گفتوگو با اسحاق جهانگیری جهانگیری: منتظر مناظره سوم باشید
جهانگیری : وظیفه داریم عملکرد خود را تشریحکنیم و حتی ضعفهایمان را شفاف به مردم بگوییم
وقتی با تحسینم از عملکردش در مناظره اول روبهرو میشود، لبخندی میزند و میگوید: «از مناظره دوم راضی نیستید؛ نه؟» و میگوید: «انشاءالله این جمعه». در غروب شانزدهمین روز از اردیبهشت ماه، آرامش خاصی بر ساختمان پاستور حاکم است. معاون اول رییسجمهور درست ٢٤ ساعت پس از پایان هیاهویی که در مناظرات از سرگذرانده ما را در دفتر خود میپذیرد و از مناظرهای میگوید که در یک بخش از آنها ستاره پرفروغ نام گرفت، اما در بخشی دیگر، خود هم میداند که مانند قبل نبود.
اسحاق جهانگیری از گفتمان متفاوتی برایمان گفت که برای دولتداری خود ترسیم کرده است که برای آن هم این دلیل را ارایه میکند و میگوید: «من بهصورت طبیعی در جریان سیاسی اصلاحطلب تعریف میشوم. گفتمان اصلی، همان گفتمان اصلاحطلبی است. یعنی فکر میکنم که با گفتمان اصلاحطلبی خیلی از مسائل کشور قابل حل است و این گفتمان باید همینطور استقرار پیدا کند». کاندیدای دوازدهمین دوره ریاستجمهوری به کارهای نیمهتمامی که مانده هم اشاره میکند و آن وضعیت اصلاحطلبان در کشور است. او تاکید میکند: «نباید هنوز هم عدهای در نقاط مختلف کشور از گفتن اینکه من اصلاحطلب هستم، بترسند و فکر کنند که اگر بگویند اصلاحطلب هستم تعبیر دیگری از آن خواهد شد. ما باید این کارهای نیمهتمام را تکمیل کنیم.» شروح گفتوگو با اسحاق جهانگیری در ادامه میآید:
در مناظرهها بسیار عالی ظاهر شدید مخصوصا در مناظره اول…
از مناظره دوم راضی نیستید. نه؟
توقع هواداران شما بیشتر بود، مثل مناظره اول نبودید…
حالا انشاءالله تا روز جمعه صبر کنید.
هم شما و هم آقای روحانی آماده مناظره آخر هستید؟
باید دو تایی برویم دیگر. (خنده)
شما در این انتخابات از گفتمان متفاوتی سخن میگویید که همان نحوه دولتداری براساس یک اصول خاص قابل اتکا به مردم و بر اساس یک برنامه مشخص است، این دیدگاه چگونه در رفتار شما شکل گرفت؟ و چگونه این اطمینان حاصل شد که میتواند برای امتداد دولت کنونی تاثیرگذار باشد؟
من بهصورت طبیعی در جریان سیاسی اصلاحطلب تعریف میشوم. گفتمان اصلی، همان گفتمان اصلاحطلبی است. یعنی فکر میکنم که با گفتمان اصلاحطلبی خیلی از مسائل کشور، قابل حل است و این گفتمان باید همینطور استقرار پیدا کند. در مقطع فعلی کشور با چالشهای بزرگی روبهرو است. به تعبیر برخی از دوستان ابر چالشی پیش روی کشور است. حالا هم در بخش مسائل اقتصادی که بیشتر خود را تحت عنوان بیکاری یا مسائل معیشتی مردم نشان میدهد، به دغدغههای اصلی تبدیل شده است. یا حتی در بخش سیاست خارجی، ما در منطقه پرآشوب و متلاطمی قرار گرفتهایم که هر آن این منطقه میتواند برای ما به چالش جدی تبدیل بشود. ما باید وضع منطقه را از این وضعیتی که هست بیرون بیاوریم. یا در مورد مسائل سیاست داخلی، اتفاقاتی که در سالهای اخیر افتاده حتما نیازمند پیدا کردن راهکاری است که بتواند بر انسجام داخلی بیفزاید، وحدت ملی را افزایش دهد و قدرت ملی را بالا ببرد. در مورد مسائل اجتماعی نیز همچنین. یا مسائل زیست محیطی که تقریبا یکی از دغدغههای اصلی مردم ایران بهخصوص در کلانشهرها به نحوی و در استانهای مرزی به نوع دیگری است که در واقع با پدیدههایی مانند خشکسالی روبه رو شدند که در حال حاضر تبدیل به کانون مشکلزا برای کشور شده است. بودجه دولتی، نظام بانکی، مسائل صندوقهای بازنشستگی و خیلی از این موارد برای کشور جدی است.
این موارد نیازمند یک سیستم جدید مدیریتی برای حل است و آن سیستم جدید «مدل برجام» است. ما در دولت یازدهم در خصوص یکی از این چالشها که بحث هستهای بود، این سیاست را عمل کردهایم. نماد این سیاست در این است که بدون در نظر گرفتن جهتگیریها و سابقه سیاسی آنچه که کشور در زمینه دیپلماسی ظرفیت داشت بکار بست. زبدهترین کارشناسان کشور انتخاب شدند تا مسوولیت اجرای این موضوع بر عهدهشان گذاشته شود. در راس آنها دکتر ظریف بود که به اقرار همگان، یکی از دیپلماتهای کارکشته کشور بود که سابقه بسیار خوبی در کار مذاکره داشته و میتوانسته مذاکرههای دشوار را پیش ببرد. آن هم زمانیکه در مقابل شش کشور قدرتمند، یک تیم از یک کشور در حال توسعه حضور مییابد. این کار دشواری است که البته تیم ایران از این قدرت بهرهمند بوده است. نسبت به این تیم در بین همه جریانات سیاسی و شخصیتهای کشور و نهادهای تصمیمگیری اعتماد وجود داشته است. مهمترین آن مقام رهبری بودند که بهطور جدی به تیم ما باور داشته و مکرر از آنها حمایتکردهاند. بالای سر این تیم، رییسجمهوری قرار گرفته که او هم سابقه زیادی در این زمینه داشته است. او از خود گذشته که مسائل کشور را حل کند. مقام رهبری با تمام توان هدایت اصلی کار را در دست گرفتند و گزارشات نیز بطور مرتب به ایشان داده میشده و از توان ایشان برای حل مشکلات استفاده میشد. در این موضوع جریانات سیاسی در یک راستا قرار گرفتند. قوای سه گانه در یک راستا قرار گرفتند. بنابراین من فکر میکنم مثل موضوع هستهای، چالشهای کشور هم باید یکی پس از دیگری حل شوند و لازمه آن این است که فردی مدیریت کشور را در دست بگیرد که توانایی آن را داشته باشد که از همه ظرفیتهای کشور برای حل این مشکلات استفاده کند. اگر این اتفاق بیفتد ایران میتواند این موانع را پشت سر بگذارد و مردمش به یک دوران خوبی از رشد و توسعه برسند. اما اگر این موانع به هر دلیل باقی بماند به هر دلیلی میتواند تهدیدی جدی برای آینده ایران باشد. چه مسائل منطقهای و چه مسائل اقتصادی داخلی. سالی یک میلیون و دویست هزار نفر به نیروی متقاضی کار اضافه میشود. همه جوان هستند و بهسادگی نمیشود از آن گذشت و گفت که اگر کاری پیدا نکردند زندگیشان میگذرد. من این موضوع را بیشتر مطرح کردم. لذا به همین دلیل معتقدم کسی که سر کار میآید باید حتما یک رابطه و اعتماد خوبی بین رهبری و آن فرد وجود داشته باشد تا بتواند جریانات سیاسی را جمع کند.
به سخنانی که پیش از آغاز مناظرات هم شما و هم آقای روحانی عنوان کردهاید، بپردازیم. شما قرار شد که واقعیتهای کشور را با مردم در میان بگذارید و از آنچه که بر سر کشور آمده بگویید. ولی سوال اینجاست که نزدیک به چهار سال از عمر دولت یازدهم گذشت، چرا در زمان منتهی به انتخابات چنین تصمیمی گرفتید؟ و حتی با وجود اطلاعی که از تخلفات دولت قبل داشتید نخواستید که مسیر قضایی را طی کنید؟
در خصوص اینکه در دولت گذشته چه اتفاقاتی افتاده یا وقتی که ما کشور را تحویل گرفتیم چه شرایطی از نظر اقتصادی، سیاست داخلی و خارجی و حتی در حوزه فرهنگی حاکم بوده، تا یک حدی در طول نزدیک به چهار سال توضیح داده شد. مخصوصا خود من آن چه را که فکر میکردم مردم باید در جریان قرار بگیرند، گفتهام. ولی فرصت انتخابات یک فرصت استثنایی است و به تعبیر دوستان سیاسی، بهار سیاست است. در این فرصت همه ذهنها متوجه میشود که کاندیداها و طرفدارانشان چه حرفهایی میزنند و چه مسائلی را مطرح میکنند. نظر خودم این بود که مخالفین و منتقدین دولت با تمام قوا میخواهند به عرصه بیایند و دولت را به چالش بکشند. بدون توجه به اینکه این مشکلات، مشکلاتی است که از گذشته وجود داشته است. ما توانستیم به تعبیر خودم، آواربرداری را انجام دهیم. ماشین اقتصاد کشور را بیاوریم و در مسیر صحیح قرار دهیم. هنوز این ماشین سرعت لازم را نگرفته و فعلا از آن وضعیت بحرانی بیرون آمده و در مسیر قرار گرفته و به سمت جلو در حال حرکت است. اما به آن سرعتی که بتواند وضع اقتصاد را متناسب با جایگاه ایران برساند نرسیده است. بنابراین چون حاکم شدن این وضعیت در این ایام را پیش بینی میکردیم لازم بود که بیاییم و اگر لازم بود از گذشته هم بگوییم. بگوییم که چه چیزی را تحویل گرفتهایم و به مردم یادآوری کنیم که چنین شرایطی وجود داشته و هم گفته شود که چنین کارهایی انجام گرفته که نیمه تمام است. مهم این است که مردم بدانند که کارهایشان نیمه تمام است. یعنی حتی اگر کار بزرگی مثل پرونده هستهای انجام گرفته و ما با قدرتهای جهانی توافق کردیم، شورای امنیت قطعنامه را تصویب کرد و به یک سند معتبر بینالمللی تبدیل شد، قطعنامههای دیگر شورای امنیت براساس همین قطعنامه لغو شد، تحریمها برداشته شده، مسیر فعالیت اقتصادی بدون تحریم تا حد زیادی همواره شده، اما به هر حال در این مقطع بهطور مکرر از امریکاییها میشنویم که این بدترین توافق تاریخ امریکاست. در داخل هم میدانیم که عدهای بالاخره با این توافق موافق نیستند و آن را هم به زبان میآورند. آنها حتی از اینکه ترامپ بر سر کار آمده خوشحال شدند. خوشحال شدند که او ضد توافق و برجام است. در منطقه هم بخوبی میدانیم که اسراییلیها و عربستانیها میدانند که ایران یک فرصت توسعه جدی را پیدا کرده و بنابراین سنگاندازی میکنند. پس رساندن این پرونده هستهای به نقطه مطلوب که هم تثبیت کننده حقوق هستهای ایران باشد که در این توافق مورد نظر قرار گرفته و هم تحقق این تعبیری که بهکار برده میشود که مردم ببینند لغو تحریمها بر زندگیشان تاثیر میگذارد، یک بخش از کار ما است. کارهای نیمه تمام دیگری هم در حوزه سیاسی وجود دارد. بالاخره در حوزه سیاست داخلی کارهای مهمی مانده که باید انجام شود تا انسجام داخلی حفظ شود. من معتقدم که جریان اصلاحطلب یک جریان داخل نظام است. همانطور که در برنامههای تلویزیونی هم اشاره کردم آنها فرزندان انقلاب و امام و رهبری هستند، مثل اصولگراها. نباید هنوز هم عدهای در نقاط مختلف کشور از گفتن اینکه من اصلاحطلب هستم، بترسند. فکر کنند که اگر بگویند اصلاحطلب هستم تعبیر دیگری از آن خواهد شد. ما باید این کارهای نیمهتمام را تکمیل کنیم. در اقتصاد هم باید بهطور جدی مسائل را حل و فصل کنیم. اشتغال کشور باید در مسیر توسعه جدی قرار بگیرد. اقتصاد مقاومتی را هم باید کاملا اجرایی کنیم. به هر حال فکر میکنم مردم باید در جریان باشند که کارهای نیمهتمامشان را تکمیل میکنیم.
پیگیری قضایی چطور؟
موارد آن را معاون حقوقی نهاد ریاستجمهوری تشخیص میدهد که باید پیگیری شود. پیگیری هم میشود. حتی به دستگاه قضایی هم گفته شده. به هرحال ما راضی نیستیم که برخی مقامات دولت قبل بدون شکایت ما، با پروندههایی که خودشان داشتند به حبس رفتند. ما خوشحال نمیشویم که بشنویم کسی که مقام دولتی بوده آن هم در سطح عالی، به زندان برود. به هرحال پروندههایی که نیاز به رسیدگی قضایی داشته باشد، هم دیوان محاسبات پیگیری میکند و هم اگر دولت بخواهد میتواند از طریق معاونت حقوقی آن را پیگیری کند.
در صحبتهای خود فرمودید که میدانستید کاندیداهای رقیب با آمادگی کامل در مناظرات شرکت میکنند. ولی این سطح از هجمهها را از سوی هر سه نفر آنها پیشبینی میکردید؟
بله پیشبینی میکردیم. من فکر میکنم که این هجمهای که به دولت و شخص آقای روحانی میشود، واقعا هیچکدام از سر این نیست که آنها یک توانمندی و برنامهای دارند. بالاخره اگر کسی ویژگیهایی دارد، توانمندیهایی دارد یا در جاهایی کار کرده که سابقه درخشانی دارد و میتواند در مرحله بالاتری قرار بگیرد، میآید و با اتکا با همان سابقه حرف میزند. میگوید که من این کارها را برای ایران کردهام و اگر پیروز شوم میتوانم این کارها را هم انجام بدهم. نه اینکه سعی کنند همهچیز را سیاه جلوه دهند که بگویند ما میتوانیم حل کنیم. فکر میکنم که ملت پاسخ این حرفها را تا الان داده است. ما هم وظیفه داریم که روشنگری کنیم و توضیح بدهیم تا مردم در جریان قرار بگیرند و سعی هم میکنیم که آن را انجام دهیم. حال سعی میکنیم که این کار را انجام بدهیم.
چطور؟
من فقط از فرصتهای صدا و سیما استفاده میکنم. من تصمیم نگرفتم که بروم و سخنرانی کنم و روشهای ستاد تبلیغات را پیش بگیرم. دلیلش هم این است که کار دولت را انجام میدهم و نمیتوانم اداره کشور را رها کنم. برنامههای متعددی صدا و سیما داشته است. در دو مناظره شرکت کردم و یک بخشی از مطالب را که باید میگفتم، گفتم. درگفتوگو با دوربین شبکه یک در ٤٥ دقیقه سعی کردم یک گفتوگوی جذابی برای مردم داشته باشم. فکر میکنم که پیک برنامهها هم مناظره سوم باشد که انشاءالله آنجا صحبت میکنم.
برنامه خاصی برای مناظره روز جمعه دارید؟
بالاخره راهبردهای اصلی ما این است که بتوانیم طوری با مردم شفاف صحبت کنیم که مردم با آگاهی دست به انتخاب بزنند. تاکتیکهای ما هم تفاوت دارد. ممکن است در مناظرهای تصمیم بگیریم خیلی تهاجمی وارد شویم و در مناظرهای دیگر تصمیم بگیریم که خیلی جدی عمل نکنیم. ولی بهصورت طبیعی مناظره سوم مناظرهای است که همه از این فرصت میخواهند استفاده کنند. من استفاده خوب از این مناظره خواهم کرد، چون موضوع آن بحثهای اقتصادی است. فکر میکنم تاکنون کاندیداها در مورد سابقه عملکرد دولت هرچه خواستند نقد کردند و حتی گاهی به تخریب نیز روی آوردند. اما در باره برنامههای خود روشن و مشخص چیزی به مردم ارائه نکردند.
نسبت به پایگاه رای روحانی اطمینان دارید؟ خیلی نگرانی وجود دارد که نکند مردم بیاخلاقیها رانادیده بگیرند و آن را حمل بر واقعیت بدانند. خیلیها همینطور رفتارها را از رییس دولت گذشته در مناظرات ٨٨ دیدند ولی باز هم این بیاخلاقیها آنچنان تاثیری در رایش نداشته است. فکر میکنید پایگاه اجتماعی حسن روحانی با این شیوه مناظره کاندیداها تغییر نکرده است؟
من از رای خودم باید دفاع کنم. ما باید جلو برویم. به هر حال ما یک وظیفهای داریم و ملت هم یک وظیفهای. ما وظیفه داریم که اطلاعات خود را در زمینه کارهایی که انجام دادهایم و حتی ضعفهایی که داشتهایم به مردم شفاف بگوییم. در زمینه کاندیدای مقابل نیز باید به اشکالاتی که مطرح میکنند در حد امکان پاسخ بدهیم و برنامههایشان را در حد توان نقد کنیم. اینها مسائلی است که باید انجام دهیم. وظیفه ما گفتن است و وظیفه مردم هم شنیدن و در نهایت تصمیم گرفتن.
از ابتدا عنوان شد شما کاندیدای سال ١٤٠٠ هستید…
بگذارید سال ١٣٩٦ بگذرد، ببینیم که چه میشود. (خنده)
برخی از رقیبان شما میگویند که جناب عالی از ابتدا به قصد کناره گیری به نفع آقای روحانی آمدهاید؟
انتخابات سازوکار خود را دارد. هیچکس در انتخابات وارد نمیشود که تصمیم بگیرد کنار رود. هرکس ورود پیدا میکند نظر افراد نزدیک به خودش است که جلو بیاید. در روزهای آینده و هفتههای آینده گفتوگوها شکل میگیرد تا ائتلاف حاصل شود.
از نظرسنجیها خبر دارید؟
خوب است. باید امیدوار باشید.