وقتی استرس، مو از سر بچهها میکند
یکی از شایعترین رفتارهایی که خیلی از افراد در مواجهه با استرسهای زندگی نشان میدهد، ناخن جویدن یا کندن مو است. این رفتار را ما در افراد کم سن و سالتر بیشتر از افراد بزرگسال میبینیم. به این دلیل که کودکان و نوجوانان روشهای مقابله با اضطراب، ناکامی و ترسها را نمیدانند و گاه تنها سلاحی که میتوانند از آن در برابر استرس و حال بد خود استفاده کنند کندن یا جویدن چیزی است.
اختلال وسواس کندن مو که به انگلیسیtrichotillomania گفته میشود، در آخرین نسخه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانپزشکی، به عنوان زیر مجموعهای از اختلالات طیف وسواسی- جبری طبقه بندی شده است. این اختلال با کشیدن و کندن مکرر مو از هر قسمتی از بدن (بیشتر سر و مژه و ابرو) و بدون هیچ دلیل زیبایی شناختی معرفی میشود.
معمولاً فرد پیش از کندن موها با احساس تنش روبرو میشود و با کندن موهای خود سعی در آرام کردن خود دارد. بنابراین بعد از مو کندن و یا در حین خارج کردن موها با احساس لذت یا تسکین روبرو میشود. موکنی باعث ایجاد اختلال و نقص قابل توجه در عملکردهای اجتماعی، روابط بین فردی و سایر حوزههای زندگی فرد میشود. یعنی همین حرکت بهظاهر ساده میتواند اشکالات جدی و فراگیری را در زندگی روزمره فرد ایجاد کند.
موکنی در کودکان و نوجوانان
ابتلا به اختلال موکنی در هر سنی ممکن است اتفاق بیفتد، اما شیوع آن در میان کودکان و نوجوانان بیشتر از افراد بزرگسال است. اگر کودکی زیر ۵ سال است و چنین عادتی دارد، رفتار موکنی او هم مثل بقیه عادتهای عصبی شامل مکیدن شست یا ناخن جویدن، اغلب به صورت کاملاً ناآگاهانه و حتی در حین خواب اتفاق میافتد. در این شرایط موکنی در اکثر کودکان بهطور خود به خود برطرف میشود. در سنین بالاتر و بهویژه در بازه سنی ۹ تا ۱۳ سالگی، که شایعترین سن شروع وسواس موکنی است، احتمال پیشرفت بیماری به سمت وضعیت مزمن و پایدار افزایش پیدا میکند. شروع رفتار موکنی در سنین بزرگسالی، میتواند دلیل بر یک اختلال روانشناختی دیگر باشد که درمان آن اختلال میتواند باعث بهبود موکنی هم بشود.
مداخلات درمانی برای موکنی
سیر درمانی غالبا در سنین پایین از سرعت بالایی برخورداراست، اما متاسفانه باید گفت که در این سنین، مداخله درمانی برای اختلال موکنی، برای والدین و مربیان از فوریت بالایی برخوردار نیست؛ اما در سنین نوجوانی، بهویژه در مواردی که فرد عادت به جویدن یا خوردن موهای کنده شده دارد، با توجه به خطر عوارض گوارشی مانند انسداد، مداخله زودهنگام در قالب درمان دارویی یا روان درمانی ضرورت پیدا میکند.
آگاهی از مشکل
بسیاری از بیماران مبتلا به وسواس موکنی، این مشکل خود را سالها در سکوت، بدون درخواست کمک، و با احساس گناه و شرم از ناتوانی در کنترل آن، حمل میکنند. این در حالیست که امروزه شناخت نسبی مورد نیاز برای مدیریت رفتارهایی مانند موکنی، خراشیدن یا کندن اجبارگونه پوست و ناخن جویدن، به دست آمده است. تا پیش از این، بسیاری از افراد از این موضوع آگاهی نداشتند که مشکل آنها یک وضعیت بالینی شناخته شده است و گزارش بسیاری از آنها این است که صرف آگاهی از وجود افرادی با مشکل مشابه و به رسمیت شمرده شدن مشکل آنها به عنوان موضوعی قابل حل، منجر به تقویت قابل توجه انگیزه آنها برای تغییر میشود.
منبع حمایت روانی
یکی از جنبههای اساسی مدیریت اختلال موکنی و مقابله با تکانههای آن، دسترسی به یک منبع حمایت روانی در مواقع تشدید وسوسه و همچنین در دورههای کنترل علائم است. این منبع حمایتی میتواند عضوی از خانواده، یک دوست نزدیک، درمانگر، یا گروهی حقیقی یا مجازی متشکل از افرادی با مشکل مشابه باشد که فضای امن و کافی برای گفتگو پیرامون ترسها، تکانهها، موفقیتها و لغزشها، ناامیدی و امیدهای پیش رو را برای فرد فراهم میکنند.
اگر فرد هرچه زودتر و بیشتر از مشکل رفتاری خود «آگاهی» پیدا کند، در ارتباط با هر مشکلی از جمله یک اختلال روانشناختی مانند وسواس موکنی، احتمال انتخاب سنجیدهتر از میان گزینههای درمانی و بهبودی را افزایش میدهد.
تغییر سبک زندگی
به موازات درمانهای روانشناختی که شامل استفاده از دارو و روان درمانی برای کنترل تکانههای وسواسی میشود، انجام برخی فعالیتها مانند یوگا، اصلاح رژیم غذایی، ورزش و تغییر در سبک زندگی موثر است و میتواند منجر به کاهش سطح اضطراب و استرس کلی فرد شود. در نتیجه با کاهش اوج گیری میل به کندن موها و افزایش توانایی فرد برای مدیریت آنها مواجه خواهیم شد.