کودکان کار مدرن/ سودجویی والدین و استثمار نوین کودکان در فضای مجازی

    کد خبر :112881

تصویری که از کودکان کار در ذهن خود داریم چیست؟ بچه هایی با لباس های کهنه و دستهایی سیاه در چهارراه ها و معابر؟ کودکانی که جای تحصیل محکوم اند به ساعت ها کار در روز و گرسنه خوابیدن؟ اگرچه این تصاویر هم در جای خود درست اند اما این همه ماجرا نیست. گاهی برای دیدن کودکان کار مدرن و امروزی باید سرکی در اینستاگرام کشید. جایی که کودکان با لباس های زیبا و صورت هایی خندان استثمار می شوند.

به گزارش بازتاب، از فراگیر شدن شبکه اینترنتی اینستاگرام در ایران زمان زیادی نمی گذرد. شبکه ای که قرار بود محیطی باشد برای انتشار عکس و پیدا کردن دوستان قدیمی، حالا در ایران بدل به بازاری شلوغ و پر جمعیت شده است و بسیاری از طریق آن درآمدهای میلیونی کسب می کنند. از تبلیغ شرکت های ناشناخته توسط صفحات پر بازدید، تبلیغ سالن های زیبایی و مزون های لباس به وسیله بازیگرانی که دنبال کننده های زیادی دارند تا تبلیغ رستوران و کافه و… . همه این تبلیغات را می شود در اینستاگرام دید که البته با توجه به حضور همین تبلیغات در فضاهای رسانه ای دیگر موضوع تازه ای به نظر نمی رسند.

اما مسئله مهمی که شاید به تازگی مورد توجه قرار گرفته سو استفاده برخی از مادران و پدران سودجو از کودکانشان است.

بارها شنیده ایم که کودکان کار خیابانی اجیر باندهای زیرزمینی ای هستند که با کنترل این کودکان و برانگیختن احساسات مردم به دنبال درآمدزایی اند. کودکانی که در سرما و گرما با لباس های نامناسب، کودکانه و ناآگاهانه در تلاش اند تا عابرین خیابان ها یا راننده های منتظر در پشت چراغ قرمز را راضی کنند تا یک بسته دستمال کاغذی، فال یا آدامس از آنها خریداری کنند. شمایل کودکان کار یا دست کم آنچه که ما در خیابان های کلانشهر ها می بینیم سالهاست که به همین شکل است. اما این روزها در فضای مجازی می شود نوع دیگری از کودکان کار را نیز مشاهده کرد.

نوع جدید و تازه کودکان کار را این روزها می توان در صفحات رنگی اینستاگرام و نه در خیابان های کدر و پر سر و صدای شهر و با لباس های زیبا و مارک دار، و نه با لباس های ژنده و کهنه پیدا کرد. کودکانی که نه از سوی باندهای زیرزمینی که به وسیله والدین خود مورد سواستفاده قرار می گیرند.

روش والدین سودجو در اینستاگرام متفاوت است، گاهی می بینیم که مادری فرزند خردسال خود را با خود به محیطی که گاه ناآشنا با سن و روحیه کودکان است می برد و بعد از گرفتن چند عکس و یا ضبط کردن فیلمی از فرزند خود، محیطی را که در آن است به مخاطبین خود نشان می دهد و در آخر متوجه می شویم که این نه یک عکس یا فیلم خانوادگی بلکه تبلیغی از یک نمایشگاه یا کافه است. در این بین تنها کسی که متوجه هیچ چیز نخواهد شد، کودکی است که زیبایی ها و شیرینی خردسالی او مورد استفاده پدر یا مادرش قرار گرفته و در زمانی که مطلقا و به هیچ شکلی نباید کار کند، نان آور خانواده می شود.

عمده این دست تبلیغات البته حول بازار پوشاک اتفاق می افتد. بازاری که در کشور ما رونق بسیار زیادی دارد و مردم با هر سطحی از درآمد پوشاک و لباس های گران قیمت را جزو مایحتاج ضروری و اولیه خود می دانند.

با جست و جوی ساده ای در اینستاگرام هزاران عکس از کودکانی می بینید که با لباس های گوناگون و در آتلیه ها از آنها عکاسی شده است و بعد این عکس ها دستمایه تبلیغ یک برند تجاری تولید البسه می شوند.

کودکانی که سلبریتی می شوند

یکی دیگر از اتفاقی که در فضای مجازی طی ماه های گذشته افتاده است، کودکانی اند که انتشار فیلمی از آنها، آنها را بدل به سوژه هایی برای خندیدن مردم کرده و بعد هم از آنها سلبریتی ساخته است که برای بزرگترهایی درآمدزایی کنند. یکی از این کودکان همان کودکی است که حالا مشهور است به «امیرعباس کچلیک». کودکی مثل خیلی دیگر از کودکانی که می بینیم. با لبخندی بر صورت و لحنی بانمک که در ابتدا فقط فیلم یک دقیقه ای از او در بین کاربران فضای مجازی دست به دست شد و بعد از چندی احتمالا اطرافیان نزدیک و سودجوی او که متوجه بازدید بالای فیلم این کودک شدند دست به سواستفاده از او زدند.

دیگران هم ناآگانه به این موضوع دامن زدند و بدون اینکه اندک تصویری از این کودک در بزرگ سالی اش داشته باشند دیوانه وار فیلم های او را با هم دیگر تقسیم کردند و خندیدند. حتی محمدرضا گلزار، سوپراستار مشهور سینما در یکی از کنسرت هایش که به عنوان یک خواننده ضعیف هراز چندگاهی برگزار می کند این کودک 4-5 ساله را روی صحنه برد و فضای نشاط و خنده طرفداران و مخاطبان کنسرت خود را فراهم کرد.

اما هیچ وقت این سوال پرسیده نشد که آیا ممکن نیست این کودک مثل دیگر انسان های روی کره زمین در بزرگسالی در پی هویت و علاقه و شغل خود برود و از بابت تصاویری که از او باقی مانده است شرمگین شود؟ آیا ما از او نوجوان دیگری مثل نوجوانی که مورد سواستفاده معلم خود قرار گرفت و ناتوانی او در پاسخ دادن به سوالات امتحان شفاهی دستمایه خنده های هیستریک مردم و زندگی آشفته او شد نخواهیم ساخت؟

با این حال اطرافیان «امیرعباس» قصد رها کردن او را ندارند. آنها چند تبلیغ از این کودک منتشر کرده اند که به خوبی نشان دهنده اهداف آنهاست.

کودکان بیشتری از این قبیل می توان در اینستاگرام مشاهده کرد. کودکانی که زل زده به دوربین جملات تصنعی پدر و مادرانشان را به زبان می آورند و لایک جمع می کنند. لایک هایی که قرار است صفرهای بیشتر و بیشتری در حساب های بانکی والدین خود بسازند. و این کودکان مستمرا مورد استثمار واقع می شوند .

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید