کلید تقویت هوش هیجانی و رشد روانی در همه سنین
![کلید تقویت هوش هیجانی و رشد روانی در همه سنین بازی و تقویت هوش کودکان](https://baztab.ir/wp-content/uploads/2025/02/IMG_9489-930x550.webp)
بازتاب– بازی، شاید سادهترین و در عین حال عمیقترین بخش از تجربه انسانی باشد که در تمامی سنین و فرهنگها نقش برجستهای دارد. از لحظات شاد و بیدغدغهی کودکی گرفته تا بازیهای پیچیدهی گروهی در دنیای بزرگترها، بازی همیشه در حال شکلدهی به روابط اجتماعی، عواطف و توانمندیهای ذهنی ماست. با وجود این که بازی یکی از طبیعیترین و ابتداییترین ابزارهای بشر برای برقراری ارتباط و رشد است، در روانشناسی معمولاً مورد کمتوجهی قرار گرفته و کمتر به پتانسیل عظیم آن در تقویت هوش هیجانی پرداخته شده است.
در این مقاله، قصد داریم به بررسی این موضوع بپردازیم که چگونه بازی نه تنها میتواند به رشد جسمی و اجتماعی کودکان کمک کند، بلکه تأثیرات آن در تقویت ارکان هوش هیجانی در تمام دوران زندگی، از جمله خودآگاهی، همدلی و همکاری، چیست. بازی نه تنها یکی از خوشایندترین فعالیتهای انسان است، بلکه بهطور شگفتانگیزی در شکلدهی به شخصیت، روابط اجتماعی و حتی موفقیتهای شخصی نقش کلیدی ایفا میکند. به عبارت دیگر، بازی در عمق خود به یک نوع درمان تبدیل میشود که به تقویت مهارتهای عاطفی و اجتماعی ما کمک میکند و به ما اجازه میدهد تا به راحتی و با اعتماد به نفس بیشتری در دنیای پیچیده و پر چالش اطراف خود حرکت کنیم.
بازی، درمانی طبیعی و نادیدهگرفتهشده
پیش از آنکه به تاثیرات بازی بر هوش هیجانی پرداخته شود، لازم است که نگاهی به درمانهای روانشناختی در تاریخچه علم روانشناسی بیندازیم. در طول سالها، روانشناسی به سه گرایش عمده تقسیم شده است: روانشناسی عمقی (که بیشتر به تحقیقات فروید و مکتب روانتحلیلی مربوط است)، روانشناسی رفتارگرایانه و روانشناسی مثبت.
گرچه روانشناسان به تحلیل و درمان مشکلات روانی از طریق این رویکردها پرداختهاند، اما بازی بهعنوان یک ابزار قدرتمند برای تقویت سلامت روان و هوش هیجانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در حالی که بازی نهتنها بهطور طبیعی برای ما درمان محسوب میشود، بلکه ارکان اساسی هوش هیجانی را تقویت میکند. این هوش، که شامل خودآگاهی، خودتنظیمی، همدلی و آگاهی اجتماعی است، نقش تعیینکنندهای در کیفیت زندگی ما دارد.
ارکان هوش هیجانی و تاثیر بازی بر آنها
هوش هیجانی مفهومی است که در ابتدا توسط روانشناسها پیتر سالووی و جان مایر معرفی شد و بعدها توسط دانیل گلمن مشهور شد. این هوش شامل تواناییهای مختلفی است که در روابط بین فردی و همچنین در برقراری ارتباط با خودمان تاثیر بسزایی دارند. در اینجا به بررسی ارکان اصلی هوش هیجانی و چگونگی تقویت آنها توسط بازی پرداختهایم:
۱. بازی و هماهنگی هیجانی
در روابط انسانی، هماهنگی هیجانی یکی از مهمترین عناصر برای ایجاد ارتباط مؤثر است. این هماهنگی زمانی اتفاق میافتد که دو نفر یا بیشتر بتوانند احساسات خود را بهطور متقابل درک کنند و به آنها پاسخ دهند. در ابتداییترین شکل بازی، زمانی که یک مادر به چشمان نوزاد نگاه میکند و نوزاد نیز به او نگاه میکند، دو مغز هماهنگ میشوند و احساسات مشترکی در هر دو فرد بهوجود میآید. این نوع بازی که «گفتگوی هماهنگ» نامیده میشود، یکی از پایههای روابط انسانی و آگاهی هیجانی است.
در روانشناسی بازی، تراسی مارکز-تارلو، رواندرمانگر برجسته، بیان میکند که برای انجام بازیهای حساس و اثرگذار، باید به روند طبیعی علاقهها، خستگی و سطح تحمل تحریکات نوزاد توجه داشت. همچنین مادر باید بداند که کی بازی را متوقف کند. این هماهنگی اولیه در بازی، بنیانگذار اعتماد و ارتباطات پیچیدهتر در آینده است.
۲. بازی و نظریه ذهن
نظریه ذهن به توانایی درک اینکه دیگران نیز افکار، احساسات و نیتهای خاص خود را دارند، اشاره دارد. یکی از لحظات مهم در رشد نظریه ذهن، زمانی است که کودک متوجه میشود اشیاء حتی زمانی که از دید پنهان میشوند، همچنان وجود دارند. این کشف از طریق بازیهایی مانند قایمباشک حاصل میشود. وقتی کودکان در این بازیها با مفهوم پنهان شدن و پیدا شدن روبهرو میشوند، به تدریج متوجه میشوند که دنیای اطراف آنها مستقل از خودشان است. بازی در اینجا بهعنوان یک ابزار آموزشی برای توسعه آگاهی اجتماعی و شناختی عمل میکند.
۳. بازی و تقویت خودکنترلی
در فرآیند رشد، کودکان بهویژه در سنین پیشدبستانی، باید مهارتهای خودکنترلی و پذیرش قوانین اجتماعی را یاد بگیرند. بازیهای گروهی بهطور طبیعی این مهارتها را پرورش میدهند. برای مثال، در بازیهای گروهی که نیاز به نوبت گرفتن دارند، کودکان یاد میگیرند که برای دریافت نوبت خود، باید خواستههای فوری خود را کنترل کنند. این فرآیند خودکنترلی که در دل بازیهای ساده رخ میدهد، بخش مهمی از عملکرد اجرایی مغز است و به رشد شخصیت سالم کمک میکند.
۴. بازی و اعتماد متقابل
یکی از اصلیترین ارکان بازیهای گروهی، اعتماد به دیگران است. برای انجام بازیهایی مانند کارتبازی، طناببازی یا حتی قایمباشک، بازیکنان باید به قضاوتهای دیگران اعتماد کنند. این نوع اعتماد متقابل بهویژه در بازیهای تیمی و گروهی اهمیت پیدا میکند، جایی که باید همکاری و هماهنگی بین افراد برقرار باشد. اعتماد به دیگران و همچنین اعتماد به خود، از جمله ویژگیهایی است که بازی بهطور طبیعی در انسانها پرورش میدهد.
۵. بازی و خلاقیت
یکی از ویژگیهای برجسته بازی، توانایی آن در تحریک خلاقیت است. زمانی که کودک اسباببازیها را جابجا میکند و دنیای خیالی خود را میسازد، در واقع در حال پرورش مهارتهای حل مسئله و تفکر خلاق است. پژوهشها نشان دادهاند که بازیهای تخیلی و آزاد، به کودکان کمک میکند تا ظرفیتهای ذهنی خود را بهکار گیرند و راهحلهای جدید و نوآورانهای برای مسائل پیدا کنند. این نوع بازی باعث میشود تا ذهن کودک انعطافپذیر شود و از محدودیتهای تفکر خطی خارج شود.
۶. بازی و همکاری
بازیهای گروهی بهویژه در محیطهای اجتماعی و محلهای، به کودکان آموزش میدهند که چگونه با دیگران همکاری کنند و برای رسیدن به یک هدف مشترک، نقشهای مختلف را پذیرفته و هماهنگ شوند. بازیهای دستهجمعی مانند فوتبال یا بیسبال نیازمند تعامل و مذاکره بین اعضای گروه هستند. اینگونه بازیها باعث میشود که افراد مهارتهای اجتماعی و همکاری را فرا گیرند که در زندگی واقعی و محیطهای شغلی بهکار میآید.
۷. بازی و متانت در مقابل استرس
در دنیای امروز، کودکان و بزرگسالان با انواع مختلفی از استرسها مواجه هستند. بازی، بهویژه بازیهای فیزیکی یا خلاقانه، به انسانها کمک میکند تا در مقابل فشارها و استرسها، استقامت و متانت داشته باشند. بازیهای ورزشی، رقص، و حتی هنرهای دستی مانند بافندگی و نقاشی، نیازمند اعتماد به نفس و تسلط بر بدن و ذهن هستند و بهطور طبیعی به انسان کمک میکنند که احساسات خود را کنترل کرده و در موقعیتهای استرسزا آرامش پیدا کند.
نتیجهگیری: بازی، ابزاری برای پرورش هوش هیجانی
بازی، این فعالیت ساده و جذاب، نقش بیبدیلی در توسعه هوش هیجانی دارد. از طریق بازی، انسانها میآموزند که چگونه خود را بشناسند، احساسات خود را کنترل کنند، با دیگران ارتباط برقرار کنند و در مواجهه با چالشها و مشکلات، خلاقانه فکر کنند. اما شاید مهمترین نکته این باشد که بازی، بهویژه بازی آزاد، فضایی فراهم میآورد که در آن انسانها میتوانند خود را بهطور طبیعی و بدون هیچگونه فشاری ابراز کنند و در عین حال، روابط اجتماعی سالم و کارآمدی برقرار کنند.
با وجود این که در روانشناسی معاصر به بازی توجه زیادی نشده است، روشن است که این فعالیت ساده، میتواند ابزاری قدرتمند برای درمان و تقویت هوش هیجانی باشد.
منبع psychologytoday