چرا زلزله هم سیاسی میشود؟
دولت، ارتش، سپاه، بسیج، هلالاحمر و خصوصاً مردم هر آنچه داشتند و توانستند برای زلزله زدگان به میدان اوردند.
عبدالله گنجی در کانال شخصی خود در تلگرام نوشت:
اگر واقعا پرده سیاست بازی را کنار بزنیم
دولت، ارتش، سپاه، بسیج، هلالاحمر وخصوصاً مردم هر آنچه داشتند و توانستند برای زلزله زدگان به میدان اوردند.
مردم خصوصا مستضعفین سنگ تمام گذاشتند. حتی فقیرترین روستاها هم هرچه داشتند در سبد اخلاص گذاشتند. البته پوشش ۱۹۶۰ روستا و هفت شهر در همه ابعاد و نیازمندیها کار سختی است و البته ضعف مدیریت هم هست، اما مغرضانه نیست.
اما چرا این فاجعه ملی سیاسی میشود؟
سال ۱۳۸۷ سندی از حزب مشارکت به عنوان”سند تاملات راهبردی ۵ ساله حزب مشارکت” تولید شده بود که بعداز فتنه ۱۳۸۸ دست دادستانی افتاد در این سند جملهای بود که هر خوانندهای را شگفتزده میکرد.
رسم سیاستمداران دنیا این است که هنگامه بروز بحرانهای ملی اختلافات را موقتاً کنار میگذارند وبه حل بحران میپردازند، اما حزب مشارکت در آن سند آورده بود:وقتی حاکمیت در بحران گرفتار میشود باید به میدان بیاییم و مطالبات خود را طرح نماییم.
به گزارش دانشجو، سخت معتقدم تنها دلیل سیاسی کردن زلزله دموکراسی است. آن که در قدرت است میخواهد در متن بحران کلاهی برای تقویت پایگاه رای آینده برای خود بدوزد. انکه بیرون قدرت است میخواهند رقیب را در حل بحران بی عرضه نشان دهد تا پایگاه اجتماعی او در آینده بهم بریزد. ته همه بالابردن و پایین کشیدن به آن صندوق رای میرسد.این نشان میدهد که ما ظاهراً و باطناً به مردم سالاری دینی اعتقاد پیدا نکرده ایم که اگر این بود اخلاق نیز بدان آمیخته بود. باور ما به دموکراسی غربی است که ما را بیچاره کرده و اخلاق را هم قی کرده ایم.