انگیزه مرموز در سقوط دختر نوجوان اصفهانی
خانواده دختر نوجوانی که 12 روز قبل و به دنبال سقوط مرگبار از پل چمران اصفهان خبرساز شده است، علاوه بر غم از دست رفتن عزیزشان از شایعات و کم توجهی مسئولان گله مندند.
29 مهر خبر سقوط همزمان دو دختر 15 و 16 ساله از پلی در اصفهان روی خروجی سایت‌ها و خبرگزاری ها آمد. ساعاتی بعد از انتشار این خبر و در حالی که یک دختر به کام مرگ رفته و دوستش نیز در شرایطی وخیم زنده مانده بود، پلیس علت سقوط خودخواسته دو دختر نوجوان را درگیری آنها در چالش نهنگ آبی اعلام کرد. این گزارش تا چند روزی چالش نهنگ آبی را به موضوع روز بدل کرد اما چندی بعد این علت از سوی کارشناس‌ها رد شد.
شاهدان چه می‌گویند؟
تعدادی از مغازه دارانی که در نزدیکی پل چمران مغازه دارند، روز حادثه نیلوفر و دوستش را خندان و سرخوش در حال بالا رفتن از پله‌های پل دیده بودند. آنها به «ایسنا» گفتند: «این دو دختر از نرده‌ها آن طرف رفتند. یکی پایین پرید اما دیگری وقتی رد خون را کف خیابان دید عقب رفت و چند دقیقه بعد خود را پایین انداخت. شکی نیست که هر دو خودکشی کردند. این چندمین مورد خودکشی از پل چمران است؛ یکی را مردم نجات دادند، یکی را آتش‌نشانی. چند روز پیش یک برقکار بالا رفت. همه فکر کردند می‌خواهد خودکشی کند. به آتش‌نشانی زنگ زدند که مشخص شد برای بررسی سیم‌ها آمده است.»
قربانی، شاگرد اول بود
عموی دختر کشته شده نیز گفت: «او شجاع بود، موتور سواری می‌کرد. از بچگی کوهنورد خوبی بود. او از هیچ چیزی نمی‌ترسید.»اما مادربزرگ بی‌تاب دختر نوجوان که هنوز نمی‌تواند به اتاق نوه‌اش برود با گریه می‌گوید: «آن روز رفتم بازار صفا خرید کنم. تاکسی‌های دم پل مرا می شناسند، احوالپرسی کردم. وقتی برگشتم دیدم زیر پل قیامتی برپا است. همه نوه‌ام را می‌شناختند اما دوستش را نه.خیلی مهربان بود. حیف شد رفت. چراکه او از شش سالگی با ما -خانواده پدری -زندگی می‌کرد.با رفتنش خانه‌ام خالی شده. می‌خواهم خانه را بفروشم چون همه جا خاطرات نوه‌ام را تداعی می‌کند. روز حادثه ساعت 9 صبح رفت کتابخانه.
معدلش همیشه 20 بود. به همه بگویید این دختر، دختر خوبی بود.» اشک امانش نمی‌دهد و دوباره به گریه می‌افتد.این بار عمه زهرا ادامه داد: «هیچ کسی موضوع را باور نمی‌کند. همه می‌گویند چقدر شاد بود. با نیلوفر امسال هم مدرسه‌ای شده بود. خیلی با هم جور بودند و روزی 4، 5 ساعت را با هم می‌گذراندند. بیشتر دوست داشت کلیپ‌های داب اسمش پر کند. «گلاره» که دوست صمیمی‌اش بود، می‌گفت هرگز نشنیده دختربرادرم از نهنگ آبی چیزی بگوید. با اینکه من هر کاری می‌کردم که نبود مادرش را احساس نکند اما برادرزاده‌ام همیشه کمبود مادرش را احساس می‌کرد…اما «نیلوفر» چرا این کار را کرد.»عمه دختر فوت شده نیز از شایعات گله‌مند است: «همه اعضای خانواده می‌خواهند بدانند پلیس بر چه اساسی ابتدا در رسانه‌ها علت مرگ دخترها را نهنگ آبی عنوان و بعد این مسأله را تکذیب کرده است.
علاوه بر این به گفته‌های وزیر ارتباطات معترض هستند. ایشان «بر چه اساسی گفتند مادر دختر فوت شده، سال گذشته خودکشی کرده است؟ دلیل مرگ که موجود است. سال فوت مادرش هم مشخص است. چرا پلیس تاکنون با ما صحبتی نکرده است، او همیشه کنار ما بود. می‌گویند خاله‌هایش پیش پلیس رفته‌اند. حتی کلیپ منتشر شده هم اظهارات خاله او بود که دخترمان تنها سه روز آخر پیش آنه ا بود.»
خانواده هنوز دنبال ردی از ارتباط مرگ دخترها با چالش نهنگ آبی هستند. عمه زهرا می‌گوید: «روزی که برادرزاده‌ام را به بیمارستان آوردند، من چیزی روی دست او ندیدم اما خاله‌اش گفت اثر بریدگی روی بازوهای او دیده است. چرا این را در بیمارستان به من گفت.»پدر داغدیده دخترک نیز اظهار داشت: «روز اول مسئولان حراست بیمارستان به من گفتند علت خودکشی بازی نهنگ آبی بوده؟ در پاسگاه گفتند نهنگ آبی بوده؟ همه همان روز اول اینها را می‌گفتند.»عمه دختر نوجوان از برنامه‌های او برای آینده‌اش گفت: «کسی که قصد خودکشی داشته باشد زندگی براش بی‌معنی است. یک هفته پیش برای انتخاب رشته‌اش از من پرسید. می‌گفت معلمش گفته پزشکی زیاد شده، خوب نیست. داشت تحقیقات مدرسه‌اش را انجام می‌داد.»
چند روز قبل هم اسدبیگی رئیس اورژانس اجتماعی بهزیستی کشور به «ایران» گفته بود دختر نجات یافته در نخستین اظهاراتش اعلام کرده قصد خودکشی نداشته و برای نجات دوستش جلو رفته که ناخواسته سقوط کرده است. او اظهار داشت: «واقعیت این است که خراش‌های روی دست‌های دوستش به خاطر تلاش ناکام وی برای خودکشی در گذشته بوده است.»
بی خبری «نیلوفر» از مرگ دوستش
«نیلوفر» به تازگی از اتاق مراقبت‌های ویژه به بخش منتقل شده است. پدرش می‌گوید «جراحی پاها خوب بوده است. پلیس آگاهی گفته شماره هر کسی را که می‌خواهد درباره این موضوع با خانواده صحبت کند به آنها بدهم. نیلوفر هنوز نمی‌داند که دوستش در این حادثه جان خود را از دست داده است. نه ما چیزی پرسیدیم و نه او حرفی زده است.»
گفته می‌شود روزهای اولی که پل ساخته شد و هنوز نرده‌ها را نصب نکرده بودند، باد شدید موجب شد یک مرد جوان به پایین پرت شود، به همین دلیل چند روز بعد یک نفر با رنگ مشکی روی پل نوشت« طوفان».
