اجرای سناریوی مرگ پدر از سوی پسر کینه جو

  • حوادث
  • شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۶ ۱۰:۵۸
    کد خبر :138440

ساعت يك ظهر ششم مهر سال ٩٠، گزارشي به پليس آگاهي مخابره شد كه مردي در كنار پارك ساحلي «تولم‌شهر» از توابع صومعه‌سرا به قتل رسيده است. هوا توفاني بود و باران شديدي مي‌باريد. همراه با ماموران صحنه جرم و كارآگاهان مبارزه با جرايم جنايي به محل كشف جسد رفتيم.

ماموران پاسگاه دور ماشين سمند نوك مدادي رنگ را با نوار زرد بسته و به قول معروف صحنه را حفظ كرده‌بودند. مردم روستاهاي اطراف از اين جنايت خبر دار شده و با وجود بارش شديد باران، نظاره‌گر تجسس‌هاي ماموران بودند.

شيشه‌هاي سمند بخار كرده بود و چرخ‌هاي جلوي ماشين نيز پنچر بود. در عقب باز بود و ردي از خون زير ماشين ديده مي‌شد. پيش از هر كاري از مسئول تشخيص هويت خواستم از ماشين و جسدي كه روي صندلي عقب افتاده عكسبرداري كند. در ادامه همراه با كارآگاهان، از داخل ماشين بازديد كرديم. روي صندلي راننده لخته‌هاي خون بود و يك جفت دمپايي هم روي پدال‌ها افتاده و گوشي تلفن همراهي نيز زير صندلي افتاده بود كه احتمال داديم متعلق به مقتول باشد. در تجسس‌هاي بعدي، دو سنجاق قفلي كه روي‌شان ترياك چسبيده بود هم پيدا كرديم. روي صندلي عقب نيز قرباني جنايت كه شواهد نشان مي‌داد ساعت زيادي از مرگش نمي‌گذرد، افتاده بود. مرد حدود٥٠ ساله‌اي با قدي نزديك به ١٧٥ سانتي‌متر، هيكلي لاغر با كاپشن مشكي و شلواري چارخانه قهوه اي رنگ.

بررسي‌ها حكايت از اين داشت مقتول با چند ضربه كاري چاقو، تسليم مرگ شده است و عامل يا عاملان جنايت جسد او را از روي صندلي جلو به صندلي عقب منتقل كرده‌اند. با توجه به بارندگي شديد كه اجازه كار را به ما نمي‌داد، جسد را تحويل پزشكي قانوني داديم تا علت دقيق مرگ را تشخيص بدهند و ماشين را براي تجسس بيشتر به اداره‌مان منتقل كرديم.

همكارانم با بررسي دقيق‌تر از ماشين موفق به كشف يك چك پول مسافرتي، مقداري مواد مخدر از جاساز زير صندلي شدند.بعد از گرفتن استعلام از پلاک ماشین، مشخص شد صاحب آن مردی به نام «کریم» اهل روستای «کلاشم» است که با دعوت از همسر او برای شناسایی جسد وی، بعد از مراجعه زن به پزشکی قانونی و آمدن به اداره آگاهی عنوان کرد که جسد متعلق به همسرش است و او ساعت چهار روز گذشته برای تبدیل شلتوک به کارخانه برنجکوبی در روستای «هنده‌خاله» رفته و قرار بود از آنجا به صومعه سرا برود و پسرم را به نيزخانه بیاورد.

ساعت 12 شب گذشته، پسرم به خانه آمد و گفت که هرچقدر به پدرش زنگ زده جواب تلفن همراهش را نداده و مجبور شده به ‌تنهایی به خانه بیاید. من و پسرم که نگران او بودیم، مدام با وي تماس گرفتیم ولی او جواب نمی‌داد و در نهایت ساعت دو شب، تلفن همراهش خاموش شد و روز بعد که به کارخانه برنجکوبی رفتیم و سراغ همسرم را گرفتیم، گفتند ساعت پنج عصر روز گذشته برای گرفتن برنج به آن‌ها سر زده ولی به‌دليل آماده نبودن برنج‌هایش، قرار شده روز بعد بازگردد.این زن در ادامه تحقیقات به ما گفت که شوهرش با کسی اختلاف نداشت و حتی یک شب هم بیرون از خانه نمانده‌ و نمی‌داند چه اتفاقی براي شوهرش رخ داده‌ است. شاهین پسر خانواده که دانشجو بود، حرف‌های مادرش را در تحقیقات تایید کرد.

در استعلام از سوابق کیفری مقتول مشخص شد او یک‌بار در سال‌های گذشته به‌‌دليل ارتباط نامشروع بازداشت و چند ماهی را در زندان گذرانده‌ است. تحقیقات میدانی نيز حاکی از آن بود كه او را در محل زندگی‌اش، به عنوان مرد معتاد و هوسراني می‌شناسند.

در ادامه بررسی‌ها، چند مظنون به اداره آگاهی آمدند ولی با توجه به نبود مدارک قوی، همگی آزاد شدند. این‌بار پسر قربانی که در طول بررسی تحقیقات رفتارهای عجیبی داشت و چندین بار اظهارات ضد و نقیضی را مطرح کرده‌بود، تحت بازجویی قرار گرفت. در حالی‌که او مدعی بود که پدرش به دنبالش نرفته است، ردیابی تلفن همراه پدرش نشان می‌داد آخرین جایی که آنتن تلفنش خط داده، نزدیکی‌های ورزشگاهی بوده که شاهین در آنجا فوتبال بازی می‌کرد و محل قرار پدر و پسر بوده‌است. با به‌دست‌ آمدن این سرنخ، او برای دومین بار تحت بازجویی قرار گرفت ولی در اظهارات جدیدی بيان كردکه شاهدی دارد که اثبات می‌کند همه روز را با او بوده و در این پرونده بی‌گناه است. چند روز بعد شاهین که مدارک زیادی علیه‌اش وجود داشت، مدعی شد که قاتل پدرش را می‌شناسد و مشخصات آدم‌هایی را می‌داد که پس از احضار و بازجویی مشخص می‌شد بی‌گناهند. با گذشت چند روز، همکلاسی شاهین با مراجعه به اداره‌مان گفت که به دروغ شهادت داده و آن روز را با شاهین نبود و برای انجام کاری به رشت رفته‌بود و به ‌دليل عذاب وجدانی که داشته، این راز را برای‌مان فاش کرده‌است؛ چرا که شاهین از او خواسته بود این ادعا را بکند.با افشای این حقیقت، شاهین برای چندمین بار احضار شد و این بار او را بازداشت کردیم و در نهایت پس از چند روز لب به اعتراف گشود و پرده از راز این جنایت هولناک برداشت.

او مدعی شد که پدرش مرد معتاد و عیاش و دنبال ناموس مردم بوده و مادرش را کتک می‌زده و با توجه به سر افکندگی‌اش در بین فامیل، نقشه قتل را کشیده است. او گفت برای اینکه پدرش را به قتل برساند، از یکی از دوستانش به نام سعید خواسته کمکش کند و او ابتدا قبول نکرده و شرطی پیش روی شاهین می‌گذارد که او نيز کمک کند تا از مادر دختر مورد علاقه‌اش انتقام بگیرد.بعد از این قرار در همان روز بارانی که قرار بود کریم دنبال پسرش برود، شاهین و سعید جلوی باشگاه انتظار او را کشیده‌اند و هنگامی که کریم به باشگاه می‌رسد، سعید روی صندلی عقب و شاهین نيزجلو می‌نشیند و بعد از راه افتادن در منطقه خلوتي سعید دهان کریم را می‌گیرد و شاهین با چاقو چند ضربه به پدرش می‌زند و بعد از مطمئن شدن از مرگ او، جسدش را به شهر تولم می‌برندو برای صحنه‌سازی و گمراه کردن پلیس جسد او را به صندلی عقب می‌کشانند و مقداری از مواد مخدر نيز زیر صندلی می‌ریزند که وانمود کنند کریم به‌دليل مواد کشته شده‌است.بعد از این ماجرا شاهین که لباسش خونی بوده، به سرویس بهداشتی پارک می‌رود و با شستن لکه‌های خون به خانه برمی‌گردد و طوری وانمود می‌کند که هیچ خبری از پدرش ندارد. با اعترافات شاهین و بازسازی صحنه جنایت پرونده‌ای که به نظر خیلی پیچیده می‌آمد برای صدور کیفرخواست به دادسرای جنایی رشت فرستاده شد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید