نوبت مصادره «فوری»
گزارشی از تبعات پیدا و پنهان حکم متهمان دادگاه پدیده شاندیز را در ادامه می خوانید.
پدیده شاندیز، بانک سرمایه، صندوق ذخیره فرهنگیان، هادی رضوی، حسین هدایتی، سلطان سکه و… همه اسامی و کلیدواژههایی هستند که این روزها به مدد برگزاری دادگاههای ویژه مفاسد اقتصادی میشنویم؛ اسامیای که خیلی بیشتر از محمدعلی نجفی و قتل همسر دومش یا مسائل قضایی و حاشیهای به گوش میرسند. درست مثل روزهایی که با تبلیغات و کنشهای پرزرق و برقشان همینطور بر سرزبانها بودند و خیلیها را مقهور همین تبلیغات و کارهایشان کردند، حالا هم بر سر زبانها هستند اما نه به خاطر خدمات، بلکه به خاطر تخلفاتی که کردند و پای میز محاکمه حاضرند. روند بررسی رسیدگی به پروندههای مفاسد اقتصادی خصوصا بعد از تغییر ریاست قوه قضائیه با سرعت و دقت بیشتری پیش رفته و همین مساله قوه قضائیه و محاکم قضایی را در کانون توجهات قرار داده است.
به گزارش مشرق،سوای رسیدگی به تخلفات اصلی و شکایات موجود، برخی زوایای پروندههای مفاسد اقتصادی خصوصا در رسیدگی به پرونده شرکت پدیده کمی دور از نظر ماند و حالا زمان مناسبی است تا برخورد و رسیدگی به آنها هم مورد مطالبه قرار گیرد. در همین مورد پدیده شاندیز چه بسیار افرادی که از سر تبلیغات پرزرق و برق و طولانی و البته پرتکرار آن ترغیب به سرمایهگذاری شدند و حالا در راهروهای دادگاه به دنبال سرمایه از دسترفتهشان هستند، تبلیغاتی که خیلی از ایام رسانه ملی و سایر رسانهها را قبضه کرده بودند و مثل همین ایام که بعضیها همان کار را میکنند، از سر صبح تا انتهای شب پدیده و اسامی مختلف دیگری را در گوش و چشم ما فرو کردند و میکنند. این جارچیها و تبلیغاتیها هم اگر بیشتر از مدیران نالایق خون مردم را در شیشه نکرده باشند، کمتر از آنها هم در این مورد مقصر نیستند. و اما بعد…
بمباران تبلیغاتی، استراتژی پرسود
بمباران تبلیغاتی؛ استراتژی تکراری اما پرسود محسن پهلوان در پدیده شاندیز که بیش از ۱۰۰هزار نفر را گرفتار سهامهای کاغذیاش کرد و بسیاری از دستگاهها و نهادها را معطل حل پرونده. خودش میگفت این بازی تبلیغاتی را از یک ماجرای قدیمیتر به نام «ارمغان بهزیستی» یاد گرفته که ظاهرا یک تیم بازرگانی فرانسوی هم پشتماجرا بود و سرنوشتی تلخ و پایانی یکشبه پیدا کرد.
تجربه بمباران، آنجا برای پهلوانها شیرین شد که در ایام افتتاح یکی از رستورانهایشان کاری کردند که هرکس از خواب بیدار میشد، نام رستوران «شاندیز» را میشنید. هزینه به چشمآمدن این گونه بود که اگرچه برای افتتاح رستوران شاندیز در جردن ۲۲میلیون تومان هزینه کرده بود، اما ۲۸میلیون تومان برای تبلیغات خرج کرد تا به این ترتیب پدیده شاندیز هم از روش بمباران تبلیغاتی برای فروش سهام خود بهره بگیرد.
بمباران تبلیغاتی اما اینبار در خدمت تعیین ارزش سهام و بالابردن کاذب و بیدلیل آن توسط مدیریت قرار داشت و با این مدل گولهبرفی، هرچه که سر و صداها و هیاهوی تکرار نام پدیده شدیدتر میشد، سهامدار اصلی و تیم تبلیغاتیاش، بیشتر و بیشتر سود میکردند.
پس از گذشت چندسال و با همین روش که متاسفانه پیگیری جدی مسئولان را هم به دنبال نداشت، ارزش هر سهم این شرکت از ۱۰۰ تومان به بیش از ۱۱هزار تومان افزایش یافت و درحالی که طبق ماده ۲۱ قانون تجارت «شرکتهای سهامی خاص نمیتوانند سهام خود را عرضه کنند» پدیده به مردم کاغذهایی بیهویت رسمی به نام سهام میداد و خارج از بورس و از طریق نمایندگیهایی که خود دایر کرده بود، خرید و فروش میکرد.
متهم ردیف اول تبلیغات کاذب
چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات متهمان پرونده شرکت پدیده در دادگاه ویژه رسیدگی به جرائم اخلالگران در نظام اقتصادی کشور، فرصتی بود تا شکات و اصحاب رسانه از شگردهای تبلیغاتی مربوط به قیمتگذاری سهام پدیده مطلع شوند. نماینده دادستان با قرائت کیفرخواست احسان محسنیثانی متذکر شد وی بهواسطه انجام تبلیغات غیرواقعی، در راستای بالا بردن کاذب قیمت سهام پدیده نقش داشته است.
طبق کیفرخواست صادره توسط دادسرای مشهد، محسنیثانی متهم به معاونت در اخلال عمده و کلان در نظام اقتصادی کشور از طریق تسهیل وقوع بزه و ارائه طریق ارتکاب جرم و تحصیل مال از طریق نامشروع است. نماینده دادستان درخصوص نحوه عملکرد متهم محسنیثانی مدیرعامل شرکت تبلیغاتی فراهنگ گفته بود: «نامبرده به تبلیغات غیرواقعی برای پدیده جهت افزایش قیمت حبابی سهام، مبادرت میکرده و علیرغم الزام قانونی بهعنوان «سهامی خاص» در تبلیغات اشارهای نمیکرده، حال آنکه طبق قانون ذکر آن در تبلیغات، الزامی بوده است.»
به گفته نماینده دادستان، متهم تعداد زیادی سهام هدیه به صورت رایگان از این شرکت دریافت کرده است.
پس از چند روز، تسنیم در گزارشی با اشاره به اینکه کانون آگهی و تبلیغات فراهنگ، طی سالهای اخیر بهعنوان «مرکز مدیریت رسانه» به فعالیت مشغول است، متذکر شده بود ردپای سهام هدیهای که از مدیران وقت شرکت پدیده دریافت میشده در برخی بخشهای خاص ازجمله راهاندازی یک کانال مشهور تلگرامی یعنی «خبر فوری» به چشم میخورد و شرکت تبلیغاتی فراهنگ با تزریق مبالغ مذکور، تبدیل به یک مرکز رسانهای شامل دپارتمانهای مختلف شده که در بخش شبکههای اجتماعی آن، مجموعه «خبر فوری» (akhbarefori) فعالیت میکند.
این کانال مشهور خبری که اکنون مشخص شده با اسپانسری و حمایت مستقیم و غیرمستقیم احسان محسنیثانی تاسیس شده، در دوران پس از مدیریت متخلف قبلی نیز همچنان به حمایت از مجموعه پدیده ادامه داده و اخبار این شرکت را در زیرمجموعههای خود منعکس کرده است.
نوبت مصادره فرا رسید
به همین خاطر دادگاه شرکت پدیده فرصت مناسبی بود تا مشخص شود فردی که به جرم معاونت در اخلال عمده و کلان در نظام اقتصادی کشور محاکمه شد، اسپانسر کدام مجموعههای رسانهای بوده و میلیاردها تومان سهام هبهشده به وی، در راستای تبلیغ و اهداف کدام جریانات اقتصادی و سیاسی هزینه شده است. با این اوصاف، رسیدگی به این موضوع مهم و ملی طی ۱۵ جلسه به ریاست قاضی منصوری انجام شد و این پرونده که دارای ۲۲ متهم و ۱۰۰ جلد کیفرخواست و تحقیقات صورتگرفته بود، به نتیجه رسید و متهمان پرونده پدیده به مجازاتهایی ازجمله حبس ابد، محکوم شدند. بخش مهم این احکام صادرشده علاوهبر حبس طولانی، استرداد اموال بود، بهگونهای که محسن پهلوانمقدم که هدایت و رهبری شبکه کلاهبرداری با استفاده از تبلیغات عامه جهت فروش سهام با قیمت کاذب را برعهده داشت، به استرداد تمام اموال منقول و غیرمنقول و سهام شرکت پدیده که به غیر حق توسط وی تصاحب یا تصرف یا منتقل شده بود، محکوم شد. همچنین احسان محسنیثانی بازوی اصلی تبلیغاتی شرکت پدیده بابت معاونت در اخلال عمده و کلان در نظام اقتصادی کشور به ۱۵ سال حبس و بابت اتهام تحصیلمال از طریق نامشروع به تحمل دو سال حبس و ردمال محکوم شد. بررسیها از صورتهای مالی سال ۱۳۹۵ شرکت توسعه صنعت گردشگری پدیده شاندیز نشان میدهد احسان محسنیثانی بیش از هفتمیلیارد تومان به شرکت بابت اقساط پرداختنشده خرید سهام، بدهکار است که این مبالغ، با تبلیغات و خدمات مختلفی که شرکت فراهنگ (مالک پشتپرده خبر فوری) برای شرکت پدیده در ایام متوقف بودن تبلیغات رسمی پدیده انجام میداده، تهاتر میشده است. حال، این خدمات، چه بوده است، موضوعی است که باید در جای خود به آن پرداخت. طبیعتا با توجه به خساراتی که سهامداران پدیده از اقدامات غیرقانونی و تبلیغات کاذب مدیران اصلی شرکت متحمل شدهاند و اکنون، حمایت دستگاه قضایی را برای بازپس گرفتن اموال، از متهمان میبینند، استرداد سهام مجموعههایی چون خبر فوری که اکنون به مدد شبکهسازی در تلگرام و خدمات ارزشافزوده، به درآمد قابل توجهی رسیده، میتواند بخشی از این ضرر را جبران کند.
در عین حال، چنین اقدامی باعث خواهد شد در پروندههای مشابه، بازوها و مشاوران تبلیغاتی و اطلاعرسانی نتوانند با پولهای میلیاردی به دست آمده، اقدام به تاسیس و ایجاد قدرت رسانهای و تبلیغاتی کرده و از این طریق تلاش کنند افکار عمومی و نهادهای مسئول را تحتتاثیر قرار دهند.