پیام های روشنی که مواضع اخیر اردوغان در باکو مخابره کرد/ هدف اردوغان از مواضع ضد ایرانی اخیرش چیست؟
مواضع اردوغان در سفر اخیر به باکو با واکنشهای رسمی و عمومی در ایران همراه بوده است؛ این در شرایطی است که تهران از عقبنشینی ارمنستان به مرزهای بینالمللی و اعاده حاکمیت باکو بر این مناطق استقبال کرده است. مواضع اخیر اردوغان را در چه چارچوبی باید تحلیل کرد و چه معنایی دارد؟
بازتاب– آرش صفار؛ سفر اخیر رجب طیب اردوغان به باکو و شرکت در مراسمی که با مناسبت پیروزی جمهوری آذربایجان در جنگ اخیر قفقاز برگزار شده بود، منجر به واکنش عمومی در ایران شده است.
اردوغان در این سفر ضمن اینکه مجددا تمایل خود را برای سقوط دولت ارمنستان اعلام کرد، شعری با مضمون جدایی سرزمینهای دو سوی رود ارس خواند که علاوه بر واکنشهای عمومی منجر به فراخواندن سفیر ترکیه در تهران از سوی وزارت خارجه ایران شد و آنکارا نیز متقابلا سفیر ایران در ترکیه را فرا خواند.
به نظر میرسد موضع اخیر اردوغان را نباید جدا از تحولات اخیر منطقهای بررسی کرد، هم زمان با تلاش مشترک ترکیه و عربستان برای بهبود روابط دو جانبه و اعزام سفیر ترکیه به اسرائیل پس از دو ماه، مواضع اردوغان در باکو، نشانه دیگری از تغییر رویکرد ترکیه به ایران و شروع دوره جدیدی از روابط باشد؛ دورهای که با افزایش تنشها همراه خواهد بود. ترکیه نیز همچون عربستان و اسرائیل از احتمال بازگشت بایدن به توافق هستهای با ایران و لغو تحریمهای هستهای تهران نگران است.
هر سه بازیگر بر این باور هستند که چنین توافقی، با کاهش محدودیتهای اقتصادی-مالی ایران به تقویت موقعیت ایران در توازن منطقهای خواهد شد. علاوه بر این نگرانی مشترک، انتشار اخباری مبنی بر حمایت امارات از ارمنستان در جنگ قرهباغ، یکی از دغدغههای مهم آنکارا محسوب میشود.
اینکه حمایت امارات از ارمنستان شامل کمکهای تسلیحاتی نیز بوده است یا خیر، مشخص نیست؛ با این وجود چنانچه پاسخ مثبت باشد، به زعم شایعات برخی رسانه های منطقه ای، به نظر نمیرسد که این کمکها از مسیری به جز ایران به ارمنستان رسیده باشد؛ موضوعی که به هیچ عنوان برای رهبران ترکیه قابل پذیرش نیست.
از سوی دیگر، نباید از نظر دور داشت که ترکیه برای تحقق نیات خود در خاورمیانه- علیرغم سرمایهگذاری کلان سیاسی و امنیتی در سالهای اخیر- با چالشهای جدی روبهرو است.در مدیترانه نیز آنکارا عملا به تنهایی در برابر ائتلافی متشکل از اسرائیل، مصر، یونان و اتحادیه اروپا قرار گرفته است.
از این جهت قفقاز برای ترکیه از اهمیت ژئوپلیتیک بسیار بالایی برخوردار است و رهبران ترکیه امیدوارند کارزار در این منطقه به دستاوردهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی عینی منجر شود.
علاوه بر این، قفقاز عرصهای است که ترکیه را قادر میکند ایدههای ترکیسم و مطالبات اجتماعی مبتنی بر آن را پیگیری کند؛ این منطقه علاوه بر اینکه دروازه ورود ترکیه به «جهان ترک» است، در برگیرنده ارامنه –که در کنار کردها، یکی از گروههای اجتماعی است که ترکیه هویت ملی خود را در تقابل با آن تعریف کرده و میکند- است و سیاستهای ترکیه نسبت به ارمنستان، نفوذ و قدرت اجتماعی جریان عدالت و توسعه را در جامعه ترکیه تقویت میکند.
در شرایطی که مشکلات اقتصادی ترکیه و کاهش مداوم ارزش لیر، فروش دستاوردهای سیاست خارجی به جامعه داخلی، سیاستی است که اردوغان همواره پیگیری کرده است. به طور خلاصه به نظر میرسد، مواضع اخیر اردوغان در باکو، تنها شروع چالشهای ایران و ترکیه در قفقاز باشد.