وقتی تلاطم بازار ارز برای بانک ها جذاب و سودآور می شود/ نقش بانک ملت در کنترل و کاهش قیمت ارز چیست؟
ماجرای نرخ ارز و درآمدهایی که بانک ها از این محل کسب می کنند، همواره مورد بحث و نقد کارشناسان حوزه اقتصاد بوده است؛ بانک هایی که باید در کوران جنگ اقتصادی ستون های محکم ثبات اقتصادی باشند، اما از قرار معلوم اینچنین نیستند. چرا که به زعم بسیاری آنها از این محل درآمدهای قابل توجهی کسب می کنند.
به گزارش «بازتاب»، مدت هاست که برخی کارشناسان و منتقدان یکی از دلایل عدم کاهش نرخ ارز و تلاطم این بازار را متوجه نوع کنش های برخی بانک های عامل کشور معرفی می کنند و بر این باور هستند که بانک ها و برخی شرکت های خصولتی به دلیل منافع مالی فراوان در این فضا، همسو با منافع کلان حاکمیتی در این بازار فعالیت نمی کنند!
آنها برای این ادعای خود درآمد سالانه برخی بانک ها و موسسات مالی را مورد اشاره قرار می دهند؛ مجموعه هایی که در صورت های مالی شان مشاهده می شود که سهم درآمد ارزی آنها به مراتب بیشتر از دیگر درآمدهای آن هاست.
اگرچه برای این مهم می توان نمونه های فراوانی را مورد اشاره قرار داد، اما شاید اشاره به عملکرد مالی بانک ملت که به قولی بیشترین ذخایر ارزی کشور را نیز در اختیار دارد، برای اثبات این مهم کفایت کند؛ بانک عاملی که در حوزه نظام ارزی فعالیت زیادی دارد و خبرگزاری موج در مطلبی مدعی شده بود دارایی های ارزی این بانک بالای 4 میلیارد دلار است!
در رابطه با میزان درآمدهای ارزی بانک ملت که در این گزارش به عنوان مثال مورد اشاره قرار می گیرد، پیشتر «رصد روز»، نوشت: بانک ملت از جمله بانکهایی که نگاهی به وضعیت درآمدهای غیرمشاع آن نکته مهمی را نشان می دهد زیرا درآمد بانک از محل مبادلات بانکی رقم بسیار چشمگیری است. درآمد بانک ملت از محل مبادلات ارزی بیش از ۱۲۱ هزار میلیارد ریال است. نکته درآمد ارزی بانک ملت اینجاست که این موضوع ۷۴ درصد از سود خالص بانک بیشتر است.
درآمد تسهیلات اعطایی و سپرده گذاری بانک که یکی مهمترین منابع درآمدی می باشد ۱۵۱ هزار میلیارد ریال می باشد که تفاوت بسیاری کمی با درآمد ارزی بانک ملت دارد. ذکر این نکته نیز ضروری به نظر می آید که اگر سود خالص درآمد تسهیلات اعطایی بانک را در نظر بگیریم معادل ۵۱ درصد از درآمد ارزی بانک ملت خواهد شد.
به عبارت دیگر وقتی با این حجم از درآمدهای ارزی در یک بانک روبرو هستیم که حتی از سودخالص بانک پیشی می گیرد و در بسیاری از پارامترها در صدر درآمدها قرار دارد باید از مدیران بانک پرسید که با توجه به چنین ظرفیتی در بانک چرا در سایر بخش ها شاهد کسب چنین درآمدی نیستیم؟ خالص سود سرمایه گذاری بانک تنها کمی بیشتر از ۲ هزار ۵۰۰ میلیارد ریال است و قطعا باید به این موضوع دقت نظر داشت.
سود کلان بانک ها با فروش ارز در سه سال اخیر
همانطور که اشاره شد، درآمد بالای ارزی بانک ها نسبت به دیگر منابع درآمدی چندان نکته مثبت و ارزشمندی نیست. این را از آن جهت مورد تأکید قرار می دهیم که بانک ها در واقع ستون های مستحکم اقتصاد هر کشور هستند و اگر منافع کلان آنها با منافع کلان حاکمیتی همخوانی داشته باشد، طبیعتاً نباید افزایش نرخ ارز و کسب درآمد از این محل برای آنها جذاب باشد.
موضوع بسیار مهمی که اگر بدانیم بخش زیادی از درآمد سالانه بانک ها را همین نرخ ارز به خود اختصاص داده است، پس نمی توانیم بپذیریم که بانک ها در این جنگ اقتصادی و تلاش ها برای کنترل ارز مشوق هایی برای عمل به رسالت های مفید خود داشته باشند!
در رابطه با همین ابهام و ایراداتی که مطرح شد، «احسان سلطانی»، پژوهشگر اقتصادی به «بازتاب»، گفت: برنده اصلی افزایش نرخ ارز بانک ها و بنگاه های خصولتی هستند. شرایطی که اکنون بر نظام اقتصادی کشور حاکم است به شرایط سفته بازی بانکهای خصوصی در بازار مسکن در دهه 80 شباهت زیادی دارد. با این تفاوت که در آن زمان بانکداری خصوصی در کشور تازه شروع شده بود و ما شاهد آغاز سرمایه گذاری بانک ها در بخش مسکن بودیم؛ اتفاقی که باعث شد طی یک دهه قیمت زمین و مسکن تا 3 برابر نسبت به میزان افزایش قیمت عمومی کالاها و خدمات (نرخ تورم) افزایش پیدا کند.
این پژوهشگر اقتصادی افزود: در آن دوران ما شاهد بودیم که بانک های خصوصی سرمایه مردم را عمدتاً با نرخ بهره زیر 20 درصد جمع آوری می کردند و در بخش مسکن سرمایه گذاری می کردند. با این رویه آنها موفق شدند سود و منافع زیادی برای خود حاصل کنند.
وی در تأیید اخلال اقتصاد کشور توسط بانک ها ادامه داد: زمانی که قیمت مسکن شروع به ریزش کرد، جنگ سپرده ها (و نرخ سودهای بانکی) شروع شد. در بازه زمانی سال 92 تا سال 96 ما شاهد این بودیم که نرخ بهره بالا رفت و بانک ها مردم را دعوت کردند تا سرمایه های خود را در بانک ها و موسسه های مالی اعتباری سرمایه گذاری کنند.
در این دوران بخش خصوصی به دلیل اینکه نمی توانست هم پای موسسه های مالی و اعتباری سودآور باشد به شدت ضعیف شد و زیان دید. در همین حال بانکهای خصوصی با دست اندازی در منابع بانک مرکزی عامل مسلط در خلق نقدینگی بودند.
سلطانی در مورد تغییر شرایط حاکم بر نوع بازیگری بانک ها در اقتصاد کشور تأکید کرد: با این همه از سال ۱۳۹۶ به بعد ما شاهد دور جدیدی از تغییرات اقتصادی در کشور بودیم و سرمایه گذاری به سمت طلا و ارز رفت و در ماههای بهمن و اسفند ۱۳۹۶، بانکهای خصوصی چیزی حدود 70 هزار میلیارد تومان سپرده از استانها (بجز تهران) جمع آوری کردند. بخش زیادی از این سرمایه قبل از سال ۱۳۹۷ به اشخاص منتخب وام داده شد، درست زمانی که نرخ دلار 3 تا 4 هزارتومان بود و بعد از اینکه قیمت دلار به اوج خود (18 هزار تومان) رسید و این اشخاص با فروش دلارهای گران به منافع سرشار دست پیدا کردند، این وام ها در آبان ۱۳۹۷ تسویه شد.
وی تصریح کرد: می خواهم بگویم که در ۳ سال اخیر بانک ها با فروش ارز و فعالیت در این حوزه سودهای کلانی به جیب زده اند و به نوعی با غارت سرمایه های مردمی خود را از ورشکستگی نجات دادند.
این پژوهشگر اقتصادی در تأیید استمرار چنین اختلال آفرینی هایی گفت: این رویه هنوز هم ادامه دارد. برای اثبات این مدعی باید به این موضوع اشاره کنیم که در مجموع مهر و آبان سال جاری تراز صادرات غیر نفتی و واردات به بیش از یک و نیم میلیارد دلار رسید و مثبت شد که با توجه به قاچاق و کم اظهاری و بداظهاری در مبادی صادراتی بیش از این است. همچنین پروژه «ترامپ هراسی» برای تحریک بازار ارز منتفی شد، اما با این حال شاهد این هستیم که قیمت ارز و به ویژه دلار خیال پایین آمدن ندارد. چرا اینگونه است؟ وقتی در چند سال اخیر درآمد مردم در سه سال گذشته حدود دو برابر شده و رکود-تورمی وجود دارد و قدرت خرید عموم مردم برای خرید دلار و کالاهای وارداتی به شدت پایین آمده است، چرا قیمت ارز و به تبع آن قیمت کالاهای خارجی و وارداتی همچنان بالاست؟
سلطانی در پایان تأکید کرد: به نظر من در شرایط کنونی نیز همین بانک ها و شرکت های خصولتی هستند که بخاطر سود سرشار خود از این بازار علاقه ای به کاهش قیمت نرخ ارز ندارند، و گرنه قطعا قیمت دلار الان باید زیر ۲۰ هزار تومان و حتی ۱۵ هزار تومان باشد.
مستند به آنچه مورد اشاره قرار گرفت باید از مدیران ارشد بانک هایی چون بانک ملت پرسید دقیقاً نقش آنها در مهار، کنترل و کاهش قیمت نرخ ارز چیست؟ آیا نباید اینگونه برداشت کنیم که آنها اساساً تمایلی به کاهش نرخ ارز ندارند و در این بازار پر تلاطم سودهای کلانی به دست می آورند؟