پیشنهاد کرباسچی به روحانی: نيروهاي طرد شده انقلاب از ايستگاه دولت دوباره وارد قطار انقلاب شوند
غلامحسین کرباسچی به اعتماد گفت: آقاي روحاني گفتند هر كسي قانون اساسي را قبول دارد، انقلابي ميدانيم. اگر اين مقدار انقلابي داريم، چرا از مديران فرسوده استفاده كنيم؟
حسن روحاني روز گذشته در مراسم سالگرد انقلاب اسلامي تاكيد كرده است كساني را از قطار انقلاب پياده كرديم كه نبايد ميكرديم. او معتقد است كه بايد از اين افراد دعوت كنيم تا به قطار انقلاب بيايند.
غلامحسين كرباسچي، دبيركل حزب كارگزاران اما بيان ميكند كه خوب است رييسجمهور اين حركت را از دولت شروع كند. اينكه دولت در گام اول بايد در قطار اجرايي كشور از نيروي مطرود انقلاب دعوت كند.
روز سالگرد پيروزي انقلاب رييسجمهور بر استفاده از ظرفيت اصل ٥٩ قانون اساسي و مساله رفراندوم تاكيد ميكند. استفاده از اين ظرفيت قانوني چه ثمراتي دارد؟
نكاتي كه آقاي روحاني در آستانه چهل سالگي انقلاب گفتند، نكات اساسي و مهمي براي كل نظام بود. مساله رفراندوم از ظرفيتهاي قانون اساسي است. اگر در مسالهاي كشور به بن بست و اختلاف نظري رسيده باشد يا ضرورتهاي جديدي ايجاد شده باشد، مساله رفراندوم ميتواند راهگشا باشد. رفراندوم در قانون اساسي پيشبيني شده است. اين امكان وجود دارد كه براي برخي مسائل غير ساختاري كه اختلاف نظرها در آن بالا ميگيرد، بتوان رفراندوم را برگزار كرد. تا به حال يك بار براي تغيير قانون اساسي از اين ظرفيت استفاده شده است. اين اصل از محاسن مهم قانون اساسي است.
به گزارش نامه نیوز در سياست امروز دنيا مطرح ميشود كه دموكراسيهاي توسعه يافته، آنهايي هستند كه بتوانند درون خود براي اشكالاتشان راهحل پيدا كنند و به بنبست نرسند. به اين معنا كه نيازي به مقابله با نظامي كه بر اساس راي مردم و انتخابات بر گزار ميشود، نيست. لازم نيست از كل نظام عبور كنيم بلكه ميتوان در بسياري از امور تجديد نظر كرد تا ترميم شود. ظرفيتهاي قانون اساسي كشور بالا است. اگر مسوولان كشور شهامت اين را داشته باشند كه از اين ظرفيت استفاده كنند براي كشور بسيار مفيد است.
در ايامي كه اعتراضات مردم را شاهد بوديم و تبليغات سازمان يافتهاي عليه نظام برپاشده بود اين تذكري بجا است و يادآوري اين ظرفيت قانون است.
اين حرفها از زبان رييسجمهور بسيار خوب است اما اين از توقعات عمومي مردم است كه مسوولان اجرايي در مرحله اول در مورد اهدافي كه ميخواهند رفراندوم برگزار كنند، از ظرفيتهاي قانوني خودشان استفاده كنند. اشكالي كه به نظر ميآيد اين است كه قبل از اينكه به استفاده از ظرفيت رفراندوم در قانون اساسي برسيم، آيا توانستهايم از همين ظرفيتهاي موجود قانون در بخشهاي ديگر استفاده كنيم. اين اشكالي است كه به دولت وارد است. آقاي روحاني راي قوياي را از ملت گرفتند و توقعات زيادي را هم با سخنرانيهاي انتخاباتياش در مردم ايجاد كرد اما دولت در دوره اول ودوم رياستجمهوري اين شهامت را داشت كه از همه ظرفيتهاي قانوني موجود به پشتوانه قانون اساسي و راي مردم استفاده كند؟
آقاي روحاني گفته است كه افرادي را از قطار انقلاب پياده كرديم كه نبايد ميكرديم. اين افراد را بايد دوباره به قطار انقلاب دعوت كرد. به نظر شما اين دعوت چه الزاماتي دارد؟
بايد اين پرسش را مطرح كرد كه آيا در دولت كنوني و وزارتخانههاي فعلي دولت دوازدهم از همه ظرفيتهاي كشور استفاده شده است؟ خيلي ازكساني كه در دولت آقاي روحاني مسووليت دارند باقيماندههاي دورهاي هستند كه خيلي را از قطارانقلاب پياده كردند. بعضي از آنها ميخواستند آقاي هاشمي را از قطار انقلاب پياده كنند؛ خيلي شخصيتها را از نظام جدا كردند و فاصله بين جناحها ايجاد كردند. هنوز ديده ميشود كه آثار سوء آن دوره كه نيروهاي ناتوان و بدون قابليتهاي تحصيلاتي، و تجربه روي كار بودند، در اين دوره نيز حضور دارند و جاي مديران توانمند را گرفتهاند.
امروز بخشي از نيروهاي قطار انقلاب درايستگاه دولت پياده شدهاند. بهتر است كه دولت اول درمحدوده سازماني خود نيروها را سوار بر قطار انقلاب كند. جوانها را در سمتهاي مختلف بگذارد. الان در مجموعه مديران ارشد نظام به غير از وزير ارتباطات، كسي جوان نيست. در كشوري كه نصف جمعيتش زير ٤٠ سال سن دارند، آيا درست است كه غالب استانداران و فرمانداران افراد سالمند باشند؟ چند معاون وزير زير ٤٠ سال داريم؟ در مورد زنان هم همينگونه است. اگر دولت مايل است كه توصيه كند تا ارگانها و نهادهاي مختلف افراد را از قطار انقلاب پياده نكنند و مردم را مشاركت دهند، اول خودش اين كار را انجام دهد. به نظر ميرسد خوب است كه عده زيادي از مديراني كه سن و سالي از آنها گذشته و نوآوري ندارند، از قطار دولت پياده كند و مديراني توانمند و باجرات را به كار بگيرد. طبعا اگر نيروي جوان و تازهنفس و باانگيزه روي كار بيايد، تحولي ايجاد و اعتماد مردم به مسوولان كشور بيشتر ميشود.
آقاي روحاني گفتند هر كسي قانون اساسي را قبول دارد، انقلابي ميدانيم. اگر اين مقدار انقلابي داريم، چرا از مديران فرسوده استفاده كنيم؟ بيشتر افرادي كه در سمتهاي عالي قرار گرفتهاند اصلا توان بدني كار كردن را هم ندارند. آيندهنگري آنها مناسب نيست. اين همه نيروي جوان چرا به كار گرفته نميشوند. اين افراد قانون اساسي را قبول دارند. آقاي روحاني از اين افراد استفاده كند و تحول و دگرگوني در قطار اجرايي كشور ايجاد كند. البته توقع اين است كه شوراي نگهبان هم ديد درستي داشته باشد و براي انتخاباتهاي مجلس، خبرگان و رياستجمهوري ديد بازتري به كار بگيرد.
اينكه پروندهسازي نشود و كسي را به اين طريق از قطار انقلاب پياده نكنند، مهم است. اينها همه درست است اما به هر حال بخش بزرگي از اين كار هم به دست دولت است. گمان ميكنم كه اين كار اگر از دولت شروع شود تا از ظرفيت مردم استفاده كند، اتفاق مهمي در عرصه سياست كشور ميافتد. دولت نشان داده ميتواند با يك كار عاقلانه و تدبير در صحنه بينالمللي با كارت برجام بهترين بازي را بكند و پيروزي مهمي را نصيب كشور ايران كرده است. آيا دولت نميتواند در ساير صحنهها هم به خوبي برجام عمل كند و تحول ايجاد كرده و معجزهاي به وجود آورد تا مشكلات مردم رفع شود؟ نيروهاي انقلاب از ايستگاه دولت سوار قطار انقلاب شدن را آغاز كنند.
در چه مسائلي ميتوان به راي مردم رجوعكرد؟
در قانون اساسي مساله به صورت كلي بيان شده است. اينكه واقعا بخواهيم در حوزههاي مختلف اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي به آراي مردم رجوع كنيم، شايد براي اجرا شدن نياز به قانون عادي باشد. به هر حال اين ظرفيت وجود دارد كه در مسائل جديتر نيز اقدام شود و اگر لازم به تصويب قانون يا آييننامهاي باشد، مقدمهچينيها انجام شود. هم در مورد تغييرات قانون اساسي اين ظرفيت وجود دارد و هم در مورد موارد اختلافي رجوع به آراي عمومي ميتواند راهگشا باشد.