استرس مزمن؛ از نگاه علم بدن ما فکر میکند هر روز با شیرها مبارزه میکنیم!

یک پژوهش جدید نشان میدهد ریشه افزایش استرس مزمن در زندگی امروز، «عدم تطابق بین زندگی مدرن و زیستشناسی انسان» است.
به بیان ساده، بدن ما برای زندگی در طبیعت تکامل یافته اما حالا در محیطهای شلوغ، پرتنش و مصنوعی شهری زندگی میکنیم؛ محیطی که شبانهروز ما را در حالت آمادهباش نگه میدارد. به همین دلیل، انسانشناسان میگویند اگر دائماً تحت فشار و استرس هستید، بدنتان تصور میکند هر روز در حال جنگیدن با شیرها هستید!
به گزارش ایسنا، این پژوهش توسط دو انسانشناس تکوینی، کالین شاو از دانشگاه زوریخ و دنیل لانگمن از دانشگاه لافبورو انجام شده و مجموعه بزرگی از مطالعات را بررسی کرده است؛ مطالعاتی که نشان میدهد تکامل بیولوژیکی ما با سرعت تغییرات فناوری و سبک زندگی امروز هماهنگ نشده است.
استرسهای مدرن، شکارچیان جدید زندگی شهری
ایمیلهای بیپایان، سر و صدای شهر، ترافیک، ضربالاجلهای کاری و عوامل ریز و درشت دیگر، دائماً بدن ما را تحریک میکنند. شاو میگوید: «در دوران اجدادی، ما برای مقابله با استرسهای کوتاهمدت مثل روبهرو شدن با یک شیر سازگار بودیم؛ اما این واکنش شدید باید پس از آن فروکش میکرد و بدن فرصت بازیابی داشت.»
اما در زندگی امروز، این حالت اضطراری هیچوقت خاموش نمیشود و بدن دائماً انرژی مصرف میکند.
پیامدهای سنگین استرس مزمن
پژوهشها نشان میدهد استرس طولانیمدت میتواند با مشکلات مختلفی مرتبط باشد، از جمله:
کاهش عملکرد شناختی
افزایش بیماریهای خودایمنی
کاهش باروری
تضعیف سیستم ایمنی
آسیبهای مغزی ناشی از آلودگی هوا
کاهش سلامت عمومی در محیطهای شهری
عوامل دیگری مانند نور مصنوعی، آلودگی صوتی، کمتحرکی و قرار گرفتن در معرض میکروپلاستیکها هم بار اضافی بر بدن وارد میکنند.
چرا طبیعت هنوز پناهگاه انسان است؟
مطالعات متعدد ثابت کردهاند که حتی چند دقیقه حضور در طبیعت یا دیدن مناظر طبیعی میتواند اضطراب و فشار روانی را کاهش دهد. از نگاه تکاملی، انسانها هنوز هم برای زندگی در طبیعت ساخته شدهاند و آرامش واقعی در محیطهای طبیعی به دست میآید.
راهکار پیشنهادی پژوهشگران
شاو و لانگمن تأکید میکنند که نیاز فوری به حفظ و گسترش فضاهای سبز شهری وجود دارد. آنها میگویند باید:
مناطق طبیعی موجود حفظ شوند
فضاهای شهری با طراحیهای آرامشمحور بازسازی شوند
مکانهایی برای استراحت واقعی مردم فراهم شود
شاو در پایان میگوید: «اگر بدانیم کدام محرکها بیشترین تأثیر را بر ضربان قلب و فشار خون دارند، میتوانیم شهرها را طوری طراحی کنیم که استرس کمتری به انسان وارد شود. باید شهرها را بازنگری کنیم و زمان بیشتری را در طبیعت بگذرانیم.»











