کره شمالی میدان تعامل یا تقابل؟
سفیر اسبق ایران با بیان این که هژمون تگزاسی و تجارت گانگستری در دنیای متعادل شده جهانی محکوم به انزوا و شکست است معتقد است به دلیل بیاعتمادی پیونگ یانگ به ترامپ انتظار سرعت در حل مساله کره شمالی وجود ندارد.
فریدون وردینژاد سفیر اسبق ایران در گفتوگو با ایسنا به بررسی موضوع کره شمالی، چین، آمریکا، برجام، اروپا و خاورمیانه پرداخت. متن کامل این گفتوگو را در زیر بخوانید:
سوال: نظر شما در مورد مذاکره و پیمان آمریکا و کره شمالی چیست؟
پاسخ: توافق ایالات متحده با رییسجمهوری کره در اصل نه یک قرارداد و نه حتی یک توافقنامه بلکه صورت مذاکره کلی است و در اصل پیش قدمی در جهت یک مسیر سخت و طولانی است و علیرغم تبلیغات و خوشبینیهای سیاسی، واقعیتهای ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک منطقه واقعیتهای دیگری را دیکته میکند.
چند دهه بدبینی و دشمنی و دستهای روی ماشه در مرز دو کره که به تحریک آمریکا شکل گرفته است، قابلیت تغییر در یک دوره کوتاه را ندارد. پس انتظار صلح در شبه کره کمی آرمانی به نظر میرسد.
سوال: به نظر شما موضع پکن چگونه خواهد بود؟
پاسخ: چین تا حل مساله تایوان و توافق کلی با آمریکا اجازه حل مساله کره را نخواهد داد و جنگ تجاری اخیر این وضعیت را پیچیدهتر هم کرده است. همچنین باید بدانیم که حل مسائل هستهای و وحدت دو کره مخارجی دارد که نه سئول و نه توکیو و نه کس دیگری حاضر به پرداخت آن نیست.
سوال: آیا آینده روشنی برای عقد قرارداد کره و آمریکا قابل تصور است؟
پاسخ: مذاکرات ترامپ و اون عمدتا مانور سیاسی بوده است که روسها و چینیها با خرید زمان ابعاد استراتژیک آن را کنترل خواهند کرد و تا سهم پکن و مسکو به شکل واضح و قطعی پرداخت نشود، مسیر حل این مساله آینده روشنی نخواهد داشت، دلیل آن هم این است که ترامپ برای پیونگ یانگ قابل اعتماد نیست لذا انتظار سرعت در حل مساله را نداریم.
سوال: چرا پیونگ یانگ نمیتواند به آمریکا اعتماد کند؟
پاسخ: بدعهدی آمریکا نسبت به ایران و چین و استراتژی ضربه اول بوش پدر که علیه کشورهای مستقل اعمال شد، نمادی است که اجازه نمیدهد سوسیالیستهای کره به کاخ سفید اعتماد کنند. امروزه هم روشن است که هژمون تگزاسی و تجارت گانگستری در دنیای متعادل شده جهانی محکوم به انزوا و شکست است. شما امروزه رفتار آمریکا با چین و اروپا را ببینید و اینکه با مردم ایران و مسلمانان چه کردهاند؟ چگونه سوسیالیستهای کره به یانکیها اعتماد کنند؟
سوال: آیا آمریکا قادر است با ناامن کردن سایر کشورها خیال خود را آسوده کند؟
پاسخ: یقین بدانید که اگر برای سایر کشورها ناامنی آمریکایی صادر شود، واشنگتن و تلآویو هم ناامن خواهند بود. امنیت مقولهای روانی، جمعی، وضعی و تاثیرگذار است. رویه ترامپ و تیم کم طاقت و عجول کاخ سفید دوره زمامداری جمهوریخواهان را کوتاه و پرتنش و ناامن خواهد کرد. مردم آمریکا در انتخابات نوامبر آتی نشان خواهند داد که غداره بندی، گاو چرانی و راهبرد تگزاسی و هفت تیرکشی محکوم به شکست است. امروزه اروپا و دنیای صنعتی دریافته است که سکوت در برابر باجخواهی کاسبکارانه ترامپ به نفع دموکراسی، تجارت آزاد و منافع آتلانتیک و قاره سبز نیست و مقاومت خواهد کرد.
سوال: چرا آمریکای ترامپ از برجام خارج شد؟
پاسخ: ترامپ در اصل از اوباما و دموکراتها نفرت دارد و این حرکت او هم اقدامی انفعالی بود تا نشان دهد که «اوبامازدایی» اولویت اوست. البته آمریکا ناچار به معامله و کوتاه آمدن در برابر ایران خواهد شد و آن روز خیلی هم دور نیست و دریافت خواهد کرد که ایرانیها در برابر فشار خارجی متحدتر هستند و امتیاز نخواهند داد. برجام سندی بینالمللی و مورد حمایت کشورهای بزرگ و متکی به قطعنامههای شورای امنیت است و خروج از آن اشتباه تاکتیکی ترامپ بود.
سوال: آیا خاورمیانه همچنان اولویت سیاست خارجی آمریکا خواهد بود؟
پاسخ: به نظر نمیرسد که خاورمیانه جایگاه گذشته را در سیاست خارجی آمریکا داشته باشد. من احتمال درگیریهای بیشتر میان آتلانتیک و پاسفیک و رقابتهای دو سوی آتلانتیک را دور از ذهن نمیدانم. اگرچه امنیت اسرائیل همچنان برای محافظهکاران قلدر کاخ سفید اولویت ایدئولوژیک است و در اصل ترامپ درگیر لابی اعراب و اسرائیل و قمار داماد خود در خاورمیانه است.
سوال: آیا استراتژی ترامپ قابل دوام است؟
پاسخ: اختلافات میان آمریکا و اروپا، ناتو و G7 را با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد و آمریکا بایستی به سمت اتخاذ «استراتژیهای نو» نظیر «راهبرد همکاری جامع» از نوع منطقهای و نه مهار و بازدارندگی و نه ضربهی پیشگیرانه و نه رجزخوانی جنگطلبانه پیش برود. به گمانم راهبرد فعلی ترامپ دوام چندانی ندارد.
سوال: آیا چین قادر به رویارویی با آمریکا خواهد بود؟
پاسخ: چین امروز دارای ظرفیتهایی است که آمریکا را وادار به پذیرش واقعیتها خواهد کرد، تواناییهایی نظیر:
ـ سازمان همکاریهای شانگهای که مجموعهای منطقهای، اقتصادی و امنیتی است.
ـ بوآاو (اتحادیه همکاریهای اقتصادی آسیا) که هر ساله در چین رهبران سیاسی و اقتصادی را گرد هم میآورد.
ـ گفتوگوهای آسیایی که هماهنگکننده امور سیاسی در قاره کهن است و چین نقش محوری در آن دارد.
ـ طرح یک کمربند یک جاده که طرح توسعه و اتصال بازارهای منطقهای و ایجاد یک هویت نوین آسیایی است.
بنابراین با توجه به واقعیتهای امروز آسیا و همکاریهای جدی چین و روسیه و قدرتهایی نظیر هند و ایران به نظر میرسد که سازمانهای امنیتی و اقتصادی جدیدی در حال شکلگیری است که جریان آمریکایی منطقه نظیر عربستان و اسرائیل قادر به مقاومت در برابر آن نیستند و آنان را وادار به پذیرش روابط و مناسبات جدیدی در سطح منطقه خواهد کرد.
از این رو شاید شرایط امروز فرصتی باشد تا بلوک استقلال طلب و غیرمتعهد کشورهای آسیایی نقش تاریخی خود را در دو سوی آسیا ایفا نمایند و در رقابت پاسیفیک و آتلانتیک اجازه دخالت سیاستهای فرا پاسیفیکی از سوی آمریکاییها را ندهند. کم نتیجه بودن و زمانبر شدن گفتوگوهای کره شمالی و آمریکا به زودی نشان خواهد داد که کاخ سفید به ویژه در دوران ترامپ قابل اعتماد و تکیه نیست و باید با شیوه و زبان ترامپ با او مقابله کرد و مذاکره را به بعد از ترامپ و تیم تندرو و رجزخوان او موکول کرد. این تجربهای است که پیونگ یانگ هم به زودی آن را به خوبی درک و عمل خواهد کرد.