۱۰ جنگی که امکان وقوع دارد/ ۲۰۲۴ سال درگیری ایران و آمریکاست؟

    کد خبر :1046178
۱۰ جنگ۲۰۲۴ درگیری ایران و آمریکا

«آیا می‌توانیم جلوی فروپاشی اوضاع را بگیریم؟ سال ۲۰۲۴ با التهاب جنگها در غزه، سودان و اوکراین و در بحران قرار گرفتن تلاشها برای برقراری صلح آغاز شده است. در سرتاسر جهان، تلاش‌های دیپلماتیک برای پایان دادن به درگیری‌ها با شکست مواجه شده است. هر چه رهبران بیشتری شیوه نظامی را برای تحقق اهداف خود پیگیری می‌کنند تعداد بیشتری به این باور می‌رسند که آنها می‌توانند از پاسخگو شدن فرار کنند.»

پایگاه «گروه بحران بین‌الملل» در تحلیلی درباره وضعیت جنگ‌های جهان در سال ۲۰۲۴ نوشته است: «جنگها در جهان از حوالی سال ۲۰۱۲ پس از تجربه یک روند کاهشی در دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰، رو به افزایش بوده‌اند. ابتدا جنگها در لیبی، سوریه و یمن که قیام‌های عربی سال ۲۰۱۱ جرقه آنها را زدند، شروع شدند. بی ثباتی در لیبی به جنوب سرایت و به ایجاد یک بحران طولانی مدت در منطقه ساحل آفریقا کمک کرد. بعد از این روندها موج جدیدی از نبردهای بزرگ بالا گرفت: جنگ ۲۰۲۰ جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قره باغ، نبرد وحشتناک در منطقه تیگرای در شمال اتیوپی، جنگ پس از قدرت گرفتن ارتش میانمار در سال ۲۰۲۱ و بعد حمله روسیه در سال ۲۰۲۲ به اوکراین. ویرانی‌های سال ۲۰۲۳ در سودان و غزه را به آن اضافه کنید. هم اکنون بیش از هر زمان در دهه‌های گذشته تعداد بیشتری از مردم در سراسر جهان، در جنگ جان خود را از دست داده یا در اثر جنگ بی خانمان شده یا نیازمند کمک‌های نجاتبخش می‌شوند.

تلاش‌ها برای برقراری صلح در برخی از جنگها یا وجود ندارند یا به جایی نمی‌رسند. حاکمیت نظامی میانمار و افسران ارتش که قدرت را در منطقه ساحل آفریقا به دست گرفته‌اند، به دنبال در هم شکستن رقبا هستند. در سودان نیز شاید بتوان گفت که وضعیت جنگ به لحاظ تعداد زیاد کشته‌ها و آواره‌ها در بدترین حالت است و ماه‌هاست که تلاش‌های دیپلماتیک به رهبری آمریکا و عربستان در قبال این جنگ ضعیف و مختل بوده است. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، با توجه به کاهش حمایت غربی‌ها از کی‌یف، به دنبال وادار کردن اوکراین به تسلیم و خلع سلاح شدن است، در حالی که اوکراین این شرایط را قبول نمی‌کند. دیپلماسی در رابطه با همه این جنگ‌ها بیشتر حول محور مدیریت پیامدها انجام شده است. این دیپلماسی شامل مذاکره برای در دسترس قرار دادن کمک‌های بشردوستانه، مبادله زندانیان و انعقاد معاملات مهم مانند معامله‌ای که منجر به نقل و انتقال غلات اوکراین از طریق دریای سیاه به بازارهای جهانی شد، گشته است. این تلاش‌ها در ضمن اینکه حیاتی بوده‌اند اما نمی‌توان آنها را به عنوان جایگزینی برای گفتگوهای سیاسی در نظر گرفت.

در جاهایی از جهان که در آنها جنگها به پایان رسیدند، آرام شدن وضعیت بیشتر از آنکه ناشی از برقراری معامله و توافق بوده باشد مدیون پیروزی در میدان جنگ بوده است. در افغانستان، طالبان توانست بعد از خروج نیروهای آمریکایی، بدون هیچ گونه چانه زنی با رقبای افغانش قدرت را به دست بگیرد. ابی احمد، نخست وزیر اتیوپی در اواخر سال ۲۰۲۲ با رهبران شورشی به توافقی دست یافت که به جنگ تیگرای پایان داد. اما این توافق بیشتر نشان دهنده تلاش ابی احمد برای تحکیم پیروزی خود بود تا این که نشاندهنده یک تلاش برای تعامل بر سر آینده منطقه باشد. در سال گذشته میلادی، جمهوری آذربایجان کنترل قره‌باغ را دوباره به دست گرفت. حمله سپتامبر گذشته باکو به این منطقه به روندی که این کشور بعد از پیروزی‌اش در جنگ ۲۰۲۰ شروع کره بود و همچنین به بن‌بست ۳۰ ساله بر سر این منطقه پایان داد و ارمنی‌های قره باغ را مجبور به مهاجرت کرد.

جنگ‌ها در لیبی، سوریه و یمن نیز بدون توافقی پایدار در میان طرف‌ها متوقف شد. حتی در لیبی و سوریه، یک روند سیاسی شایسته نیز به راه نیفتاد. در واقع به نظر می‌رسد متخاصمان عمدتاً منتظر هستند که بار دیگر فرصتی برای آنها به منظور تصاحب قدرت یا اراضی بیشتر به وجود بیاید.

خطرات این جنگها چیزی بیش از مساله تلفات انسانی است. رهبرانی که با پیروزی در داخل جسور شده‌اند ممکن است به کار خود در همین جا پایان ندهند. دیپلمات‌ها در منطقه قفقاز از این بیم دارند که جمهوری آذربایجان، بعد از پیروزی در قره‌باغ به سراغ به چالش کشیدن مرزهای ارمنستان برای گرفتن امتیاز از دولت ایروان بر سر یک مسیر ترانزیت در جنوب این کشور برود. رهبران شاخ آفریقا نیز نگران هستند، ابی احمد که به تازگی از پیروزی خود در جنگ تیگرای بیرون آمده، ممکن است با توسل به زور برای باز کردن یک مسیر جدید برای کشور محصور در خشکی خود از طریق خاک اریتره به سمت دریای سرخ تلاش کند. احتمال وقوع هر یک از این سناریوها اگرچه کم است، اما به اندازه کافی نگران کننده است. در سال ۲۰۲۴ این خطر که برخی از رهبران کشورها با عبور از سرکوب مخالفان در داخل یا مداخله از طریق نیروهای نیابتی در خارج از مرزهایشان به سراغ تهاجمی واقعی به همسایگانشان بروند، شدیدتر از سال‌های گذشته است.

خطر تشدید شدن آتش جنگها نیز امسال بیشتر از هر زمان است. قدرت‌های بزرگ انگیزه‌ قوی برای نجنگیدن با یکدیگر دارند، اما درگیری‌های کوچکتر در حال بیشتر شدن و تنش‌ها در امتداد خطرناک‌ترین گسلهای جهان – اوکراین، دریای سرخ، تایوان و دریای چین جنوبی – در حال تشدید شدن هستند. صحبت‌ بی‌پرده از جنگ در پکن، مسکو و واشنگتن این خطر را دارد که باعث عادی شدن هزینه تقریبا غیرقابل محاسبه یک درگیری با شرکت ایالات متحده و همچنین چین یا روسیه شود.

غزه

حمله حماس در هفتم اکتبر گذشته و متعاقب آن تخریب غزه توسط اسرائیل، درگیری چند دهه‌ای اسرائیل و فلسطین را وارد فصل جدید وحشتناکی کرده است. با گذشته حدود سه ماه از آن روز، پر واضح‌ است که این عملیات نظامی اسرائیل، آنطور که رهبرانش استدلال می‌کنند، به کار حماس پایان نخواهد داد و تلاش برای انجام این کار می‌تواند به آنچه که از غزه باقی مانده پایان دهد.

وحشت و ابعاد حمله هفتم اکتبر حماس، اسرائیلی‌ها را در تروما فرو و احساس امنیت آنها را از بین برد. در حالی که بسیاری از اسرائیلی‌ها قبل از این حمله نسبت به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل بی اعتماد بودند، ناکامی دولت وی در جلوگیری از این حمله این بی اعتمادی را عمیق‌تر کرد.

عملیات اسرائیل علیه غزه، یک منطقه ساحلی پرجمعیت که توسط حماس اداره و به مدت شانزده سال توسط اسرائیل و مصر محاصره شده، اندکی پس از حمله هفتم اکتبر آغاز شد. اسرائیل هفته‌ها این باریکه را محاصره کرد و سپس اجازه ورود محدود کمک‌ها به آنجا را داد. بمباران‌های شدید در ادامه با عملیات زمینی همراه شدند. در اواخر نوامبر، یک وقفه کوتاه در درگیری‌ها در پی میانجیگری قطر و با حمایت آمریکا و مصر برقرار و این وقفه باعث شد که حماس ۱۰۵ گروگان (۸۱ اسرائیلی و ۲۴ نفر دیگر) را آزاد کند و اسرائیل نیز ۲۴۰ فلسطینی را از زندان‌های خود آزاد کرد. در اول دسامبر، حملات و عملیات زمینی اسرائیل علیه جنوب غزه از سر گرفته شد و هم اکنون بمباران و درگیری شدید در سراسر نوار غزه ادامه دارد.

عملیاتهای اسرائیل ویرانگر بوده و بخش اعظم نوار غزه را با خاک یکسان کرده‌اند. این عملیات باعث کشتار بیش از ۲۰۰۰۰ فلسطینی، از بین بردن نسل‌ها در خانواده‌ها و به کام مرگ کشاندن و معلول یا یتیم کردن تعداد غیرقابل وصفی از کودکان شده است. اسرائیل انبوهی بمب و موشک شامل بمب‌های ۲۰۰۰ پوندی را به روی مناطق پر ازدحام ریخته است. گزارش‌ها حاکی از آن است که سرعت و مقیاس تخریب‌ها در غزه در تاریخ اخیر بی‌نظیر است. طبق اعلام سازمان ملل، بیش از ۸۵ درصد از جمعیت ۲.۳ میلیون نفری ساکنان غزه خانه‌های خود را ترک کرده‌اند. سازمان ملل همچنین درباره فروپاشی نظم عمومی، قحطی و بیماری‌های عفونی که طبق اعلام آژانس‌های امدادی به زودی احتمالا تلفات بیشتری نسبت به عملیات نظامی بر جای می‌گذارند هشدار داده است. بسیاری از فلسطینی‌ها شامل عده‌ای که چندین بار آواره شده‌اند، به سمت جنوب و به اردوگاه‌های موقت در امتداد مرز مصر گریخته‌اند. برخی از مقامات اسرائیلی آشکارا می‌گویند که امیدوارند شرایط غزه منجر به ترک آنجا توسط فلسطینیان شود. اسرائیل اما این که این اتفاق را به عنوان سیاست رسمی دنبال کرده، رد می‌کند.

در واقعیت، تاکنون نشانه‌ای از این که اسرائیل بتواند حماس را از بین ببرد وجود ندارد. حتی از بین بردن تیپ‌های این گروه نیز یک امر بزرگ خواهد بود. هر اتفاقی بیفتد، جنبش سیاسی و اجتماعی کلی حماس زنده می‌ماند و مقاومت مسلحانه آن هم تا زمانی که اشغال ادامه دارد به نوعی ادامه خواهد یافت. نیروهای اسرائیلی ادعا می‌کنند که زیرساخت‌های این شبه‌نظامیان، از جمله بسیاری از تونل‌های زیرزمینی غزه را برچیده و احتمالاً ۸۰۰۰ مبارز حماس را کشته و هزاران نفر دیگر از آنها را دستگیر کرده‌اند. اگر این رقم دقیق باشد، به مثابه کمتر از نیمی از اعضای جناح مسلح این گروه است. در شهر غزه که اکنون تحت کنترل اسرائیل است، کمین‌های شبه‌نظامیان این گروه ادامه دارند که نشان می‌دهد حماس هنوز فعال است. به نظر می‌رسد واشنگتن امیدوار است با تشویق اسرائیل برای بهبود حفاظت از غیرنظامیان، عملیات آن را با دقت همراه کند. اما غزه بسیار کوچک است. حملاتی که اسرائیلی‌ها در هفتم اکتبر متحمل شدند، ویرانی اعمال شدن بر نوار غزه و جامعه آن را توجیه نمی‌کند، چه رسد به رقم زدن پایانی که آشکارا دست نیافتنی به نظر می‌رسد.

جنگ کلی در خاورمیانه

اسرائیل و آمریکا خواستار تقابل منطقه‌ای با گروه‌های مخالف آنها در خاورمیانه نیستند اما جنگ اسرائیل و حماس ممکن است از راه‌های گوناگونی یک چنین تقابلی را رقم بزند.

یک چنین جنگی از جهات مختلف به نفت ایران تمام می‌شود. این جنگ تاکنون باعث متوقف شدن توافق با میانجی‌گری آمریکا برای عادی ساختن روابط اسرائیل با عربستان شده است. این جنگ همچنین گستره دسترسی محور مقاومت متشکل از حزب‌الله لبنان گروه‌های شبه نظامی مختلف در عراق و سوریه، حوثی‌ها در یمن به علاوه گروه‌های شبه نظامی فلسطینی حماس و جهاد اسلامی را مشخص کرده است. این گروه‌ها بعد از ورود نیروهای زمینی اسرائیلی به نوار غزه سطح التهاب را بالا برده و در هنگام اجرای وقفه بشردوستانه یک هفته‌ای در غزه سطح التهاب را پایین آوردند و این نشان می‌دهد که آنها می‌توانند هماهنگ با هم کار کنند.

در حالی که بایدن در تلاش برای حمایت از اوکراین، مهار چین و پیشبرد تبلیغاتش برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ است آخرین چیزی که می‌خواهد وقوع جنگی بزرگتر در خاورمیانه است.

خطیرترین کانون التهاب هم اکنون در مرز لبنان و اسرائیل است. حزب‌الله لبنان و اسرائیل از هفتم اکتبر تا کنون حملات موشکی متقابلی به هم انجام داده‌اند که سطح آنها رو به افزایش بوده است.

این تنش ممکن است روندی متعلق به خودش را پیدا کند. رهبران جنگ طلب اسرائیل گفته‌اند اسرائیل نمی‌تواند بعد از حمله هفتم اکتبر بر سر به جای گذاشتن نیروی شبه نظامی متخاصمی که از حماس قوی‌تر بوده و بر طبق برآوردها زرادخانه‌ای متشکل از ۱۵۰۰۰۰ موشک داشته و بسیار نزدیک به مرز شمالی‌اش است، ریسک کند.

در جاهای دیگر گروه‌های مقاومت با نیروهای آمریکایی تبادل آتش داشته‌اند. در سوریه و عراق این شبه نظامیان به پایگاه‌ها و تاسیسات دیپلماتیک آمریکایی حمله کرده‌اند و آمریکا نیز به آنها ضد حملات متقابلی را داشته است.

نیروهای شبه نظامی یمنی (ارتش یمن) نیز به سمت اسرائیل موشک و پهپاد پرتاب کرده و به انگیزه برخورد با حمله اسرائیل به غزه به کشتی‌های تجاری در دریای سرخ حمله کرده‌اند. در اواسط ماه دسامبر، حملات به دو کشتی در تنگه باب المندب، تنگه‌ای که دریای سرخ را به خلیج عدن وصل می‌کند سبب شد شرکت کشتی رانی مرسک و دیگر کشتی‌های کشتی‌رانی تجاری، ترانزیت کشتی‌هایشان از این منطقه را متوقف کنند. ممکن است در مقطعی آمریکا و اسرائیل یا متحدانشان شروع به حمله کنند.

اگر اسرائیل نیز علیه حزب‌الله اقدام کند ممکن است جنگی مشابه با جنگ ۲۰۰۶ دو طرف در گرفته و با اطمینان نسبی می‌توان گفت که این جنگ کلی‌تر با توجه به تقویت قوای ایران در منطقه یک تقابل کلی‌تر را به همراه داشته و در نهایت ممکن است آمریکا را نیز در سراسر منطقه به خود بکشاند.

سودان

در ماه آوریل گذشته، تنش بین دو جناح نظامی در سودان شامل ارتش و شبه نظامیان نیروهای واکنش سریع (RSF) به سطح یک جنگ تمام عیار رسید. جنگ آنها از آن زمان تاکنون هزاران کشته برجای گذاشته، میلیون ها نفر دیگر را آواره کرده و سودان را در آستانه فروپاشی قرار داده است. در حالی که شبح نسل کشی دوباره بر منطقه غربی دارفور سایه افکنده است، نیروهای واکنش سریع که مسئول بیشتر قتل‌ها هستند، ممکن است آماده تصرف کشور باشند.

ریشه این جنگ به نزاع‌هایی که پس از برکناری عمر البشیردر جریان قیام مردمی سال ۲۰۱۹ در ارتش سودان بالا گرفت بر می‌گردد. بشیر نیروهای واکنش سریع را به عنوان یک گارد غیررسمی برای خود قدرت داده بود و با آن سعی می کرد از خود در برابر تهدیدها برای کودتا محافت کند. محمد حمدان دقلو، معروف به حمیدتی، رهبر نیروهای واکنش سریع ابتدا به عنوان فرمانده شبه‌نظامیان جنجاوید که در اواسط دهه ۲۰۰۰ شورش‌ها علیه عمر البشیر را در دارفور سرکوب کردند، به شهرت رسید.

بعد از آنکه هزاران سودانی در سال ۲۰۱۹ علیه عمر البشیر به خیابان‌ها آمدند، حمیدتی به همراه ژنرال عبدالفتاح البرهان، فرمانده ارتش سودان برای برکنار کردن البشیر نیروهایشان را متحد و سپس توافق کردند که قدرت را با یک دولت غیرنظامی تقسیم کنند. در اکتبر ۲۰۲۱، آنها غیرنظامیان را کنار زدند. در ادامه فشارها برای بازگرداندن حاکمیت غیرنظامی سبب شد که ائتلاف بین نیروهای واکنش سریع و ارتش سودان متزلزل ترشود. دو طرف سپس مذاکرات دشواری را در مورد چگونگی و زمان اقدام حمیدتی برای یکپارچه سازی نیروهایش تحت فرماندهی برهان داشتند.

هنگامی که مذاکرات آنها در اواسط آوریل به بن بست رسید، درگیری مجدد در شهر خارطوم آغاز شد و سپس گسترش یافت. اینکه چه جناحی اولین گلوله این درگیری را شلیک کرد، مشخص نیست.

نبردهای اولیه بسیاری از مناطق این شهر را ویران کردند. نیروهای واکنش سریع که عمدتا اهل غرب سودان هستند محله‌ها را در این شهر تسخیر و اغلب برای غنایم غارت ‌کردند. ارتش که در روی زمین مغلوب شده بود از هوا شروع به بمباران کرد. در دارفور، جنگ به کشتار قومی کشیده شد به ویژه آنکه نیروهای واکنش سریع شروع به قتل عام غیرنظامیان در دارفور غربی کردند. در تابستان به نظر رسید که خطوط مقدم آرام شده‌اند.

سپس، در ماه اکتبر و نوامبر، نیروهای واکنش سریع شهرهای بزرگ دارفور را تصرف کردند و ماجراهای تازه‌ای از خشونت های آنها منتشر شد. همچنان که نیروهای سرکش حمیدتی بیشتر مناطق غربی و همچنین بسیاری از نقاط خارطوم و اطراف آن را تصرف کردند، ارتش سودان مرکز فرماندهی خود را به بندر پورت سودان در ساحل دریای سرخ منتقل کرد.

اوکراین

مساله جنگ روسیه و اوکراین به یک بازی فوتبال سیاسی در واشنگتن تبدیل شده، اما آنچه در میدان جنگ رخ می‌دهد، امنیت آینده اروپا را مشخص خواهد کرد.

خط مقدم ۶۰۰ مایلی این جنگ الان به ندرت جابجا می شود. ضدحمله اوکراین فروکش کرده در حالی که ارتش این کشور دستاوردهای ارضی کمی به دست آورده چه برسد به اینکه آرمانش برای نفوذ به خطوط دفاعی روسیه در جنوب را عملی کند. ژنرال‌های اوکراینی نگران حملات روسیه در شرق یا شمال هستند اما تلاش روسیه در اواخر سال ۲۰۲۳ برای تصرف شهر آودیوکا در شرق با مقاومت شدیدی روبرو شد.

کرملین محاسبه کرده که زمان هم اکنون به سودش است. روسیه در شرایط جنگی قرار داشته و در این شرایط ارتش خود را گسترش داده و هزینه‌های هنگفتی برای تولید تسلیحات می‌کند. مسکو به رغم تحریم‌های غرب به اندازه کافی صادراتش را به پیش برده و به لطف سودهای بادآورده در حوزه صادرات انرژی توانسته زرادخانه جنگی خود را پر نگه دارد. در عین حال نیز به اندازه کافی برای آنکه کارخانه‌های اسلحه سازی را شبانه روز فعال نگه دارد واردات داشته است. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، سرنوشت نخبگان روسیه را به سرنوشت خود گره زده است. او پس از شورش ناموفق یوگنی پریگوژین، رهبر گروه واگنر، در ماه ژوئن علیه خود، قدرتش را در ارتش تثبیت کرد. هزینه‌های تازه، پاداشهایی را نصیب طبقه جدیدی از وفاداران کرده‌اند. جنگ هسته اصلی روایت جدید روسیه بوده و ریشه در ارزش‌های سنتی دارد که جنگیدن را در راستای مردانگی پاس می‌دارند.

اوکراین با چشم انداز زمستانی تیره و تار روبروست. روسیه با حملاتی موشکی به دنبال قطع کردن گرمایش و خالی کردن شهرها خواهد بود. ژنرال ارشد ارتش اوکراین اخیراً به “بن بست” در ضدحمله کی‌یف اشاره کرد و خاطر این صحبت مورد سرزنش ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین قرار گرفت. ارتش اوکراین هم اکنون دچار کمبود مهمات و پرسنل ذخیر شده است. اختلاف بین مقامات اوکراینی و غربی هر چه بیشتر مشهود شده‌ است. این که کی‌یف انتظارات را از ضد حمله بالا برد سبب شد که از آماده سازی مردم اوکراین برای آنچه که یک نبرد طولانی مدت به نظر می‌رسد غافل شود.

بزرگترین نگرانی کی‌یف در حال حاضر متزلزل شدن حمایتهای غرب از خود است. از زمانی که حمله روسیه به اوکراین در اوایل سال ۲۰۲۲ آغاز شد، تسلیحات عرضه شده توسط ایالات متحده برای اوکراین بسیار محوریت داشتند. اخیرا گروهی از قانونگذاران جمهوری خواه کنگره آمریکا جلوی تصویب بسته کمکی بزرگی برای کی‌یف که هدفش سروسامان دادن به اوکراین تا زمان انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ است را گرفتند. دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا و نامزد احتمالی جمهوری خواهان در انتخابات ۲۰۲۴ از کمکهای واشنگتن به اوکراین انتقاد کرده است.

میانمار

حملات اخیر گروه‌های شورشی در شمال شرق میانمار که باعث بیرون راندن ارتش از مواضعی در این منطقه شد در کنار درگیری‌های دیگر در این کشور باعث به وجود آمدن بزرگترین تهدید ایجاد شده تا کنون برای حاکمیت نظامی که حدود سه سال پیش قدرت را در این کشور در دست گرفت شده‌اند.

در طول ۲۰۲۳ یک الگوی تاریک شکل گرفت. نیروهای مقاومت مخالف شورای نظامی میانمار شامل گروه‌های مختلف شبه‌نظامی هستند که از دل اعتراضات پس از کودتا که توسط این شورای نظامی سرکوب شدند رشد کرده و شروع به اجرای کمین‌های خود علیه ارتش در سراسر کشور کردند. ارتش میانمار از حملات هوایی، توپخانه‌ای و واحدهای متحرک برای سرکوب قیام و مجازات غیرنظامیان استفاده کرد. برای اولین بار در چند دهه اخیر، خشونت مناطق مسطح میانمار را نیز فرا گرفت و ارتش در آنجا هم با استفاده از همان تاکتیک‌های وحشیانه‌ای که از مدت‌ها قبل علیه گروه‌های مسلح قومی در مناطق ارتفاعات به کار گرفته بود، اعضای قوم اکثریت بامر را هدف قرار داد.

گروه‌های مسلح قومی نیز به نوبه خود واکنش های مختلفی به کودتا نشان داده بودند. برخی از هسته های آموزش دیده این نیروهای مقاومت، به آنها اسلحه و به رهبرانشان پناه دادند. تعدادی از آنها ائتلافی نزدیکتر با دولت وحدت ملی (NUG)، یک نهاد اپوزیسیون که متشکل از قانونگذاران برکنار شده، از جمله بسیاری از اعضای حزب آنگ سان سوچی، رهبر غیرنظامی مخلوع قبلی و اسیر در زندان، تشکیل دادند. برخی دیگر هم خود را در حاشیه نگه داشته یا به آتش بس با ارتش پایبند ماندند.

حملات ارتش میانمار نواحی شمال شرق این کشور را متزلزل کرده است. اخیرا ائتلافی متشکل از سه گروه مسلح قومی که از قبل وجود داشت، موسوم به ائتلاف سه برادری، همراه با برخی از دیگر نیروهای مقاومت، چند شهر، مواضع نظامی فراوان و تانک‌ها و سلاح‌های سنگین را تصرف و مسیرهای تجاری کلیدی با چین را قطع کردند. شورشیان قومی در چند نقطه دیگر با احساس کردن وضع آشفته ارتش اغلب نیروهایشان را متحد کرده و یا حتی زیر پرچم گروه‌های مقاومت حملاتی را شروع کرده و شهرها، بخشی از مراکز ایالتی و پاسگاه‌های مرزی در مناطق مختلف کشور را تصرف کردند. در خارج از حوزه شمال شرق، ارتش میانمار جنگ سخت تری را به راه انداخته اگرچه به نظر می رسد که هنوز تحت فشار قرار داشته باشد.

اتیوپی

اتیوپی سال ۲۰۲۳ را با خبرهای خوب آغاز کرد اما این سال را با ترس های فراوان به پایان رساند. در آغاز این سال، جنگ وحشیانه‌ای که با محوریت منطقه تیگرای در شمالی ترین بخش اتیوبی در گرفت به پایان نزدیک شد. برخی برآوردها حاکی از آن هستند، این جنگ که در آن شورشیان تیگرای در برابر نیروهای فدرال همراه با شبه نظامیان منطقه امهارا، منطقه‌ای هم مرز با تیگرای و نیروهای اریتره ای قرار گرفتند صدها هزار نفر کشته بر جای گذاشت و تعداد بیشماری از غذا و خدمات دیگر محروم کرد. نیروهای تیگرای قبل از دست زدن به یک عقب نشینی عجولانه تقریبا در حال تصرف شهر آدیس آبابا، پایتخت اتیوپی بودند. سپس نیروهای فدرال به تدریج بر نیروهای تیگریی غلبه کردند و ابی احمد، نخست وزیر اتیوپی، برای تثبیت پیروزی خود با رهبران منطقه به توافق رسید. توافق نوامبر ۲۰۲۲ باعث برقراری آرامش بر تیگرای شد. اما زمینه را برای جنگ در جاهای دیگر فراهم کرد.

در ماه اوت، شورشیان امهارا برای مدت کوتاهی بخش‌هایی از شهرهای آن منطقه را تصرف کرده و سپس شکست خورده و عقب نشینی کردند. آنها که در حومه شهرها پنهان می‌شوند برای حمله به نیروهای فدرال یورش انجام می‌دهند. تنش‌ها بین ابی و امهارایی‌ها از مدت‌ها پیش رو به افزایش رفت. شورشیان امهارایی زمانی که ابی در سال ۲۰۱۸ قدرت را به دست گرفت از او حمایت کرده و بعدا در کنار نیروهای فدرال در تیگرای جنگیدند. امهارایی ها از تفاهم ابی با تیگرای ناراضی بودند و این نگرانی را داشتند که او منطقه مورد مناقشه معروف به Welkait-Tsegede را به شورشیان امهارا و تیگرای غربی که شبه‌نظامیان امهارا در طول جنگ تصرف کرده بودند را به تیگرایی‌ها تحویل دهد. آنها همچنین دولت ابی را متهم می کنند که چشم خود را به روی کشتار غیرنظامیان امهارا توسط ملی گرایان قومی در منطقه ارومیا، زادگاه ابی و پرجمعیت‌ترین منطقه اتیوپی، بسته و به طور کلی منافع قوم اورومو را به امهارا ترجیح می‌دهد. با توجه به مخالفت مردمی با حزب حاکم متعلق به ابی که بخش‌هایی از از امهارا را اداره می کنند، بخش‌های بزرگ دیگری از این منطقه اساساً خارج از کنترل حکومت هستند.

امهارا تنها سردرد ابی نیست. او با شورش ریشه‌دار شورشیان ناسیونالیست اورومو در ایالت زادگاه خودش هم مواجه است. مذاکراتی که در این مورد در تانزانیا برگزار شد پیشرفت داشت، اما طرفین در رسیدن به توافق شکست خوردند.

ساحل آفریقا

ارتش نیجر در سال ۲۰۲۳ پس از کودتاهای مالی و بورکینافاسو، محمد بازوم، رئیس جمهور رفورمیست طرفدار غرب را سرنگون و حکومت ارتش را در سراسر این کشور حوزه ساحل مستحکم کرد. افسران در قدرت قول داده اند خشونت بروز یافته در مناطق روستایی را مهار کنند اما فراتر از تغییر شرکای خارجی و خرید تسلیحات جدید، ایده های چندانی ارائه نکرده و در عوض حملاتی را که سال‌ها شکست خورده بودند، دوچندان کرده‌اند.

موج کودتاها در منطقه ساحل آفریقا منادی فصل جدید در بحرانی در این منطقه که حداقل به سال ۲۰۱۲ باز می گردد است. در آن زمان، شورشیان بادیه نشین طوارق، همراه با افراطگران مرتبط با القاعده، شمال مالی را تصرف کردند. این افراطگران سپس شرکای قبلی خود را کنار زده و حوزه شمال را برای تقریبا یک سال در کنترل خود نگه داشته و سپس توسط نیروهای تحت رهبری فرانسه عقب رانده شدند. در سال ۲۰۱۵، چندین گروه مسلح از شمال مالی، از جمله شورشیان و عناصر طرفدار دولت، توافقنامه صلحی را با باماکو امضا کردند. این توافقنامه در بردارنده واگذاری قدرت، توسعه شمال و وارد کردن برخی از گروه های مسلح به ارتش بود.

از آن زمان به بعد وقت کشی‌های باماکو و اختلافات میان امضاکنندگان توافق تلاش‌ها برای عملی کردن توافق را متوقف کرده است. در همین حال، افراطی‌هایی که این قرارداد را امضا نکردند، بخش‌های بزرگی از مرکز مالی و بیشتر نواحی بورکینافاسو را تحت کنترل خود درآورده و حتی دامنه دسترسی خود را به گوشه‌های شمالی ساحلی غرب آفریقا گسترش دادند. ارتش‌های کشورهای حوزه ساحل، نیروهای فرانسه و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل نتوانستند جلوی پیشروی آنها را بگیرند. شبه‌نظامیان محلی که در برخی موارد توسط دولت‌های منطقه‌ای مسلح ‌شدند، تکثیر شده و با افراطگران مبارزه کرده و به خشونت‌های سرسام‌آور دامن زدند.

هائیتی

مردم هائیتی امیدوارند که نیروهای خارجی که قرار است در اوایل سال ۲۰۲۴ وارد این کشور شوند، با باندهای بسیار خشن تبهکاری که در چند سال گذشته باعث از هم پاشیدن این کشور شده اند، مقابله کنند. اما پلیس کنیا که قرار بوده این هیات از پیش برنامه ریزی شده را رهبری کند، با توجه به بی نظمی در عرصه سیاست هائیتی، کار خود را در مقابله با گروه‌های مسلح در حلبی آبادهای با تراکم بالای جمعیتی متوقف کرد.

از زمان قتل جوونل موئیس، رئیس جمهور هائیتی در ژوئیه ۲۰۲۱، خشونت‌های باندهای تبهکار در هائیتی به صورت قارچ گونه رشد کرده است. باندهای تبهکار بسیاری از نقاط شهر پورتو پرنس، پایتخت هائیتی و همچنین مناطق شمال این شکور، به ویژه دره آرتیبونیت را کنترل می کنند. این باندها با یکدیگر نیز ‌جنگیده و غیرنظامیان را آزار می‌دهند. این جنگها سبب شدند ده‌ها هزار نفر از مردم از خانه‌های خود بیرون رانده شوند. برخی از مردم به کمپ‌های موقت آوارگان پناه برده‌اند در حالی که ممکن است در همین کمپها نیز با خطراتی مشابه با خطرات مکانهای زندگی قبلی خود که از آنها فرار کرده‌اند، از جمله خشونت جنسی روبرو شوند. نزدیک به نیمی از جمعیت هائیتی، معادل حدودا ۵.۲ میلیون نفر، به کمک های نجاتبخش نیاز دارند. فعالتیهای باندها به خشونت بیشتر دامن زده‌اند: گروه‌های شبه نظامی مردمی همچون گروه Bwa Kale در پاسخ به خشونت این باندها تشکیل شده و صدها تن از اعضای باندها را مجازات کرده‌اند اما باز هم کاهش محسوسی در فعالیت باندها ایجاد نشده است. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که مردم هائیتی در چنان ناامیدی از بهبود وضعیت خود به سر می‌برند که به رغم سوابق حقوق بشری ناگوار حضور هیات‌های بین‌المللی قبلی در کشورشان همچنان از ورود نیروهای خارجی به آنجا حمایت می‌کنند.

ارمنستان-جمهوری آذربایجان

سال گذشته میلادی، حمله برق آسای جمهوری آذربایجان به قره باغ باعث مهاجرت تقریباً همه ساکنان آنجا معادل بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر شد. امسال این مساله مطرح است که آیا جمهوری آذربایجان فراتر از قره باغ اقدام خواهد کرد یا بعد از مذاکرات اواخر سال ۲۰۲۳ که ظاهرا پیشرفت‌هایی کسب کرد، باکو و ایروان سرانجام راهی برای صلح پیدا می‌کنند.

به نظر می‌رسد که عملیات جمهوری آذربایجان در قره باغ حداقل فعلا، به درگیری چند دهه‌ای آنها بر سر این منطقه مورد مناقشه پایان داده باشد. در دهه ۱۹۹۰، اکثریت ارمنی قره باغ با حمایت ارمنستان جمهوری خودخوانده‌ای اعلام کرده و در جنگ متعاقب این اعلام، نیروهای جمهوری آذربایجان را از قره باغ و مناطق مجاورش بیرون راندند. برای سالها، مذاکرات بین باکو و ایروان بر سر این مناقشه به جایی نرسید. در این مدت جمهوری آذربایجان ارتش خود را تقویت کرد و در سال ۲۰۲۰، با حمایت ترکیه، مناطق اطراف قره باغ و بخشی از خود آنجا را پس گرفت. روسیه پس از شش هفته درگیری شدید برای میانجیگری و برقراری آتش بس وارد عمل شد و نیروهای حافظ صلح را برای نظارت بر وضعیت به آنجا فرستاد.

اما با درگیر شدن مسکو در جنگ اوکراین، به نظر رسید باکو احساس کرد که می‌تواند هدف خود را برای تصرف قره باغ به پایان برساند. به این ترتیب باکو در طول سال ۲۰۲۲، چندین منطقه استراتژیک را از جمله در امتداد خطوط مقدم تصرف کرد. سپس، برای مدت بیش از ۹ ماه، کریدور لاچین را که دسترسی قره باغ به ارمنستان و جهان خارج را فراهم می‌کرد، مسدود کرد. در ماه سپتامبر، نیروهای باکو به داخل این منطقه نفوذ کرده و در عرض یک روز همچنان که ارمنی‌ها خانه‌های خود را ترک می‌کردند آنجا را پس گرفتند.

قره‌باغ شاید دردناک‌ترین نقطه اختلاف بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان باشد اما تنها مورد اختلاف آنها نیست. دو کشور بعضا چالشهایی در مرزهایشان که هنوز دقیقا مشخص نشده به وجود می‌آورند و در این مناطق مرزی نظامیان آنها در حالی که اغلب تنها چند متر از یکدیگر فاصله دارند تقابل دارند. در فاصله پایان جنگ ۲۰۲۰ و حمله سپتامبر گذشته جمهوری آذربایجان به قره باغ، درگیری های مرزی آنها حتی مرگبارتر از درگیری های مربوط به خود قره باغ شد.

مهمتر از آن، جمهوری آذربایجان خواهان ایجاد یک کریدور زمینی به نخجوان است؛ منطقه‌ای متعلق به جمهوری آذربایجان اما جدا افتاده از خاک آنجا که در جنوب غربی ارمنستان قرار داشته و با ترکیه و ایران هم مرز است. باکو معتقد است، توافق آتش‌بسی که با میانجیگری مسکو حاصل شده و به جنگ ۲۰۲۰ پایان داد، ایروان را متعهد به دادن اجازه عبور از این کریدور کرده است. این مسیر منجر به تسهیل تجارت با ترکیه شده اما ایران را دور می‌زند از این رو مورد مخالفت تهران قرار دارد. قبلاً در سپتامبر ۲۰۲۲، نیروهای جمهوری آذربایجان در داخل ارمنستان پیشروی کردند و برخی از آنها در عمق خاک ارمنستان باقی ماندند. چندین موضع جدید جمهوری آذربایجان مشرف به گلوگاهی است که از طریق آن جاده ای به این منطقه می رسد.

مذاکرات بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان هنوز شانس نتیجه دادن دارد. توافقی در ماه دسامبر بدون حضور طرف های ثالث در مذاکرات به دست آمد که منجر به تبادل اسیرای جنگی، تعهد به عادی سازی روابط و حمایت ارمنستان از نامزدی جمهوری آذربایجان برای میزبانی از اجلاس جهانی آب و هوایی COP۲۹ در سال ۲۰۲۴ شد. باکو و ایروان می‌گویند که به گفتگوها ادامه خواهند داد و انتظار دارند به زودی معاهده‌ای حاصل شود اگرچه مسائل دشوار مرزی و مساله کریدور همچنان باقی است.

آمریکا-چین

جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا و شی جین‌پینگ، رئیس جمهور چین در ماه نوامبر نشستی را با هدف جستجوی یک شروع مجدد در روابط دو کشور و قطع تنزل شدید این روابط برگزار کردند. اما منافع اصلی آنها همچنان در منطقه آسیا- اقیانوسیه با هم در تعارض است و انتخابات ۲۰۲۴ تایوان و تنش‌ها در دریای چین جنوبی می‌تواند روند بهتر شدن را روابط دو کشور را با چالش مواجه کند.

پکن و واشنگتن از مدتی پیش کاستن از تنشها را جستجو کردند. شی جینپینگ می خواهد بر اقتصاد بیمار چین تمرکز و از اعمال محدودیت های تجاری بیشتر از سوی آمریکا علیه خود جلوگیری کند. (واشنگتن اخیرا محدودیت‌ها در زمینه فروش فناوری پیشرفته به چین را تشدید و به مجموعه‌ تعرفه‌ها و محدودیت‌های قبلی علیه پکن اضافه کرده است.) دولت بایدن خواهان آرامش قبل از انتخابات سال ۲۰۲۴ آمریکا و از طرفی اطمینان دادن به سایر کشورها که نگران خصومت بین دو کشور است تا نشان دهد این دو ابر قدرت می توانند مسئولانه رقابت خود را مدیریت کنند.

در اوایل سال ۲۰۲۳، زمانی که یک بالن جاسوسی چینی بر فراز خاک آمریکا شناسایی و توسط واشنگتن سرنگون شد، یک جنجال رسانه‌ای به پا و تلاش های دیپلماتیک متوقف شد. ماه ها بعد، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا که سفر خود را در واکنش به این اتفاق لغو کرد به پکن سفر کرد و زمینه را برای نشست بایدن-شی جینپینگ فراهم کرد.

نشست این دو رئیس جمهور به خوبی پیش رفت؛ در این نشست از جمله توافق شد که دو کشور برای جلوگیری از ورود فنتانیل به ایالات متحده با یکدیگر همکاری کنند. یک روز قبل از نشست نیز مقامات دو کشور متعهد شدند برای مقابله با تغییرات آب و هوایی با یکدیگر همکاری کنند. یک اتفاق مهم این بود که پکن همچنین با بازگشایی کانال‌های ارتباطی ارتش‌های دو کشور برای کمک به مدیریت خطرات مربوط به درگیری‌های ناخواسته در ضمن تعارضات دو ارتش در دریاها و آسمان‌های اطراف چین موافقت کرد. شی جینپینگ با نشان دادن کنترلش بر مهم ترین روابط دوجانبه پکن در داخل، پیروزی کسب کرد.

تایوان یکی دیگر از نقاط مورد اختلاف دو کشور است. پکن معتقد است که این جزیره باید با سرزمین اصلی چین، در حالت ایده آل به طور مسالمت آمیز، متحد شود اما توسل به زور برای این اتحاد مجدد را رد نمی کند. هدف سیاست “چین واحد” واشنگتن، حل مسالمت آمیز وضعیت تایوان بدون پیش داوری کردن در نتیجه است. سیاست دیرینه “ابهام استراتژیک” واشنگتن مشخص نمی‌کند که آیا آمریکا برای دفاع از تایوان وارد عمل می‌شود یا خیر. اما صداهایی در واشنگتن برای تقویت حمایت از تایوان بلند شده است. بعید است چین به این زودی‌ها به تایوان حمله کند (در واقع نقض حریم دفاعی جزیره برای چین سخت خواهد بود) اما هر چه شی جینپینگ بیشتر احساس کند که سیاست “چین واحد” در حال تضعیف بوده و پنجره برای اتحاد مجدد در حال بسته شدن است، محاسباتش بیشتر به سمت جنگ متمایل می‌شود.

در انتخابات تایوان در ژانویه ممکن است ویلیام لای، معاون رئیس جمهور فعلی تایوان که از نظر چین یک جدایی طلب است قدرت را به دست گیرد. در ادامه پکن ممکن است فشار را بر تایپه افزایش دهد –از جمله برای مثال، تعداد کشتی‌ها و هواپیماهای جنگی چین را در اطراف جزیره افزایش دهد یا موانعی را برای کالاهای تایوانی دوباره اعمال کند. چین با این فشار تلاش خواهد کرد دولت جدید تایوان را به سمت تمکین بیشتر از پکن سوق دهد.»

ایسنا

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید