالی اعضای بدن انسان، مهاجرت و فرار مغزها، کودکان کار، خیانت در زندگی مشترک و… میپردازد. موقع نوشتن فیلمنامه به تعبیه این موضوعات در دل قصه فکر کرده بودید یا همه چیز به اقتضای طرح و قصه اصلی پیش آمد؟
همه چیز به اقتضای قصه بود و هرچه فیلمنامه پیش میرفت، داستانکهایی به آن اضافه میشد و راجع به این موضوعات هم حرفهایی زدم و اشارههایی داشتم.
ریتم و ضرباهنگ خوب از امتیازات فیلم است که معمولا اکثر فیلمهای ایرانی به آن اعتنایی نمیکنند. چطور به این روند خوب حرکتی در روایت رسیدید؟
به هرحال در هر لحظهای از نوشتن فیلمنامه و ساخت و مونتاژ فیلم، خودم را جای تماشاگر میگذاشتم و به عنوان مخاطب هم کار را مرور میکردم و میدیدم که در کجای اثر اذیت میشوم یا با آن ارتباط برقرار میکنم و با فیلم همراه میشوم. هرجا که احساس میکردم ممکن است فیلم آسیب ببیند و تماشاگر اثر را پس بزند، موقع نوشتن فیلمنامه، تولید یا تدوین راه دیگری پیش میگرفتم یا آن را حذف یا تصحیح میکردم.
میان مخاطبان فیلم، تفکیک قائل میشوید و بین تماشاگر عام یا خاص برای مواجهه با فیلم تقسیمبندی میکنید؟
مخاطب خاص کسی است که سینما را حرفهای دنبال میکند و ممکن است فیلم را در جشنوارههای سینمایی ببیند و مخاطب عام کسی است که در اکران عمومی فیلم را میبیند. من دسته بندی و تفکیکی برای مخاطبان فیلم «زرد» نداشتم و صرفا خواستم فیلم روایت خوبی داشته باشد؛ به این ترتیب همه طیفهای مخاطب خاص یا عام میتوانند تماشاگر این فیلم باشند.
چرا فیلم باوجود قابلیتها و امتیازاتی که دارد، در جشنواره سال گذشته فیلم فجر پذیرفته نشد، آن هم در شرایطی که به لحاظ کیفی نسبت به برخی فیلمهای شرکتکننده در آن رویداد وضعیت بهتری داشت؟
این سوال برای همه پیش آمده است، اما من جوابی برای آن ندارم. کسانی که درباره عدم حضور این فیلم در جشنواره فیلم فجر تصمیم گرفتند، باید راجع به این ماجرا پاسخگو باشند. این سوالی است که اهالی سینما چه خبرنگارها و نویسندههای سینمایی و منتقدان و چه فعالان سینما و همکاران خودم بعد از دیدن فیلم از من میپرسند، اما به همه آنها میگویم نمیدانم چرا زرد در جشنواره سال گذشته فیلم فجر پذیرفته نشد.
حضور در جشنوارههای جهانی هم در دستور کار فیلم زرد قرار دارد و چندی قبل بود که در جشنواره شانگهای هم شرکت کرد. بازتابها و برخورد مخاطبان خارجی با فیلم چطور بود؟
خوشبختانه تماشاگران خارجی فیلم را بسیار دوست داشتند و با آن ارتباط خوبی برقرار کردند، به همین دلیل هم فیلم جوایزی در جشنوارههای شانگهای چین و روستوف روسیه به دست آورد. همچنین قرار است رایت فیلم توسط چین خریداری شود تا در آن کشور به نمایش عمومی درآید.
بحثی هم چند وقت پیش درباره حضور فیلم در مراسم گلدن گلاب مطرح شد و برخی رسانهها شک و شبهههایی هم درباره صحت و امکان حضور فیلم در این رویداد عنوان کردند. دراین باره هم توضیح میدهید؟
این بحث در تخصص من نیست و مربوط به حوزه پخش بینالملل فیلم است، اما چیزی که من میدانم این است که چنین ادعایی یقینا نمیتواند دروغ باشد. ولی برخی دوستان هول شدند و فکر کردند از فیلم «زرد» گاف گرفتهاند، درصورتی که اگر مقداری تحقیق و مراجعه میکردند، میفهمیدند فیلم «زرد» در جشنواره «دنیای آسیا» لسآنجلس شرکت کرده که آثار معرفی شده به اسکار و گلدنگلاب در آن حضور دارند. گلدن گلاب یک مراسم است و برای هر بخش، آثاری را به عنوان نامزد معرفی میکند. برای اینکه اعضای گلدن گلاب آثار را ببینند، فیلمها باید شرایطی داشته باشند. یکی از این شرایط این است که فیلمها در آمریکا نمایشهایی موردقبول آنها داشته باشد. ما که نگفتیم نامزد نهایی گلدن گلاب شدهایم، ما فقط شانس خود را امتحان میکنیم ببینیم جزو نامزدهای نهایی این رویداد هستیم یا نه.
فیلمسازان فیلم اولی، معمولا فیلم دوم خود را با فاصله میسازند؛ شما هم دچار این سرنوشت میشوید یا بزودی فیلم دومتان را میسازید؟
نمی گذارم فاصله زیادی بین فیلم اول و دومم بیفتد و اگر خدا بخواهد، در ماههای آینده فیلم بعدی خودم را شروع میکنم.
در همین فضای فیلم زرد؟
ژانر فیلم متفاوت نیست، اما اتمسفر کلی فیلمنامه و جغرافیای قصه با فیلم زرد تفاوت خواهد داشت.