نگرانیِ روحانی
سران نظام از روحانی خواسته بودند در مذاکره با سه وزیر اروپایی از آنها قول بگیرد که مانع از ارجاع پرونده هستهای به شورای امنیت شوند. قفل باز شد؛ محمد خاتمی، رئیسجمهور ایران در مصاحبهای مطبوعاتی گفت که ایران تعلیق را میپذیرد؛ موضعی که روحانی دربارهاش گفت: «تعلیق را که رئیسجمهور اعلام کرده، من دیگر قرار است بر سر چه موضوعی مذاکره کنم؟!»
پس از دعوت ایران از وزیران خارجه بریتانیا، فرانسه و آلمان و پذیرش آنها، در ۲۴ مهر مدیران کل وزارت امور خارجه سه کشور به تهران آمدند و از روحانی شنیدند که مذاکره او با وزیران خارجه درباره نحوه اجرای NPT خواهد بود به گونهای که ایران به تمام فناوریهای هستهای دست پیدا کند و در ضمن نگرانیهای موجود رفع شود. روحانی به آنها گفت که ایران قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی را رد کرده و نباید فرقی بین ایران و دیگر کشورهای صنعتی در استفاده صلحآمیز از انرژی اتمی باشد. مدیران کل وزارتخانههای خارجه تروئیکای اروپایی گفتند بحث وزرا در سفر به تهران درباره اجرای قطعنامه شورای حکام خواهد بود. جواب روحانی این بود که اگر سفر آنها در این باره است، بهتر است لغو شود. وزرا هم پیغام دادند اگر ایران حاضر به پذیرش تعلیق غنیسازی نیست، بهتر است سفر انجام نشود. وزرا در فرودگاهها منتظر بودند و مدام با تهران تماس تلفنی داشتند. تصمیم جلسه سران جمهوری اسلامی این بود که اگر وزرای خارجه اروپایی به هر دلیلی به تهران نیامدند، ایران این موارد را یکطرفه اعلام میکند: ۱. به آژانس گزارش کامل میدهد. ۲. پروتکل الحاقی را امضا و داوطلبانه اجرا میکند. ۳. گازدهی نطنز را تعلیق میکند. البته در آن صورت ایران تعهد اروپا برای کمک در اجلاس آتی شورای حکام را از دست میداد. قطعنامه پیشین شورای حکام (ماه سپتامبر) ضربالاجل ۵۰ روزه علیه ایران صادر کرده بود که اگر آن را اجرا نمیکرد، در اجلاس بعدی شورای حکام با صدور قطعنامهای دیگر، به احتمال زیاد پرونده ایران به شوری امنیت ارجاع داده میشد.
روحانی کلا ۴۵ روز فرصت داشت (از روز مسئولیتش تا اجلاس نوامبر شورای حکام) که با جلب اعتماد جهانی، مانع از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت شود. از طرف دیگر اروپاییها و در راس آنها فرانسه و آلمان هم پس از ناکامی از جلوگیری از حمله نظامی به عراق، نگران تکرار این موضوع درباره ایران بودند. بریتانیای متحد آمریکا در حمله به عراق نیز به آنها پیوست تا عملا نقش واسطهگری و حلقه ارتباط آمریکا را ایفا کند.
جک استراو، وزیر خارجه وقت بریتانیا در کتاب خاطراتش نوشته: «ایرانیها و شاید بخشی از آنها، کمی بعد از حمله نیروهای ائتلاف به عراق، از طریق دولت سوئیس (حافظ منافع آمریکا در ایران) شروع کردند به گوش تیز کردن. موضوع گفتوگوی چندجانبه برای چانهزنی بزرگ با ایالات متحده در مورد برنامه اتمی و به رسمیت شناختن احتمالی اسرائیل و برداشتن تحریمهای آمریکا مطرح شد. ایالات متحده این پیشنهاد را رد کرد و خطایی دیگر به فهرست اضافه شد.» اشاره او به نامهای غیررسمی است که مقامهای ایرانی در قالب پیشنهادی به سفارت سوئیس فرستاده بودند؛ اما این بیمحلی آمریکا فرصتی برای بریتانیا و اروپا بود. به نوشته استراو «نگرش ایرانیها نسبت به ما بعد از کممحلی آمریکا ابتدا به گفتوگویهای دیپلماتیک با حکومت ایران و بعد در ژوئیه و اوایل اوت به مذاکرات مشروح بین وزیران خارجه آلمان، فرانسه و بریتانیا در قالب نامهای مشترک به (کمال) خرازی که من و دومینیک دوویلپن تهیه کرده بودیم، منجر شد.»
سران نظام از روحانی خواسته بودند در مذاکره با سه وزیر اروپایی از آنها قول بگیرد که مانع از ارجاع پرونده هستهای به شورای امنیت شوند. قفل باز شد؛ محمد خاتمی، رئیسجمهور ایران در مصاحبهای مطبوعاتی گفت که ایران تعلیق را میپذیرد؛ موضعی که روحانی دربارهاش گفت: «تعلیق را که رئیسجمهور اعلام کرده، من دیگر قرار است بر سر چه موضوعی مذاکره کنم؟!»
آنسوتر جک استراو، دومینیک دوویلپن و یوشکا فیشر، وزیران خارجه بریتانیا، فرانسه و آلمان آماده سفر به ایران شدند؛ برای استراو که پیش از آن چهار بار به ایران آمده، سفر به تهران استثناییترین تجربهاش بود. این سه نفر همگی مایل بودند به توافقی با ایران دست پیدا کنند. استراو گفت: «همیشه به کمال خرازی، وزیر خارجه ایران میگفتم که ما سپر انسانی ایران هستیم، چون تا زمانی که مذاکراتمان با ایران ادامه داشت، آمریکاییها نمیتوانستند آسیب چندانی به ایران برسانند.»
وزیران خارجه سه کشور اروپایی به این دلیل حاضر به سفر به تهران شده بودند که طرف مذاکره آنها، حسن روحانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی بود که توسط رهبر ایران تعیین میشد و مقامات ارشد کشور در آن حضور داشتند؛ بنابراین اروپاییها با مرکز اصلی قدرت و تصمیمگیری در جمهوری اسلامی مذاکره میکردند. روز سفر سهشنبه ۲۱ اکتبر (۲۹ مهر) تعیین شد. هیات آلمانی بعدازظهر روز ۲۰ اکتبر با یک فروند هواپیمای ارتش آلمان به سمت تهران پرواز کرد و حدود ساعت ۱۱ شب به فرودگاه مهرآباد رسید. یوشکا فیشر به محض ورود به تهران گفت: «ما از سوی دولت ایران دعوت شدهایم و امیدواریم مذاکرات سازنده و امیدوارکنندهای داشته باشیم.» (خبرگزاری ایسنا) ورود جک استراو برای ساعت ۲ بامداد اعلام شده بود، در حالی که دومینیک دوویلپن بامداد روز بعد به تهران میرسید. استراو در کتاب خاطراتش به سفرهای پیشین خود به تهران اشاره کرده است: «دیگر به جریان عادی کار آشنا بودم، وقتی هواپیما مینشست، کارمندان زن همراه با شوخیهای بسیار – که من هم معمولا سردمدارش بودم – باید روسری و مانتوهای خود را به تن میکردند. ترافیک تهران وحشتناک بود. بیشتر ماشینها، خودروهایی فرسوده بودند که در اصل ساخت یک کمپانی تعطیلشده انگلیسی بود.»
سه هیات به منظور انجام آخرین هماهنگیها ساعت ۸ صبح روز بعد در محل اقامتگاه سفیر آلمان برای صرف صبحانه کاری مشترک گردهم آمدند. آنها پس از صبحانه دیداری تشریفاتی با کمال خرازی، وزیر امور خارجه داشتند. مذاکرات اصلی با طرف ایرانی در کاخ سعدآباد در شمال تهران بود. «دولت ایران تصمیم گرفته بود که این نشست در شمال پایتخت در مرکز دیپلماتیکی که با باغ خوبی احاطه شده بود، برگزار شود. ایرانیها باغهایشان را دوست دارند. در واقع کلمه پارادایس از واژه قدیمی فارسی [پردیس] مشتق میشود که به معنای پارک یا بوستان است.»
مذاکرات از ساعت ۹ صبح آغاز شد و تا دو بعدازظهر ادامه یافت. البته حدود ۲۰ دقیقه هم جلسه به حالت تعطیل درآمده بود. نشست در اتاقی مستطیلشکل بدون نور طبیعی برگزار شد. درباره بسیاری از مفاد پیشنویس بیانیه، توافق شده و فقط دشوارترین مسئله [تعلیق غنیسازی اوارنیوم] کنار گذاشته شده بود. بحث دور میز جریان داشت. «ایرانیها امیدوار بودند که این بندبازی کتبی که برای آن شهره عالماند، بتواند ترکی در دیوار سفت ما سه نفر ایجاد کند.»
روحانی روبهروی سه وزیر خارجه نشست و مذاکره دشوار و پیچیده آغاز شد. به گفته استراو «یکی از دلایل احترامم برای دکتر روحانی این بود که او را فردی میدانستم که به کشورش بسیار میبالد و از اعتقاداتش دفاع میکند. شخصا فکر میکنم او یک مقام حکومتی بسیار باشخصیت بود. همیشه میدانست درباره چه صحبت میکند و کاملا بر موضوعات مسلط بود. او بسیار مبادی آداب بود و طبع طنز خوبی هم داشت. او یک روحانی است، روحانی ارشدی هم هست. مذاکره با او مثل مذاکره با یک اسقف است.»
وزیر خارجه فرانسه در شروع مذاکرات گفت: «ملاقاتی که در خدمت جنابعالی [روحانی] و همکاران محترم داریم و مذاکراتی که صورت میگیرد، برای سه کشور، برای اروپا و برای تمام جهان مهم است. بسیار اهمیت دارد که برای مشکلات غامضی که فعلا وجود دارد، بتوانیم راهحل مناسبی در سطح جامعه بینالملل پیدا کنیم.»
روحانی توضیح داد که اولین قدم مهم ایران این است که تصمیم گرفته نسبت به گذشته، هر آنچه هست، حلوفصل کند؛ بنابراین البرادعی به تهران دعوت و به او گفته شده که مصمم به حلوفصل تمام مسائل باقیمانده با آژانس و نیازمند کمک اروپا و حمایت آنها در شورای حکام است. اقدام دوم مهم ایران الحاق به پروتکل الحاقی است. روحانی به نظرسنجیای در ایران اشاره کرد که نشان میدهد ۹۶ درصد مردم ایران معتقدند باید فعالیتهای صلحآمیز هستهای با قدرت ادامه یابد. مسئله بسیار پیچیده برای ایران، تعلیق غنیسازی اورانیوم است. یکی از صریحترین فرازهای سخنان روحانی خطاب به وزیران اروپایی این بود: «مسئله تعلیق ولو برای مدتی کوتاه، برای دولت بسیار سخت و سنگین است. ما در این زمینه با آقای البرادعی مشورت کردیم و این مشکل را با او هم در میان گذاشتیم و به او گفتیم که در این زمینه با چه مشکل بزرگی مواجهیم. همانطور که به آقای البرادعی گفتم، اینجا هم تاکید میکنم که تعلیق غنیسازی حتی ممکن است ضربه شدیدی به دولت وارد کند. ما در ماههای آینده، انتخابات مجلس شورای اسلامی و در سال آینده انتخابات ریاستجمهوری را در پیش داریم و در این شرایط، اقناع افکار عمومی بسیار سخت خواهد بود. به همین دلیل در مشورت با آقای البرادعی، از او سوال کردم که معنای تعلیق غنیسازی چیست؟ آیا تعلیق غنیسازی به این معنی است که فقط گازدهی به دستگاههای سانتریفیوژ را موقتا متوقف کنیم؟ وی پاسخ داد دقیقا همین است. البته استنباط خود من هم از کلمه تعلیق غنیسازی، صرفا توقف موقت گازدهی است. حقوقدانها و متخصصان اتمی ما همین نظر را دارند. من میخواهم در اینجا تاکید کنم که همکاران شما برای لغات و کلمات این بخش، همکاران مرا تحت فشار نگذارند. پذیرش همین جملات پیشنهادی در افکار عمومی با مشکلاتی مواجه است؛ بنابراین تاکید میکنم تعلیق موقت و کوتاهمدت ما صرفا تعلیق گازدهی خواهد بود و نه مورد دیگر. شما به قطعنامه استناد نکنید، چون ما قطعنامه شورای حکام را رد کردهایم و تعلیق ما داوطلبانه و برای اعتمادسازی و موقت است.»
روحانی خطاب به وزرای اروپایی جملهای را به صراحت گفت: «ما اصلا نمیخواهیم همدیگر را فریب دهیم.» پس از آن نوبت به استراو رسید که با اشاره به این گفته روحانی بگوید: «مشکل ما این است که فکر میکنیم شما باید در ابتدا همه تلاشها و همه اقدامات مربوط به غنیسازی اورانیوم را تعلیق کنید. ما مشکل شما را درک میکنیم و میخواهیم شما هم بدانید که ما هم دموکراسی داریم، ما هم حیثیت داریم، ما در مقابل مجالس خودمان باید پاسخگو باشیم. ما به بند ۳ قطعنامه آژانس رای دادیم که میگوید: باید کلیه فعالیتهای مربوط به غنیسازی و بازفراوری متوقف شود… در مورد پاراگراف C3، من فکر میکنم میتوانیم بگوییم موضوع کنونی در شورای حکام تمام شود. من فکر میکنم کافی باشد. در مورد این نگرانی شما که ممکن است دیگران پرونده را به شورای امنیت بکشانند اولا ما نمیخواهیم این پرونده به شورای امنیت برود، ضمنا ما در شورای امنیت حق وتو داریم و در زمانهایی هم از این حق وتو استفاده میکنیم.»
روحانی خیلی صریح «حرف نهایی» خود را زد که تعلیق غنیسازی اورانیوم به معنای تعلیق موقتی و داوطلبانه گازدهی است. فیشر با تشکر از سخنان «صریح و غیردیپلماتیک» روحانی و اشاره به این گفته او که ما نمیخواهیم همدیگر را فریب دهیم، گفت: «شما گفتید که صراحتا قطعنامه شورای حکام را رد کردهاید، ولی ما به آن رای دادهایم. این یک تفاوت است. اما در مورد محتوا نمیدانم نظر آقای البرادعی چیست، ولی زمانی که ما مواد شکافپذیر را وارد میکنیم، شروع غنیسازی است. ما نمیتوانیم با این نکته موافقت کنیم. صریح و مستقیم بگویم اگر توافق این باشد که شما غنیسازی را تعلیق کنید، ولی همه آمادهسازی را در این بخش ادامه دهید، ما با این مسئله مشکل جدی خواهیم داشت.»
روحانی از گفتهاش کوتاه نیامد، حداکثر تعلیق گازدهی، موقت و داوطلبانه. این نکته باعث بروز اختلاف شدید و حتی تعطیلی موقت جلسه شد. روحانی گفت قطعنامه شورای حکام میگوید «all related activities» (همه فعالیتهای مرتبط با [غنیسازی]) که ممکن است حتی اینگونه تعبیر شود که اگر من صبح به سایت نطنز بروم و کارکنان را تشویق کنم، نقض قطعنامه تلقی شود؛ بنابراین نمیتوانیم به هیچ عنوان این عبارت را بپذیریم.
بحثها کمی تند و جنجالی و سخنان با عصبانیت ردوبدل میشد. روحانی در این لحظه احساس کرد دستیابی به توافق بسیار سخت است؛ کار پیش نمیرود و ممکن است مذاکره به شکست بینجامد. جایی استراو از روحانی میپرسد: «اگر آقای البرادعی به شما بگوید که معنای تعلیق هم گازدهی و هم ساختن سانتریفیوژ است، آن وقت چه خواهید گفت؟» روحانی پاسخ داد قبلا از او سوال کرده و پاسخ لازم را شنیده است. چنین احتمالی وجود ندارد و خطاب به او گفت: «آقای جک استراو! وقتی به ما گفتند آب نخورید، معنایش این نیست که لیوان هم نیاوریم یا شیشه آب را اینجا نگذاریم. فقط باید آب نخوریم. اگر شما حقوقدان هستید، من هم حقوقدانم. برای همین به شما میگویم معنی تعلیق، از لحاظ حقوقی فقط گازدهی است و نه بیشتر.» روحانی در لحظاتی به این نتیجه رسید که مذاکرات به بنبست میرسد و قاعدتا باید طرح جایگزین (اعلام یکجانبه موارد از سوی ایران) اجرا شود. تیم مذاکرهکننده ایرانی بسیار نگران بود و مرتب به روحانی گوشزد میکرد «شما که دارای اختیارات کافی هستید، چرا این همه سختگیری میکنید!» وزیر خارجه آلمان بلند شد و گفت: «ما وقت تلف میکنیم، برویم فرودگاه و برگردیم.» تیم مذاکرهکننده ایرانی هم برخاست و جلسه موقتا تعطیل شد.
کارشناسان ایرانی از وضعیت پیشآمده نگران بودند و میگفتند شکست مذاکرات، علاوه بر پیامدهای منفی سیاسی، ممکن است پیامدهای امنیتی نیز داشته باشد. استراو فضای حاکم بر جلسه مذاکره را اینگونه توصیف کرده که قرار بود بعد از دیدار سه وزیر اروپایی با حسن روحانی همگی به دیدن محمد خاتمی، رئیسجمهور بروند: «این برنامه با خوشبینی در جدول زمانی ساعت ده و نیم صبح گنجانده شده بود؛ اما ساعت ده و نیم آمد و رفت و هنوز توافقی صورت نگرفته بود، به ویژه بر سر مورد حساس تعلیق غنیسازی اورانیوم. ناگهان دکتر روحانی اعلام کرد که وقتش است که همه برویم و رئیسجمهور را ببینیم. ما سه نفر به یکدیگر نگاه کردیم. دیگر همدیگر را خوب میشناختیم. من گفتم اما چیزی وجود ندارد که به خاطرش برویم و دیدار کنیم. دومینیک گفت برنامههای کاری ما در هواپیما و فرودگاه آماده است و یوشکا گفت ما خیلی خوشحال میشویم که برویم به کارمان برسیم. توافق را به وقت دیگری موکول کردیم و همه از صندلیها بلند شدیم. بهت و حیرت بر چهره طرف ایرانی نشسته بود. ایرانیها را دیدیم که رفتند دور هم جمع شدند. دکتر روحانی و دیگر مذاکرهکنندگان شروع به تلفن زدن کردند، به تصور ما با رهبر و مشاورانش تماس میگرفتند.»
روحانی با خاتمی گفتوگو و مشکلات پیشآمده در مذاکرات و نظر کارشناسان و خودش را به رئیسجمهور منتقل کرد. خاتمی پاسخ داد: «هر طور مصلحت میدانید عمل کنید، ولی نگذارید مذاکرات به شکست بینجامد. هرچه تصمیم شما باشد من قبول دارم و حمایت خواهم کرد.» روحانی سپس با دفتر رهبر جمهوری اسلامی تماس گرفت و خواست تا مباحث مطرحشده و شرایط پیشآمده را به رهبری منتقل کند و اگر ایشان نظر خاصی دارند، فورا به او منتقل شود، اما پاسخی دریافت نشد. بنابراین شرایط برای نوعی مانور از نظر تنظیم جملات و عبارات فراهم شد. وزرای اروپایی به روایت استراو در این لحظات به باغ سعدآباد رفته بودند: «ما کمی پلکیدیم، بعد برای تنفس به باغ زیبا [سعدآباد] رفتیم. در نهایت، به داخل دعوت شدیم.» پس از گذشت ۲۰ دقیقه بار دیگر مذاکرات آغاز شد. روحانی گفت: «از ابتدا قرار بر این بود که همدیگر را فریب ندهیم، اگر قبول دارید مذاکره را ادامه دهیم.» طفره رفتنهای شفاهی جای خودش را به مذاکره جدی و سخت قدیمی داد. نتیجه، بیانیه تهران بود.
روحانی گفت بر سر هر عبارتی در متن بیانیه توافق کنیم، بدانید در مقام عمل جز «گازدهی در نطنز» هیچ مورد دیگری تعلیق نخواهد شد و همه فعالیتها ادامه خواهند یافت. در اینجا دوباره جلسه متشنج و بحثهای شدیدی آغاز شد. روحانی عبارتی را پیشنهاد کرد که ابتدا وزرا پذیرفتند، اما پس از آنکه جان ساورز، مدیرکل سیاسی وزارت امور خارجه بریتانیا، درگوشی با استراو صحبت کرد، استراو با آن مخالفت کرد. در این هنگام که کمال خرازی، وزیر امور خارجه هم برای لحظاتی وارد جلسه شده بود، با اشاره روحانی پیشنهادی را مطرح کرد که وزرا نپذیرفتند. لحظات، نفسگیر و خستهکننده بود. گاهی هم پیشرفت مذاکرات کاملا غیرممکن مینمود. در ادامه، طرفین توافق کردند که در متن بیانیه به نظر البرادعی و آژانس اشاره شود، اما مجددا در انتخاب عبارات اختلاف نظرهایی به وجود آمد. وقتی روحانی توضیح داد که البرادعی گفته تنها تعلیق گازدهی کافی است، باور این مطلب برای آنها کمی سخت بود. به همین دلیل قرار شد بگویند تعلیق بر مبنای تعریف آژانس؛ در این مسئله پیچیده و بحثانگیز تا حدودی به توافق دست یافتند.
مسئله بعدی درباره تعلیق، موضوع داوطلبانه بودن آن بود که درباره این واژه بحثهای زیادی صورت گرفت و در نهایت واژه «داوطلبانه» را به تعلیق اضافه کردند. روحانی گفت اگر کلمه داوطلبانه اضافه نشود، کشورهای جهان سوم حق دارند به ایران اعتراض کنند، چون پذیرش تعلیق الزامی بدعت خطرناکی است؛ بنابراین بدون قید واژه داوطلبانه، به هیچ عنوان تعلیق موقت پذیرفته نمیشود. تعیین مدت تعلیق نیز جزء اختیارات ایران خواهد بود.
متن بیانیهای که مورد توافق قرار گرفت تامینکننده مصوبات سران نظام بود. در این بیانیه آمده بود که دولت ایران تصمیم گرفته است با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کامل کند تا به الزامات و پرسشهای باقیمانده آژانس به صورت شفاف بپردازد و آنها را حلوفصل کند، پروتکل الحاقی را امضا و فرآیند تصویب را آغاز کند و همه فعالیتهای غنیسازی اورانیوم و بازفرآوری را به صورتی که آژانس تعریف کرده است، تعلیق نماید. وزیران خارجه اروپایی هم طبق این بیانیه اعلام کردند اجرای کامل تصمیمات ایران که توسط مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تایید برسد، باید موجب شود که شورای حکام آژانس وضعیت کنونی را حلوفصل کند. دولتهای متبوع آنها نیز حق ایران را برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای برابر با پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای NPT شناسایی مینمایند.
پس از کنفرانس خبری، روحانی و وزیران خارجه اروپایی به دیدار رئیسجمهور رفتند. خاتمی در این دیدار گفت: «حتما در این مذاکرات آقای روحانی با اختیارات تامی که داشتند با دست باز مذاکره انجام دادند و آنچه صورت گرفته است کاملا مورد تایید ما است و بر اساس حسننیت صورت گرفته است.»
پیش از مصاحبه مطبوعاتی، استراو به روحانی گفت که تونی بلر، نخستوزیر وقت بریتانیا، در بیمارستان بستری است. روحانی به شوخی به او گفت لابد نمیخواهی زود مرخص شود؟! هر دو خندیدند. این لحظه از دید عکاسی که آنجا بود، پنهان نماند و رفت و نشست بر آلبوم تصویری مذاکراتی که طرفین راضی آن را ترک کردند.
مهمترین دستاورد این مذاکره برای تهران، تضمین اروپا برای مخالفت با ارسال پرونده ایران از وین به نیویورک (از شورای حکام به شورای امنیت) بود. دیگری تبدیل تعلیق غنیسازی از الزام قطعنامه شورای حکام به امر داوطلبانه و موقت بود که حتی محدودهاش را نیز ایران تعیین کرد. روحانی در حضور سه وزیر به خبرنگاران گفت که ممکن است تعلیق یک روز باشد یا یک سال. اروپا هم توانسته بود با احیای جایگاه بینالمللی خود، نقش مفیدی در عدم تکرار تجربه عراق ایفا کند. استقبال جهانی از این مذاکرات چنان بود که جورج بوش، رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا هم آن را تحولی «بسیار مثبت» خواند. کالین پاول، وزیر امور خارجه آمریکا نیز گفت «ما از این تحول استقبال میکنیم.» با این حال به گفته روحانی «ایران در مذاکرات با اروپاییها، صد درصد آنچه را که نظام میخواست به دست آورد به گونهای که حتی آمریکاییها رسما به اروپاییها گفتند که شما هیچ چیزی از ایران به دست نیاوردید.»
دو روز پس از مذاکرات تهران علیاکبر ناطق نوری، مشاور رهبری، در یک سخنرانی عمومی گفت آیتالله خامنهای به طور کامل در جریان مذاکرات وزرای امور خارجه آلمان، فرانسه و انگلیس در تهران بوده و چیزی از نظر ایشان دور و پنهان نبوده است. به گفته او هماهنگی در گفتار و رفتار دولتمردان ایران ماهها مورد بررسی قرار گرفت و در مقاطع حساسی که قرار داشتیم رهبری نیز حضور و اشراف جدی بر مسائل داشتند: «در شورای عالی امنیت ملی در این زمینه بحث و بررسی صورت گرفت و این حرکت و چالش سنگین بر عهده آقای روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی گذارده شد و دعوت از البرادعی و سه وزیر اروپایی نیز توسط وی انجام شد و میزبان و مذاکرهکننده آقای روحانی بود.» (خبرگزاری فارس) آیتالله خامنهای نیز چندی پس از آن در دیدار با سران نظام با اشاره به مذاکرات تهران گفت: «آنچه اتفاق افتاد کاری درست و تدبیری برای درهم شکستن توطئه آمریکا و صهیونیستها بود.»
همانگونه که در بیانیه تهران آمده بود قرار شد ایران تصویر کاملی از برنامه هستهایاش به آژانش گزارش دهد. این برای نخستین بار بود که گزارش فعالیتهای ۱۸ سال گذشته اتمی ایران تهیه و اعلام میشد. دو روز بعد از مذاکرات تهران، آژانس بینالمللی انرژی اتمی از غلامرضا آقازاده، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران نامهای دریافت کرد که در آن اظهار کرده بود ایران «در حال آغاز مرحله جدید اعتمادسازی و همکاری است.» این نامه تصویر آژانس را از برنامه هستهای ایران با استفاده از اطلاعات مهم جدید تقویت میکرد. توافق بعدی تعلیق گازدهی در نطنز بود که در دهم نوامبر ۲۰۰۳ (۱۹ آبان ۱۳۸۲) انجام و اعلام شد. گزارش ماموران آژانس هم تاکید داشت که ایران سایر فعالیتها را ادامه میدهد و صرفا گازدهی در نطنز را تعلیق کرده است.
با این حال وقتی روحانی به دیدار البرادعی در وین رفت (۱۷ آبان)، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به او گفت که «من ناچارم در گزارش خود به این موضوع اشاره کنم که پرونده هستهای به شورای امنیت اطلاع داده میشود و قاعدتا این مسئله در قطعنامه هم قید خواهد شد. ما نمیتوانیم با این همه قصور، پرونده را به شورای امنیت گزارش ندهیم، چون این وظیفه ما است.» روحانی به تندی با البرادعی برخورد کرد و گفت اگر چنین کاری انجام شود، بیانیه تهران لغو و همکاری با آژانس قطع خواهد شد. البرادعی گفت ناراحت نشوید! و گفت پرونده ایران را به شورای امنیت گزارش (inform) میدهد و نه ارجاع (refer)؛ همانند اتفاقی که برای رومانی افتاد.
روحانی باز هم مخالفت کرد و قول وزیران خارجه اروپایی را یادآور شد که موضوع هستهای ایران در شورای امنیت به هیچ عنوان مطرح نشود. البرادعی استدلال کرد قول آنها درباره ارجاع ندادن پرونده به شورای امنیت بود و نه اطلاع دادن. البرادعی در نهایت پذیرفت که از گنجاندن این موضوع در گزارش خودداری کند. موضوع دیگری که باعث اعتراض روحانی به البرادعی شد درباره تفسیر دامنه تعلیق غنیسازی در ایران بود. البرادعی گفت: «ما معنای تعلیق در بیانیه را در آژانس اینگونه تفسیر کردیم که در نطنز علاوه بر تعلیق گازدهی، ساخت و مونتاژ سانتریفیوژها هم تعلیق شود.» روحانی پاسخ داد که «شما در تهران به من قول دادید که تعلیق، تنها تعلیق گازدهی است و ما هم طبق نظر شما عمل کردیم.» او هم گفت: «من تنها نیستم، کارشناسانی هم در آژانس هستند که نظر آنها اینچنین است. ثانیا تعلیق شما برای اعتمادسازی است؛ بنابراین اگر سختگیری کنید، به هدف خود لطمه زدهاید. اصولا شما برای چه میخواهید قطعه بسازید؟ وقتی که غنیسازی تعلیق میشود، این فعالیت را هم کنار بگذارید و همه را مطمئن کنید، این به نفع شماست. فعلا این دوره را بگذرانید، بعد دوباره میتوانید فعالیتها را در زمان مناسب شروع کنید.» روحانی زیر بار نرفت و همچنان به تعلیق گازدهی تاکید داشت. البرادعی میخواست این تفسیر جدید آژانس را ضمیمه گزارش خود کند اما باز با مخالفت و اصرار روحانی مواجه شد که گفت این تفسیر نباید ضمیمه شود و در نهایت قول گرفت که او این کار را انجام ندهد.
از نظر روحانی، البرادعی فردی بود که منافعش به عنوان مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از جمله انتخاب مجددش در این سمت، اقتضا میکرد که هم اروپا و هم آمریکا را تا حد ممکن راضی نگه دارد و در پرونده ایران هم موفقیت داشته باشد و در ضمن تقویت رژیم عدم اشاعه، از سوی ایران هم دردسرساز تلقی نشود. به همین دلیل و برای جلب رضایت آمریکاییها بود که به گفته روحانی، معمولا گزارشهای البرادعی درباره ایران دوپهلو بود.
البرادعی سعی کرد خبر تعلیق غنیسازی و امضای پروتکل الحاقی را روحانی در وین اعلام کند، اما روحانی آن را به دو روز بعد و اعلام خبر در مسکو موکول کرد. البرادعی گفت: «مسکو جایگاه چندانی در صحنه بینالمللی ندارد که شما میخواهید این موضوع را به آنها بفروشید.» روحانی پاسخ داد: «روسیه همسایه ماست و ما با هم همکاری هستهای داریم و روابط ما با روسیه برای ما حائز اهمیت است.» به همین دلیل بود که البرادعی پس از دیدار با روحانی گفت ایران در این هفته، نامههایی را که در آنها با تعلیق برنامه غنیسازی اورانیوم و دادن اجازه بازرسیهای سرزده از تاسیسات اتمی کشور موافقت شده است، ارائه خواهد داد.
روحانی چنانکه گفته بود تعلیق گازدهی نطنز را در مسکو اعلام کرد؛ (۱۰ نوامبر) عملی که با رضایت روسها همراه بود. البرادعی منتظر بود که روحانی تعلیق را اعلام کند تا گزارش خود را که پیشتر آماده کرده بود منتشر کند. بازرسان آژانس هم همان روز در تهران، تعلیق را تایید کردند. علیاکبر صالحی، نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی همان روز، نامه اعلام آمادگی تهران را برای پذیرش پروتکل الحاقی به البرادعی تحویل داد.
دلیل سفر روحانی به مسکو که دومین مقصد او – بعد از وین – پس از قبول مسئولیتش بود، رابطه و هماهنگی نزدیکتر با یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد بود که اگر در شرایطی پرونده ایران به شورای امنیت رفت از حمایت آن برخوردار شود. ضمن اینکه آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که روحانی از جمله نزدیکترین چهرهها به او به شمار میرود، توصیه کرده بود که در کنار مذاکره با سه کشور اروپایی، با روسیه و چین هم روابط نزدیکتری برقرار شود و بر همین اساس سفر به مسکو برنامهریزی و تصمیم گرفته شد موضوع تعلیق در آنجا اعلام شود. روحانی در دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه گفت که پرونده ایران علیرغم تلاش آمریکا در چارچوب اساسنامه آژانس و پادمان به هیچ عنوان نباید به شورای امنیت ارجاع شود. پوتین نیز تایید کرد و گفت ایران عضو NPT و پادمان است و با همکاری با آژانس، ارجاع پرونده به شورای امنیت مفهومی ندارد. روحانی توضیح داد که آمریکاییها به گونهای عمل میکنند که بررسی پرونده ایران در آژانس طولانی شود و از پوتین خواست کمک کند این مسئله زودتر فیصله یابد، ایران هم با آژانس همکاریهای لازم را خواهد داشت. پوتین به روحانی گفت: «نخواهیم گذاشت روند بررسی این پرونده طولانی شود.»
روحانی در بازگشت به تهران به دیدار رهبر جمهوری اسلامی رفت تا گزارش دیدارش با البرادعی و سفر به مسکو را به ایشان ارائه کند. آیتالله خامنهای در این جلسه از روحانی پرسید فکر میکنید پرونده هستهای ایران چه زمانی در آژانس به حلوفصل برسد؟ روحانی گفت این مسئله قاعدتا ظرف چند ماه حلوفصل نخواهد شد و احتمالا یکی، دو سال به طول خواهد انجامید، باید موضوع قدم به قدم پیش برود و انتظار این است که در ماه نوامبر قطعنامه آژانس نسبتا متعادل باشد و ایران از خطر شورای امنیت عبور کند. رهبری بر نظر قبلی خود که تعلیق باید محدود به گازدهی نطنز باشد تاکید کرد و گفت گزارش مذاکرات روحانی با وزیران اروپایی را خوانده است که طی آن چندین بار محدود بودن تعلیق به گازدهی را تکرار کرده بود.
دیدار با وزیران اروپایی در بروکسل
روحانی در همان روزی که در مسکو تعلیق گازدهی نطنز را اعلام کرد (۱۰ نوامبر)، گزارش البرادعی درباره برنامه هستهای ایران منتشر شد که آن را خواند؛ ۱۰ روز قبل از اجلاس فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی. به عقیده روحانی، این گزارش دوپهلو بود: «اگرچه البرادعی در آن گزارش گفته بود ایران گزارش جامعی به آژانس ارائه نموده است، اما با تاکید نوشته بود که برنامه ایران برای سالهای طولانی مخفی بوده و صرفا در زمانی که فعالیت آنها کشف شد، ایران ناگزیر برنامه هستهای خود را به آژانس گزارش نمود. نکته مثبت و مهم این گزارش، تصریح وی به عدم انحراف برنامه هستهای ایران بود.»
به اعتقاد البرادعی این گزارش «دقیق و کامل» بود: «هنوز چیزهای زیادی برای طرح کردن وجود داشت. شکستهای متعدد ایران را در یک دوره زمانی طولانی جهت معرفی و اعلام تاسیسات و مواد هستهای به آژانس بینالمللی انرژی اتمی خلاصه کردم. رفتار ایران را طی بازرسیهای اخیر به عنوان «سیاست مخفیکاری» و تامین همکاری «محدود» و «انفعالی» توصیف کردم. از سوی دیگر به وعدههای ایران جهت تغییر رویه به «همکاری کامل» با آژانس، حرکت دیرهنگام به سوی شفافیت، تمایل برای تعلیق عملیات غنیسازی و پردازش مجدد و تصمیم برای امضا و اجرای پروتکل الحاقی اعتبار بخشیدم. هیچ یک از این موارد جدالآمیز نبود؛ اما در پایان گزارش، به قضاوت آژانس بینالمللی درباره ایران از لحاظ تکثیر تسلیحات اتمی اشاره کردم. نوشتم: تا به امروز مدرکی وجود ندارد که نشان دهد فعالیتها و مواد اتمی که قبلا اعلام نشده بود، به برنامه تسلیحات اتمی ربطی داشته باشد. اگرچه با توجه به الگوی پنهانکاری گذشته ایران، زمان میبرد تا آژانس بتواند به این نتیجه برسد که برنامه هستهای ایران منحصرا برای اهداف صلحآمیز است. بیانیه واقعی، بیغرض و بیپرده بود؛ اما واکنش شدیدی را به همراه داشت.» جان بولتن، معاون وزیر خارجه آمریکا در کنترل تسلیحات اتمی و امنیت بینالملل، عصبانی بود که چرا آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران موضعگیری تندتری نداشته است.
گزارش البرادعی نه ایران را راضی کرد، نه آمریکا را. با نگرانی تیم مذاکرهکننده ایرانی درباره قطعنامه ماه نوامبر شورای حکام، روحانی لازم دید در سفر به بروکسل با وزیران خارجه اروپایی ملاقات کند. آمریکاییها ادعا کرده بودند که ایران دارای تاسیسات اتمی مخفی است و در آنجا بمب میسازد. این موضوع اروپاییها را نگران و دچار تردید کرده بود. درباره موضوع تعلیق هم بین آنچه در مذاکرات تهران بحث شده بود با تفسیر آژانس تفاوت وجود داشت. تیم مذاکرهکننده ایران میگفت برای اطمینان از اینکه پرونده ایران به شورای امنیت حتی اطلاع یا گزارش داده نشود، بهتر است روحانی با سه وزیر اروپایی ملاقات کند و تعهداتشان در تهران را به آنها گوشزد کند و آنها هم به روحانی قول لازم را بدهند. روحانی در ۱۷ نوامبر ۲۰۰۳ (۲۶ آبان ۱۳۸۲) یک هفته پیش از اجلاس فصلی شورای حکام و در حالی که گزارش البرادعی بین اعضای آن توزیع شده بود، راهی بروکسل شد. مذاکرات روحانی و تیم مذاکره هستهای ایران با جک استراو و دومینیک دوویلپن وزیران خارجه بریتانیا و فرانسه و قائممقام وزیر خارجه آلمان برگزار شد. جلسه با گلایههای روحانی آغاز شد؛ گلایه از اینکه ایران و اروپا در مذاکرات تهران با هم تفاهم کرده بودند که تعلیق غنیسازی در چارچوب تعریف البرادعی و آژانس باشد؛ اما وقتی در وین به البرادعی گفته او در سفر به تهران تعریفی از تعلیق کرده حال چرا تعریفش را تغییر داده است؟ مدیرکل آژانس پاسخ داده شما خبر ندارید که اروپاییها چه فشاری به ما میآورند، نامهای برای ما فرستادهاند و گفتهاند تعلیق را چگونه تعریف کنیم! روحانی گفت: «بهتر این بود که ما آقای البرادعی و آژانس را آزاد میگذاشتیم تا تعریف فنی داشته باشد… من کاملا حس کردم که البرادعی خودش هم از این تعریف جدید راضی نیست.»
روحانی اطمینان داد که ایران قصد ندارد پس از اجلاس ماه نوامبر شورای حکام، غنیسازی را شروع کند، در عین حال گفت چنانچه در قطعنامه عبارتی درباره تعلیق ذکر شود و بخواهد آن را از حالت داوطلبانه خارج کند و به صورت یک «تعهد» دربیاورد، ادامه تعلیق امکانپذیر نخواهد بود. روحانی از گزارش البرادعی هم گله و از آن ابراز تعجب کرد و خطاب به وزیران اروپایی گفت: «بعضی از عبارات در این گزارش به گونهای است که افکار عمومی را منحرف میکند، مثلا ما تصویر برنامه هستهای خودمان را فعالانه (proactive) ارائه دادیم، ولی لحن گزارش به گونهای است که خواننده تصور میکند آژانس آنها را کشف کرده است! مثلا نسبت به بحث غنیسازی طوری نوشته شده که گویی ۱۸ سال است ما بر خلاف مقررات، غنیسازی میکنیم! در ۱۸ سال گذشته، چند سال با کشورهای مخالف گفتوگو میکردیم تا تکنولوژی سوخت را به ما بدهند، از کشورهای اروپایی گرفته تا روسیه و چین؛ ولی از آنها ناامید شدیم، خودمان دنبال خرید سانتریفیوژ و سپس ساخت و تولید آن رفتیم. مگر ساختن ماشین سانتریفیوژ نیاز به گزارش آژانس دارد؟! هیچ نیازی نبوده که ما به آژانس خبر دهیم. زمانی که تصمیم گرفتیم ماده تغذیهای را به ماشین سانتریفیوژ وارد کنیم، میبایست به آژانس اطلاع میدادیم. اگر قصوری بوده چند ماهه بوده، ولی در گزارش، این چند ماه تبدیل به ۱۸ سال شده است! بنابراین تعبیراتی که آژانس در این گزارش به کار برده، میتوانست تعبیرات بهتر و دقیقتری باشد. البته من شخصا گلههای خودمان را به البرادعی منتقل خواهم کرد، ولی مناسب است شما هم به شکلی گله ما را به او منتقل کنید.»
روحانی این قول وزیران اروپایی در مذاکرات تهران را نیز یادآوری کرد که قرار است در شورای حکام هیچ اشارهای به شورای امنیت به صورت مستقیم یا غیرمستقیم نشود، حتی عبارتی تحت عنوان اطلاع دادن (inform) هم نباشد. استراو در این جلسه به روحانی گفت: «ما سپر انسانی شما شدهایم و جلوی اقدامات مخرب دیگران را گرفتهایم. پس به آنچه به دست آوردهایم، نگاه کنید.» وزیر خارجه بریتانیا اطمینان خاطر داد که تا آنجایی که به سه کشور اروپایی مربوط میشود، هیچ اشاره مستقیم یا غیرمستقیمی به شورای امنیت نخواهد شد. استراو گفت اختیاری و داوطلبانه بودن تعلیق غنیسازی از سوی ایران برای اعتمادسازی از نظر او به عنوان یک وکیل و حقوقدان کاملا درست است «ولی روشن است که این یک اقدام مجانی نبوده که شما از روی سخاوتمندی انجام داده باشید. شما در برابر آن تعهد بزرگی از ما گرفتهاید (اشاره به بحث شورای امنیت و استفاده بریتانیا و فرانسه از حق وتو در برابر آمریکا). چیزی نبود که شما مجانی داده باشید.»
وزیر خارجه فرانسه گفتههای همتای بریتانیاییاش را تایید و چند نکته به آن اضافه کرد و گفت اروپا و جامعه بینالمللی میخواهند با اعتماد، روابط مبتنی بر گفتوگو با ایران داشته باشند و در نهایت خواهان روابط استراتژیک با ایران هستند. روحانی با تایید صحبتهای دوویلپن گفت: «برای اینکه ما بتوانیم این مسیر اعتماد را ادامه بدهیم، یک قدم که ما برمیداریم، باید یک قدم هم از شما ببینیم. اعتماد در صورتی امکانپذیر است که دوطرفه باشد.» روحانی پس از ملاقات با وزیران اروپایی، با خاویر سولانا نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امور امنیتی و فرانکو فراتینی وزیر امور خارجه ایتالیا – رئیس دورهای اتحادیه اروپا – ملاقاتهای جداگانهای داشت.
اختلاف نظر شدید اروپا و آمریکا بر سر برنامه هستهای ایران، باعث شد که هیاتمدیره آژانس بینالمللی انرژی اتمی نتواند در مورد مقرر به تصمیم قاطعی در این زمینه دست یابد. اعضای شورای حکام آژانس روز ۲۱ نوامبر پس از جلسهای طولانی نتوانستند بر سر جملهبندی قطعنامهای که قرار بود ایران را به خاطر فعالیتهای هستهایاش محکوم کند، به توافق برسند. روحانی که پیش از سفر بروکسل مطلع شده بود انگلیسیها در پی آن هستند که به نوعی واژه «اطلاع» (inform) را در قطعنامه بگنجانند، به تیم مذاکرهکننده ایرانی تاکید کرد به آنها بگویند اگر این واژه در قطعنامه بیاید، ایران بلافاصله نطنز را راهاندازی (آغاز غنیسازی)، بیانیه تهران را ملغی و بازرسها را از تهران اخراج خواهد کرد.
قطعنامهای که شورای حکام آژانس در ۲۶ نوامبر ۲۰۰۳ (۵ آذر ۱۳۸۲) تصویب کرد، گرچه برای ایران کاملا مطلوب نبود اما برای تیم مذاکرهکننده ایرانی به ریاست روحانی حاوی دستاوردهایی بود که در فرآیند مذاکره با اروپاییها حاصل شده بود. در این قطعنامه به جای عبارت «ارجاع به شورای امنیت در صورت روشن شدن هرگونه قصور جدی جدید ایران»، این عبارت تصویب شد که «اگر قصور جدی جدیدی کشف شود، همه گزینهها قابل بررسی است.» این موضوع به مکانیسم «ماشه» تعبیر شد. درخواست اصلی ایران و تاکید روحانی به اروپاییها این بود که عبارت «اطلاع» به شورای امنیت در قطعنامه مطرح نشود؛ اما اروپاییها مکانیسم ماشه را در آن گنجاندند. روحانی همان روز در واکنش به تصویب این قطعنامه گفت: «آمریکاییها برای اینکه از این بیآبرویی که برایشان ایجاد شده به نحوی خارج شوند این بند را به قطعنامه تحمیل کردند که اگر ایران تخلف کرد، شورای حکام تشکیل جلسه دهد و پرونده به شورای امنیت ارجاع شود که البته این موضوع جدیدی نیست و هر کشوری که تخلفی انجام دهد باید توسط آژانس مورد بررسی قرار گیرد و در صورت احراز تخلف پروندهاش به شورای امنیت ارجاع شود. استنباط ما از تصویب بند هشتم تنها تبلیغات صرف است. آمریکا میخواست «ارجاع اتوماتیک» پرونده به شورای امنیت هر جور شده در قطعنامه گنجانده شود که با توجه به اینکه ما در این زمینه با اروپاییها هماهنگی لازم را انجام دادیم و تهدید کرده بودیم که گنجاندن این عبارت، نقض بیانیه تهران خواهد بود، از تصویب آن جلوگیری شد.» در قطعنامه ماه نوامبر آژانس بر خلاف قطعنامه ماه سپتامبر که تعلیق غنیسازی اورانیوم را برای ایران الزامآور کرد، آمده بود: «تعلیق داوطلبانه تمام فعالیتهای مربوط به غنیسازی و بازفرآوری توسط ایران برای اعتمادسازی بینالمللی از اهمیت اساسی برخوردار است.»
ایران در نهایت روز ۱۸ دسامبر (۲۷ آذر) به پروتکل الحاقی پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی پیوست. این پروتکل توسط محمد البرادعی و علیاکبر صالحی نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین امضا شد که به بازرسان تسلیحاتی آژانس اجازه میداد به طور سرزده از تاسیسات هستهای ایران دیدن کنند. البرادعی از امضای این سند توسط ایران استقبال کرد و گفت پروتکل الحاقی به آژانس بینالمللی انرژی اتمی قدرت لازم برای تایید برنامههای هستهای ایران را میدهد و ابراز امیدواری کرد با اجرای این پروتکل بتواند به جامعه بینالمللی اطمینان دهد که برنامههای هستهای ایران فقط اهداف صلحآمیز را دنبال میکند. صالحی هم پس از امضای پروتکل گفت که این لحظهای تاریخی است و ایران با این گام مهم نشان داده است که در مورد تعهدات خود در جهت افزایش اعتماد بینالمللی شفاف عمل میکند.
اتحادیه اروپا با استقبال از این اقدام ایران، اعلام کرد خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی این اتحادیه برای مذاکره در خصوص محتوای توافق و بهبود مذاکرات میان ایران و اتحادیه اروپا در تمامی حوزهها، در اوایل سال ۲۰۰۴ میلادی به ایران سفر میکند. در این سفر که ۱۲ ژانویه انجام شد، سولانا که برای چهارمین بار در طول دو سال به تهران میآمد، در دیدار با روحانی گفت: «اتحادیه اروپا با احترام متقابل خواستار تعمیق روابط با ایران میباشد. موضوع هستهای یک مسئله بسیار پیچیده بود که با تلاشهای مشترک ایران و اروپا از کشانده شدن موضوع به شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری شد.» سولانا با این سفر به طور جدیتری وارد مذاکرات اتمی ایران شد و به تدریج از ناظر مذاکرات سه کشور اروپایی به طرف مذاکرهکننده اتمی با ایران تبدیل شد.