نامزدهای بدون برنامه؛ وعدههای بدون پشتوانه
کمتر از 12روز مانده به تعیین سرنوشت 4ساله کشور و شروع دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، برخی نامزدهای انتخاباتی از طریق وعدههای بدون پشتوانه افزایش سقف یارانههای نقدی(در کنار خط تخریب دولت) به کارزار رقابت انتخاباتی ورود کردهاند و در جریان مناظرههای زنده و تبلیغات تلاش میکنند تا با استفاده ابزاری از نیازهای معیشتی طبقات کمتر برخوردار، کورسوی امیدی برای خود در انتخابات دست و پا کنند.
پایش تحلیلی از محتوای ارائه شده در 2دور مناظره زنده نامزدها نشان میدهد که مرکز ثقل وعدههای انتخاباتی چهرههای اصلی طیف اصولگرایان مبتنی بر وعده افزایش یارانههای نقدی استقرار پیدا کرده و نامزدهای این جناح روی این محور مانور تبلیغاتی میدهند. ماجرای افزایش یارانه نقدی این سوال را مطرح کرده اولا توان چنین افزایشی برای اقتصاد ایران وجود دارد؟ یا اینکه اگر فرض کنیم حتی چنین وعدهیی محقق شود، سرنوشت قیمت حاملهای انرژی که نقش مهمی در تعیین نرخ تورم دارد چه خواهد بود؟
در شرایطی که موضوعات اقتصادی نیازمند ارزیابیهای کارشناسی و ایدههای تخصصی است، دانستن این موضوع که کارشناسان اقتصادی و فعالان بخش خصوصی درباره این وعدههای انتخاباتی نامزدها چه دیدگاهی دارند، میتواند به مردم برای رسیدن به بهترین انتخاب کمک کند. کارشناسان اقتصادی میگویند این یک خطر جدی برای اقتصاد ایران محسوب میشود و میتواند پیامدهای منفی متعددی به دنبال داشته باشد.
با این مقدمات در جریان این گزارش نگاهی خواهیم داشت به اظهارنظرهای کارشناسان اقتصادی درباره وعدههای بدون پشتوانهیی که این روزها درباره افزایش یارانههای نقدی مطرح میشوند.
افزایش یارانه نقدی یعنی گرانی دوباره حاملهای انرژی
علیاصغر زرگر، کارشناس مسائل اقتصادی درباره این رویکرد برخی نامزدها به این نکته اشاره میکند: «واقعیت این است که از ابتدای هدفمندی یارانهها بنا بر این بود که بودجه پرداخت یارانهها از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی تامین شود. این بودجه هم تامین شد اما با وجود اینکه تنها بخشی از این درآمد؛ سهم یارانههای نقدی بود و بقیه باید به زیرساختها و تقویت و حمایت از تولید اختصاص مییافت اما در نهایت هر آنچه عایدی هدفمندی یارانهها بود به حساب یارانه نقدی واریز شد، دست آخر هم آنچه برجا ماند، حاملهای انرژی بود که گرانتر فروش میرفت و هزینه تولید را بالا میبرد. اما چندی بعد به این نتیجه رسیدند که هدف اصلی این هدفمندی که کمک به اقشار کم درآمد جامعه بود، تحقق پیدا نکرده است.»
زرگر در ادامه تاکید میکند:«در حقیقت درآمدهای دولت رقم مشخصی است و از محل فروش نفت یا دیگر صادرات مشتق از آن حاصل میشود و بخشی از درآمدها هم مالیاتی است که قطعا چندان نمیتوان به افزایش ناگهانی آن امیدوار بود در نتیجه عقلانی نیست اگر تصور کنیم امکان افزایش درآمدهای دولت دستکم در کوتاهمدت وجود دارد بنابراین اصرار به افزایش یارانه نقدی هیچ راهی برای تامین ندارد جز استقراض از بانکها و افزایش قیمت حاملهای انرژی.»
این کارشناس در پایان میگوید:«نکته دیگری که در پرداخت یارانهها و افزایش آن باید در نظر داشت این است که خواه ناخواه مردم به این شیوه عادت میکنند. برخی آقایان که صحبت افزایش یارانهها را طرح و به عنوان یک ابزار تبلیغاتی از آن استفاده میکنند، نمیدانند که بودجه کافی برای پرداخت یارانهها ندارند.»
نامزدهای بدون برنامه، وعدههای بدون پشتوانه
مهدی پازوکی، اقتصاددان از دیگر چهرههایی است که در این زمینه به اظهارنظر میپردازد و میگوید: «گروهی که در شعارهای انتخاباتی خود، وعده افزایش سقف یارانه نقدی را میدهند از کاندیداهای فاقد برنامهیی هستند که هیچ شناختی از وضعیت اقتصاد کشور ندارند و هدفشان این است که با رفتارهای پوپولیستی عوام را جذب خود کنند.»
وی با بیان این جمله که «آنها که وعده افزایش سقف یارانه میدهند، سواد مدیریت اقتصادی ندارند، کشور را با هزینههای بیشتر و گرانتر اداره میکنند» ادامه داد: در صورت ادامه تفکرات پوپولیستی دولتهای نهم و دهم، امروز اقتصاد ایران شباهت زیادی به اقتصاد ونزوئلا پیدا میکرد و بعید نبود که از نرخ تورم 400درصدی هم عبور کرده بودیم.
این اقتصاددان با اشاره به دوران مدیریت اقتصادی افرادی که امروز سخن از افزایش چند برابری سقف یارانههای نقدی میزنند، گفت:«طبق سند چشمانداز ایران که مورد تاکید مقام معظم رهبری و قوه قضاییه هم هست امروز ایران باید قدرت اول آسیای جنوب شرقی میشد اما همین تفکرات پوپولیستی عدهیی باعث شد نه تنها منطبق با سند چشمانداز 20ساله حرکت نکنیم بلکه از این اهداف سند و جایگاه اقتصادی کشورهایی مانند امارات و… فاصله بگیریم.»
پازوکی با تاکید بر سطح سواد پایین برخی مدیران اقتصادی و افرادی که اینگونه شعارهای اقتصادی را سر میدهند، گفت:«متاسفانه با رواج دانشگاههایی با رتبه علمی پایین و انتخاب مدیران از میان افرادی در دانشگاههای گمنام یا دانشگاههایی که فاقد رتبه علمی فارغالتحصیل شدهاند، دچار عوامزدگی شدیم و شاهد آن هستیم که افرادی با کمترین سطح آگاهی از اقتصاد وارد سطوح مدیریتی شدهاند.»
تهدید افزایش یارانه نقدی برای اشتغال و تولید
از سوی دیگر بایزید مردوخی در گفتوگو با ایرنا با اشاره به خطرات وعدههای نامزدهای انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری درباره افزایش سقف یارانههای نقدی به مردم اظهار میکند: «عدهیی با هدف بازی با احساسات مردم و خوشحالی آنها برای جلب توجه آنها وعده افزایش میزان یارانهها را میدهند اما باید از آنها پرسید چرا درباره محل تامین مابهالتفاوت یارانه نقدی حرفی نمیزنند؟ درحال حاضر دولت برای تامین بودجه عمرانی و جاری و تکمیل پروژههای نیمه کاره هم با تنگناهای مالی شدیدی مواجه است و نمیتوان منبع مالی جدیدی را برای افزایش سقف یارانههای نقدی تعریف کرد.»
این کارشناس مسائل اقتصادی تاکید میکند:«جنبه دیگر این وعدههای انتخاباتی ابعاد اجتماعی آن است که موجب علاقهمند شدن مردم به گرفتن یارانه میشود و ممکن است میل به کار کردن و ایجاد اشتغال در اقشار مختلف مردم را کاهش دهد که این یک خطر جدی برای اقتصاد کشورمان محسوب میشود. وی ادامه داد: البته نمیتوان منکر این شد که در قانون اساسی، فراهم کردن ابزار رفاهی و در اختیار گذاشتن امکانات به مردم تعریف شده است اما به هیچ وجه ارائه خدمات آموزشی یا بهداشتی در قالب پرداخت یارانههای نقدی تعریف نشده است.»
تیم اقتصادی دولت خطرات افزایش یارانه را هشدار دهد
آلبرت بغزیان دیگر کارشناس اقتصادی درباره استقبال مردم از شعارهای انتخاباتی با محور افزایش میزان یارانههای نقدی میگوید:«چندی پیش در یکی از کشورهای اروپایی نظرسنجی مبنی بر ارائه یارانه نقدی بین مردم برگزار شد که نتیجه بسیار جالبی داشت. مردم این کشور به پیشنهاد دولت مبنی بر پرداخت یارانه نقدی جواب رد دادند و از دولت خواستند که درباره منبع تامین مالی این پیشنهاد توضیح دهد. در نهایت اینکه علت رد پیشنهاد دولت را پیامدهای منفی ارائه یارانه برای اقتصاد دانستند.»
وی افزود:«مردم ما هم باید با آگاهی بیشتری به شعارها و وعدههای انتخاباتی نامزدهای انتخاباتی بیندیشند. به طور قطع یکی از پیامدهای افزایش یارانههای نقدی با توجه به شرایط اقتصادی امروز، افزایش تورم است. البته خود طرح هدفمندی یارانهها نمیتواند عاملی برای افزایش تورم باشد اما شاهد آن بودیم که عدهیی به بهانه حذف یارانههای سوخت و پرداخت یارانههای نقدی، قیمت برخی از کالاها را افزایش دادند.» بغزیان با بیان اینکه از ابتدای اجرای قانون هدفمندی یارانهها در سال 89 قرار بر این بود که پرداخت نقدی یارانهها برای یک دوره زمانی مشخصی اجرایی شود، گفت: ارائه یارانه نقدی به تمام اقشار جامعه و در بلندمدت یک اشتباه بود که دولت قبل مرتکب آن شد.
وی تاکید کرد:«شاید عدهیی وعده یارانه 200هزار تومانی را هم بدهند اما مردم باید آگاه باشند که پرداخت این مبلغ یارانه به بهای کاهش بودجه عمرانی است و فردی که ادعای پرداخت این مبلغ یارانه نقدی را میکند، میتواند این ادعا را داشته باشد که به ازای هر گونه ارائه خدمات به مردم بهای آن را دریافت میکند.»
نکته مهمی که اکثر کارشناسان اقتصادی تلاش میکنند روی آن تاکید کنند، نقش آگاهی بخشیدن و اطلاعرسانی صحیح به مردمی است که باید در
29 اردیبهشت راهی مراکز رایگیری شوند و از میان گفتمانهای موجود یکی را به عنوان گفتمان مطلوب برگزینند. تنها از طریق آگاهی دادن به عموم ایرانیان است که میتوان کشور را از خطر شعار و فریب نجات داد؛ خطری که در هر دوره به شمایلی تازه درمیآید تا ایرانیان را از منافعشان باز دارد.