«گاپ» کابوس آبی ایران شد

بهار و آسمان آبی آن به رویایی برای کودکان ایذه، سنندج، سقز، قروه، خرمشهر، آبادان، شادگان، اهواز و بسیاری شهرهای دیگر تبدیل شده است. ریزگرد، کابوس روز و شب ایرانیان، این روزها بسیاری مدارس را در غرب و جنوب کشور به تعطیلی کشانده است.
روزنامه قانون نوشت: داستان هجوم ریزگردها به دهه ۸۰ باز میگردد، آن روزها مردم ایران با واژه ریزگرد آشنا شدند و از آن زمان تاکنون ریزگرد میهمان همیشگی بیش از ۲۵ استان کشور شده است؛ میهمان ناخواندهای که دو منشأداخلی و خارجی دارد.
منشأداخلی ریزگردها بهدلیل اجرای پروژههای آبی مانند سدسازی و انتقال آب، رخ داده است اما منشأخارجی ریزگردها نیز بیارتباط با سدسازی نیست. ایران با سدهای بسیاری مانند ایلیسو، سلما، آتاتورک، کجکی و کمالخان در خارج از کشور و نیز با صدها سد دیگر در داخل کشور محاصره شده است. براساس آمار سال ۶۸، چشمههای تولید گرد و خاک در منطقه عراق و سوریه ۶ چشمه بوده اما درحال حاضر به بیش از ۳۰۰ چشمه افزایش یافته است.
جنگ آب، کشور را در داخل و خارج تهدید میکند اما مسالهای که از چشم بسیاری مسئولان دور مانده، ردپای اسراییلیها در بحران آبی ایران است. «گاپ» بزرگترین پروژه آبی ترکیه که آینده آبی کشور را بهمخاطره انداخته است با سرمایهگذاری اسراییلیها درحال اجراست. بهنحوی که از میان حدود ۸۰ پیمانکار این پروژه ۶۰ پیمانکار متعلق به اسراییل هستند.
گاپ، بلای جان ایران
پروژه آناتولی بزرگ یا طرح «گاپ» ترکیه، متهم ردیف نخست معضل ریزگردهای ایران است. در پروژه گاپ ۲۲ سد و ۱۵ نیروگاه پیشبینی شده است. در جنوب شرقی ترکیه هشت سد بزرگ و متوسط، از جمله آتاتورک در رودخانه فرات و ایلیسو در دجله، احداث شده اند. در دو دهه گذشته ۲۳میلیارد دلار هزینه پروژه گاپ شده که هدف آن تامین ۲۵ درصد از منابع آب و ۲۰ درصد از مجموعه برق مورد نیاز ترکیه است؛ طرحی که بیش از ۶۰ هزار میلیارد مترمکعب آب از حقابه رودخانههای دجله و فرات را بهوسیله سدسازی ربوده است و تیشه به ریشه محیطزیست ایران میزند. معروفترین سد این پروژه «آتاتورک» است. این طرح موجب شد منطقه میانرودان یا بینالنهرین از ۹۰ رودخانه بهابعاد زایندهرود محروم شود. پیامد اجرای طرح گاپ تاکنون بحران خشکسالی در سوریه و عراق، بایر شدن چند میلیون هکتار از اراضی کشاورزی این کشورها و قطع حقابه رودخانه هورالعظیم ایران از دجله و فرات بوده است.
کابوس ایلیسو
یکی از سدهای معروف و البته بسیار خطرناک طرح گاپ، «ایلیسو» است؛ سدی که بهدست مستشاران فنی از کشورهای آلمان، اتریش و سوییس طراحی شد و این مستشاران تا مقطعی نیز درحال ساخت آن بودند. گنجایش این سد بیش از ۱۰ میلیارد مترمکعب است؛ یعنی حدود سه برابر بیشتر از کرخه بهعنوان بزرگترین سد ایران. ایلیسو در منطقه کردنشین «حسنکی» جانمایی شده و درحال ساخت است؛ آنجا منطقه باستانی ارزشمندی محسوب میشود که در یونسکو ثبت شده است.احزاب سبز در کشورهای آلمان، اتریش و سوییس به ساخت سد ایلیسو اعتراضهای گستردهای کردهاند. اعتراض احزاب سبز این کشورها به پروژه ایلیسو موجب شد تا دولتهای آلمان، اتریش و سوییس از این پروژه خارج شوند. اما باوجود خارج شدن این کشورها از پروژه ایلیسو، ترکیه همچنان قصد اجرای این پروژه را دارد و سد ایلیسو تاکنون متوقف نشده است. طبق برنامهریزیها این پروژه تا دو سال دیگر به اتمام میرسد. کارشناسان محیطزیست بارها بهعلت پیامدهای احداث و آبگیری این سد به دولت ترکیه هشدار دادهاند اما دولت ترکیه بدون توجه به این هشدارها باسرعت بیشتری این پروژه را ادامه میدهد.
ردپای اسراییل در گاپ
ردپای سرمایهگذاران اسراییلی در این پروژه ، زنگ خطری برای مسئولان کشور است. محمدمهدی برومندی، نایب رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به مشرق با اشاره به ابعاد پشت پرده پروژه گاپ ترکیه و خطرات آن برای منطقه،گفت:«مجلس این مساله را با جدیت دنبال خواهد کرد.مباحث بسیاری در خصوص این پروژه مطرح شدهاست. حتی بانک جهانی نیز به دلیل مشکلاتی که این پروژه برای منطقه ایجاد میکند، در این پروژه سرمایهگذاری نکرده و سرمایهگذار اصلی این پروژه، رژیم صهیونیستی است؛ به گونهای که از میان حدود ۸۰ پیمانکار قوی این پروژه، بین ۵۰ تا ۶۰ پیمانکار متعلق به رژیم صهیونیستی هستند.با توجه به همین ترکیب، میتوان گفت که این پروژه یک پروژه صهیونیستی برای منطقه است، بنابراین همه ارکان نظام باید این مساله را دنبال کنند».
عدم حمایت مالی بانک جهانی از پروژه گاپ،به دلیل فشار های اعمال شده از جانب کشورهای منطقه که ناشی از نگرانی آنها نسبت به قرار داشتن سرچشمه های رود های دجله و فرات در این منطقه بود، به نوعی زمینه سازی برای ورود رژیم صهیونیستی به بهانه سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی به این پروژه شد. آنچه مسلم است، اینکه رژیم صهیونیستی بر اساس نظر بعضی یهودیان سرشناس ترکیه، مانند اسحق آلاتون، یکی از صاحبان صنایع واز اعضای لابی یهود در این کشور، پیشاپیش مطالعات و اطلاعات جامعی در ارتباط با این پروژه و چگونگی موفقیت آن دراختیار داشته است و به همین علت نیز آمادگی خود برای مشارکت در این پروژه و ورود به تمامی مسائل مربوط به گاپ را در ملاقاتی که در سال ۱۹۹۳ بین هیات ۲۰ نفره بازدید کننده خود از گاپ واتاق بازرگانی غازیآنتپ صورت می گیرد، اعلام می دارد.
قرائن و شواهد حاکی از آن است که منطقه جنوب شرق ترکیه و پروژه گاپ همچون شرایط منطقه ،بافت جمعیتی، مشکلات و چالشهای قومی و فرهنگی موجود در آن به طور جدی از سوی صهیونیستها مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است واین امر بدون کمک و مساعدت عوامل داخلی صهیونیسم بین الملل در ترکیه نمیتوانست امکانپذیر باشد».
دیپلماسی ضعیف آبی ایران
بحران آب در کشور بهاندازهای جدی است که کمیته «امنیت آب» در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی تشکیل شد.
پرونده سدسازی کشورهای همسایه هماکنون در این کمیته درحال بررسی است اما دیپلماسی ضعیف آبی ایران اعتراض بسیاری فعالان، کارشناسان و مسئولان را بهدنبال داشته است.دستگاه دیپلماسی ایران در برابر پروژههای خانمانبرانداز ترکیه، واکنش مشخصی نشان نداده است. بهگفته برخی کارشناسان، شاید مهمترین دلیل بیتفاوتی وزارت امورخارجه ایران به پروژههای مخرب آبی ترکیه ، عدم مطالبه از سوی وزارت نیرو است. وزارت نیروی ایران هنوز به این باور نرسیده است یا نمیخواهد بپذیرد که سدسازی عامل بحران آب و تخریب محیطزیست است؛چراکه اگر وزارت نیرو ایران قبول کند که سدسازی مخرب و عامل بیابانزایی است، بسیاری پروژههای سدسازی داخل کشور نیز تحتالشعاع این مساله قرار میگیرند و باید به بازی سدسازی در ایران پایان داد. این موضوع مهمترین دلیل برای عدم اعتراض و پیگیری ایران در مجامع بینالمللی در خصوص سدسازیهای بیرویه ترکیه است. همچنین دلیل دیگر بیتفاوتی ایران به این مساله نیز میتواند برخی ملاحظات سیاسی درباره موضعگیری ترکیه و ایران در قبال داعش در منطقه باشد؛ چر اکه ایران نمیخواهد ترکیه در جبهه مخالفان قرار گیرد. بههمین دلیل این موضوع را بهصورت رسمی از طریق سازمانهای جهانی پیگیری نمیکند.
ترکیه تنها راهحل منشأخارجی
بهجرات میتوان گفت که ترکیه تنها راهحل ایران برای منشأخارجی ریزگردهاست. امیدی به سوریه و عراق درگیر جنگ برای حل معضل خشکسالی و مهار چشمههای تولید گرد و غبار نیست؛ تنها کشوری که میماند، ترکیه است. باید ترکیه را مجاب یا وادار به تعطیلی پروژههای سدسازی کرد اما نکته قابل توجه این است که دستگاه دیپلماسی ایران تاکنون واکنشی نسبت به پروژههای ضد محیط زیست ترکیه نشان نداده است.
با فشار جوامع بینالمللی و افکارعمومی میتوان امید به توقف این پروژه داشت. اگر این سد ساخته شود، یک چراغ سبز برای احداث دیگر سدها در منطقه است و این پایان بازی سدسازان نیست. پویشی بهنام «نجات میانرودان» راهاندازی شده است. هدف این پویش، جلب توجه احزاب عمومی در کشورهای ترکیه، عراق، سوریه و برخی کشورهای عربی است. بسیاری از مردم کشورهای مختلف با امضای این نامه به پویش «نجات میانرودان» پیوستهاند.
زنگ خطر ایلیسو
در این میان اعتراضهایی نیز توسط دولت عراق نسبت به این پروژههای سدسازی انجام شده است. دولت ترکیه در پاسخ به اعتراض دولت اعلام کرده است که بهدلیل آنکه دولت عراق حاضر به اشتراک گذاشتن منابع نفتی خود با ترکیه نیست،آنها نیز حاضر به اشتراک گذاشتن منابع آبی خود با دولت عراق نیستند. این درحالی است که نفت یک کالای اقتصادی محسوب میشود اما آب یک کالای زیستی است و نمیتوان آنها را بایکدیگرمقایسه کرد. همچنین ترکیه در پاسخ به اعتراض دولت ایران به ساخت سد ایلیسو گفته است:« ترکیه از حق حاکمیتش بر سرچشمههای دجله و فرات و سدسازی بر آنها نمیگذرد و منابعی همچون آب را با دیگر کشورها به اشتراک نمیگذارد».
اگر سد ایلیسو به بهرهبرداری رسد، کار ایران برای همیشه تمام است. هشداری که تاکنون مسئولان کشور به آن واکنشی نشان ندادهاند.آنچه بدون تردید باید مورد توجه قرار گیرد، این نکته است که افزایش ناپایداری های زیست محیطی و کشاورزی درمنطقه میانرودان تاثیرمستقیمی بر زندگی مردم ایران دارد.