کودک پرتوقع؛ ریشه‌ها چیست و چگونه می‌توان زنجیره توقعات بی‌جا را شکست؟

    کد خبر :1181822
کودک پرتوقع؛ ریشه‌ها چیست

پرتوقعی کودک از چالش‌های رایج والدین امروز است؛ رفتاری که معمولاً از سال‌های ابتدایی کودکی آغاز می‌شود و اگر به‌درستی مدیریت نشود، می‌تواند تا دوران مدرسه و حتی نوجوانی ادامه پیدا کند. تکرار جملاتی مانند «می‌خوام»، «حقمه» یا «چرا من ندارم» در ظاهر ساده‌اند، اما در صورت تداوم، نشانه شکل‌گیری الگوی نگران‌کننده‌ای از توقع بی‌حد و مرز هستند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد ریشه این رفتار همیشه لوس شدن کودک نیست. تجربه‌های عاطفی دشوار مانند طلاق والدین، غفلت عاطفی در سال‌های نخست زندگی، احساس ناامنی، یا حتی آسیب‌های روانی می‌توانند زمینه‌ساز شکل‌گیری شخصیت پرتوقع شوند. در بسیاری از موارد، کودک در پس این رفتارها در حال جبران کمبودهایی مانند توجه، محبت، امنیت یا چارچوب‌های روشن تربیتی است.

نقش والدین در این میان بسیار تعیین‌کننده است. گاهی پدر و مادر ناخواسته با افراط در هدیه دادن، کوتاه آمدن مداوم، یا نداشتن مرزهای مشخص، این الگو را تقویت می‌کنند. احساس گناه، کمبود وقت یا کمال‌گرایی والدین نیز می‌تواند به تشدید این چرخه منجر شود. از سوی دیگر، کودکان از رفتارهای خودمحورانه والدین الگو می‌گیرند و آن را راهی مؤثر برای رسیدن به خواسته‌هایشان می‌آموزند.

کودک پرتوقع معمولاً درگیر چرخه‌ای معیوب می‌شود؛ همسالان از او فاصله می‌گیرند، ارتباط با معلمان دشوار می‌شود و ناکامی‌های اجتماعی و تحصیلی افزایش می‌یابد. این شکست‌ها عزت‌نفس کودک را تضعیف کرده و او را بیش از پیش به خواسته‌های مادی یا توجه افراطی وابسته می‌کند.

از نظر روان‌شناختی، این کودکان اغلب دچار خطاهای فکری مانند تحریف واقعیت، نوسانات شدید خلقی، کنترل ضعیف تکانه‌ها، ناتوانی در همدلی و انکار مسئولیت هستند. آن‌ها معمولاً خود را «خاص» و سزاوار امتیازهای ویژه می‌دانند و در صورت برآورده نشدن خواسته‌ها، واکنش‌هایی مانند خشم، قهر یا کج‌خلقی نشان می‌دهند.

راه‌حل، تنبیه یا برآورده کردن بی‌قیدوشرط خواسته‌ها نیست. مؤثرترین رویکرد، ایجاد رابطه‌ای امن و مبتنی بر اعتماد، همراه با مرزهای روشن و مهربانانه است. آموزش همدلی، مهارت‌های اجتماعی و کمک به کودک برای دیدن دنیا از زاویه دید دیگران، نقش کلیدی در شکستن چرخه توقع دارد. کودک باید به‌تدریج درک کند که رفتار پرتوقع نه‌تنها به او کمک نمی‌کند، بلکه مانع برآورده شدن نیازهای واقعی‌اش می‌شود.

پرتوقعی کودک اغلب نشانه کمبودی عمیق‌تر است، نه صرفاً بدرفتاری. با شناخت ریشه‌ها، حفظ قاطعیت همراه با محبت، و جایگزین کردن توجه واقعی به‌جای امتیازهای مادی، می‌توان به کودک کمک کرد خواسته‌هایش را به شکلی سالم‌تر بیان کند و به تعادل عاطفی برسد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید