چرا مردم از سخنان رئیسجمهور ناراضیاند؟
«حسن روحانی» رئیس جمهور سه شنبه شب بار دیگر به صورت مسقیم از طریق تلویزیون با مردم گفت و گو کرد؛ گفت و گویی که متفاوت از دیگر گفت و گوهایی بود که تا کنون رئیس جمهور با مردم انجام داده بود، هم از حیث انتخاب مجری، هم از حیث نوع و نحوه مطرح شدن سئوالات و مهمتر از همه، از جهت نارضایتی بالای مردم از سخنانی که روحانی شب گذشته بر زبان آورد و به عقیده مخاطبان هیچ نکته جدید و قابل تاملی را به همراه نداشت.
این نارضایتی مردمی و عدم اقتاع جامعه از سخنان رئیس جمهور را می توان با مراجعه به نظرسنجی های اینترنتی و همچنین نظرسنجی هایی که از طریق شبکه های اجتماعی صورت گرفت و یکی از آنها را هم اتفاقا مشاور فرهنگی رئیس جمهور و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک انجام داده، دریافت. در اکثر این نظرسنجی ها نارضایتی مردم از سخنان رئیس جمهور بالای 70 درصد است.
به گزارش تابناک، از شب گذشته تاکنون تحلیل ها و سخنان مختلفی درباره سخنان روحانی و چرایی نارضایتی مردم از آن ارائه و گفته شده است. موضوعاتی که بخشی به تکراری بودن اظهارات رئیس جمهور اشاره دارد و اینکه نکته جدیدی در آن دیده نشده است. برخی هم گفت و گوی دیشب را شو و نمایش و عدم اشاره به موضوعات اصلی و مهم ذکر می کنند. عده ای هم تقصیر این نارضایتی مردم و عدم پاسخگویی رئیس جمهور را بر گردن مجری برنامه انداخته و معتقدند او تبحر لازم را در این زمینه نداشته است.
آنچه نویسنده این مطلب تلاش دارد از سخنان شب گذشته رئیس جمهور استخراج کند، اشاره به دو بعد عدم نارضایتی مردم از سخنان رئیس جمهور در گفت و گوی زنده تلویزیونی است. موضوعاتی که بخشی از آن به عدم تحقق توقعات اجرایی، مالی و مادی مردم از دولت و شخص رئیس جمهور بر می گردد و بخش دیگری از آن هم انتظارات روانی و عدم تحقق آن را شامل می شود.
در بخش نخست، به نظر می رسد که علاوه بر ایراداتی که به فرصت کم این گفت و گو، مطرح نشدن همه مشکلات و معضلات، عبور سریع رئیس جمهور از برخی موضوعات و عدم توانایی مجری در پیگیری سئوال تا رسیدن به جواب قانع کننده، ندادن پاسخ شفاف به برخی سئوالات به ویژه سئوالات اقتصادی و همچنین اشاره ناکافی به دلایل ظهور و بروز اعتراضات مردمی و توقعاتی که پس از آن وجود دارد، وارد است؛ عدم تحقق توقعات اجرایی، مالی و مادی مردم از دولت و شخص رئیس جمهور از مهمترین موضوعات است که مهمه موارد ذکر شده در آن مستتر است.
مردم شب گذشته منتظر بودند تا روحانی صادقانه تر با آنها سخن بگوید و اطلاعیه خوانی نکند. مردم بواسطه اعتراضاتی که اخیرا در خصوص مشکلات اقتصادی جامعه صورت داده بودند، انتظار داشتند که رئیس جمهور خودمانی تر با آنها حرف بزند و به اقدامات دولت در بخش اقتصاد اشاره های ملموس داشته باشد، بگونه ای که این اقدامات اقتصادی دولت را با یک دو دوتا چهار تای جیب شان هم خوان بدانند.
متاسفانه آنچه دیشب رئیس جمهور گفت شبیه مصاحبه ها و گفت و گوهای قبلی بود و تفاوت ماهوی ملموس و زیادی نسبت به گذشته نداشت؛ مساله ای که دقیقا بر خلاف انتظارات مردم از مصاحبه شب گذشته روحانی بود. جامعه انتظار داشت، علاوه بر اشاره به اقدامات اقتصادی ملموس و قابل روئیت، رئیس جمهور صراحتا از نشدن ها و نتوانستن های خود و دولتش هم بگوید که اگر چنین سخن گفته می شد، حتما برای مردم قابل پذیرش تر بود و این گفت و گو اینهمه ناراضی نداشت.
موضوع دوم مسائل روانی و انتظارات مردمی از آنچه رئیس دولت ومسئولان بر زبان می رانند، است. در روزها و ماه های اخیر سخنان، اظهار نظرها و عده هایی به خصوص از سوی مقامات دولتی گفته و داده شده است که عملا اتفاقات بر خلاف آنچه گفته شده، روی داده است؛ لذا انتظارات و توقعات مردم از این ناحیه برآورده نشده و آنها به لحاظ روانی نمی توانند خیلی از مسائلی که گفته می شود را بپذیرند.
دو نمونه کاملا عینی از این اظهارات و وعده ها سخنان «ولی الله سیف» رئیس کل بانک مرکزی در خصوص کاهش قیمت ارز و اینکه گفته مردم اگر ارز بخرند، ضرر خواهند کرد! است. در کنار اظهارات ارزی سخنگوی دولت و همچنین سخنان او درباره خودروهای هیبریدی که البته بلافاصله هم تکذیب شد. خب جمع این سخنان نشان می دهد که مردم از لحاظ روانی نسبت به سخنان نادرست و یا موضع گیری های غلط مسئولان خسته اند.
چطور می شود ارز نسبت به مدت مشابه خود در سال گذشته بیش از هزار تومان افزایش قیمت داشته باشد و بیش از 30 درصد افزایش، آنوقت کسانی که نسبت به خریداری آن و حفظ دارایی شان اقدام کرده باشند متضرر شوند؟ همچنین سخنگوی دولت به عنوان منعکس کننده نظرات قوه مجریه اولا باید با اطلاع دقیق نسبت به یک مساله و موضوع اظهار نظر و موضع گیری کند، در ثانی اگر اطلاع ندارد، صادقانه بگوید؛ نمی دانم. حتما بیان ندانستن یک مساله نشان دهنده ضعف نیست و در احادیث هم این مساله مورد تاکید قرار گرفته که ندانستن عیب نیست و از گفتن نمی دانم، خجالت نکشید. مردم هم اینگونه سخن گفتن ها را بیشتر می پذیرند.
بنابراین جمع بعد مادی و روانی سخنان مسئولان که اشکالات زیادی در نحوه بیان و عنوان شدنش وجود دارد، می توان از دلایل عمده نارضایتی مردم از سخنان شب گذشته رئیس جمهور ارزیابی کرد. به نظر می رسد باید ادبیات رئیس جمهور و مقامات نزدیکی بیشتری به ادبیات و خواسته های مردم پیدا کند، غرق شدن در آمار و ارقام اقتصادی که صرفا می توان از آن جهت ثبت در تاریخ بهره برد، نه در جیب و زندگی مردم؛ اشکال اساسی است که دولتمردان باید فکر جدی برای رفع این نقیصه و پرداختن به مطالبات واقعی جامعه داشته باشند.