پوتین در سفر به تهران چه مسائلی را قصد دارد طرح کند؟ / روس ها چگونه روابط خود را با ایران و اسرائیل تنظیم می کنند؟
المانیتور نوشت: وزیر دفاع روسیه، در این هفته سفر دو روزه ای به اسرائیل داشت. این سفر، اولین سفر او به عنوان فرمانده ارشد ارتش روسیه به تل آویو بود. در 16 اکتبر، شایگو با وزیر جنگ اسرائیل، آویگدور لیبرمن و رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل ملاقات داشت. روز سه شنبه، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل نیز میزبان وی بود.
به گزارش انتخاب؛ ساعتها قبل از اینکه شایگو وارد خاک تل آویو شود، نیروی هوایی اسرائیل،در پی اقدامی تلافی جویانه به سوریه حمله کرد. اسرائیل اعلام داشت به روسیه در مورد این حادثه پیشتر خبر داده و به طور کامل شایگو را از این موضوع آگاه کرده بوده تا از شدت هرگونه پاسخ منفی احتمالی از جانب مسکو بکاهد.
برخلاف سفر ناگهانی شایگو به دمشق در ماه سپتامبر، که در هاله از ابهام باقی ماند، سفر او به اسرائیل، اهداف روشنی داشت. شایگو در سخنرانی آغازین خود در ملاقات با لیبرمن گفت: “علی رغم همکاری نظامی و فنی-نظامی بین دولت هایمان، موضوع اصلی، جنگ علیه تروریسم است، و نیز موقعیت کلی در منطقه. هر کدام از ما مایلیم تا در مورد هر مطلبی که مربوط به سوریه است بحث و گفتگو کنیم. عملیات روسیه در آن کشور به پایان خواهد رسید. چندین مورد هست که نیازمند راه حل های جدید و بحث در مورد چشم اندازهای آینده است …. موضوعات بسیاری برای گفتگو وجود دارد”
در پاسخ، لیبرمن گفت: “اسرائیل برای رابطه خود با روسیه ارزش قایل است …. نظر من این است که این روش، روش حل تمامی مشکلات است”. او ابتدا به زبان روسی سخنرانی کرد و سپس اظهارات خود را به زبان عبری تکرار کرد.
اشارات شایگو به همکاری نظامی به طور ضمنی نشان دهنده علاقه مشهود اسرائیل به خرید خودروهای جنگی و زرهی و همچنین ترمیناتور BMPT است. روسیه گزارش داده این خودرو زرهی را برای آزمایشات میدانی علیه داعش در سوریه مستقر کرده است و در جنگ های شهری نیز مفید واقع است. آندره فرولوف، تحلیلگر مسائل نظامی و سردبیر مجله روسی اکسپورت وروژنی (صادرات اسلحه)، به المانیتور گفت: “اسرائیلی ها هرگز به طور مستقیم از روسیه تسلیحات وارد نکرده اند. چندین پروژه کوچک در زمینه پیشرفته سازی تجهیزات نظامی شوروی در کشورهای جهان سوم بود، اما هیچگاه بحث خرید مستقیم نبوده، برخلاف روس ها، که از اسرائیل سلاح خریده اند. اگر فروشی اتفاق می افتاد، به صورت نمادین بوده، با این حال ما هنوز نباید اهمیت مالی یا نظامی قرارداد نظامی بالقوه را نادیده بگیریم”.
هماهنگی نظامی بین مسکو و تل آویو در مرحله کنونی، همچنین چگونگی نزدیک شدن به سوریه و ایران توسط دو کشور در بلند مدت، مواردی است که در مذاکرات شایگو و لیبرمن حائز اهمیت بود.
سخنان شایکو مبنی بر اینکه حضور روسی در سوریه “رو به اتمام است”، زمینه هایی را برای تفکر و تعمق بیشتر در مورد دوره آتی سیاست های مسکو در دمشق به وجود آورد. فرولوف عنوان کرد این اظهارات – با توجه به نحوه شکل گیری- به نظر انتزاعی هستند. اینکه بگویید آیا واقعا این حضور رو به اتمام است یا نه، کار دشواری است. لازم است در مورد اهداف [عملیاتی] دقیق و اولیه اطلاعات کسب شود تا بتوان نتیجه گیری های دقیق داشت”.
این اولین باری است که روسیه اعلام کرده است، پایان حضور روسیه در دمشق نزدیک است. در فوریه، شایگو گفت نیروهای روسی، به خانه بر می گردند. در ماه مارس، رئیس جمهور ولادیمر پوتین اعلام کرد، روسیه در سوریه کاملا به هدف خود رسیده است و در واقع دستور عقب نشینی نیروهای اصلی روسیه را صادر کرد- اما حضور روسیه هنوز پا برجاست.
در اواخر ماه آگوست، شایگو اعلان کرد جنگ در سوریه کرده “عملا” به پایان رسیده است. در ماه سپتامبر، طی ملاقاتی با رئیس جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان، پوتین این نظر را تکرار کرد و گفت شرایط برای صلح در سوریه بوجود آمده است. هفته گذشته، وزیر دفاع روسیه اعلام کرد 92% از قلمرو سوریه از دست داعش آزاد شده است. بنابراین، همانطور که پوتین در دو سال قبل هنگام ورود به سوریه اعلام کرده بود، اگر هدف شکست تروریست ها بود، در این صورت مأموریت رو به اتمام است. با این حال، هنوز روسیه با چالش هایی روبروست، از جمله شرایط دشواری در مورد سرنوشت رئیس جمهور سوریه، بشار اسد و حضور رو به رشد ایران در منطقه.
پس از جلسه، نخست وزیر اسرائیل در صفحه توییتر خود نوشت: “ایران تلاش می کند به لحاظ نظامی خود را در سوریه تثبیت کند. من به وزیر دفاع روسیه گفتم: لازم است ایران این موضوع را درک کند که اسرائیل این اجازه را به ایران نخواهد داد.”
روزنامه معتبر روسی با نام کامرسانت به نقل از منابع خود در وزارت دفاع بیان می کند؛ هیئت اعزامی روسیه به اسرائیل تحت رهبری شایگو، جزئیات عملیات نیروی هوایی روسیه در سوریه و مشارکت ایران در جنگ علیه تروریست ها در آن کشور را با اسرائیلی ها به اشتراک گذاشته اند. همچنین مسکو اطلاعاتی را در مورد عملکرد چهار منطقه پر تنش در سوریه ارائه داد. اسرائیل مخالف این نظر است که ایران یکی از میانجی ها در این فرآیند باشد، اما روسیه چارچوب فعلی را حفظ می کند.
حمایت روسیه از حزب الله نیز موضوع بحث برای دو طرف بوده است و روس ها این اطمینان را به اسرائیلی ها دادند که تعاملاتشان با این گروه، از برنامه ریزی هدفمند در عملیات های خاصی در سوریه فراتر نبوده و اینکه مسکو برای این گروه سلاح تأمین نمی کند.
دیپلماسی روسیه به قابلیت انعطاف پذیری خود و بازگذاشتن فضا برای بازیگران مختلف در خاورمیانه، افتخار می کند. مسکو تلاش می کند تا عملا با همگی بازیگران برجسته تعامل داشته باشد؛ از اسد و تهران تا مخالفان سوریه و تل آویو، از دوحه تا ریاض، از تُرک تا کرد. این مأموریت، مأموریت ساده ای نیست و رویارویی نظامی بین اسرائیل و سوریه در روز سفر شایگو، محدودیت های قابل توجهی را بر قدرت روسیه وارد کرده تا بازیگران عرصه مناقشه را دور از هم حفظ کند.
با توجه به اینکه نقش اسرائیل در منطقه، و نیز قدرت نظامی و تمایلش برای استفاده از آن پررنگ است، برای پوتین تداوم سطح فعلی ارتباطات با نتانیاهو در جهت اطمینان از اینکه ارتش روسیه در سوریه از هر گونه حمله تل آویو در امان است. اما واضح است که اسرائیل مصمم است حضور ایران در منطقه و در نزدیکی مرزهای اسرائیل را متوقف کند. همزمان، تهران نیز برای گسترش و تحکیم حضور خود مصمم است. مسکو این وضعیت را جنگ خود نمی داند و تلاش می کند از مشکلات بالقوه ی حذف هر کدام از طرفین دوری کند.
اسرائیل حضور ارتش روسیه را نسبتا مشروع می داند- و منافع خود را در آن می بیند و ایران برای روسیه در زمین سوریه، نقشی حیاتی دارد.
روسیه باید با اسرائیل مذاکره کند و به طور جدی در مورد اینکه آیا منافع اسرائیل با منافع روسیه حاصل می شود یا نه صحبت کند، و اینکه آیا مسکو واقعا اهرم فشاری بر تهران چه در داخل سوریه چه خارج از آن دارد یا نه؟ ظاهرا سفر شایگو به تل اویو از این لحاظ دارای اهمیت بسیار است. لازم است با ایران نیز مذاکرات مشابهی صورت گیرد- و این احتمال وجود دارد که هدف سفر پوتین به تهران در نوامبر آینده همین موضوع باشد.