واکاوی نقش «اتحادیه عرب» در فروپاشی ملتها و خدمت به صهیونیستها
اتحادیه عرب در طول بیش از ۷۰ سال گذشته نه تنها اقدامی برای حل مشکلات ملتهای عرب نکرده است، بلکه با سرلوحه قرار دادن خدمت به صهیونیستها، موجبات فروپاشی بسیاری از ملتها را نیز فراهم آورده است.
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل ـ رامین حسین آبادیان: اتحادیه عرب در سال ۱۹۴۵ یعنی بیش از ۷۰ سال پیش براساس طرحی از سوی مقامات مصری، تأسیس شد. هدف از تأسیس این سازمان عربی رسیدگی به مشکلات ملت های عرب و حل و فصل آنها عنوان شد. در واقع، اتحادیه عرب به منظور افزایش همگرایی و همکاری میان اعراب به منظور احقاق حقوق سلب شده ملتها توسط حاکمان مستبد و دیکتاتورمآب تأسیس شد. دفاع از تمامیت ارضی کشورهای عربی و همچنین حفظ وحدت میان دولت ها از جمله دیگر اهداف تأسیس اتحادیه عرب به شمار می رود. با تمام اینها اتحادیه عرب نه تنها در تحقق هیچیک از اهداف یادشده موفق نبوده است، بلکه برعکس، با سلسله مواضع دوگانه و تصمیمات نابجا تنها در راستای تحقق اهداف صهیونیستها در منطقه گام برداشته است؛ مسأله ای که تاکنون به قیمت فروپاشی بسیاری از ملت های عربی منجر شده است و این اتحادیه نیز در کمال خونسردی، خود را در قبال این فاجعه پاسخگو نمی داند.
غفلت از مسأله فلسطین
اوج بیتدبیری اتحادیه عرب در رسیدگی به امور کشورهای عربی را می توان در ایفای نقش منفعلانه آن در قبال مسأله فلسطین جستجو کرد. سران اتحادیه عرب طی نیم قرن گذشته هیچ تلاشی برای پایان دادن به دردها و رنج های ملت فلسطین از خود به نمایش نگذاشته اند. اتحادیه عرب که در واقع، نماد وحدت سران کشورهای عربی محسوب می شود تا به امروز ثابت کرده است که به دلیل وابستگی های بسیار زیاد خود به کانون های قدرت و ثروت منطقهای و بینالمللی، نمی تواند هیچ کمکی به حل و فصل چالش های اساسی موجود بکند. اگر سران کشورهای عضو اتحادیه عرب تاکنون مواضع قاطعانه ای را علیه صهیونیستها اتخاذ می کردند، امروز شاهد تداوم اشغالگری تل آویو در اراضی فلسطینیان نبودیم.
اتحادیه عرب نه تنها موضع را در جهت احقاق حقوق سلب شده ملت فلسطین اتخاذ نکرده ، بلکه امروز شاهد آن هستیم که سران عضو این نهاد عربی یکی پس از دیگری در علنی کردن روابط پنهانی با تل آویو با یکدیگر مسابقه گذاشته انداتحادیه عرب نه تنها هیچ موضع قاطعانه ای را در جهت احقاق حقوق سلب شده ملت فلسطین اتخاذ نکرده است، بلکه امروز شاهد آن هستیم که سران عضو این نهاد عربی از مقامات کویت و امارات گرفته تا رژیم های سعودی و آل خلیفه یکی پس از دیگری در علنی کردن روابط پنهانی خود با صهیونیستها و مشروعیت بخشیدن به آنها، با یکدیگر مسابقه گذاشته اند. سران اتحادیه عرب تاکنون هیچ واکنشی نسبت به علنی شدن روابط کشورهای عضو این اتحادیه با رژیم صهیونیستی نشان نداده اند و این مسأله به تنهایی حاکی از عدم عزم و اراده آنها برای سلب مشروعیت اعطا شده به صهیونیستها، است. اتحادیه عرب حتی در جریان حوادث اخیر مسجدالاقصی که به دنبال آن شماری از شهروندان فلسطینی در کمال مظلومیت به شهادت رسیده و صدها تَن دیگر زخمی شدند، زحمت برگزاری یک نشست اضطراری را نیز به خود نداد. اینها در حالی است که مسأله فلسطین مهمترین مسأله جهان اسلام محسوب می شود و حل و فصل بحران های منطقهای مرهون حل و فصل مسأله فلسطین و پایان اشغالگری صهیونیستها است.
خیانت به دولت سوریه
پس از آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ اتحادیه عرب به جای کمک به حل و فصل بحران ایجاد شده، مواضع خصمانه ای را علیه دولت دمشق اتخاذ کرد؛ مواضعی که صهیونیستها را به شدت بدان بالیدند و از آن استقبال کردند. اتحادیه عرب ضمن نادیده گرفتن اقدامات تروریستی گروه های تکفیری مستقر در سوریه، در اقدامی برای تأمین منافع رژیم صهیونیستی و نه ملت سوریه، عضویت دولت دمشق در اتحادیه را به حالت تعلیق درآورد و کرسی آن را به معارضان سوری واگذار کرد. سران اتحادیه عرب به منظور تسویه حساب سیاسی با دولت دمشق به دلیل نقش آفرینی گسترده آن در چاچوب محور مقاومت چنین اقدامی را صورت دادند. طبیعتا چنین خیانتی از سوی اتحادیه عرب به یک عضو قانونی آن، زمینه تشدید بیش از پیش بحران سوریه و فرسایشی شدن آن را فراهم آورد. این در حالی است که اگر اتحادیه عرب از تمامی ظرفیت ها و امکانات در نزد خود برای پایان دادن به بحران سوریه بهره برداری می کرد، بحران این کشور به مراحل پیچیده ای نمی رسید.
طبیعتا اگر خیانت اتحادیه عرب به سوریه نبود، زمینه تشدید بیش از پیش بحران این کشور و فرسایشی شدن آن فراهم نمی شددر همین ارتباط، رأی الیوم می نویسد: «احمد ابوالغیط دبیرکل اتحادیه عرب چندی پیش، پس از مدتزمانی طولانی در رسانه ظاهر شد و در کمال تعجب از پایدار بودن مواضع این اتحادیه در قبال بحران سوریه سخن گفت. وی تأکید کرد که اتحادیه عرب به دنبال حفظ تمامیت ارضی سوریه است و با تمامی طرحها و پروژههای تقسیم و تجزیه آن مخالف بوده و از آن ممانعت به عمل میآورد. وی همچنین بر لزوم تسریع ارسال کمکهای بشردوستانه برای مردم سوریه که مدتهاست زیر سایه جنگ به زندگی خود ادامه میدهند، تأکید کرد. اما سؤالی که اکنون به ذهن متبادر میشود، این است که اتحادیه عرب درحال حاضر چه ارتباطی میتواند با بحران سوریه داشته باشد؟ مگر مواضع منفعلانه و خصمانه این اتحادیه در قبال بحران سوریه نبود که اکنون موجب تشدید آن شده است؟ اتحادیه عرب، سازمانی است که در همان ماههای اولیه ظهور و بروز بحران سوریه اقدام به تعلیق عضویت دمشق در این اتحادیه کرده و کرسی آن را در نشست سران در شهر «دوحه» قطر به معارضان اختصاص داد».
سکوت در برابر جنایتهای آمریکا علیه غیرنظامیان سوری و عراقی
مدتهاست که ایالات متحده آمریکا با تشکیل یک ائتلاف نمایشی به بمباران گسترده دو کشور سوریه و عراق می پردازد؛ این در حالی است که اتحادیه عرب تاکنون کوچکترین موضعی در قبال کشتار بی رحمانه غیرنظامیان سوری و عراقی توسط جنگنده های ائتلاف آمریکایی اتخاذ نکرده است. طبق آخرین آمار منتشر شده تا کنون مجموعا قریب به ۴ هزار غیرنظامی سوری و عراقی در طول دو سال و نیم گذشته در حملات ائتلاف بین المللی به اصطلاح ضد داعش به سرکردگی آمریکا جان باخته اند. با این حال، اتحادیه عرب حتی زحمت محکومیت شفاهی اقدامات متجاوزانه آمریکا در سوریه و عراق را نیز به خود نداده است. همین موضع منفعلانه اتحادیه عرب در قبال جنایت های قرون وسطایی آمریکایی ها در سوریه و عراق، موجب شده است تا واشنگتن با فراغت بال بیشتری به اقدامات خصمانه خود در این کشور ادامه دهد. درخصوص مواضع منفعلانه اتحادیه عرب در قبال کشورهای منطقه و تحولات آنها روزنامه رأی الیوم می نویسد: «این لیاقت اتحادیه عرب است که به دلیل مواضع منفعلانهای که تاکنون در قبال کشورهای مختلف اتخاذ کرده است در انزوا قرار گیرد. در این میان، چیزی به اسم عزت و کرامت در تصمیمگیری و اتخاذ مواضع، دیده نمیشود».
موضع منفعل در قبال مواضع خطرناک بارزانی
اتحادیه عرب چه نقشی را در حمایت از وحدت اراضی عراق اتخاذ کرد هاست؟ مگر مقامات این اتحادیه یکی از اهداف تأسیس آن را حفظ وحدت اراضی کشورهای عربی عنوان نکرده اند؟مسأله استقلال اقلیم کردستان عراق از دولت مرکزی بغداد مدتی است که به صورت جدی تری از سوی مقامات این اقلیم مطرح می شود. در همین ارتباط، مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق اعلام کرده است که برگزاری همه پرسی استقلال در تاریخ ۲۵ سپتامبر اجتناب ناپذیر است و اقلیم کردستان از تصمیمی که گرفته است، بازنخواهد گشت. پر واضح است که مسأله استقلال اقلیم کردستان عراق از دولت مرکزی در وهله اول حاکمیت ملی عراق را دچار مخاطره می کند. این بدان معناست که استقلال اقلیم مقدمات تجزیه خاک عراق به بخش های کوچکتر را فراهم میآورد و برخورداری این کشور از حاکمیت ملی، دیگر محلی از اعراب نخواهد داشت. با این حال، سؤالی که به ذهن متبادر می شود، این است که اتحادیه عرب تاکنون چه اقدامی را برای پایان بخشیدن به اختلافات میان اقلیم کردستان و دولت مرکزی بغداد انجام داده است؟ اکنون که کار به برگزاری همه پرسی رسیده است، اتحادیه عرب چه نقشی را در حمایت از وحدت اراضی عراق اتخاذ کرد هاست؟ مگر مقامات این اتحادیه یکی از اهداف تأسیس آن را حفظ وحدت اراضی کشورهای عربی عنوان نکرده اند؟ یقینا اگر مواضع اتحادیه عرب در قبال تحولات عراق تا این حد منفعلانه نبود، احتمال پایان تنش ها در این کشور وجود داشت.
در هر صورت، مواضع منفعلانه اتحادیه عرب در قبال بسیاری از تحولات کشورهای عربی تاکنون به قیمت قربانی شدن هزاران نفر از اعراب و آواره شدن میلیون ها تَن دیگر تمام شده است. حمایت های اتحادیه عرب از گروه های مسلح در سوریه، پشتیبانی از عملیات های گسترده جنگنده های ناتو در لیبی و سکوت در قبال جنایت های آمریکا در منطقه و بی تفاوتی به تحولات خطرناک عراق، ازجمله مواردی است که غیرنظامیان، تنها قربانی آنها بوده اند. این مواضع همچنین به طور کامل منافع صهیونیستها و آمریکاییها را در منطقه تأمین کرده است، چراکه تضعیف کشورهای عربی یکی پس از دگیری موجب افزایش بیش از پیش امنیت رژیم اسرائیل در منطقه می شود. در این میان ، اتحادیه عرب خود را در قبال آنچه که طی بیش از ۷۰ سال گذشته انجام داده است، پاسخگو نمیداند.