وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و یک وظیفه ی مهم
در سال های گذشته مراودات و ارتباطات فرهنگی و هنری میان هنرمندان ایرانی (در رشته های مختلف) با اقلیم کردستان عراق، افزایش یافته است. من همیشه معتقد بودم که این ارتباط و مراوده، دارای ارزش های مثبت و پاره ای از عناصر منفی است. به همین خاطر، هرگاه مورد مشورت قرار می گرفتم این دو شاخصه را گوشزد می کردم. و نیاز به هوشیاری و درک ملی را یادآور می شدم.
اکنون اما، شرایط آن اقلیم با همه برگزاری «همه پرسی صهیونیستی» گروه مسعود بارزانی، دستخوش تغییرات جدی و راهبردی شده است و مآلا نوع رفتار و کنش هنرمندان ایرانی (که به امنیت و منافع ملی میهن باور دارند) در ارتباط با آن اقیلم، باید متناسب با این تغییرات، مجددا بازتعریف شود. چرا که اکنون همه ی آن منافع و وجوه مثبتی که پیشتر در باره ی مناسبات با کردستان عراق وجود داشت، رنگ باخته است و جز شاخصه های منفی و حتی ضد ملی، بر آن مترتب نیست.
در چنین شرایطی وزیر محترم ارشاد وظیفه مهمی به عهده دارد. ایشان باید با ترتیب دادن یک نشست عمومی با حضور هنرمندان شاخص همه ی رشته و شاخه های هنری و دعوت از یکی از کارشناسان زبده ی مسائل منطقه ای و جهانی (ترجیحا آقای دکتر ظریف وزیر محترم امور خاجه) هنرمندان را در جریان رخدادهای پیش رو و تاثیرات مخربی که شکل گیری یک اسرائل دیگر در منطقه می تواند بر آرامش و منافع جمعی کشورهای منطقه و ایران داشته باشد، قرار دهد.
هنرمندان سیاستمدار نیستند و در شرایط پیچیده ی سیاسی و امنیتی که به بنیادهای امنیت و منافع کشور مربوط می شود، باید هم از عمق مسائل آگاه شوند و هم مورد مراقبت های فرهنگی و ملی قرار بگیرند.
در این میان، صد البته که صنوف هنری هم نباید نسبت به وظایف ملی خود غفلت کنند و با موضوعات اساسی، برخوردی عادی داشته باشند. آنها هم باید در انتشار آگاهی های مناسب میان اعضای خود، سهمی شایسته بر عهده بگیرند.