«اصلاح طلبان بدلی»؛ در حال برهم زدن ویترین جریان اصلاحات /چپگرایان نگران رفتارهای زیگزاگی «شبهاصلاح طلبان» عهدشکن
این روزها اصلاح طلبان بیش از گذشته نگران اصلاح طلبان بدلی هستند. آن ها معتقدند این موضوع در دراز مدت اعتبار اصلاح طلبان و شاخصه های اصلاح طلبی را زیر سوال برده و این جریان را با چالش مواجه خواهد کرد.
عباس طاهری: به تازگی برخی چهرههای جریان اصلاحات در اظهار نظرهای متفاوتی ابراز عقیده کردند که این روزها با اصلاحطلبانی در داخل این جریان مواجه هستیم که به این جریان لطمه میزنند. اصلاحطلبان «كاذب» و «بدلی» كه همچون موريانه از درون در حال استحاله و پوككردن جريان و گفتمان اصلاحطلبي هستند.
به نوشته نامه نیوز همان كساني كه به گفته محمد رضا تاجیک بهنام و به دست جريان اصلاحطلبي پشت ويترين قدرت و سياست يا جريان اصلاحطلبي قرار گرفتهاند، اما با نمايش تصوير كژ و كدر و نازيباي خود و جامه گفتماني و اجرايي كه بر تن دارند، هر خريداري را از توقف در پشت ويترين وازده و دلزده و منصرف ميكنند.
روزگار تولد چپ و راست سیاست
تقسیم بندی در جریانهای سیاسی به پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر میگردد؛ بعد از پیروزی انقلاب بود که واژه «چپ» و «راست» در ادبیات سیاسی ایران ظهور و بروز پیدا کرد و بعدها در قالب اصول گرا و اصلاح طلب صف بندی کردند. دولت ها هم براساس نگرشی که مردم به این دو جریان پیدا میکردند، تشکیل میشدند. البته شکل گيری گروههای اصولگرا و اصلاح طلب وصف بندی اين دو جبهه به طور منسجم به قبل از انتخابات نهمين دوره رياست جمهوري باز مي گردد.
در جريان انتخابات نهمين دوره رياست جمهوری بود که گروههای سياسي و جريانات سياسي به سمت ائتلاف در سايه دو جبهه اصولگرا و اصلاح طلب پيش رفتند. در تمام این سالها هم رقابت اصلي همواره بین این دو جریان برقرار بوده است. هرچند در انتخابات سال 92 ریاست جمهوری جریان جدیدی تحت عنوان «اعتدال گرایان» متولد شد اما بسیاری از چهره های سیاسی، جریان اعتدال را یک جریان فکری- سیاسی نمی دانند و معتقدند همچنان دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا دو جریان اصلی سیاسی در کشور هستند که هر کدام بخشی از اقبال عمومی و آرای مردمی را به عنوان پشتوانه خود دارند.
در این میان به رغم نقش موثر این جریان ها در فضای سیاسی کشور، آنها نقایص و ضعف هایی نیز دارند؛ در هر دو جناح نیز افراد بدلی و ریشه دار وجود دارد. نبود وحدت و انسجام شاید مهمترین ضعف جریان اصولگرایی باشد اما حضور «اصلاح طلبان دروغین یا بدلی» نیز مهمترین ایراد وارد بر جریان اصلاحات است.
پیمانشکنان شورای شهر
اگر بخواهیم نگاهی به تاریچه پیدایش اصلاح طلبان بدلی بیاندازیم باید به سال 92 برگردیم. همان زمان که الهه راستگو به همراه دنیامالی، دو عضو حاضر در فهرست اصلاحطلبان شورای شهر، بر قول خود با دیگر اصلاح طلبان پایبند نبودند و به جای دادن رای به محسن هاشمی نامزد اصلاحطلبان، به قالیباف نامزد اصولگرایان رای دادند و در نتیجه با همان دو رای، قالیباف برای سومین دوره متوالی در «بهشت» باقی ماند تا رتقوفتق امور شهرداری را برعهده گیرد. اصلاح طلبانی که در بزنگاهی حساس برخلاف تعهدات اخلاقی و حرفهای عمل کردند و به اذعان کارشناسان موجب لطمه به بدنه اصلاحات شدند.
عهد شکنان مجلس دهم
انتخابات هئیت رئیسه مجلس دهم نمونه دیگری از حضور اصلاح طلبان دروغین در بدنه سیاسی کشور است؛ شبه اصلاح طلبانی که با لیست امید وارد مجلس شدند اما بر عهد خود پایبند نبوده و در بزنگاههای حساس پشت هم طیفی های خود را خالی کردند. پس از اعلام نتايج انتخابات مجلس دهم در هر دو مرحله، مشخص شد حداقل 140 نفر منتخبان از كانديداهای ليست اميد بودند، اما در انتخاب رييس مجلس حدود دو سوم اين لیست بدون توجه به نظر فراكسيون، تغيير مسير دادند.
ماجرا از این قرار بود که برخی از نمایندگانی که با لیست امید راهی بهارستان شده بودند در انتخابات هیئت رئیسه لاریجانی را بر عارف ترجیح داده و با عهد شکنی خود باعث شدند ردای ریاست بهارستان بار دیگر به علی لاریجانی برسد. «اصلاح طلبان بدلی» به گفته مصطفی کواکبیان عکس یادگاری را با لیست امید گرفتند، اما زنبیل را جای دیگری بردند!
استفاده از پایگاه مردمی جریان اصلاحات
موضوع بر سر لباسی است که ظاهر اصلاح طلبی دارد اما باطنش هرچه باشد چندان با مشی جناح چپ سازگار نیست؛ آن چه که مسلم است این است که هر جریان مردمی نیز ممکن است مورد سواستفاده قرار بگیرد چر اکه همیشه هستند افراد وجریانهایی که با اهداف غیر اصلاحطلبانه قصد سوء استفاده از فضای تغییرطلبانه جامعه را داشته باشند.
کسانی که از پایگاه مردمی این جریان استفاده کرده اما با عملکرد غیر اصلاح طلبانه خود بر عاقبت این گروه تأثیرگذار هستند. این روزها اصلاح طلبان بیش از گذشته نگران هستند که حضور این چهره های به ظاهر اصلاح طلب آینده سیاسی آنها را با چالش مواجه کند. آن ها معتقدند این موضوع در دراز مدت اعتبار اصلاح طلبان و شاخصه های اصلاح طلبی را زیر سوال برده و این جریان را با چالش مواجه خواهد کرد.
به اعتقاد چهره های شاخص این جریان «اصلاحات و اصلاح طلبی» میدان بازیهای سوداگرانه و منفعتطلبیهای افراد نیست؛همان كساني كه به اعتقاد محمدرضا تاجیک پشت ويترين قدرت و سياست يا جريان اصلاحطلبي قرار گرفتهاند، اما با نمايش تصوير كژ و كدر و نازيباي خود هر خريداري را از توقف در پشت ويترين وازده و دلزده و منصرف ميكنند.بنابراین به نظر می رسد آنچه امروز جریان چپ به آن نیاز دارد تقویت احزاب با رویکردهای اصلاح طلبی است .