چرا صدا و سیما واقعیت را درباره جلسه اژهای و دانشجویان دانشگاه شریف کتمان میکند؟
صدا و سیما دوست دارد برداشت ما از برنامه بسیج دانشجویی دانشگاه شریف با حضور معاون اول قوه قضائیه، «حضور کمسابقه و چندین ساعته اژه ای در فضای صریح و پرسشگرانه دانشگاه شریف و پاسخگویی صریح و صمیمی وی درباره ده ها مسأله مربوط و بعضا نامربوط با پاسخ های صبورانه و روشنگرانه» باشد، ولی واقعیت با آنچه صدا و سیما در حال القای آن است، بسیار متفاوت است؛ واقعیتی که شاید فرصت چندانی برای فهمیدن و چارهاندیشی برای آن نمانده باشد!
به گزارش تابناک؛ از همان زمانی که در کانال تلگرامی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف، فهرست پنج پرسش اصلی مورد نظر دانشجویان از محسنی اژهای، معاون اول قوه قضائیه و مهمان دانشجویان این دانشگاه به مناسبت روز دانشجو منتشر شد، میشد پیشبینی کرد که از این جلسه چه خواهد ماند.
بیشتر رسانههای غیرایرانی، دانشگاه شریف را با صفت باپرستیژترین دانشگاه ایران معرفی میکنند، ولی دغدغههای دانشجویان این دانشگاه در حضور معاون و سخنگوی قوه قضائیه، همان اتهامات اثبات نشدهای است که به ویژه در خصوص منسوبین به رؤسای قوا در فضای مجازی به وفور منتشر میشود.
در مقابل دانشجویان، محسنی اژهای قرار داشت که حتی اگر سخنگوی قوه قضائیه هم نبود، با مرور سوابقش میشود فرض کرد، تواناترین چهرههای قضائی ایران برای حضور در چنین جلسهای است. محسنی اژهای در بیش از سی سال گذشته سابقه مسئولیت گزینش وزارت اطلاعات، نمایندگی قوه قضاییه در وزارت اطلاعات، دادستانی ویژه روحانیت تهران، مسئولیت مجتمع قضایی ویژه رسیدگی به جرائم کارکنان دولت، وزارت اطلاعات، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه را بر عهده داشته و روشن است که چنین سوابقی چقدر اطلاعات و خبر را در ذهن وی انباشته است.
جلسه دانشجویان بسیجی با محسنی اژهای را این گونه میتوان خلاصه کرد: در ابتدا دانشجویان انتقادات و اتهاماتی را مطرح کردند که تکرار آن حتی اگر با موانع شرعی و اخلاقی همراه نبود، چون وصف مجرمانه دارد، کمتر رسانهای جرأت انتشار آن را دارد. در ادامه سخنگوی قوه قضائیه به اتهامات و انتقادات دانشجویان پاسخهایی داد که ظاهراً دانشجویان تمایلی به شنیدن آن نداشتند. نکته اصلی ماجرای روز دوشنبه دانشگاه شریف همین است، دانشجویان حرفهایشان را میزنند و تمایلی هم به شنیدن پاسخ طرف مقابل ندارند.
اصلاحطلبان چون تکرار محتوای جلسه را بازی کردن در پازل رئیسجمهور پیشین میدانند، دوست دارند موضوع هر چه زودتر فراموش شود. اصولگرایان نیز که به طور تاریخی از درک تحولات فضای سیاسی کشور عقب ماندهاند، با فراموش کردن الگوی همیشگی رسانهای خود در لجنمال کردن و اتهامزنی به دیگران ناله میکنند که «دانشجوی انقلابی ما با فراغ بال ادعای ضدانقلاب را چونان حقیقت ازلی فریاد می کند».
ظاهراً همگی دست در دست صدا و سیما تلاش دارند فراموش کنیم که در نتیجه رفتارهای سیاسیون در چند دهه گذشته، دانشجویان به عنوان مثالی از جامعه، توانایی و البته میل خود برای شنیدن صدای بسیاری از مقامات را از دست دادهاند. آنها مانند دیگر مردم ایران، تصمیم خودشان را درباره همه گویندهها گرفتهاند و طبق همان تصمیم رفتار میکنند.
فرض کنید گوینده محمود احمدینژاد باشد؛ عدهای که تحت هر شرایطی هوادار او هستند، صرف نظر از آن که چه بگوید، آماده تحسین و تشویق او هستند، عده دیگری با احمدینژاد چندان موافقتی ندارند ولی از حملات لفظی او به دیگر مسئولین خوششان میآید و حضورشان در پای سخنان احمدینژاد از باب هیجانخواهی است، عده سومی حرفهای احمدینژاد برایشان هیچ اهمیتی ندارد؛ پس وقت خودشان را صرف شنیدن آن نمیکنند، عدهای دیگر آرزو دارند به جای این که احمدینژاد گوینده باشد آنها گوینده باشند تا هر چه در دل دارند بر سر او خالی کنند و در نهایت عده دیگری هستند که چنان از گوینده بیزار و ناامید هستند که تحمل شنیدن صدای او را هم ندارند.
یکی از جامعهشناسان نزدیک به اصولگرایان گفته است که دانشجویان دانشگاه شریف از آزادی پیش آمده سوء استفاده کرده و در صدد تحقیر و تمسخر مهمان خود بودهاند.
فهرستی از پنج، ده و یا صد تن از مقامات سیاسی تهیه کرده و فرض کنید در جمع دانشجویانی که منتقد و مخالف او هستند حاضر شده است، برای چند نفر از آنها این احتمال میرود که هدف تحقیر و تمسخر قرار نگیرد؟ بعد از معاون اول قوه قضائیه، همان دانشجویان، این بار معاون اول قوه مجریه را برای حضور در دانشگاه دعوت کردهاند. میشود انتظار جلسه بهتری را داشت؟