نقش ایوان سه میلیاردی دانشگاه شریف
در خبری با عنوان «با بودجه ساخت سردرِ دانشگاه شریف، چه فعالیتهای فضایی در خود دانشگاه میتوانست صورت بگیرد؟» در تارنمای اسپاش (http://espash.ir) خواندم که برای ساخت سردرِ جدید دانشگاه صنعتی شریف، سه میلیارد تومان هزینه شده است (goo.gl/eD٦dpt). جدا از تحلیل جالب و تفکربرانگیزی که ذیل این عنوان آمده و هزینه پرتاب ماهوارههای مختلف را بررسی و با مخارج این سردر مقایسه کرده، به نظر من باید به نکات دیگری هم توجه کرد.
هیچکس نمیتواند در این ادعا که یکی از پایههای فناوری فضایی جهان روسیه است، شک کند. نگارنده به دلیل اقامت طولانی در این کشور و ارتباط با فضانوردان و کارشناسان فضایی آن دیار، بارها فرصت بازدید از بسیاری از مؤسسهها، شرکتها و ارگانهای مربوط به صنایع و فناوریهای فضایی روسیه را داشتهام. هیچیک از این مؤسسات، ظاهر آنچنان باعظمتی ندارند؛ حتی ورودی محقر برخی از آنها، در مرحله اول انسان را به شک میاندازد که آیا نشانی را درست آمدهام؟! دیوارهای آجری با قدمتی بعضا بیش از نیمقرن و درهای آهنی یا چوبی کهنه، ظاهرا با آنچه در ورای آنها اتفاق میافتد، هیچ نسبتی ندارد.
دوستانی که برحسب اتفاق از چنین مکانهایی بازدید کردهاند، میتوانند صحت سخنان من را شهادت دهند. از شهرک ستارگان (که تاکنون بیش از ٥٠٠ نفر برای سفر به فضا در آن آموزش دیدهاند) تا شرکتهای عظیم صنایع فضایی مانند انرگیا و زوزدا (که سازندگان ناوهای کیهانی و تجهیزات فضایی هستند)، چنین وضعیتی دارند. این امر درباره دانشگاههای مربوط به این فناوری هم صدق میکند. دانشگاه صنعتی شریف بدون شک در عمر چنددههای خود، نخبگان تراز اولی را آموزش و به کشور تحویل داده است که متأسفانه امروز بسیاری از آنان در ایران حضور ندارند و با توجه به ورودی آن، هنوز تواناییهایی دارد که اگر به آن توجه شود، میتواند افتخارهای بزرگی را نصیب تاریخ علم و صنعت ایران کند.
مدیرانی که درباره این نقوش ایوان تصمیم میگیرند، کاش بهجای صرف چنین هزینههایی (که اصولا تأثیری در اعتبار دانشگاه صنعتی شریف ندارد)، به فکر بالابردن سطح تواناییهای دانشجویان این دانشگاه باشند که بهحق میتوان مدعی شد دانشجویان آن از زبدهها و نخبههایی هستند که موجبات تعالی فناوری را در ایران فراهم کردهاند و متأسفانه به دلیل کمتوجهی مسئولان، از منابع بزرگ فرار مغزها در ایران محسوب میشوند. آیا همانطور که در مطلب بالا آمده، بهتر نبود بهجای این نقش ایوان، برای ساختن و بهپایانرساندن «دانشکده مهندسی هوافضا» که ٩ سال است منتظر آن هستیم، تلاش میشد؟ البته شاید سؤال ما درباره دانشکده مهندسی هوافضا اصولا بیمورد باشد؛ زمانی که میبینیم حاصل زحمات چندساله استادان و دانشجویان فرهیخته این دانشگاه، ماهوارهای میشود به نام «شریفست» که در آذر ١٣٩٢ قرار بود رونمایی شود و قول پرتاب آن در ١٣٩٣ داده شد…
وعدهای که بعدا به دهه فجر سال ۹۴ و پایان سال ۹۵ موکول شد و به روایتی به «دوستی» (لابد برای نشاندادن حسننیت برجامی به ١+٥!) تغییر نام داد. ماهوارهای که بنا بر گفته رضا روستاآزاد، رئیس سابق دانشگاه صنعتی شریف، «روی سکو هم رفت؛ اما پرتاب نشد!» و قول پرتاب «بهزودی» آن همچنان ادامه دارد! از سوی دیگر، باید توجه داشت در سالهای اخیر بیش از ٩٠٠ هزار نفر از فارغالتحصیلان دبیرستانها در آزمون ورودی مؤسسههای آموزش عالی شرکت میکنند و فقط بخش کوچکی از آنها بخت راهیابی به مؤسسههای آموزشی عالی مانند شریف را مییابند.
طبق آمار صندوق بینالمللی پول، ایران بین ٩١ کشور جهان از نظر مهاجرت مغزها، مقام اول را دارد و بنا بر آمار مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۹، ۶۰ هزار نفر از ایرانیانی که در این سال مهاجرت کردهاند، در زمره مهاجران نخبه دستهبندی میشوند. بنا بر گزارش مجله نیوزویک، «مسئولان واحد مهندسی برق دانشگاه استانفورد با گروهی از دانشجویان خارجی مواجه شدهاند که بالاترین نمرات را در آزمون سخت دکترای این رشته به دست آوردهاند… و بیشتر آنها ایرانیهایی بودهاند که از دانشگاه صنعتی شریف فارغالتحصیل شده بودند». پس نباید تعجب کرد زمانی که حاصل زحمات بیش از صد نفر از استادان و دانشجویان فرهیخته این دانشگاه، همچنان در گوشه انبار سازمان فضایی خاک میخورد، این افراد تصمیم به رفتن بگیرند و بیجا نخواهد بود اگر سردرِ سهمیلیاردی دانشگاه صنعتی شریف را مصداق عینی شعر «نقش ایوان» سعدی بدانیم.