چرایی مقاومت در برابر حذف کنکور
«غول هفت سر»، «سد آهنین» ، «قیف برعکس» و … اینها تعابیری است که همه این سالها، درباره غول کنکور به کار میرود. برای نسلهای مختلف، زندگی به دو بخش تقسیمشده است: قبل از کنکور و بعدازآن. زخم معده، ریزش شدید مو، بیهوشی و استرس شدید، تلفات مبارزه با غول کنکور بود.
غول خستهای که البته روزگاری برای خودش، معیاری برای سنجش و حتی تعیین سرنوشت جوانان بود، اما حالا بیشتر سایهای از آن غول ترسناک باقی مانده و کشتن آن تنها با ثبتنام در آزمون ورودی امکانپذیر است. شاید به همین خاطر باشد که سالهاست همه در انتظار حذف تدریجی کنکورند. اتفاقی که البته به دلایل مختلفی نمیافتد و مهمترین دلیل آن، شبکه پرقدرتی است که میگویند جانش به کنکور بند است. سرک در این شبکهها، نشان میدهد که پشت همین آزمون چهارساعته میلیاردها تومان گردش مالی خوابیده و چه کسی است که بخواهد از این رقمها و بازاری که در حاشیه کنکور ساخته شده است، دل بکند؟
داستان حذف کنکور برای امروز و دیروز نیست. قانون نظام پذیرش دانشجو در سال ۸۶ به تصویب رسید و طبق آن دولت موظف شد تا حداکثر در سال ۹۰ کنکور را بهطور کامل حذف و سوابق تحصیلی را جایگزین نمرات کنکور در پذیرش دانشجویان کند. این قانون اما اجرایی نشد. از سال 92، حرفوحدیثها درباره حذف کنکور، مناسب نبودن و غیر کارشناسی بودن سوابق تحصیلی بالا گرفت. اتفاقی که درنهایت به دوقطبی شدن مسأله کنکور انجامید، حال کنکور سراسری مخالفان و موافقان زیادی دارد و باوجود قانون حذف و پافشاری موافقان حذف، تیرماه هرسال داوطلبان به سر جلسهها میروند و گزینههای درست را تیک میزنند.
درآمد بالای یک تریلیون تومانی
چند شب پیش، در اخبار بیستوسی شبکه دو سیما، دکتر فرهاد رهبر، رییس دانشگاه آزاد اسلامی درباره پشتپرده حذفنشدن کنکور و سود هشت هزارمیلیارد تومانی بعضیها از این بازار گفت و در آخر هم مسوولیت پیدا کردن پشت پردهها را هم به خبرنگاران سپرد؛ اما واقعاً پشتپرده حذف نشدن کنکور کیست؟ با یک نگاه سرسری به تبلیغات تلویزیونی و خیابانی به مؤسسهها و آموزشگاههای کنکور میرسیم، به کسانی که با حذف کنکور سراسری سفره پر چربی را از دست خواهند داد. از بین 929 هزار و791 داوطلب ثبتنام کرده در کنکور سال 1396، 148 هزار و429 نفر در گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی،580 هزار و301 داوطلب در گروه آزمایشی علوم تجربی و184 هزار و122 نفر در گروه آزمایشی علوم انسانی، شرکت کردهاند. هر یک از داوطلبان مسلماً برای قبولی آزمون ورود به دانشگاهها، نیازمند توانسازی و آمادگی است و عموماً هم این آمادگی با شرکت در کلاسها و آزمونهای آزمایشی به وجود میآید.
شرکت در کلاسهای تقویتی در یکی از مؤسسات سرشناس کشور، برای کلاس ریاضی، رشته علوم ریاضی و تجربی،700 هزار تومان و برای کلاسهای شیمی و فیزیک این دو رشته550 هزار تومان است. اگر از بین داوطلبان نیمی از آنها در این کلاسها شرکت کرده باشند،489 میلیارد و 189 میلیون و 990 هزار و 151 تومان برای کلاسهای این دو رشته مؤسسه درآمد خواهد داشت. هزینه آزمونهای آزمایشی و کتابهای رشته علوم ریاضی و علوم تجربی هریک، یکمیلیون و 250 هزار تومان و هزینه آزمون آزمایشی رشته انسانی همراه کتابها یکمیلیون و 350 هزار تومان است.
با ضرب و تقسیم برای نیمی از داوطلبان این رشتهها، از آزمونهای ریاضی و تجربی،910 میلیارد و915 میلیون تومان و برای نیمی از داوطلبان رشته انسانی معادل، 124 میلیارد و 282 میلیون و 350 هزار تومان است. درمجموع، 1 تریلیون و 524 میلیارد و 387 میلیون و 340 هزار و 151 تومان، هزینه درآمد مؤسسه از نیمی از داوطلبان ورود به دانشگاه در یک سال است. در این حساب سرانگشتی خرید انواع و اقسام کتابها و سمینارها محاسبه نشده است که اگر محاسبه میشدند، رقمی بزرگتر از اینها به دست میآمد، بهاضافه این که در این آمارگیری، تنها درآمد بدون سود یکی از مؤسسات محاسبهشده است، در حالی که بعضی از داوطلبان برای آمادگی در کنکور سراسری از کتابهای مختلفی استفاده و در کلاسها و کنکورهای متنوعی از مؤسسات آموزشی متفاوت هم شرکت میکنند.
نمیدانیم چرا اجرایی نمیشود
اخیراً مجلسیان هم به روند برگزاری کنکور در کشور واکنش نشان دادهاند. واکنشی که به دستور انحلال سازمان سنجش، سازمان برگزاری آزمون ورود به دانشگاه انجامید. آقای «فرهاد فلاحتی» عضو کمیسیون آموزش مجلس در گفتوگو با روزنامه صبح نو درباره حذف نشدن کنکور توضیح میدهد: «ماجرای حذف کنکور جز قوانین چند سال گذشته بوده که باید اجزایی میشد، متأسفانه این مهم صورت نگرفته. دلیل آن باید از وزارتخانههای مربوطه، یعنی وزارت آموزشوپرورش و وزارت علوم سؤال بشود که چرا تابهحال انجام نشده است.
پایان برنامه پنجساله باید این کار محقق میشد.» فلاحتی درباره ضرورت حذف کنکور از سیستم آموزشی کشور نیز توضیح میدهد: «حذف کنکور ضرورت دارد. کنکور در شرایطی برگزار میشود که هم استرس به خانوادهها وارد میکند، هم هزینهها را برای خانوادهها ایجاد میکند و هم این که در بسیاری از کشورهای توسعهیافته کنکور را سالهاست که کنار گذاشتهاند و روش سنجش درست و علمی بهحساب نمیآید. کسی دوازده سال تحصیل کرده است و حالا آموخته خودش را در یک سؤال تستی نشان میدهد، این کار علمی نیست. ضمن این که شرایط کنکور هم مرتفع شده است، دانشگاههای ما ظرفیت فراوانی دارند که نیازی به این رقابت سخت نیست. امروز ما دیگر بسیاری از مسائلی را که درگذشته درباره کنکور مطرح بوده است، نداریم و اصلاً منطق و خرد ایجاد میکند که کنکور از صحنه آموزشی کشور حذف شود. کنکور یک آسیب است یعنی متأسفانه بهجز این که کنکور در سال چهارم متوسطه است، به تمام سطوح دیگر آموزشی منتقلشده است.
کلاس پنجم برای ششم، بعدازآن مدارس خاص، بعد بعضی از مدارس برای خودشان، برخی از مدارس ما کتابهای خاصی را معرفی میکنند، انتشارات هم در این زمینه کار میکنند.» او درباره دستان پشت پرده کنکور نیز میگوید: «دکان و دستگاهی برای خودشان راه انداختهاند برای جمعآوری پولی که هنگفت هم است. متأسفانه یک رانت آموزشی به وجود آمده است که فضا را برای خانوادهها و دانشآموزان نامناسب کرده است. دانشآموز باید از سال چهارم دبیرستان استرس کنکور داشته باشد ولی حالا از سال پنجم استرس دارند.» عضو کمیسیون آموزش مجلس درباره نخبهکشی نیز توضیح میدهد: «چه منطقی در پشت سر کنکور وجود دارد که ما دانشآموز نخبه را با تستزدن استعدادش کشف کنیم.
چه انگیزهای پشت سر این است که کدام دانشآموز به درد نمونه میخورد و کدام دانشآموز نمیخورد. روش آموزشی ما در این مسیرها غلط است و نیاز به اصلاح جدی و ساختاری دارد. به نظرم وزارت آموزشوپرورش و وزارت علوم دو رکن اصلی برای حذف کنکور هستند. البته دوستان هم به این باور رسیدهاند و وزارت علوم و وزارت آموزشوپرورش یکوقتی را برای حذف این اتفاق باید بگذارند. نباید دانشآموز دغدغهای برای درس خواندن داشته باشد و باید سازمان سنجش هم تنها متولی آزمونهای استخدامی در کشور شود.» فرهاد فلاحتی درباره معذوریت اجرایی شدن این طرح توسط وزارتخانهها هم توضیح میدهد: «من بهعنوان عضو کمیسیون آموزش مجلس هنوز نمیدانم که چرا این کار اجرایی نمیشود. این را باید از خود وزارتخانهها پرسید. تغییر این ساختار اینقدرها هم سخت نیست.»
حذف نصفه و نیمه
آقای «اسدالله عباسی» یکی از اعضای کمیسیون مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با روزنامه صبح نو درباره حذف کنکور سراسری توضیح میدهد: «از اول حذف کنکور به این معنی نبود که تمامی آزمون ورود به آن رشتهها را حذف کند، تعدادی از رشتههای دانشگاهی که متقاضیهای کمتری داشته و میزان ظرفیت با میزان تقاضا برابری نمیکرده است؛ بنابراین میگفتهاند که چه لزومی دارد ما دیوار بلندی مانند کنکور را بگذاریم. پس تصمیم بر این شد تا این دیوار بلند را برداریم اما بعضی از رشتهها هستند که امکان حذف کنکور در آنها وجود ندارد مانند رشتههای پزشکی و بعضی از دانشگاههای مهندسی که مهم هستند و رقابت هم در آنها جدی است. نیاز به این است که در آنجا کنکور گذاشته شود، معنی حذف تدریجی کنکور به این معنی نبوده است، معنی این بوده که تا زمانی که میزان ظرفیت و تقاضا با هم برابری میشود، کنکور حذف شود.»
او توضیح میدهد که حذف تمامی رشتهها از همان ابتدا مدنظر نبوده است: «از همان ابتدا قصد بر این بوده است که درباره رشتهها، محلهای دانشگاهی و میزان تقاضایی که متقاضیان دارند، یکپایشی انجام شود.» فلاحتی اما برخلاف هم عضوی خود، عباسی فکر میکند: «من درباره کنکور برای بعضی از رشتهها چنین عقیدهای ندارم. به نظر من در هیچ رشته و گرایشی کنکور به این شیوه، یعنی تستزنی معنی ندارد. درباره دانشآموز ما امروز خلاقکش شده است؛ ما تستزن خوبی تربیت میکنیم و به دانشگاه میفرستیم. در دانشگاه هم همین آش و کاسه وجود دارد. برای مقطع فوقلیسانس و دکتری هم شرایط همینطور است. تستزنهای خوبی داریم.
از این طرف هم دادمان بلند است که مهارتآموزی در کشور کم است. در هیچ رشتهای که در کشور برگزار میشود، نیازی به برگزاری کنکور نداریم، فقط یک دلیل میآورند و آن برقراری عدالت آموزشی است. آموزشوپرورش در کل کشور درسهای متعددی را به صورت آزمونی و بهطور سالانه برگزار میکند. دانشآموز تهرانی، شمالی و جنوبی با کتاب مشخص آن آزمون را میدهد، آزمون امتحان نهایی را. تستی هم نیست، بلکه تشریحی است. معدل همین آزمون در کنکور تأثیر دارد. کجای این بیعدالتی است؛ یعنی میشود به سمت و سویی رفت که معدل تأثیرگذار باشد، آزمون کتبی باشد و پروژه تعریف شود. دانشآموز باید وارد دانشگاه شود و اگر صلاحیت داشت، علمش ارتقا پیدا کند و پایاننامه به او بدهند؛ اما متأسفانه به این سمتها نمیرویم.
فکرمان این است که کنکور و تستزدن یک عدالت آموزشی است. دانشآموزی که در طول سال به جلو آمده، قوی بوده و خوب کارکرده است، حال در یک ساعت آزمون، به دلیل استرس و فشار حالش بد شده و تمام سابقه آموزشی خود را از دست میدهد، آیا این عدالت آموزشی است. سازمان سنجش میگوید که نمره برای من ملاک نیست، آموزشوپرورش میگوید که کنکور که دست من نیست. خودش و خانوادهاش متضرع شدهاند و ما هم جامعه را از یک نخبه که میتوانست خلق آثار داشته باشد، محروم کردهایم.
هیچ جایی در دنیا به این دید به نخبهها نگاه نمیکنند، به همه دانشآموزان نگاه میکنند، همه خلاقیتها را نگاه و از همه هم استفاده میکنند. ما نباید در هیچ رشتهای صندلی خالی داشته باشیم. چون نمونههای خلاقیت در کشور وجود دارد. یک روز تجمع در رشته تجربی، یک روز تجمع در رشته ریاضی، اینها نیاز به توجه دارد. کنکور یکی از راههای جدی در برابر توسعه و پیشرفت کشور است و باید حذف شود. نگرانیها از عدالت هم راهکارهای فراوانی دارد و علمای تعلیم و تربیت روی آن بسیار کارکردهاند. ازنظر من سرعت در حذف آن هم باید بیشتر شود.» او درباره گروه منتقدان به سیستم آموزش عالی نیز میگوید: «حرف بسیاری این است که دانشآموختههای مراکز فنی آموزش عالی هم در مراکز فنی و حرفهای آموزش ببینند، این توهین به آموزش عالی است. چطور ممکن است که مهندسی عمران و برق و صدها مهندسی دیگر که از این دانشگاهها فارغالتحصیل شدهاند را دعوت به آموزش در مراکز فنیوحرفهای میکنیم. دلیلش این است که ما مبنا را بر تستزنی گذاشتهایم.»
با حذف سازمان سنجش
یکی از متولیان حذف کنکوربه گفته بسیاری، وزارت آموزشوپرورش است. آقای «نوید ادهم» دبیر کل شورای عالی آموزشوپرورش است؛ او در گفتوگو با روزنامه صبح نو درباره محقق نشدن وعده حذف کنکور توضیح میدهد: «دلایل مختلفی وجود دارند که مخالفان حذف کنکور بیان میکنند. یکی از دلایل کار کارشناسی است که هنوز دوستان ما در سازمان سنجش طراحی نکردهاند. دانشآموزان با این سیستم نمیتوانند نیاز خود را گزینش و در دانشگاه موردنظر خود تحصیل کنند. یکی از مشکلات هم در آموزش و پرورش و بحث سوابق تحصیلی است و ابهاماتی که کارشناسان و سازمان سنجش با بحث سوابق تحصیلی دارند. یکی دیگر، بحث آموزشهای آزاد و مافیای کنکور است که منافع آنها ایجاد نمیکند که کنکور حذف شود. البته در بین آنها آموزشگاههایی هم وجود دارند که کار آموزشی انجام میدهند. ما آنها را حمایت میکنیم. بسیاری از آموزشگاهها اما مسأله مالی برایشان مهم است و درآمدهای آنچنانی دارند.» او درباره آخرین مشکل حذف نیز توضیح میدهد: «آخرین مشکل سازمان سنجش است که خوشبختانه جناب لاریجانی دستور به انحلال این سازمان دادهاند.
این دستور رییس مجلس عملی شود، مشکلات کنکور حل میشود و روشهای دیگری میاندیشیم. اگر سازمان سنجش حذف شود، برخی از مشکلات حذف کنکور مرتفع میشود.» دبیر کل شورای عالی آموزشوپرورش درباره زمان انحلال سازمان سنجش نیز توضیح میدهد: «باید مجلس شورای اسلامی در این باره تصمیم بگیرد و این که کی عملی میشود، بر عهده مجلس است. شورای انقلاب فرهنگی و وزارت علوم هم ذیربط هستند و در حیطه اختیارات آموزشوپرورش نیست.» دکتر مهدی گلشنی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و استاد دانشگاه با اشاره به رأی بر انحلال سازمان سنجش و حذف کنکور در گفتوگو با روزنامه صبح نو توضیح میدهد: «اگر کنکور حذف و آزمونها به عهده دانشگاهها گذاشته شود، بههرحال یک نظارتی لازم است. در سالهای اخیر رفاقتبازی و پارتیبازی در دانشگاهها زیاد بوده است. دانشگاهها در بعضی از مواقع باوجود آنکه منتخب را کنکور معرفی میکرد، باید یک امتحانی در بعضی از دانشگاه انجام میشد و بعضیها بر اساس رفاقت حذف میشدند.
البته نه لزوماً سازمان سنجش و به این اسم، اما وجود یک ناظر از وزارت علوم بهطوری که جلوی این تبعیضها را بگیرد، لازم است. این نظارت هم از طرف دانشگاه و هم از طرف وزارت علوم لازم است.» او درباره دستان پشت پرده کنکور و نقش آنها در حذف نشدن کنکور نیز توضیح میدهد: «متأسفانه آنها همیشه بودهاند. باید توسط نظارت این قضیه کنترل و دست آنها کوتاه شود.» گلشنی با اشاره به نظر شورای عالی انقلاب درباره حذف کنکور نیز میگوید: «باید این رأی به شورا بیاید و مخالفان و موافقان علیه و موافق آن حرف بزنند. البته من نمیتوانم نظر نهایی شورا را بگویم. البته به نظر من پرونده کنکور قابل بسته شدن است. این قضیه یک عزم جدی و پختگی میخواهد و اگر قرار است که کنکور حذف شود باید جلوی دستان پشت پرده را بگیرند.» حال که رییس مجلس رأی به انحلال سازمان سنجش داده است و هر روز سندی از عوامل پشت پرده منتشر میشود، باید منتظر ماند و دید که پرونده کنکور باز هم مانند هرسال به سال بعدی منتقل میشود یا خیر.
منبع:روزنامه صبح نو