گفتاری درباره قیمت بالای بلیتهای کنسرت
افزایش قیمت بلیت کنسرتها همواره یکی از چالشهای مهمی است که مخاطبان موسیقی با آن روبهرو هستند؛ بهخصوص اینکه بخش مهمی از کسانی که این برنامهها را میبینند جوانان و دانشجویان کمدرآمد اما علاقهمند به هنر موسیقی هستند که به خاطر قیمت بالای کنسرتهای موسیقی نمیتوانند از آن استفاده کنند.
حمیدرضا نوربخش در روزنامه آسمان آبی نوشت:
افزایش قیمت بلیت کنسرتها همواره یکی از چالشهای مهمی است که مخاطبان موسیقی با آن روبهرو هستند؛ بهخصوص اینکه بخش مهمی از کسانی که این برنامهها را میبینند جوانان و دانشجویان کمدرآمد اما علاقهمند به هنر موسیقی هستند که به خاطر قیمت بالای کنسرتهای موسیقی نمیتوانند از آن استفاده کنند.
گاهی دیده میشود قیمت یک بلیت کنسرت موسیقی به 200 هزار تومان میرسد و همین مسئله باعث شده کنسرت به امری تجملی بدل شود و همه امکان استفاده از آن را نداشته باشند. از طرف دیگر شرایط به گونهای است که نمیتوان این قیمتها را کاهش داد؛ برای مثال اجارهبهای سالنهای کنسرت هر روز بیشتر میشود و این سالنها هزینههایی مانند پارکینگ، سیستم صوتی و نیروی انتظامی را نیز جداگانه محاسبه میکنند. از آن طرف دیگر هزینههای موجود هر روز بیشتر میشود. بسیاری گمان میکنند این پولها به جیب هنرمندان میرود، البته ای کاش اینگونه بود، اما واقعیت این است که بخش زیادی از این پولها صرف هزینههای تحمیلی میشود.
به نظر میرسد یکی از مهمترین مشکلاتی که هماکنون جامعه موسیقی با آن روبهرو است این است که نه مسئولان و نه مخاطبان به حقوق اهالی موسیقی واقف نیستند؛ به همین خاطر است که مسائل مالی مربوط به اهالی موسیقی مدام از هر دو طرف نادیده گرفته میشود و در حالی که هزینههای برگزاری کنسرتهای موسیقی هر روز بالا میرود عدهای بدون توجه به این مسئله آن را لغو میکنند و ضرر و زیان بسیاری به اهالی موسیقی وارد میکنند و حتی بسیاری از شرکتهای برگزارکننده کنسرت در شهرستانها را به ورشکستگی میکشانند. گاهی یک موسسه کمتوان مالی تمام سرمایه خود را در چنین کاری میگذارد و با وجود اتفاقاتی از این دست، از هستی ساقط میشود. در هر استانی دبیر شورای فرهنگ، مدیر کل ارشاد است. وقتی برگه مجوز را به کسی میدهیم، یعنی این برگه با نظارت چند جا و حتی برنامهریزی شرکتی که قرار است کنسرت برگزار کند به خواننده داده میشود.
عدهای از مردم هم با اشتیاق بلیت کنسرت میخرند، اما شب شروع اجرا، کنسرت را لغو میکنند؛ در این صورت تکلیف خسارتهای پیشآمده چیست؟ این در حالی است که اگر خسارت معنوی لغو کنسرتها جبران نمیشود، باید خسارت مادی آن پرداخته شود. بخش مهمی از جامعه موسیقی و هنرمندانی که عمر خود را صرف این هنر کردهاند، از لحاظ معیشتی مشکلات متعددی دارند و نمیتوانند حتی هزینههای معمول زندگیشان را جبران کنند. بخش مهمی از جمعیتی که عضو خانواده موسیقی هستند در شهرستانها با کمترین امکانات زندگی میکنند. به نظر میرسد کسانی که اتفاقاتی از این دست را رقم میزنند به عمل خود آگاه نیستند.
از سوی دیگر، مخاطبان هم چوب لای این چرخ میگذارند. آنان با دانلود غیرقانونی، حقوق هنرمندانی را که به آنان بسیار علاقهمندند نادیده میگیرند. [برای درک این موضوع] هزینه ضبط یک آلبوم موسیقی را ( که چند 10میلیون تومان است) منهای وقت و سرمایه معنویای کنید که یک هنرمند خرج کرده است. با این حال میبینید بهراحتی ظرف چند دقیقه بعد از انتشار بهصورت غیرقانونی منتشر میشود.
هنرمندی که چند سال از عمر خود را صرف تولید یک اثر کرده و هزینههای بسیاری نیز برای آن خرج کرده است، نیمساعت بعد از انتشار اثرش، آن را در تمامی سایتها و کانالها مشاهده میکند. صداوسیما هم که قرار است رسانه ملی ما باشد و متاسفانه عملکردش در موسیقی اصلا این احساس را به مخاطبانش نمیدهد، خود یکی از بزرگترین ناقضان حقوق مؤلف است. در این میان هنرمندان هم خود مقصرند؛ آنان نیز با سکوتشان به این مشکل افزودهاند. تنها استاد شجریان بود که سالها قبل به پخش غیرقانونی آثارش از صداوسیما اعتراض کرد.
این مسئله نیاز به آموزش دارد. ما قبح دزدی را میدانیم، اما نمیدانیم دانلود یک اثر موسیقایی هم دزدی است و به همان اندازه قبیح است. جامعه ما به آموزش نیاز دارد تا یاد بگیرد حقوق مؤلف را رعایت کند. در این صورت ما با تحولی اساسی در اقتصاد هنر روبهرو خواهیم شد که تاثیرش را بر موسیقی نیز خواهد گذاشت. هنرمند برای کار نیاز به انگیزه دارد و اگر بخش اقتصادی فعالیتهای موسیقی تضمین شده باشد، تلاش خواهد کرد در زمینه خلق اثر نیز کارهای باشکوهی ارائه دهد.
درست است که قانون کپیرایت در ایران وجود ندارد، اما در وضعیت کنونی هم میتوان اقدامات مهمتری انجام داد؛ بهخصوص که مردم ما نشان دادهاند برای هنر و هنرمند ارزش قائلاند و اگر به این مسئله آگاه باشند که پروسه تولید آلبوم چقدر دشوار است و اثر خلقشده سرمایه مالی و معنوی هنرمند است، هرگز راضی نخواهند شد که با دانلود غیرقانونی سرمایه او را ازبین ببرند.
مسئله رعایتنکردن قانون کپیرایت در این سالها با معضلات جدیدی نیز روبهرو شده است؛ برای مثال، تلگرام خود معضل بزرگی است؛ کل آثار یک هنرمند را در کانالها، اپلیکیشن و روباتها میگذارند و پولی که مردم برای خرید حجم آن میدهند، در جیب شرکتهای اینترنتی و مخابراتی میرود. همه اینها سبب شده است هنرمندان انگیزهشان را از دست بدهند و به کنج عزلت بروند
منبع:برترین ها