چرا دارا بودن حدی از سواد رسانه ای در جهان امروز ضروری است؟

برخی به طرح این مساله می پردازند که با توجه به اینکه مردم در جهان کنونی، عمدتا تحصیل کرده تر از دوران گذشته هستند، دیگر نیازی به کسب حدی از سواد رسانه ای وجود ندارد. این در حالی است که شواهد تاریخی نشان می دهد حتی اقشار تحصیل‌کرده نیز فریب بازی های رسانه ای را می خورند. در این رابطه به طور خاص می توان به بازی های رسانه ای دولت آمریکا در بحبوحه حمله به عراق در سال 2003 و اقناع افکار عمومی در غرب مبنی بر مشروعیت این حمله به بهانه حرکت دولت وقت عراق به سمت تسلیحات کشتار جمعی اشاره کرد. ادعایی که کاملا کذب بود.

بازتابجهان سال هاست که به واسطه گسترش قابل توجهِ رسانه ها در آن(در قالب انواع مختلفِ رسانه)، عملا به دهکده ای جهانی تبدیل شده است. جهانی که در آن رسانه ها به قدری اهمیت یافته اند که مثلا در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی، به طور خاص بر این مساله تاکید می شود که رسانه یکی از ارکان اساسی دیپلماسی کشورها در دوره و عصر کنونی است.

شاید در جریان جنگ عراق(2003) بود که برای نخستین بار به نحوی عیان و آشکار و حتی در قالب تحقیقات آکادمیک، مساله رسانه و نقش آن در برسازیِ واقعیت ها در جهان حقیقی برجسته شد. در آن دوره، کنشگری‌های گسترده شبکه سی ان ان چه در دوره قبل از حمله آمریکا به عراق و چه در بحبوحه آن موجب شد تا مفهومی با نام “عاملِ سی ان ان” در حوزه مطالعات سیاسی و روابط بین الملل وارد شود. مفهومی که در قالب آن و با اشاره به شبکه سی ان ان توضیح داده می شد که چگونه یک کشور نظیر آمریکا با اتکا به یک بازوی رسانه ای قدرتمند و گسترده می تواند دستورکارهای میدانی خود را در قالب جنگ افروزی و اشغال یک کشور خارجی به پیش برد.

دستورکاری که تحقق آن بدون استفاده از ابزار رسانه تا حد زیادی غیرمنطقی و دور از واقعیت بود. با این حال، همزمان با اوج گیری شبکه های اجتماعی در سال های اخیر، توجهات محافل پژوهش و همچنین افکار عمومی از مفهوم رسانه به مثابه شبکه های خبری و روزنامه ها و رادیوهای مختلف تا حد زیادی معطوف به شبکه های اجتماعی و کنشگری های میلیون ها انسان عادی و البته جریان های رسانه ای حرفه ای در این محیط شده است.

در شرایط کنونی و با توجه به گسترش قابل توجه گوشی های هوشمند تلفن همراه، افراد به نحوی روزانه و حتی لحظه ای در معرض اخبار و تحولات گوناگون هستند و البته خود نیز می توانند در مقام یک خبرنگار اقدام به کنشگری کنند. با این همه، نکته اساسی و محوری این است که در چنین جهان و فضایی، برای اینکه افراد بازیچه دست دیگران نشوند بایستی حدی از سواد رسانه ای را نیز داشته باشند. مساله ای که اگر محقق نشود، در میدان عمل موجب برخورد سطحی افراد با موضوع رسانه می شود که البته این مساله، پیشبردِ منافع افراد، جریان ها و طیف هایی خاص را به هزینه عموم مردم و افکار عمومی به دنبال خواهد داشت.

برخی اساسا کلیت این ایده که باید به موضوع سواد رسانه ای در جهان فعلی توجه ویژه داشت را زیر سوال می برند و در این رابطه بر این مساله تاکید دارند که اکنون اغلب افراد و قشرهای اجتماعی در جوامع گوناگون، نسبت به گذشته، به مراتب تحصیل کرده تر و آگاه تر هستند و این موضوع، نیاز به کسب حدی از سواد رسانه ای و شناختِ این حوزه را غیرضروری می کند. در پاسخ به این استدلال باید گفت که باید توجه داشت وقایع متعدد تاریخی تا حد زیادی درست بودن این استدلال را زیر سوال می برند.

مثلا در مورد جنگ عراق(2003)، افکار عمومی آمریکا و جهان غرب که شهروندان آن ها به نسبت دیگر مناطق جهان تحصیل کرده تر هستند، دچار اشتباهات فاحشی شدند و عملا در دام بازی های تبلیغاتی جریان های رسانه ای غربی افتادند. مساله ای که نتیجه ای فاجعه بار به همراه داشت و موجب کشته شدن چیزی در حدود یک میلیون نفر از مردم عراق شد و البته بحران های فراوان دیگری را نیز برای مردم این کشور ایجاد کرد.

در مورد دیگر مسائل نظیر ریشه های شکل گیری جریان های افراطی در منطقه خاورمیانه نظیر “داعش” هم، جریان های رسانه ای غربی تا حد زیادی جوی را ایجاد کردند که شهروندان کشورهای غربی را از این مساله که بسیاری از گروه هایی نظیر داعش ساخته دستِ خود دولت آمریکا و سرویس هاس اطلاعاتی کشورهای غربی هستند، پرت و منحرف کرد. در این میان این قبیل کشورها با دخالت در منطقه و جوسازی های رسانه ای و تبلیغاتی سعی داشتند تا خود را به مثابه قهرمان مبارزه با تروریسم و افراط گرایی به افکار عمومی جهان عرضه کنند.

این در حالی است که می بینیم یکی از نیات واقعی مثلا دولت ایالات متحده آمریکا از دخالت در منطقه جهت مبارزه با آنچه افراط گرایی خوانده است، کنترل میادین نفتی در شرق سوریه و استخراج غیرقانونی انرژی از این میادین بوده است. موضوعی که در نوع خود یک دزدی صریح و روشن در قرن بیست و یکم از سوی دولتی نظیر آمریکا به حساب می آید که مدت هاست خود را طلایه دار اصولی نظیر تعهد به حقوق بین الملل و به طور خاص، حقوق ملت ها معرفی می کند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید